۸۷٬۷۹۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بوده اند' به 'بودهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
=پیشینه واژه تصوف= | =پیشینه واژه تصوف= | ||
واژه تصوف در آثار صوفیان متقدمی چون قُشَیْری (متوفی ۴۶۵)<ref>عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۲۷۹، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸</ref> به کار رفته، فقط برخی از لغت نویسان متأخر، <ref>محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۲، ص۳۳۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴ - بطرس بستانی، محیط المحیط: قاموس مطول للغه العربیه، ج۱، ص۵۲۵، بیروت ۱۹۸۷ - سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۱، ص۶۷۰، قم ۱۴۰۳.</ref> مصدر تصوف را ذکر | واژه تصوف در آثار صوفیان متقدمی چون قُشَیْری (متوفی ۴۶۵)<ref>عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۲۷۹، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸</ref> به کار رفته، فقط برخی از لغت نویسان متأخر، <ref>محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۲، ص۳۳۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴ - بطرس بستانی، محیط المحیط: قاموس مطول للغه العربیه، ج۱، ص۵۲۵، بیروت ۱۹۸۷ - سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۱، ص۶۷۰، قم ۱۴۰۳.</ref> مصدر تصوف را ذکر کردهاند. | ||
در البیان و التبیین جاحظ (متوفی ۲۵۵) واژگان صوفی و صوفیه به کار رفته است و برخی، همچون ابوهاشم صوفی یا کوفی (قرن دوم)، از جمله صوفیان خوانده شدهاند.<ref>عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۲۸۳، چاپ حسن سندوبی، قاهره ۱۳۵۱/ ۱۹۳۲</ref> | در البیان و التبیین جاحظ (متوفی ۲۵۵) واژگان صوفی و صوفیه به کار رفته است و برخی، همچون ابوهاشم صوفی یا کوفی (قرن دوم)، از جمله صوفیان خوانده شدهاند.<ref>عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۲۸۳، چاپ حسن سندوبی، قاهره ۱۳۵۱/ ۱۹۳۲</ref> | ||
ابونصر سرّاج<ref>ابونصر سرّاج، کتاب اللمع فی التصوف، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا)</ref> از حسن بصری (متوفی ۱۱۰) و سفیان ثوری (متوفی ۱۶۱) جملاتی نقل کرده که حاکی از رواج واژه صوفی در قرن دوم است. | ابونصر سرّاج<ref>ابونصر سرّاج، کتاب اللمع فی التصوف، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا)</ref> از حسن بصری (متوفی ۱۱۰) و سفیان ثوری (متوفی ۱۶۱) جملاتی نقل کرده که حاکی از رواج واژه صوفی در قرن دوم است. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=صوفی کیست= | =صوفی کیست= | ||
درباره معنی «تصوف» و این که به چه کسی «صوفی» می گویند، باید اعتراف کرد که یک تعریف جامع که طریقه و روش صوفیه را که در برگرفته و مورد قبول همگان باشد، یافت نمیگردد. | درباره معنی «تصوف» و این که به چه کسی «صوفی» می گویند، باید اعتراف کرد که یک تعریف جامع که طریقه و روش صوفیه را که در برگرفته و مورد قبول همگان باشد، یافت نمیگردد. | ||
گویند: «ابومنصور عبدالقادر» (متوفی 429 هـ ق) در بغداد بر حسب حروف ابجد و با توجه به تالیفات بزرگان صوفیه، در حدود یک هزار تعریف درباره تصوف و صوفیه و نظریات آنان، جمع آوری کرده است،<ref>نفحات الانس، مقدمه مصحح، ص 15</ref> البته مشایخ صوفیه صدها تعریف برای تصوف و معنی «صوفی» ذکر | گویند: «ابومنصور عبدالقادر» (متوفی 429 هـ ق) در بغداد بر حسب حروف ابجد و با توجه به تالیفات بزرگان صوفیه، در حدود یک هزار تعریف درباره تصوف و صوفیه و نظریات آنان، جمع آوری کرده است،<ref>نفحات الانس، مقدمه مصحح، ص 15</ref> البته مشایخ صوفیه صدها تعریف برای تصوف و معنی «صوفی» ذکر کردهاند و از هر کدام از اقطاب و رؤسای این فرقه چند تعریف درباره تصوف نقل شده است;<ref>عبارت عوارف المعارف سهروردی چنین است: «و اقوال المشایخ فی ماهیة التصوف تزید علی الف قول، اقوال مشایخ صوفیه در تعریف تصوف بیش از هزار قول است».</ref> از این مطلب آشکار میگردد که تا چه اندازه تباین و اختلاف در فروع نظریه تصوف وجود دارد و به قول «ابوسعید بن اعرابی صوفی» (م. 340 هـ.ق) صوفیه قائل به جمع بودند; اما صورت این جمع نزد هر دسته از آنان بر خلاف آن چه بوده که در نزد دیگری است و با این ترتیب در اسماء متفق و در معانی مختلف بودند.<ref>مقدمه نفحات الانس، ص 16</ref> | ||
با وجود همه این تعریفات، تا به حال نتوانسته اند یک تعریف جامع برای «تصوف» بیان کنند و خود این همه اختلاف و مغایرت که در تعاریف آن ها وجود دارد، کاشف از این است که هر کدام، مفهوم جداگانه ای برای تصوف و صوفی قائل بودهاند<ref>دشتی، علی، در دیار صوفیان، چاپ جاویدان، ص 9</ref> و لذا باید گفت: تصوف یک مذهب خاص و منظم و محدود نیست. بلکه یک طریقه التقاطی است که از به هم آمیخن عقاید و افکار گوناگون به وجود آمده است. به همین جهت حد و حصاری ندارد و در طی قرون و اعصار با مقتضیات و شرایط و افکار هر دوره تغییر شکل میدهد.<ref>زنجانی، عمید، تاریخ تصوف، ص159</ref> | با وجود همه این تعریفات، تا به حال نتوانسته اند یک تعریف جامع برای «تصوف» بیان کنند و خود این همه اختلاف و مغایرت که در تعاریف آن ها وجود دارد، کاشف از این است که هر کدام، مفهوم جداگانه ای برای تصوف و صوفی قائل بودهاند<ref>دشتی، علی، در دیار صوفیان، چاپ جاویدان، ص 9</ref> و لذا باید گفت: تصوف یک مذهب خاص و منظم و محدود نیست. بلکه یک طریقه التقاطی است که از به هم آمیخن عقاید و افکار گوناگون به وجود آمده است. به همین جهت حد و حصاری ندارد و در طی قرون و اعصار با مقتضیات و شرایط و افکار هر دوره تغییر شکل میدهد.<ref>زنجانی، عمید، تاریخ تصوف، ص159</ref> | ||