۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '.او' به '. او') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
=زندگی= | =زندگی= | ||
أبوعبدالله محمد بن عبدالله بن مسرة بن نجیح در7 شوال 269 هـ متولد شد<ref>ابن الفرضی 1966، صفحة 39 و40</ref>. پدرش به شغل تجارت اشتغال داشت. او به [[بصره]] و [[مکه]] برای تجارت و زیارت عازم شد. تحت تاثیر آرائ معتزله بود. محمد علوم دینی و فلسفه رو نزد پدرش آموخت. او علاوه بر پدر نزد ابن وضاح و محمد بن عبدالسلام الخشنی نیز تلمذ نمود. پدرش در سال 286 هجری قمری وفات یافت و پسرش با اندیشه های معتزله عجین شده بود. ابن مسره در به قرطبه بازگشت و مریدان گرد او جمع شدند. بزودی سخنانی در مورد ماهیت تعالیم او منتشر شد و گفته شد: او به شاگردانش بدعت اعتزالی را می آموزد و همچنین گفته شد که نظراتی را منتشر میکند که [[وحدت]] وجود را تبلیغ می نماید. که فقیه مالکی خالد بن احمد حباب مالکی را بر آن داشت تا علیه او و در پاسخ به او کتابی نوشت و حتی ابن مسره را به بدعت متهم کرد.او مجبور شد قرطبه را در عهد الأمیر عبدالله بن محمد ترک کند او به همراه دو شاگردش یعنی ابن المدینی وابن صقیل در مکه بر أبی سعید بن الأعرابی وارد شدند. ابن مسره در این سفر با اهل جدل، کلام و [[معتزله]] ملاقات کرد. | أبوعبدالله محمد بن عبدالله بن مسرة بن نجیح در7 شوال 269 هـ متولد شد<ref>ابن الفرضی 1966، صفحة 39 و40</ref>. پدرش به شغل تجارت اشتغال داشت. او به [[بصره]] و [[مکه]] برای تجارت و زیارت عازم شد. تحت تاثیر آرائ معتزله بود. محمد علوم دینی و فلسفه رو نزد پدرش آموخت. او علاوه بر پدر نزد ابن وضاح و محمد بن عبدالسلام الخشنی نیز تلمذ نمود. پدرش در سال 286 هجری قمری وفات یافت و پسرش با اندیشه های معتزله عجین شده بود. ابن مسره در به قرطبه بازگشت و مریدان گرد او جمع شدند. بزودی سخنانی در مورد ماهیت تعالیم او منتشر شد و گفته شد: او به شاگردانش بدعت اعتزالی را می آموزد و همچنین گفته شد که نظراتی را منتشر میکند که [[وحدت]] وجود را تبلیغ می نماید. که فقیه مالکی خالد بن احمد حباب مالکی را بر آن داشت تا علیه او و در پاسخ به او کتابی نوشت و حتی ابن مسره را به بدعت متهم کرد. او مجبور شد قرطبه را در عهد الأمیر عبدالله بن محمد ترک کند او به همراه دو شاگردش یعنی ابن المدینی وابن صقیل در مکه بر أبی سعید بن الأعرابی وارد شدند. ابن مسره در این سفر با اهل جدل، کلام و [[معتزله]] ملاقات کرد. | ||
پس از آن ابن مسره به قرطبه بازگشت و به دوران بازنشستگی خود پایبند بود و زهد و تقوای خود را نشان داد. از برجستهترین شاگردان او میتوان به حی بن عبدالملک، خلیل بن عبدالملک قرطبی، ابن الموری، احمد بن فرج بن منتیل بن قیس و دیگران اشاره کرد. منسوب به ابن مسره است که قضا و قدر را رد میکند و میگوید: سعادت بهشت و جهنم مربوط به جسم نیست، بلکه مربوط به روح است و وحدت وجود را نمیگیرد و قولش به وقوع علم خدا را نمیگیرد. و توانایی و دوگانگی علم الهی در دو سطح است: یکی علم به قوا که علم غیب است و دیگری گواهی علم. و گفتار او که تاج و تخت جهان را اداره میکند، زیرا خداوند بزرگتر از آن است که با انجام کاری توصیف شود، که این عقیدهای است که با نظر ارسطو موافق است که خدا هیچ عمل و اندازه ای را هدایت نمیکند. | پس از آن ابن مسره به قرطبه بازگشت و به دوران بازنشستگی خود پایبند بود و زهد و تقوای خود را نشان داد. از برجستهترین شاگردان او میتوان به حی بن عبدالملک، خلیل بن عبدالملک قرطبی، ابن الموری، احمد بن فرج بن منتیل بن قیس و دیگران اشاره کرد. منسوب به ابن مسره است که قضا و قدر را رد میکند و میگوید: سعادت بهشت و جهنم مربوط به جسم نیست، بلکه مربوط به روح است و وحدت وجود را نمیگیرد و قولش به وقوع علم خدا را نمیگیرد. و توانایی و دوگانگی علم الهی در دو سطح است: یکی علم به قوا که علم غیب است و دیگری گواهی علم. و گفتار او که تاج و تخت جهان را اداره میکند، زیرا خداوند بزرگتر از آن است که با انجام کاری توصیف شود، که این عقیدهای است که با نظر ارسطو موافق است که خدا هیچ عمل و اندازه ای را هدایت نمیکند. |