۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گفته اند' به 'گفتهاند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'می دانست' به 'مىدانست') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
=افتخار میثم تمار شهادت بر سر عقیده و ایمان بود= | =افتخار میثم تمار شهادت بر سر عقیده و ایمان بود= | ||
از این رو میثم، پیوسته دار بر دوشی بود که انتظار شهادت داشت و شهادت بر سر عقیده و ایمان را افتخار | از این رو میثم، پیوسته دار بر دوشی بود که انتظار شهادت داشت و شهادت بر سر عقیده و ایمان را افتخار مىدانست و با همه خطرها و فشاره، هرگز از دفاع و جانبداری خاندان رسالت و خط [[امامت]] و [[ولایت]] دست برنمیداشت. پس از [[شهادت]] امیر المؤمنین(ع)، گاهی از کوفه به [[مدینه]] میرفت و با [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] دیدار می کرد. | ||
مردم کوفه، در آن دوران خفقان که امویان حکومت را در دست داشتند، فضایل اهل بیت و مناقب امیر مؤمنان را از زبان او می شنیدند. او به توصیه مولایش علی(ع) عمل می کرد و فضیلت های آن حضرت و این خاندان پاک را همه جا نشر می داد، با آن که | مردم کوفه، در آن دوران خفقان که امویان حکومت را در دست داشتند، فضایل اهل بیت و مناقب امیر مؤمنان را از زبان او می شنیدند. او به توصیه مولایش علی(ع) عمل می کرد و فضیلت های آن حضرت و این خاندان پاک را همه جا نشر می داد، با آن که مىدانست او را دستگیر خواهند کرد و از شاخه نخلی به دار خواهند آویخت. حتّی آن درخت خاص ّ را هم مىدانست کدام است. | ||
گاهی هنگام عبور از کنار آن درخت که علی(ع)به وی نشان داده و فرموده بود که بعداً با این درخت، ماجراها خواهی داشت، می ایستاد و در پای آن نخل [[نماز]] می خواند و میگفت: مبارکت باد ای نخل! مرا برای تو آفریده اند و تو برای من روییده ای. همیشه به آن نخل می نگریست. <ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، همان، ص 292</ref> | گاهی هنگام عبور از کنار آن درخت که علی(ع)به وی نشان داده و فرموده بود که بعداً با این درخت، ماجراها خواهی داشت، می ایستاد و در پای آن نخل [[نماز]] می خواند و میگفت: مبارکت باد ای نخل! مرا برای تو آفریده اند و تو برای من روییده ای. همیشه به آن نخل می نگریست. <ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، همان، ص 292</ref> |