۸۷٬۸۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گفته اند' به 'گفتهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'می دانست' به 'مىدانست') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
افزون بر ویژگیهای دینی، منش رفتاری و ویژگیهای اخلاقی هر فرد، ساخته دوران پرفراز و نشیب زندگی اوست. خانواده ای که در آن تولد یافته است، دوستانی که هم بازی اش بودهاند، معلمانی که تربیتش کرده و مردمانی که با او سروکار داشته اند، همگی بر شخصیت انسان اثرگذارند. | افزون بر ویژگیهای دینی، منش رفتاری و ویژگیهای اخلاقی هر فرد، ساخته دوران پرفراز و نشیب زندگی اوست. خانواده ای که در آن تولد یافته است، دوستانی که هم بازی اش بودهاند، معلمانی که تربیتش کرده و مردمانی که با او سروکار داشته اند، همگی بر شخصیت انسان اثرگذارند. | ||
میرزا تقی خان امیرکبیر، آشپززاده ای است که خدمت کار [[قائم مقام فراهانی]] بود. گرچه به ظاهر از مردم محروم و فرودست [[ایران]] بود، ولی این امتیاز را داشت که در جمع یکی از بهترین و اصیل ترین خاندان آن روز ایران تربیت یابد. هم خواستههای توده مردم را | میرزا تقی خان امیرکبیر، آشپززاده ای است که خدمت کار [[قائم مقام فراهانی]] بود. گرچه به ظاهر از مردم محروم و فرودست [[ایران]] بود، ولی این امتیاز را داشت که در جمع یکی از بهترین و اصیل ترین خاندان آن روز ایران تربیت یابد. هم خواستههای توده مردم را مىدانست و هم با افکار بزرگان مملکت آشنا بود. رنج و زحمت مردم را تجربه کرده و رفاه سردمداران را به چشم خود دیده بود. او با لیاقتی که از خود نشان داد، در کنار فرزندان قائم مقام آموزش دید. ازاین رو، هرگز به مردمش خیانت نکرد و مصلحت آنان را بر همه چیز مقدم داشت. مدیری کاردان، سیاست مدار، میهن پرست و مردم دوست و مردی از جنس مردم، با اندیشه ای در خدمت مردم بود. | ||
=امیر از نگاه بیگانگان= | =امیر از نگاه بیگانگان= | ||
منشی سفارت [[انگلیس]] در تهران، شخصیت امیر و کردارش را چنین توصیف میکند: «امیر نظام به کسی قول نمیدهد، اما وقتی انجام کاری را وعده میدهد، باید به سخنش اعتماد کرد و انجام آن کار را محقق شمرد. امیر نظام به کلی فراتر از آن بود که کسی بتواند او را به رشوه بفریبد. روزها و هفته ها می گذشت که از بام تا شام کار میکرد و نصیب خود را همان وظیفه مقدس | منشی سفارت [[انگلیس]] در تهران، شخصیت امیر و کردارش را چنین توصیف میکند: «امیر نظام به کسی قول نمیدهد، اما وقتی انجام کاری را وعده میدهد، باید به سخنش اعتماد کرد و انجام آن کار را محقق شمرد. امیر نظام به کلی فراتر از آن بود که کسی بتواند او را به رشوه بفریبد. روزها و هفته ها می گذشت که از بام تا شام کار میکرد و نصیب خود را همان وظیفه مقدس مىدانست. دشواری ها و نیرنگ ها نیز او را از کار، سست و دل سرد نمی ساخت. اگر امیر نظام در همه نقشه هایش کام یاب نگردید، کاستی از دانایی و نیروی کارش نبود؛ تقصیر از آنان بود که در یاری او کوتاهی کردند». | ||
=مبارزه با رشوه= | =مبارزه با رشوه= |