۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می رسد' به 'میرسد') |
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
(( ربنا لا تواخذنا ان نسینا او اخطانا )) بقره :۲۸۶ | (( ربنا لا تواخذنا ان نسینا او اخطانا )) بقره :۲۸۶ | ||
در مورد آیه اخیر سید مرتضی معتقدند این مطلب بعد از فرض صحت مواخذه بر نسیان صحیح است و به طور کلی دلیل غیاب این مطالب از ذهن را سهل انگاری و عدم اهتمام می داند . | در مورد آیه اخیر سید مرتضی معتقدند این مطلب بعد از فرض صحت مواخذه بر نسیان صحیح است و به طور کلی دلیل غیاب این مطالب از ذهن را سهل انگاری و عدم اهتمام می داند . | ||
در ادامه ایشان به نهی برخی از آیات از نسیان اشاره | در ادامه ایشان به نهی برخی از آیات از نسیان اشاره میکنند و معتقدند نهی بر امریست که توانمندی بر آن باشد . | ||
(( ولا تنس نصیبک من الدنیا )) قصص : ۷۷ | (( ولا تنس نصیبک من الدنیا )) قصص : ۷۷ | ||
(( و لا تنسوا الفضل بینکم )) بقره :۲۳۷ | (( و لا تنسوا الفضل بینکم )) بقره :۲۳۷ | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
=توجیه حضرت رسول (ص)= | =توجیه حضرت رسول (ص)= | ||
… قال انما انا بشر اذکر کما تذکرون و انسی کما تنسون . ( ابن حنبل، ج۱ ،ص ۴۲۰) | … قال انما انا بشر اذکر کما تذکرون و انسی کما تنسون . ( ابن حنبل، ج۱ ،ص ۴۲۰) | ||
روایاتی که این توجیه را از جانب حضرت رسول (ص) بیان | روایاتی که این توجیه را از جانب حضرت رسول (ص) بیان میکنند، مصلحت این سهو را در چه مطلبی میدانند ؟ آیا فقط این که ایشان فردی مانند سایر مردم اند کفایت از سهو ایشان می کند ؟ این نکته که در آیات الهی هم آمده : (( قل :انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد ) ) و تفاوت پیامبر (ص) را با افراد عادی در نزول وحی عنوان نموده است. | ||
با فرض پذیرش توجیهی که سهو حضرت رسول (ص) را بیان احکام شرعی عنوان می کند، ذکر این نکته که ایشان همانند سایر افراد عادی اند چه جایگاهی دارد و آیا در این حال سزاوار نبود که حضرت (ص) توجیه خود را همان بیان احکام شرعی ذکر مینمودند که دلیل قانع کننده ای برای رفتارشان باشد ؟ در هیچ یک از روایات ذکر شده به توجیهی از حانب ایشان مبنی بر بیان شرعی و … اشاره نشده است و توجیه سهو ایشان برای بیان این نکته که ایشان نیز همانند سایر خلقند ادعایی است که برای پذیرشش دلیل قانع کننده ای وجود ندراد . | با فرض پذیرش توجیهی که سهو حضرت رسول (ص) را بیان احکام شرعی عنوان می کند، ذکر این نکته که ایشان همانند سایر افراد عادی اند چه جایگاهی دارد و آیا در این حال سزاوار نبود که حضرت (ص) توجیه خود را همان بیان احکام شرعی ذکر مینمودند که دلیل قانع کننده ای برای رفتارشان باشد ؟ در هیچ یک از روایات ذکر شده به توجیهی از حانب ایشان مبنی بر بیان شرعی و … اشاره نشده است و توجیه سهو ایشان برای بیان این نکته که ایشان نیز همانند سایر خلقند ادعایی است که برای پذیرشش دلیل قانع کننده ای وجود ندراد . | ||