۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دانسته اند' به 'دانستهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
یکی دیگر از زمینه های نظری مخالفان تقریب با شیعه که تبدیل به دستاویزی علیه شیعیان شده است ادّعای اعتقاد شیعیان به [[تحریف قرآن]] است. برای نمونه [[ابن جبرین]] از مخالفان سرسخت شیعه و تقریب،مینویسد: | یکی دیگر از زمینه های نظری مخالفان تقریب با شیعه که تبدیل به دستاویزی علیه شیعیان شده است ادّعای اعتقاد شیعیان به [[تحریف قرآن]] است. برای نمونه [[ابن جبرین]] از مخالفان سرسخت شیعه و تقریب،مینویسد: | ||
«آنها سپس به طعن قرآن پرداختند و مدعی شدند که صحابه ای که کاتب آن بودند به قرآن خیانت کردند و آنچه را که به ولایت و اهل بیت تعلق داشت، حذف کردند.آنها مدعی شدند که سوره ای به نام سوره ولایت در قرآن موجود بوده است که صحابه آن را حذف | «آنها سپس به طعن قرآن پرداختند و مدعی شدند که صحابه ای که کاتب آن بودند به قرآن خیانت کردند و آنچه را که به ولایت و اهل بیت تعلق داشت، حذف کردند.آنها مدعی شدند که سوره ای به نام سوره ولایت در قرآن موجود بوده است که صحابه آن را حذف کردهاند.<ref>(ابن جبرین، 1998م ،الارشاد شرح لمعة الاعتقاد الهادی إلی سبیل الرشاد، ج1، ص362-361)</ref> | ||
در مورد اعتقاد شیعه به بودن سوره ای به نام سوره ولایت که اتهامی بیش نیست باید گفت که مستند اصلی این سوره، کتاب «فصل الخطاب فی تحریف القرآن» است که او نیز آن را از کتاب «دبستان المذاهب» که نویسنده آن ناشناس و مجهول است اقتباس کرده است.<ref>( ر.ک: معرفت،تحریف ناپذیری قرآن، 1389 ،ص210)</ref> اگر این امر اعتقاد شیعه یعنی صدها میلیون نفر در طول تاریخ بوده است، آنان هر قدر هم که [[تقیه]] کرده باشند، قاعدتاً باید مدّعیان ضد شیعه سلفی می توانستند صدها سند مختلف درباره این ادعای موهوم ارائه دهند نه آنکه در نهایت ادعای آنان مستند به دو یا سه کتاب مطرود و حتی مجهول الهویة شود. | در مورد اعتقاد شیعه به بودن سوره ای به نام سوره ولایت که اتهامی بیش نیست باید گفت که مستند اصلی این سوره، کتاب «فصل الخطاب فی تحریف القرآن» است که او نیز آن را از کتاب «دبستان المذاهب» که نویسنده آن ناشناس و مجهول است اقتباس کرده است.<ref>( ر.ک: معرفت،تحریف ناپذیری قرآن، 1389 ،ص210)</ref> اگر این امر اعتقاد شیعه یعنی صدها میلیون نفر در طول تاریخ بوده است، آنان هر قدر هم که [[تقیه]] کرده باشند، قاعدتاً باید مدّعیان ضد شیعه سلفی می توانستند صدها سند مختلف درباره این ادعای موهوم ارائه دهند نه آنکه در نهایت ادعای آنان مستند به دو یا سه کتاب مطرود و حتی مجهول الهویة شود. | ||
هر چند نمیتوان منکر وجود برخی از روایات تحریف قرآن در برخی از کتب شد ولی این هیچگاه به معنای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن نمی باشد چنانکه علمای بزرگ مذهب شیعه مانند [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]،[[شیخ طبرسی]]، [[علامه حلّی]] و بزرگانی دیگر با صراحت به نفی تحریف در مورد قرآن کریم پرداخته-اند.<ref>(ر.ک:خویی،البیان فی تفسیر القرآن، ص200) </ref> علاوه بر آن بسیاری از علمای اهل سنّت که منصفانه مسأله تحریف را بررسی | هر چند نمیتوان منکر وجود برخی از روایات تحریف قرآن در برخی از کتب شد ولی این هیچگاه به معنای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن نمی باشد چنانکه علمای بزرگ مذهب شیعه مانند [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]،[[شیخ طبرسی]]، [[علامه حلّی]] و بزرگانی دیگر با صراحت به نفی تحریف در مورد قرآن کریم پرداخته-اند.<ref>(ر.ک:خویی،البیان فی تفسیر القرآن، ص200) </ref> علاوه بر آن بسیاری از علمای اهل سنّت که منصفانه مسأله تحریف را بررسی کردهاند، شیعه امامیه را از تهمت قول به تحریف مبرّا دانستهاند.<ref>(ر.ک:معرفت،علوم قرآنی،1378،ص458)</ref> | ||
نکته قابل تأمل این جاست که برخورد مخالفان تقریب مذاهب اسلامی با روایات شیعه، بی توجه به برداشت علمای شیعه از آن روایات بوده است و روشن است که صرف نقل روایتی به معنای پذیرش مفاد ظاهری آن نیست چنان که برخی از روایات تحریف در کتب روایی اهل سنّت از جمله در صحیحان موجود است<ref>(ر.ک: معرفت،تحریف ناپذیری قرآن، 1389، ص198-181) </ref> و باید دید تحقیق و برداشت نهایی علمای بزرگ مذهب از این گونه روایات چیست. چنانکه به تصریح برخی از محققین علوم قرآنی، تمام عالمان محقّق شیعه و صاحبان اجتهاد و نظر به استناد دلایل عقلی و نقلی متواتر، احتمال تحریف را مردود شمرده اند و بیشتر محدّثین شیعه نیز در انکار تحریف قرآن با نظر اهل تحقیق موافقت نمودهاند.<ref>(ر.ک: معرفت،تحریف ناپذیری قرآن، 1389، ص217)</ref> | نکته قابل تأمل این جاست که برخورد مخالفان تقریب مذاهب اسلامی با روایات شیعه، بی توجه به برداشت علمای شیعه از آن روایات بوده است و روشن است که صرف نقل روایتی به معنای پذیرش مفاد ظاهری آن نیست چنان که برخی از روایات تحریف در کتب روایی اهل سنّت از جمله در صحیحان موجود است<ref>(ر.ک: معرفت،تحریف ناپذیری قرآن، 1389، ص198-181) </ref> و باید دید تحقیق و برداشت نهایی علمای بزرگ مذهب از این گونه روایات چیست. چنانکه به تصریح برخی از محققین علوم قرآنی، تمام عالمان محقّق شیعه و صاحبان اجتهاد و نظر به استناد دلایل عقلی و نقلی متواتر، احتمال تحریف را مردود شمرده اند و بیشتر محدّثین شیعه نیز در انکار تحریف قرآن با نظر اهل تحقیق موافقت نمودهاند.<ref>(ر.ک: معرفت،تحریف ناپذیری قرآن، 1389، ص217)</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
به ادعای شیوخ سلفی، مذهب شیعه توسط فردی یهودی به نام [[عبداللّه بن سبا]] اختراع شده است.<ref>( الشثری، عقائد الشیعة الاثنی عشریه،1428ق ، ص18 و القفاری،مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعة،1413 ق، ج1،ص140)</ref> کتاب «منهاج السنة» [[ابن تیمیه]] یکی از سرمشق های اصلی و زمینه های نظری این طرز تفکر است. | به ادعای شیوخ سلفی، مذهب شیعه توسط فردی یهودی به نام [[عبداللّه بن سبا]] اختراع شده است.<ref>( الشثری، عقائد الشیعة الاثنی عشریه،1428ق ، ص18 و القفاری،مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعة،1413 ق، ج1،ص140)</ref> کتاب «منهاج السنة» [[ابن تیمیه]] یکی از سرمشق های اصلی و زمینه های نظری این طرز تفکر است. | ||
برخی از علمای سلفی فراتر از این مطلب ادعاهای عجیبی مطرح | برخی از علمای سلفی فراتر از این مطلب ادعاهای عجیبی مطرح کردهاند که هیچ اساسی نداشته و بیشتر به خیال بافی شبیه است مانند تشابه یهود و شیعه در تکفیر غیر از خود، یا تشابه یهود و شیعه در تحریف کتاب خدا،تشابه یهود و شیعه در [[غلوّ]] درباره ائمه و خاخام هایشان و...<ref>(حربی، مجمل عقائد الشیعة فی میزان اهل السنة و الجماعة،1430ق،ص 144-99)</ref> | ||
در مقابل، علمای بزرگ شیعه مانند مرحوم [[کاشف الغطاء]] و همچنین مرحوم علامه [[سید مرتضی عسکری]] به تفصیل، به پاسخ این طرز فکر مبنی بر پیدایش مذهب شیعه توسط عبداللّه بن سبأ پرداخته اند و برخی از علمای شیعه و تعدادی از علمای اهل سنّت بیان | در مقابل، علمای بزرگ شیعه مانند مرحوم [[کاشف الغطاء]] و همچنین مرحوم علامه [[سید مرتضی عسکری]] به تفصیل، به پاسخ این طرز فکر مبنی بر پیدایش مذهب شیعه توسط عبداللّه بن سبأ پرداخته اند و برخی از علمای شیعه و تعدادی از علمای اهل سنّت بیان کردهاند که اساساً فردی به نام عبداللّه بن سبأ در تاریخ وجود خارجی نداشته است.<ref>(ر.ک:حسینی قزوینی، 1434ق،نقدکتاب اصول مذهب شیعه، ج1، ص285-278)</ref> | ||
== 4. ادعای تکفیر اکثر صحابه و امّت اسلام توسط شیعه == | == 4. ادعای تکفیر اکثر صحابه و امّت اسلام توسط شیعه == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==6. [[تقیّه]] به مثابه شیوه ای منافقانه== | ==6. [[تقیّه]] به مثابه شیوه ای منافقانه== | ||
موضوع تقیّه در تفکر شیعی یکی دیگر از دستاویزهای مهم مخالفان تقریب مذاهب به شمار میرود. آنان بدون توجّه به تعریف تقیّه از دید شیعه امامیه، آن را به مثابه شیوهای منافقانه برای بقاء مذهب شیعه و نفوذ در بین اهل سنّت و در نهایت تغییر مذهب اهل سنّت تلقی | موضوع تقیّه در تفکر شیعی یکی دیگر از دستاویزهای مهم مخالفان تقریب مذاهب به شمار میرود. آنان بدون توجّه به تعریف تقیّه از دید شیعه امامیه، آن را به مثابه شیوهای منافقانه برای بقاء مذهب شیعه و نفوذ در بین اهل سنّت و در نهایت تغییر مذهب اهل سنّت تلقی کردهاند و شیعیان را اهل نفاق و کذب دانستهاند.<ref>(ر.ک: صوفی، دراسات منهجیة لبعض الفرق الرافضة والباطنیة، ص33)</ref> | ||
باید گفت که اصل تقیّه در تفکّر شیعه،انکارناپذیر است اما سخن بر سر معنا و حدود آن است. تقیّه در فرهنگ امامان شیعه برای حفاظت از جان و حفظ کیان شیعیان تجویز شده است و اصلی است که بر مبانی قرآنی و عقلایی استوار است. چنان که برخی از بزرگان اهل سنّت به استناد آیات قرآن کریم بر مشروعیت تقیه اذعان | باید گفت که اصل تقیّه در تفکّر شیعه،انکارناپذیر است اما سخن بر سر معنا و حدود آن است. تقیّه در فرهنگ امامان شیعه برای حفاظت از جان و حفظ کیان شیعیان تجویز شده است و اصلی است که بر مبانی قرآنی و عقلایی استوار است. چنان که برخی از بزرگان اهل سنّت به استناد آیات قرآن کریم بر مشروعیت تقیه اذعان کردهاند.<ref>(ر.ک: سبحانی،التقیة موضوعاً و حکماً،1431ق ، ص27-23) </ref> | ||
نکته دیگر تفاوت اساسی ای است که بین دو مفهوم تقیه و مفهوم [[نفاق]] وجود دارد. تقیه به هیچ وجه به معنای نفاق که در شریعت اسلام مورد نکوهش قرارگرفته نمی باشد. زیرا نفاق یک صفت منفی اخلاقی به معنای پنهان کردن کفر و باطل و تظاهر به حق و ایمان است در حالی که تقیّه درست عکس معنای نفاق و به معنای پنهان کردن ایمان به حق و تظاهر به عقیده باطل می باشد.<ref>سبحانی،«تقیه»، درسهایی از مکتب اسلام،ص8)</ref> | نکته دیگر تفاوت اساسی ای است که بین دو مفهوم تقیه و مفهوم [[نفاق]] وجود دارد. تقیه به هیچ وجه به معنای نفاق که در شریعت اسلام مورد نکوهش قرارگرفته نمی باشد. زیرا نفاق یک صفت منفی اخلاقی به معنای پنهان کردن کفر و باطل و تظاهر به حق و ایمان است در حالی که تقیّه درست عکس معنای نفاق و به معنای پنهان کردن ایمان به حق و تظاهر به عقیده باطل می باشد.<ref>سبحانی،«تقیه»، درسهایی از مکتب اسلام،ص8)</ref> |