۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روش ها' به 'روشها') |
جز (جایگزینی متن - 'نشان دهنده' به 'نشاندهنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
از تاریخ دقیق تولد یعقوبی و چگونگی نشو و نمای او اخبار و اطلاعات چندانی به دست نیامده است. خود او نیز در این باره به جز اشاراتی ابهام آمیز، سکوت اختیار کرده است. | از تاریخ دقیق تولد یعقوبی و چگونگی نشو و نمای او اخبار و اطلاعات چندانی به دست نیامده است. خود او نیز در این باره به جز اشاراتی ابهام آمیز، سکوت اختیار کرده است. | ||
با توجه به قرائن موجود، به نظر میرسد تولد و نشو و نمای او در [[بغداد]] بوده است. یادآوری پاره ای اشارات در باب امارت اجدادش در بغداد، علاقه خاص وی به این شهر به عنوان «ناف دنیا» و بهترین و پاک ترین و نیکوترین و معتدل ترین شهرهای جهان و نیز بیان شرح و توصیف این شهر در آغاز کتاب «البلدان» و برخی آثار و نام هایی که در زمان خود از نیاکان بر روی بناها و آثار شهر باقی مانده است، همه | با توجه به قرائن موجود، به نظر میرسد تولد و نشو و نمای او در [[بغداد]] بوده است. یادآوری پاره ای اشارات در باب امارت اجدادش در بغداد، علاقه خاص وی به این شهر به عنوان «ناف دنیا» و بهترین و پاک ترین و نیکوترین و معتدل ترین شهرهای جهان و نیز بیان شرح و توصیف این شهر در آغاز کتاب «البلدان» و برخی آثار و نام هایی که در زمان خود از نیاکان بر روی بناها و آثار شهر باقی مانده است، همه نشاندهنده علاقه وطنی وی به بغداد بوده است؛ به ویژه آن که شرح و توصیف آن شهر و جزئیات آن را به تفصیل برگزار کرده است. <ref> ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536)ص 4- 26</ref> این وابستگی خاطر، به وضوح در عبارات زیر نمایان است: | ||
«... تنها بدان جهت ابتدا به [[عراق]] کردم که عراق وسط دنیا و ناف زمین است و بغداد را بدان جهت آغاز کردم که در وسط عراق واقع است... بغداد علاوه بر آن چه که گفتیم، شهر [[بنی هاشم]] و دارالملک ایشان و مرکز سلطنت آنان است و هیچ کس پیش از ایشان آن را آغاز نکرده و پادشاهانی جز اینان در آن سکونت نگزیده اند. دیگر بدان جهت که نیاکان من آن جا اقامت داشته اند و یکی از ایشان آن جا فرمانروا بوده است.» <ref>ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536) ص 154- 155</ref> | «... تنها بدان جهت ابتدا به [[عراق]] کردم که عراق وسط دنیا و ناف زمین است و بغداد را بدان جهت آغاز کردم که در وسط عراق واقع است... بغداد علاوه بر آن چه که گفتیم، شهر [[بنی هاشم]] و دارالملک ایشان و مرکز سلطنت آنان است و هیچ کس پیش از ایشان آن را آغاز نکرده و پادشاهانی جز اینان در آن سکونت نگزیده اند. دیگر بدان جهت که نیاکان من آن جا اقامت داشته اند و یکی از ایشان آن جا فرمانروا بوده است.» <ref>ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536) ص 154- 155</ref> | ||
درباره تاریخ وفات یعقوبی نیز روایات متفاوت و گاه متناقض گزارش شده است. محمد ابراهیم آیتی، در مقدمه «البلدان»، ویلیام مل ورد در مقدمه کتاب «مشاکلة الناس لزمانهم» و نیز [[محسن امین]] در «اعیان شیعه» بر اختلافات فاحش منابع در این باره اشاره کرده اند، که ضرورتی به ذکر آن ها در این جا نیست. تنها به موردی که یعقوبی در تاریخ آل طولون بیان کرده و | درباره تاریخ وفات یعقوبی نیز روایات متفاوت و گاه متناقض گزارش شده است. محمد ابراهیم آیتی، در مقدمه «البلدان»، ویلیام مل ورد در مقدمه کتاب «مشاکلة الناس لزمانهم» و نیز [[محسن امین]] در «اعیان شیعه» بر اختلافات فاحش منابع در این باره اشاره کرده اند، که ضرورتی به ذکر آن ها در این جا نیست. تنها به موردی که یعقوبی در تاریخ آل طولون بیان کرده و نشاندهنده حیات و فعالیت علمی و فکری وی تا سال 292ه است اشاره می کنیم. در ملحقات کتاب «البلدان» در این باب سند قاطعی است که نشان می دهد مرگ یعقوبی می بایست حداقل در سال 292ه و یا مدتی پس از آن روی داده باشد: | ||
«و محمد (احمد) بن ابی یعقوب کاتب خبر داد و گفت: چون شب [[عید فطر]] سال دویست و نود و دو پیش آمد، وضع خوبی را که خاندان ابن طولون در چنین شبی داشتند و آن همه اسلحه و علم های رنگارنگ بزرگ و پرچم ها و جامه های فاخر و اسبان بسیار و آواز بوق ها و طبل ها را یادآور شدم و بدان جهت اندیشه ای مرا فراگرفت و در همان شب خوابیدم و هاتفی را شنیدم که می گوید: | «و محمد (احمد) بن ابی یعقوب کاتب خبر داد و گفت: چون شب [[عید فطر]] سال دویست و نود و دو پیش آمد، وضع خوبی را که خاندان ابن طولون در چنین شبی داشتند و آن همه اسلحه و علم های رنگارنگ بزرگ و پرچم ها و جامه های فاخر و اسبان بسیار و آواز بوق ها و طبل ها را یادآور شدم و بدان جهت اندیشه ای مرا فراگرفت و در همان شب خوابیدم و هاتفی را شنیدم که می گوید: | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
یعقوبی نیز مانند جدش از ارادتمندان آل علی بوده است و گرایش او به تشیع در آثارش نمایان است. پیگیری مداوم و مستمر اخبار [[علویان]]، قیام ها و خیزش های شیعی، ذکر اخبار [[ائمه معصومین (ع)]] و نقل احادیث متعدد از آنان، بیان عناوین و القاب احترام آمیز نسبت به آن ها، ذکر فضایل و خصلت های پسندیده آن بزرگواران و ارائه گزارش های مفصل درباره [[حضرت علی (ع)]] و ذکر احادیثی از [[پیامبر]] در مدح آن حضرت، بیان [[حدیث غدیرخم]] و برخی احادیث معروف در باب [[اهل بیت]] و توصیفاتی که از آن ها دارد، به خوبی بیان کننده این مدعا است؛ به ویژه آن که اخبار دوره خلافت حضرت علی (ع) را به صورت مفصل انعکاس داده است. <ref>همان، ص 395</ref> | یعقوبی نیز مانند جدش از ارادتمندان آل علی بوده است و گرایش او به تشیع در آثارش نمایان است. پیگیری مداوم و مستمر اخبار [[علویان]]، قیام ها و خیزش های شیعی، ذکر اخبار [[ائمه معصومین (ع)]] و نقل احادیث متعدد از آنان، بیان عناوین و القاب احترام آمیز نسبت به آن ها، ذکر فضایل و خصلت های پسندیده آن بزرگواران و ارائه گزارش های مفصل درباره [[حضرت علی (ع)]] و ذکر احادیثی از [[پیامبر]] در مدح آن حضرت، بیان [[حدیث غدیرخم]] و برخی احادیث معروف در باب [[اهل بیت]] و توصیفاتی که از آن ها دارد، به خوبی بیان کننده این مدعا است؛ به ویژه آن که اخبار دوره خلافت حضرت علی (ع) را به صورت مفصل انعکاس داده است. <ref>همان، ص 395</ref> | ||
این شیوه به کار رفته از طرف یعقوبی | این شیوه به کار رفته از طرف یعقوبی نشاندهنده علایق شیعی وی و ارادتش به خاندان [[علی بن ابیطالب]] است. در زمانی که هیچ کدام از مورخین در ذکر تاریخ خاندان علی (ع) در عصر پرخوف و وحشت [[امویان]] و [[عباسیان]] که پیروان آن حضرت را «خارجی» و «[[رافضی]]» می نامیدند، سخنی بر زبان نمی آوردند و حتی کسانی چون طبری با تمام تلاششان برای رعایت عدالت و انصاف در تاریخ، شیعیان را «رافضی خبیث» می نامیدند، یعقوبی بی محابا تاریخ آل علی و حرکت های شیعی را به طور مبسوط دنبال می کند و با این حال تمام سعی خود را به کار می برد تا از دایره اعتدال خارج نشود، تا آن جا که حتی ماجرای قتل پدرش واضح که به دست هادی اتفاق افتاده بود را بیان نمی کند تا مبادا از سوی مخالفین اش به هواداری متهم شود. | ||
=دانش، روش و سفرهای تحقیقاتی= | =دانش، روش و سفرهای تحقیقاتی= |