۸۷٬۷۷۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'میفرماید') |
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==دلائل نیاز به تفسیر قرآن از منظر عالمان فریقین== | ==دلائل نیاز به تفسیر قرآن از منظر عالمان فریقین== | ||
از جمله سئوالاتی که قبل از ورود در مباحث اصلی مبانی تفسیری لازم است مورد بررسی قرار گیرد این است که اساسا وقتی [[قرآن]] خود را بعنوان "احسن تفسیرا" معرفی | از جمله سئوالاتی که قبل از ورود در مباحث اصلی مبانی تفسیری لازم است مورد بررسی قرار گیرد این است که اساسا وقتی [[قرآن]] خود را بعنوان "احسن تفسیرا" معرفی میکند (وَ لا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناکَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِیراً <ref>فرقان ایه 33 ترجمه: کافران بر تو هیچ مثل (باطل و اعتراض ناحق) نیاورند مگر آنکه ما در مقابل برای تو سخن حق را با بهترین بیان پاسخ آنها آریم)</ref> چه نیازی به تفسیر قرآن خواهد بود ؟ | ||
در پاسخ این سئوال جوابهای گوناگونی از طرف مفسران و عالمان فریقین داده شده است که در اینجا گفتار برخی از انها را بیان می کنیم: | در پاسخ این سئوال جوابهای گوناگونی از طرف مفسران و عالمان فریقین داده شده است که در اینجا گفتار برخی از انها را بیان می کنیم: | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==2- محمد بن صالح بن محمد العثیمین (معاصر)== | ==2- محمد بن صالح بن محمد العثیمین (معاصر)== | ||
ایشان در کتاب:" أصول فی التفسیر "یادگیری تفسیر قرآن را امری لازم دانسته و دلائلی از ایات، روایات و نیز سیره صحابه را در اثبات ان ذکر | ایشان در کتاب:" أصول فی التفسیر "یادگیری تفسیر قرآن را امری لازم دانسته و دلائلی از ایات، روایات و نیز سیره صحابه را در اثبات ان ذکر میکند . | ||
ایشان در وجوب یادگیری تفسیربا استناد به ایات قرآنی مینویسد: | ایشان در وجوب یادگیری تفسیربا استناد به ایات قرآنی مینویسد: | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
سیره سلف بر این بود که در جهت اموزش و یادگیری الفاظ و معانی قرآن اقدام میکردند چون عمل به قرآن بدون فهم مراد الهی ممکن نیست. | سیره سلف بر این بود که در جهت اموزش و یادگیری الفاظ و معانی قرآن اقدام میکردند چون عمل به قرآن بدون فهم مراد الهی ممکن نیست. | ||
انگاه در زمینه سیره نبوی در تعلیم قرآن به مسلمانان از برخی صحابه نقل | انگاه در زمینه سیره نبوی در تعلیم قرآن به مسلمانان از برخی صحابه نقل میکند که یادگیری انان از قرآن بدینگونه بود که نخست تفسیر و معانی ده ایه را بخوبی از پیامبر اموخته و تا زمانی که اموزش های علمی و عملی نسبت به ان را به اتمام نمیرساندند اقدام به تعلیم ایات دیگر نمیکردند. <ref>همان: وکان سلف الأمة على تلک الطریقة الواجبة ، یتعلمون القرآن ألفاظه ومعانیه ؛ لأنهم بذلک یتمکنون من العمل بالقرآن على مراد الله به فإن العمل بما لا یعرف معناه غیر ممکن ....أنهم کانوا إذا تعلموا من النبی صلى الله علیه وسلم عشر آیات ، لم یجاوزوها ، حتى یتعلموا ما فیها من العلم والعمل ، قالوا: فتعلمنا القرآن والعلم والعمل جمیعا</ref> | ||
ایشان در ادامه از ابن تیمیه نیز نقل | ایشان در ادامه از ابن تیمیه نیز نقل میکند که تفسیر قرآن را از مصادیق عهد الهی بر عالمان دینی مىدانست: | ||
ابن تیمیه معتقد بود وقتی کتبی که در علم طب و ریاضیات تدوین شده است نیازمند شرح می باشد چگونه ممکن است کتاب خداوند که سعادت دنیا و اخرت مردم بدان وابسته است بی نیاز از تفسیر و شرح باشد از اینرو بردانشمندان لازم است به تبیین و تفسیر الفاظ و معانی قرآن بپردازند و این عهدی است که خداوند از انان گرفته است.<ref>همان: قال الشیخ الإسلام ابن تیمیه: والعادة تمنع أن یقرأ قوم کتابا فی فن من العلم کالطب والحساب ، ولا یستشرحوه فکیف بکلام الله تعالى الذی هو عصمتهم ، وبه نجاتهم وسعادتهم وقیام دینهم ودنیاهم . ویجب على أهل العلم ، أن یبینوه للناس عن طریق الکتابة أو المشافهة لقوله تعالى: ( وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلا تَکْتُمُونَهُ )(آل عمران: من الآیة 187) وتبین الکتاب للناس شامل لتبین ألفاظه ومعانیه ، فیکون تفسیر القرآن ، مما أخذ الله العهد على أهل العلم ببیانه .- انتهی </ref> | ابن تیمیه معتقد بود وقتی کتبی که در علم طب و ریاضیات تدوین شده است نیازمند شرح می باشد چگونه ممکن است کتاب خداوند که سعادت دنیا و اخرت مردم بدان وابسته است بی نیاز از تفسیر و شرح باشد از اینرو بردانشمندان لازم است به تبیین و تفسیر الفاظ و معانی قرآن بپردازند و این عهدی است که خداوند از انان گرفته است.<ref>همان: قال الشیخ الإسلام ابن تیمیه: والعادة تمنع أن یقرأ قوم کتابا فی فن من العلم کالطب والحساب ، ولا یستشرحوه فکیف بکلام الله تعالى الذی هو عصمتهم ، وبه نجاتهم وسعادتهم وقیام دینهم ودنیاهم . ویجب على أهل العلم ، أن یبینوه للناس عن طریق الکتابة أو المشافهة لقوله تعالى: ( وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلا تَکْتُمُونَهُ )(آل عمران: من الآیة 187) وتبین الکتاب للناس شامل لتبین ألفاظه ومعانیه ، فیکون تفسیر القرآن ، مما أخذ الله العهد على أهل العلم ببیانه .- انتهی </ref> | ||
==3 – علامه طباطبائی== | ==3 – علامه طباطبائی== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
ایشان نیز همانند سایر اعلام دینی تفسیر قرآن را امری لازم دانسته اما معتقد است که برترین شیوه تفسیر قرآن مراجعه به قرآن و تدبر در ایات ان می باشد ایشان معتقد است حتی اهل بیت ع نیز بهمین طریق به تفسیر قرآن پرداخته و انرا به دیگران اموزش داده اند. بدلیل انکه وقتی قرآن خود را نور، ضیاء، تبیانا لکل شئی و ... معرفی نموده است. | ایشان نیز همانند سایر اعلام دینی تفسیر قرآن را امری لازم دانسته اما معتقد است که برترین شیوه تفسیر قرآن مراجعه به قرآن و تدبر در ایات ان می باشد ایشان معتقد است حتی اهل بیت ع نیز بهمین طریق به تفسیر قرآن پرداخته و انرا به دیگران اموزش داده اند. بدلیل انکه وقتی قرآن خود را نور، ضیاء، تبیانا لکل شئی و ... معرفی نموده است. | ||
بدیهی است چنین کتابی نیاز به شرح و تبیین از خارج را نخواهد داشت چون قرآن، در درون خود احسن التفاسیر را داراست. بنابر این مفسر قرآن کسی است که با قدرت تدبر و تعمقش در ایات قرآن به فهم ایات و ارتباط انها با یکدیگر نائل شده و در تبیین بیشتر انها اقدام | بدیهی است چنین کتابی نیاز به شرح و تبیین از خارج را نخواهد داشت چون قرآن، در درون خود احسن التفاسیر را داراست. بنابر این مفسر قرآن کسی است که با قدرت تدبر و تعمقش در ایات قرآن به فهم ایات و ارتباط انها با یکدیگر نائل شده و در تبیین بیشتر انها اقدام میکند. | ||
در اینجا بخشهائی از کلام علامه را در مسائل مطرح شده بیان می کنیم: | در اینجا بخشهائی از کلام علامه را در مسائل مطرح شده بیان می کنیم: | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
ایشان در زمینه عدم نیاز تفسیر قرآن به اموری خارج از قرآن مینویسد: | ایشان در زمینه عدم نیاز تفسیر قرآن به اموری خارج از قرآن مینویسد: | ||
قرآن کتابی جاودان برای همه انسانها بوده که انها را بسوی مقاصد عالی هدایت | قرآن کتابی جاودان برای همه انسانها بوده که انها را بسوی مقاصد عالی هدایت میکند. در بسیاری از ایاتش تحدی نموده و بشر را از اوردن مشابه ان عاجز می داند . از طرفی قرآن در معرفی اش خود را نور، ضیاء و بیانگر همه امور می داند بنابر این چنین کتابی با اوصاف مذکور نمیتواند در تبیین خویش نیازمند کتاب یا اشخاص دیگری باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 52-68 ... فان القرآن الکریم - کما ذکرنا - کتاب دائم للجمیع ، یخاطب الکل ویرشدهم إلى مقاصده ، وقد تحدى فی کثیر من آیاته على الاتیان بمثله واحتج بذلک على الناس ، ووصف نفسه بأنه النور والضیاء والتبیان لکل شئ ، فلا یکون مثل هذا الکتاب محتاجا إلى شئ آخر .</ref> | ||
ایشان استغناء قرآن در تفسیر ، به اموری خارج از قرآن را لازمه ایاتی نظیر ایه: أفلا یتدبرون القرآن و...نیزدانسته ودر رد سخن کسانی که تفسیر قرآن را مبتنی بر رجوع به منابعی خارج از قرآن میدانند مینویسد: | ایشان استغناء قرآن در تفسیر ، به اموری خارج از قرآن را لازمه ایاتی نظیر ایه: أفلا یتدبرون القرآن و...نیزدانسته ودر رد سخن کسانی که تفسیر قرآن را مبتنی بر رجوع به منابعی خارج از قرآن میدانند مینویسد: |