پرش به محتوا

نیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'گفته اند' به 'گفته‏‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'می دهند' به 'می‌دهند')
جز (جایگزینی متن - 'گفته اند' به 'گفته‏‌اند')
خط ۵۵: خط ۵۵:
این تعریف اگرچه تا حدودی شاید صحیح باشد، اما چندان واضح و روشن نیست، یعنی تعریفی بسیار کلی است که وصف مانعیت را از دست داده است. زیرا، اولا: مراد از حرکت چیست؟ ثانیا: اگر نیت به معنای، منشا اراده باشد، این تعریف بر مبدا علم و مبدا میل نیز صادق خواهد بود و حال آن که نیت عنصری غیر از علم و میل به حساب آورده شده است. مؤلف مذکور سپس برای اراده، یک موضوع قریب و مباشر تعیین می کند که همان «عمل» است و یک موضوع بعید که بدان دو واژه «غایت» و «هدف» را اطلاق می کند. در نظر مؤلف، این موضوع بعید، دارای دو حیثیت است و با دو اعتبار، دو نام مختلف پیدا می کند: از حیث تصور و حالت عقلی صرف، «غایت» و از حیث این که قوه محرکه ای برای پدیدآوردن فعالیت و تحرک ماست، «دافع» بر آن اطلاق می شود.
این تعریف اگرچه تا حدودی شاید صحیح باشد، اما چندان واضح و روشن نیست، یعنی تعریفی بسیار کلی است که وصف مانعیت را از دست داده است. زیرا، اولا: مراد از حرکت چیست؟ ثانیا: اگر نیت به معنای، منشا اراده باشد، این تعریف بر مبدا علم و مبدا میل نیز صادق خواهد بود و حال آن که نیت عنصری غیر از علم و میل به حساب آورده شده است. مؤلف مذکور سپس برای اراده، یک موضوع قریب و مباشر تعیین می کند که همان «عمل» است و یک موضوع بعید که بدان دو واژه «غایت» و «هدف» را اطلاق می کند. در نظر مؤلف، این موضوع بعید، دارای دو حیثیت است و با دو اعتبار، دو نام مختلف پیدا می کند: از حیث تصور و حالت عقلی صرف، «غایت» و از حیث این که قوه محرکه ای برای پدیدآوردن فعالیت و تحرک ماست، «دافع» بر آن اطلاق می شود.


آنچه در کلام فوق محل اشکال است همین است که گویا مؤلف مذکور برای عنصر علم و تصور ذهنی، خاصیت تحریک و انگیزندگی و خلاصه نوعی فاعلیت قائل است - کما این که بعضی گفته اند: العلة الغائیه باعتبار وجوده الذهنی، علة فاعلیة لفاعلیة الفاعل - اما اشاره نموده ایم که علم و تصور ذهنی جز خاصیت کشف و حکایت، خاصیت دیگری ندارد و لذا حقیقتا متصف به وصف تحریک و انگیزندگی نمی‌شود. بنابراین، صورت ذهنی جز یک حالت عقلی صرف نیست و هم از این روست که جز «غایت و هدف» به چیز دیگری نام نخواهد شد. در سابق گفتیم که علم، در حقیقت، شرط بروز و ظهور امیال نهفته در کمون روح ماست و دافع و انگیزه برای حرکت و فعالیت ما همان امیال و گرایش های درونی است.
آنچه در کلام فوق محل اشکال است همین است که گویا مؤلف مذکور برای عنصر علم و تصور ذهنی، خاصیت تحریک و انگیزندگی و خلاصه نوعی فاعلیت قائل است - کما این که بعضی گفته‏‌اند: العلة الغائیه باعتبار وجوده الذهنی، علة فاعلیة لفاعلیة الفاعل - اما اشاره نموده ایم که علم و تصور ذهنی جز خاصیت کشف و حکایت، خاصیت دیگری ندارد و لذا حقیقتا متصف به وصف تحریک و انگیزندگی نمی‌شود. بنابراین، صورت ذهنی جز یک حالت عقلی صرف نیست و هم از این روست که جز «غایت و هدف» به چیز دیگری نام نخواهد شد. در سابق گفتیم که علم، در حقیقت، شرط بروز و ظهور امیال نهفته در کمون روح ماست و دافع و انگیزه برای حرکت و فعالیت ما همان امیال و گرایش های درونی است.


مؤلف مذکور سپس برای تقسیم نیت به اخلاقی و روان شناختی می‌نویسد: در هر عمل ارادی دو نظر و توجه وجود دارد: یک توجه و نظر بر خود عمل است و توجه و نظر دیگر به غایت. توجه اولی در واقع همان نیت روان شناختی است و علمای روانشناس نیز چنین نیتی را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند. نظر و عنایت دیگری که فاعل مرید در هنگام انجام فعل به سوی غایت دارد، نیت اخلاقی است که در حوزه علم اخلاق قرار می گیرد و متصف به ارزش های اخلاقی - منفی یا مثبت - می شود.
مؤلف مذکور سپس برای تقسیم نیت به اخلاقی و روان شناختی می‌نویسد: در هر عمل ارادی دو نظر و توجه وجود دارد: یک توجه و نظر بر خود عمل است و توجه و نظر دیگر به غایت. توجه اولی در واقع همان نیت روان شناختی است و علمای روانشناس نیز چنین نیتی را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند. نظر و عنایت دیگری که فاعل مرید در هنگام انجام فعل به سوی غایت دارد، نیت اخلاقی است که در حوزه علم اخلاق قرار می گیرد و متصف به ارزش های اخلاقی - منفی یا مثبت - می شود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش