پرش به محتوا

ابواسحاق اسفراینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می شوند' به 'می‌شوند'
جز (جایگزینی متن - 'ابو اسحاق' به 'ابواسحاق')
جز (جایگزینی متن - 'می شوند' به 'می‌شوند')
خط ۳۰: خط ۳۰:


ابواسحاق اسفراینی چون یک متکلم صاحب نام اشعری است، به همین دلیل با نگاه خاص مکتب اشاعره [[افعال عباد]] را تفسیر و با ارایه [[نظریه کسب]]، عقاید خود را تبیین می‌کند. با این حال بر خلاف تصور برخی که [[اشاعره]] را لزوما جبر گرا معرفی می‌کنند، اما وی نیز چون سایر هم مسلکان خود  سعی می‌کند در تفسیر نظریه کسب، انسان را از مخمصه جبر و اتهام به آن بیرون بکشد. [[ابن قیم جوزیه]] از قول وی می‌نویسد:«حقیقة الخلق من الخالق وقوعه بقدرته من حیث صحّ انفراده به و حقیقة الفعل وقوعه بقدرته و حقیقة الکسب من المکتسب وقوعه بقدرته مع انفراده به و یختص القدیم تعالى بالخلق و یشترک القدیم و المحدث فی الفعل و یختص المحدث بالکسب. قلت مراده أن إطلاق لفظ الخلق لا یجوز إلا على اللّه وحده و إطلاق لفظ الکسب یختص بالمحدث و إطلاق لفظ الفعل یصح على الرب سبحانه و العبد» <ref> ابن قیم جوزیه،  شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 324</ref>یعنی حقیقت خلق از خالق است که با قدرت خداوند ایجاد می‌شود و انفراد خلق مربوط به اوست و حقیقت فعل با قدرت خالق واقع می‌شود و حقیقت کسب از فرد مکتسب و مختص فاعل کاسب یعنی انسان است. پس قدیم (خدا) خلق می‌کند و همراه با محدث(عبد) در ایجاد فعل مشترک اند، ولی کسب و اطلاق آن مخصوص محدث(بنده) است. اما اطلاق لفظ فعل( فاعلیت) هم برای خدا و هم برای عبدصحیح است.
ابواسحاق اسفراینی چون یک متکلم صاحب نام اشعری است، به همین دلیل با نگاه خاص مکتب اشاعره [[افعال عباد]] را تفسیر و با ارایه [[نظریه کسب]]، عقاید خود را تبیین می‌کند. با این حال بر خلاف تصور برخی که [[اشاعره]] را لزوما جبر گرا معرفی می‌کنند، اما وی نیز چون سایر هم مسلکان خود  سعی می‌کند در تفسیر نظریه کسب، انسان را از مخمصه جبر و اتهام به آن بیرون بکشد. [[ابن قیم جوزیه]] از قول وی می‌نویسد:«حقیقة الخلق من الخالق وقوعه بقدرته من حیث صحّ انفراده به و حقیقة الفعل وقوعه بقدرته و حقیقة الکسب من المکتسب وقوعه بقدرته مع انفراده به و یختص القدیم تعالى بالخلق و یشترک القدیم و المحدث فی الفعل و یختص المحدث بالکسب. قلت مراده أن إطلاق لفظ الخلق لا یجوز إلا على اللّه وحده و إطلاق لفظ الکسب یختص بالمحدث و إطلاق لفظ الفعل یصح على الرب سبحانه و العبد» <ref> ابن قیم جوزیه،  شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 324</ref>یعنی حقیقت خلق از خالق است که با قدرت خداوند ایجاد می‌شود و انفراد خلق مربوط به اوست و حقیقت فعل با قدرت خالق واقع می‌شود و حقیقت کسب از فرد مکتسب و مختص فاعل کاسب یعنی انسان است. پس قدیم (خدا) خلق می‌کند و همراه با محدث(عبد) در ایجاد فعل مشترک اند، ولی کسب و اطلاق آن مخصوص محدث(بنده) است. اما اطلاق لفظ فعل( فاعلیت) هم برای خدا و هم برای عبدصحیح است.
اسفراینی در این بیان به سه مرحله از مراحل وقوع فعل اشاره کرده است.در مرحله اول  که به مرحله خلق مربوط است، آن را مختص خدای متعال می داند. از نگاه وی، استناد خلق به غیر از خدای متعال جایز نیست. در مرحله دوم یعنی مرحله فعل، هم خدا و هم انسان را شریک می داند. بنا بر این، استناد فعل هم به خدای متعال و هم به انسان جایز و هر دو فاعل واقعی محسوب می شوند. در مرحله سوم که مرحله خروج از فعل و ورود به کسب است، انسان را کاسب می داند که  با قوه محدثه فعل را کسب می‌کند. او در ادامه تعریف دیگری از کسب بیان می‌کند: کل‏ فعل‏ یقع‏ على‏ التعاون‏ کان کسبا من المستعین. <ref>همان</ref> یعنی هر فعلی که بر اساس کمک دیگری ایجاد شود، کسب و شخصی که به او کمک شده است کاسب نامیده می‌شود.
اسفراینی در این بیان به سه مرحله از مراحل وقوع فعل اشاره کرده است.در مرحله اول  که به مرحله خلق مربوط است، آن را مختص خدای متعال می داند. از نگاه وی، استناد خلق به غیر از خدای متعال جایز نیست. در مرحله دوم یعنی مرحله فعل، هم خدا و هم انسان را شریک می داند. بنا بر این، استناد فعل هم به خدای متعال و هم به انسان جایز و هر دو فاعل واقعی محسوب می‌شوند. در مرحله سوم که مرحله خروج از فعل و ورود به کسب است، انسان را کاسب می داند که  با قوه محدثه فعل را کسب می‌کند. او در ادامه تعریف دیگری از کسب بیان می‌کند: کل‏ فعل‏ یقع‏ على‏ التعاون‏ کان کسبا من المستعین. <ref>همان</ref> یعنی هر فعلی که بر اساس کمک دیگری ایجاد شود، کسب و شخصی که به او کمک شده است کاسب نامیده می‌شود.


ابن قیم جوزیه در تفسیر این جمله می گوید که خلق مختص خدای متعال است و کاسب نمی‌تواند خالق باشد چون دارای قدرت مستقل نیست، بلکه برای انجام فعل محتاج قدرتی دیگر است و آن قدرت خدای متعال است. همان گونه که در تفسیر کسب از نگاه او، به معاونت دو فاعل در تصویر سازی یک فعل اشاره شده است. با این حساب، از نگاه اسفراینی ذات هر فعلی با دخالت دو قدرت و با حضور دو فاعل محقق می‌شود.
ابن قیم جوزیه در تفسیر این جمله می گوید که خلق مختص خدای متعال است و کاسب نمی‌تواند خالق باشد چون دارای قدرت مستقل نیست، بلکه برای انجام فعل محتاج قدرتی دیگر است و آن قدرت خدای متعال است. همان گونه که در تفسیر کسب از نگاه او، به معاونت دو فاعل در تصویر سازی یک فعل اشاره شده است. با این حساب، از نگاه اسفراینی ذات هر فعلی با دخالت دو قدرت و با حضور دو فاعل محقق می‌شود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش