پرش به محتوا

ماتریدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ آوریل ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد'
جز (جایگزینی متن - 'می شوند' به 'می‌شوند')
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۸: خط ۳۸:
و اما ماتریدیه برای اثبات خدا و بحث توحید عموماً بر براهینی که دیگر متکلمان نیز به آن اشاره دارند مانند برهان حدوث، برهان وجوب و امکان و برهان نظم تکیه می‌کنند. یکی از براهین جالب توجهی که ماتریدی به چالش می‌کشد، برهان شر است. او از این برهان که به‌طور معمول برای انکار خداوند به کار می‌رود برای اثبات وجود صانع بهره می‌جوید: «اگر عالم خود به خود به وجود آمده بود می‌بایست هر چیزی برای خود بهترین و نیکوترین صفات و حالات را پدیدمی‌آورد و در این صورت شرور و زشتی‌ها وجود نمی‌داشت و وجود اینها دلیل بر این است که جهان خود به خود به وجود نیامده بلکه به واسطه غیر از خود پدید آمده‌است»<ref>.ماتریدی، ابو منصور، التوحید، تحقیق: فتح‌الله خلیف، ص 17، مصر، اسکندریه، دارالجامعات، بی‌تا.</ref>
و اما ماتریدیه برای اثبات خدا و بحث توحید عموماً بر براهینی که دیگر متکلمان نیز به آن اشاره دارند مانند برهان حدوث، برهان وجوب و امکان و برهان نظم تکیه می‌کنند. یکی از براهین جالب توجهی که ماتریدی به چالش می‌کشد، برهان شر است. او از این برهان که به‌طور معمول برای انکار خداوند به کار می‌رود برای اثبات وجود صانع بهره می‌جوید: «اگر عالم خود به خود به وجود آمده بود می‌بایست هر چیزی برای خود بهترین و نیکوترین صفات و حالات را پدیدمی‌آورد و در این صورت شرور و زشتی‌ها وجود نمی‌داشت و وجود اینها دلیل بر این است که جهان خود به خود به وجود نیامده بلکه به واسطه غیر از خود پدید آمده‌است»<ref>.ماتریدی، ابو منصور، التوحید، تحقیق: فتح‌الله خلیف، ص 17، مصر، اسکندریه، دارالجامعات، بی‌تا.</ref>


این مکتب در باب افعال اختیاری در واقع به امر بین الامرین گرایش دارند یعنی نه جبر را قبول دارند و نه تفویض را باور می‌کنند. از دیدگاه ماتریدیه، فاعلیت انسان واقعی است و وی با اراده و قدرتی که خدا به او می دهد فعل را ایجاد می کند که البته این ایجاد به معنای خلق نیست. آن ها معتقدند که فعل انسان غیر از فعل خدا است فعل خدا جنبه خلقی و فعل انسان جنبه توصیفی دارد مثلا نشستن و برخاستن فعل انسان است، اما اصل آن را خدا خلق می کند، پس ذات نشستن و برخاستن، آفریدهٔ خدا، ولی عمل نشستن و برخاستن مربوط به انسان است که با اختیار و اراده ای که خدا با او داده و با نیت انسان انجام می شود.اصل عمل را خدا می آفریند و عنوان عمل را انسان با نیتش ایجاد می کند. پس اگر فاعل انسانی فعلی را نیت نکند، آن فعل از سوی خدا آفریده نمی‌شود. در نتیجه معیار جزا( ثواب و عقاب) در نگاه ماتریدیه قصد و نیت فعل از سوی انسان است،  زیرا «اِنّما الاعمالُ بالنیّات».<ref> با اقتباس از دانشنامهٔ بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۷، ص ۶۴۲۶.</ref>
این مکتب در باب افعال اختیاری در واقع به امر بین الامرین گرایش دارند یعنی نه جبر را قبول دارند و نه تفویض را باور می‌کنند. از دیدگاه ماتریدیه، فاعلیت انسان واقعی است و وی با اراده و قدرتی که خدا به او می‌دهد فعل را ایجاد می کند که البته این ایجاد به معنای خلق نیست. آن ها معتقدند که فعل انسان غیر از فعل خدا است فعل خدا جنبه خلقی و فعل انسان جنبه توصیفی دارد مثلا نشستن و برخاستن فعل انسان است، اما اصل آن را خدا خلق می کند، پس ذات نشستن و برخاستن، آفریدهٔ خدا، ولی عمل نشستن و برخاستن مربوط به انسان است که با اختیار و اراده ای که خدا با او داده و با نیت انسان انجام می شود.اصل عمل را خدا می آفریند و عنوان عمل را انسان با نیتش ایجاد می کند. پس اگر فاعل انسانی فعلی را نیت نکند، آن فعل از سوی خدا آفریده نمی‌شود. در نتیجه معیار جزا( ثواب و عقاب) در نگاه ماتریدیه قصد و نیت فعل از سوی انسان است،  زیرا «اِنّما الاعمالُ بالنیّات».<ref> با اقتباس از دانشنامهٔ بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۷، ص ۶۴۲۶.</ref>


ماتریدیه برخلاف اشاعره معتقدند تکلیف ما لایطاق یعنی تکلیف بر کسی که قدرت ندارد تا فعلی را انجام دهد، خلاف عدالت و حکمت الهی است. در حالی که اشاعره معتقدند تکلیف ما لایطاق از سوی خدا به بندگان ایرادی ندارد.<ref>با استفاده از دانشنامهٔ بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۶، ص ۶۰۵۹.</ref>
ماتریدیه برخلاف اشاعره معتقدند تکلیف ما لایطاق یعنی تکلیف بر کسی که قدرت ندارد تا فعلی را انجام دهد، خلاف عدالت و حکمت الهی است. در حالی که اشاعره معتقدند تکلیف ما لایطاق از سوی خدا به بندگان ایرادی ندارد.<ref>با استفاده از دانشنامهٔ بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۶، ص ۶۰۵۹.</ref>
خط ۴۴: خط ۴۴:
تمام متکلمان اسلامی بر مبنای قرآن و روایات، بر این مسئله اتفاق نظر دارند که خداوند دارای اوصافی چون علم،قدرت و حیات است. معتزله و امامیه معتقدند که صفات ذاتی خداوند، عین ذات اوست اما اشاعره این صفات را زاید بر ذات می‌دانند و معتقدند صفات مربوط به ذات، قدیم، و صفات مربوط به فعل حادث است، در حالی که ماتریدیه به عینیت ذات و صفات اعتقاد دارند و هم صفات ذات و هم صفات فعل را قدیم می‌دانند و در این موضوع با امامیه و معتزله در یک صف قرار می گیرند.<ref> رک، حسین صابری، تاریخ فرق اسلامی، سمت، جلد ۱، چاپ دوم، ۱۳۸۴، ص ۲۹۹.</ref>  
تمام متکلمان اسلامی بر مبنای قرآن و روایات، بر این مسئله اتفاق نظر دارند که خداوند دارای اوصافی چون علم،قدرت و حیات است. معتزله و امامیه معتقدند که صفات ذاتی خداوند، عین ذات اوست اما اشاعره این صفات را زاید بر ذات می‌دانند و معتقدند صفات مربوط به ذات، قدیم، و صفات مربوط به فعل حادث است، در حالی که ماتریدیه به عینیت ذات و صفات اعتقاد دارند و هم صفات ذات و هم صفات فعل را قدیم می‌دانند و در این موضوع با امامیه و معتزله در یک صف قرار می گیرند.<ref> رک، حسین صابری، تاریخ فرق اسلامی، سمت، جلد ۱، چاپ دوم، ۱۳۸۴، ص ۲۹۹.</ref>  


اشاعره به حسن وقبح عقلی اعتقادی ندارند و آن را شرعی و مطابق با تشخیص شارع می‌دانند بر این مبنا می گویند که از جهت عقلی امکان دارد که  خداوند مطیعان و مومنان را به جهنم ببرد و عاصیان و کافران را به بهشت اما از نظر شرعی امکان ندارد چون خداوند وعده داده است که هر کسی مستحق عملی است که انجام می دهد ولی ماتریدیه همراه با امامیه و معتزله به حسن وقبح عقلی اعتقاد دارند و در باره موضوع استحقاق مدح و ثواب یا استحقاق نکوهش و عقاب معتقدند که از طریق حکم عقل، می‌توان حکم الهی را نیز کشف کرد. بدین معنی که ایجابی از ناحیه عقل در کار نیست بلکه عقل خود کاشف حقیقت است. پس مطابق با حکم عقل، خدا عادل است و هر کسی را آن می دهد که سزایش باشد.<ref>با اقتباس از فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 4 , جعفر سبحانی  و عقاید ماتریدی پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه</ref> بنا بر این، کیفر بندگان مطیع هم از نظر شرعی وهم عقلی امکان ندارد.
اشاعره به حسن وقبح عقلی اعتقادی ندارند و آن را شرعی و مطابق با تشخیص شارع می‌دانند بر این مبنا می گویند که از جهت عقلی امکان دارد که  خداوند مطیعان و مومنان را به جهنم ببرد و عاصیان و کافران را به بهشت اما از نظر شرعی امکان ندارد چون خداوند وعده داده است که هر کسی مستحق عملی است که انجام می‌دهد ولی ماتریدیه همراه با امامیه و معتزله به حسن وقبح عقلی اعتقاد دارند و در باره موضوع استحقاق مدح و ثواب یا استحقاق نکوهش و عقاب معتقدند که از طریق حکم عقل، می‌توان حکم الهی را نیز کشف کرد. بدین معنی که ایجابی از ناحیه عقل در کار نیست بلکه عقل خود کاشف حقیقت است. پس مطابق با حکم عقل، خدا عادل است و هر کسی را آن می‌دهد که سزایش باشد.<ref>با اقتباس از فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 4 , جعفر سبحانی  و عقاید ماتریدی پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه</ref> بنا بر این، کیفر بندگان مطیع هم از نظر شرعی وهم عقلی امکان ندارد.


==متکلمان شاخص ماتریدیه==
==متکلمان شاخص ماتریدیه==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۷

ویرایش