۸۷٬۷۸۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'دانسته اند' به 'دانستهاند') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
خداوند به پیامبر(صلى الله علیه وآله) وحى کرد که براى خداوندگارت سجده کن. ایشان به سجده افتاد. خداوند وحى کرد که بنشین اى محمد! ایشان نشستند. هنگامى که سر از سجده نخستین برداشت، خداوند بر او تجلى کرد و ایشان از پیش خود به سجده افتاد، نه آن که خداوند ایشان را امر کرده باشد، و این سجده دوم به عنوان فضل الهى و سنت پیامبر جارى (و مقرر) شد.<ref> احمد برقى، المحاسن، ج2، ص323. سند این روایت معتبر است، زیرا در ثقه بودن فضاله سخنى نیست. هم چنین احمد بن محمد بن خالد و پدرش هر دو توثیق شدهاند، اگر چه اعتماد بر روایات مرسله و نقل از افراد ضعیف نیز به آنان نسبت داده شده است. درباره حسین بن ابى العلاء نیز عبارت هایى وجود دارد که آیت اللّه خویى از آن، ثقه بودن او را استفاده کردهاند. براى توضیح بیش تر به ترتیب ر.ک: ابوالقاسم خویى، معجم رجال الحدیث، ج14، ص290; ج3، ص49; ج17، ص72 ـ 73 و ج6، ص198 ـ 200.</ref> | خداوند به پیامبر(صلى الله علیه وآله) وحى کرد که براى خداوندگارت سجده کن. ایشان به سجده افتاد. خداوند وحى کرد که بنشین اى محمد! ایشان نشستند. هنگامى که سر از سجده نخستین برداشت، خداوند بر او تجلى کرد و ایشان از پیش خود به سجده افتاد، نه آن که خداوند ایشان را امر کرده باشد، و این سجده دوم به عنوان فضل الهى و سنت پیامبر جارى (و مقرر) شد.<ref> احمد برقى، المحاسن، ج2، ص323. سند این روایت معتبر است، زیرا در ثقه بودن فضاله سخنى نیست. هم چنین احمد بن محمد بن خالد و پدرش هر دو توثیق شدهاند، اگر چه اعتماد بر روایات مرسله و نقل از افراد ضعیف نیز به آنان نسبت داده شده است. درباره حسین بن ابى العلاء نیز عبارت هایى وجود دارد که آیت اللّه خویى از آن، ثقه بودن او را استفاده کردهاند. براى توضیح بیش تر به ترتیب ر.ک: ابوالقاسم خویى، معجم رجال الحدیث، ج14، ص290; ج3، ص49; ج17، ص72 ـ 73 و ج6، ص198 ـ 200.</ref> | ||
برخى روایات نیز به صراحت نماز به شکل کنونى را به حادثه معراج مرتبط | برخى روایات نیز به صراحت نماز به شکل کنونى را به حادثه معراج مرتبط دانستهاند. | ||
* امام باقر(علیه السلام) در این باره فرمودند: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به معراج بردند و خداى سبحان اذان و اقامه و نماز را به او یاد داد، وقتى به نماز ایستاد خداوند به او فرمان داد که در رکعت اول حمد و توحید بخواند و فرمود: یا محمد! این (بیان گر منزلت و) وصف من است، و در رکعت دوم حمد و سوره قدر بخواند و فرمود: یا محمد این (بیان گر منزلت و) وصف تو و اهل بیت تو تا روز قیامت است.<ref>على حسینى استرآبادى، تأویل الآیات، ج2، ص819.</ref> | * امام باقر(علیه السلام) در این باره فرمودند: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به معراج بردند و خداى سبحان اذان و اقامه و نماز را به او یاد داد، وقتى به نماز ایستاد خداوند به او فرمان داد که در رکعت اول حمد و توحید بخواند و فرمود: یا محمد! این (بیان گر منزلت و) وصف من است، و در رکعت دوم حمد و سوره قدر بخواند و فرمود: یا محمد این (بیان گر منزلت و) وصف تو و اهل بیت تو تا روز قیامت است.<ref>على حسینى استرآبادى، تأویل الآیات، ج2، ص819.</ref> | ||
خط ۳۰۴: | خط ۳۰۴: | ||
41. ر.ک: عبدالرحمن سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، نوع اول. | 41. ر.ک: عبدالرحمن سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، نوع اول. | ||
42. اگرچه قرطبى با پذیرش روایات اسباب نزول، بخشى از آیات سوره یا کل آن را درباره ابوجهل مى داند و یکى از دو نتیجه زیر را بر آن مترتب نموده است: یکى، متأخر نازل شدن سوره علق از دیگر سوره هاى نازل شده در ابتداى بعثت، و دیگرى متأخر نازل شدن بخش آخر همین سوره. او این گونه ترکیب براى سوره علق را فرمان خدا مى داند و آن را با مستثنا بودن برخى آیات، در سوره هاى دیگر قیاس نموده است، مانند آیه 281 سوره بقره که بعدها به فرمان پیامبر به این سوره ملحق شد; اما سخن وى دو اشکال عمده دارد: یکى، آن که شاهدى از قرآن و یا روایات و تاریخ بر متأخر بودن نزول سوره علق از دیگر سوره ها نداریم، و دیگر آن که قیاس آن با دیگر موارد بیان شده در روایات مع الفارق است، زیرا در آن موارد، شاهد روایى بر آن داریم، اما در این جا چنین شاهدى نداریم. نکته قابل تذکر این که آیه آخر سوره مزمّل را برخى چند ماه و برخى ده سال پس از نزول اصل سوره | 42. اگرچه قرطبى با پذیرش روایات اسباب نزول، بخشى از آیات سوره یا کل آن را درباره ابوجهل مى داند و یکى از دو نتیجه زیر را بر آن مترتب نموده است: یکى، متأخر نازل شدن سوره علق از دیگر سوره هاى نازل شده در ابتداى بعثت، و دیگرى متأخر نازل شدن بخش آخر همین سوره. او این گونه ترکیب براى سوره علق را فرمان خدا مى داند و آن را با مستثنا بودن برخى آیات، در سوره هاى دیگر قیاس نموده است، مانند آیه 281 سوره بقره که بعدها به فرمان پیامبر به این سوره ملحق شد; اما سخن وى دو اشکال عمده دارد: یکى، آن که شاهدى از قرآن و یا روایات و تاریخ بر متأخر بودن نزول سوره علق از دیگر سوره ها نداریم، و دیگر آن که قیاس آن با دیگر موارد بیان شده در روایات مع الفارق است، زیرا در آن موارد، شاهد روایى بر آن داریم، اما در این جا چنین شاهدى نداریم. نکته قابل تذکر این که آیه آخر سوره مزمّل را برخى چند ماه و برخى ده سال پس از نزول اصل سوره دانستهاند، و برخى نیز آن را مدنى مى دانند، و همین دیدگاه اخیر درست است، زیرا در این آیه، سخن از زکات و جهاد آمده و این دو در مدینه واجب شده است. | ||
43. براى مطالعه در باب ترتیب نزول سوره ها ر.ک: عبدالرحمن سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، نوع اول. | 43. براى مطالعه در باب ترتیب نزول سوره ها ر.ک: عبدالرحمن سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، نوع اول. |