۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می رود' به 'میرود') |
جز (جایگزینی متن - 'فعالیت ها' به 'فعالیتها') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
او در حدود سال 750 هجری قمری / 1349 م به مجمع الجزایر مالایی مهاجرت کرد و اولین کسی بود که از خاندان عظمت خان به آسیای جنوب شرقی کوچ کرد. یکی از دلایل اصلی هجرت او تبلیغ اسلام بود. ابتدا به کلنتن در شبه جزیره مالایا رفت و از آنجا به سامودیرا باسای در جزیره سوماترا، پس از آن به جزیره جاوا نقل مکان کرد. در آنجا او به عنوان "جماد الکبری" شناخته شده بود، اما به اندازه نوادگانش معروف نبود. نواحی شرقی جاوه در آن زمان تحت فرمانروایی پادشاهی هندو ماجاپاهیت بود که نفوذ به آن بسیار دشوار بود زیرا این کشور فضای داخلی جاوه را کنترل میکرد و این آموزه های هندو بود که مردم جاوه به آن پایبند بودند و تاثیر بسیار زیادی در زندگی مردم داشت. | او در حدود سال 750 هجری قمری / 1349 م به مجمع الجزایر مالایی مهاجرت کرد و اولین کسی بود که از خاندان عظمت خان به آسیای جنوب شرقی کوچ کرد. یکی از دلایل اصلی هجرت او تبلیغ اسلام بود. ابتدا به کلنتن در شبه جزیره مالایا رفت و از آنجا به سامودیرا باسای در جزیره سوماترا، پس از آن به جزیره جاوا نقل مکان کرد. در آنجا او به عنوان "جماد الکبری" شناخته شده بود، اما به اندازه نوادگانش معروف نبود. نواحی شرقی جاوه در آن زمان تحت فرمانروایی پادشاهی هندو ماجاپاهیت بود که نفوذ به آن بسیار دشوار بود زیرا این کشور فضای داخلی جاوه را کنترل میکرد و این آموزه های هندو بود که مردم جاوه به آن پایبند بودند و تاثیر بسیار زیادی در زندگی مردم داشت. | ||
= | =فعالیتهای تبلیغی= | ||
هنگام ورود به جزیره جاوه جمال الدین حسین همراه با علمای دیگر و شاگردان و پسرانش به سه گروه تقسیم شدند، او با گروه اول مستقیماً از طریق اسمارنگ وارد جاوه شدند و در دیماک توقف کردند. از دیماک سفر به ماجاپاهیت تا روستای کوچکی به نام ترولان ادامه یافت. در آنجا توافق کردند که به هر کسی که میخواهد دین اسلام را مطالعه کند آموزش دهند و اما گروه دوم به شهر گرسیک رفتند و در میان آنان نوه اش ملک ابراهیم بن برکات زینالعابدین با برادرش جعفر ابراهیم بود. گروه سوم به سرپرستی پسرش ابراهیم آسمورو به توبان رفتند . | هنگام ورود به جزیره جاوه جمال الدین حسین همراه با علمای دیگر و شاگردان و پسرانش به سه گروه تقسیم شدند، او با گروه اول مستقیماً از طریق اسمارنگ وارد جاوه شدند و در دیماک توقف کردند. از دیماک سفر به ماجاپاهیت تا روستای کوچکی به نام ترولان ادامه یافت. در آنجا توافق کردند که به هر کسی که میخواهد دین اسلام را مطالعه کند آموزش دهند و اما گروه دوم به شهر گرسیک رفتند و در میان آنان نوه اش ملک ابراهیم بن برکات زینالعابدین با برادرش جعفر ابراهیم بود. گروه سوم به سرپرستی پسرش ابراهیم آسمورو به توبان رفتند . | ||