پرش به محتوا

مذاهب فقهى جهان اسلام در رويارويى با چالش فقر (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:


=1ـ زکات در لغت=
=1ـ زکات در لغت=
معناى زکات در لغت زیادت و رشد یافتن است.<ref>(الشرباصى،1401 هـ.ق 1981م).</ref> در '''مقاییس اللغة''' آمده است: «زاء و کاف و حرف معتل اصل است و دلالت بر نماء و زیادت مى‌کند.»<ref>(ابن زکریا، 1404 هـ.ق)</ref>. شوکانى در '''نیل الاوطار''' مى‌گوید: «هنگامى که چیزى رشد کند و زیاد شود، مى‌گوییم '''«زکا الشىء»''' و وقتى که شخصى نیکو و لایق مى‌شود، مى‌گوییم '''«زکى فلان»''' و به معناى تطهیر هم وارد شده است.» <ref>(الشوکانى، 1347ق، ج4، کتاب الزکاه، ص 97)</ref> در مفردات راغب مى‌خوانیم: «اصل زکات نمو حاصل از برکت خداوندى است. گفته مى‌شود زکا الزرع یزکوا در هنگامى که زرع رشد نموده، برکت پیدا مى‌کند.» <ref>(راغب اصفهانى، 1373 ق).</ref><br>
معناى زکات در لغت زیادت و رشد یافتن است.<ref>الشرباصى،1401 هـ.ق 1981م.</ref> در '''مقاییس اللغة''' آمده است: «زاء و کاف و حرف معتل اصل است و دلالت بر نماء و زیادت مى‌کند.»<ref>ابن زکریا، 1404 هـ.ق</ref>. شوکانى در '''نیل الاوطار''' مى‌گوید: «هنگامى که چیزى رشد کند و زیاد شود، مى‌گوییم '''«زکا الشىء»''' و وقتى که شخصى نیکو و لایق مى‌شود، مى‌گوییم '''«زکى فلان»''' و به معناى تطهیر هم وارد شده است.» <ref>الشوکانى، 1347ق، ج4، کتاب الزکاه، ص 97.</ref> در مفردات راغب مى‌خوانیم: «اصل زکات نمو حاصل از برکت خداوندى است. گفته مى‌شود زکا الزرع یزکوا در هنگامى که زرع رشد نموده، برکت پیدا مى‌کند.» <ref>راغب اصفهانى، 1373 ق.</ref><br>
در بسیارى از آیاتى که در شأن زکات نازل شده، از آن به «صدقه» تعبیر گردیده است، مثل «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً» <ref>(توبه (9): 103).</ref> و «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ...».<ref>(همان: 60)</ref> مسلمانان عامل زکات را مصدّق مى‌نامیدند، زیرا وى صدقات را جمع‌آورى و توزیع مى‌کرد. <ref>طبرسى،بی‌تا، ج 5، ص 64؛ الطباطبائى، بى‌تا ج 9، ص 310؛ عیاشى،ى‌تا، ج 2، ص 90 و شبّر، 1412 ق، ص 206).</ref> در لسان العرب آمده است: «به کسى که صدقات را جمع‌آورى کرده، در بین سهم‌بران توزیع مى‌کند، مصدّق مى‌گویند.» <ref>(ابن منظور، بی‌تا، 4، ص 2419.)</ref>
در بسیارى از آیاتى که در شأن زکات نازل شده، از آن به «صدقه» تعبیر گردیده است، مثل «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً» <ref>توبه (9): 103.</ref> و «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ...».<ref>همان: 60.</ref> مسلمانان عامل زکات را مصدّق مى‌نامیدند، زیرا وى صدقات را جمع‌آورى و توزیع مى‌کرد. <ref>طبرسى،بی‌تا، ج 5، ص 64؛ الطباطبائى، بى‌تا ج 9، ص 310؛ عیاشى،بى‌تا، ج 2، ص 90 و شبّر، 1412 ق، ص 206).</ref> در لسان العرب آمده است: «به کسى که صدقات را جمع‌آورى کرده، در بین سهم‌بران توزیع مى‌کند، مصدّق مى‌گویند.» <ref>ابن منظور، بی‌تا، 4، ص 2419.</ref>
=2ـ زکات در اصطلاح=
=2ـ زکات در اصطلاح=
در مجمع البحرین آمده است: «در اصطلاح شرع زکات صدقه خاصّى است که اساساً به وسیله شرع اندازه‌اش مشخّص شده است. هم در مال وجود دارد و هم در ذّمه، براى این که آن دو را پاک کند. زکات مال پاک کننده مال است و زکات فطره پاک کننده بدن.»فخرالدین الطریحى، مجمع البحرین، (بى‌جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1408 ق / 1367)، ص 283.)
در '''مجمع البحرین''' آمده است: «در اصطلاح شرع زکات صدقه خاصّى است که اساساً به وسیله شرع اندازه‌اش مشخّص شده است. هم در مال وجود دارد و هم در ذّمه، براى این که آن دو را پاک کند. زکات مال پاک کننده مال است و زکات فطره پاک کننده بدن.» <ref>الطریحى، 1408 ق / 1367، ص 283).</ref><br>
محقّق حلّى مى‌گوید: «زکات در لغت یعنى زیادت، نمو و تطهیر و در شرع اسم حقى است که در مال واجب است. در وجوب آن نصاب اعتبار دارد و علت نامیده شدنش به زکات، زیاد شدن ثواب، تطهیر مال از حق مساکین و پاک گشتن پرداخت کننده از گناه به سبب اداى آن است.»محقق حلى، المعتبر فى شرح المختصر (قم، مؤسّسه سید الشهداء)، ج 3، ص 1.) حاج آقا رضا همدانى مى‌نویسد: «زکات در لغت به معناى طهارت و نمو و در عرف اهل شرع اسم حقّى است که در نزد اهل شرع شناخته شده و به نصّ کتاب و سنّت متواتر در نزد آنها ثابت گشته است و مانند نماز و روزه از ضروریاتى است که منکر آن از جماعت مسلمین خارج مى‌شود.»آقا رضا همدانى، مصباح الفقیه، (قم، مکتبة الصدر)، ج3، ص1.) به تعبیرى دیگر: «مقدار مخصوصى است که در صورت احراز شرایط خاص، درخواست خروج آن از مال] مالک[ مى‌شود».حسینعلى منتظرى، کتاب الزکاة، (قم، مرکز نشر دفتر تبلیغات اسلامى، 1404 ق)، ج 1، ص 9.)در معجم‌الاقتصادى الاسلامى چنین آمده است: «زکات حقّى است واجب در مالى خاصّ براى گروهى ویژه در یک وقت مخصوص».احمد الشرباصى، المعجم الاقتصادى الاسلامى، ص 9.)
محقّق حلّى مى‌گوید: «زکات در لغت یعنى زیادت، نمو و تطهیر و در شرع اسم حقى است که در مال واجب است. در وجوب آن نصاب اعتبار دارد و علت نامیده شدنش به زکات، زیاد شدن ثواب، تطهیر مال از حق مساکین و پاک گشتن پرداخت کننده از گناه به سبب اداى آن است.» <ref> حلى، بی‌تا، ج 3، ص1.</ref> حاج آقا رضا همدانى مى‌نویسد: «زکات در لغت به معناى طهارت و نمو و در عرف اهل شرع اسم حقّى است که در نزد اهل شرع شناخته شده و به نصّ کتاب و سنّت متواتر در نزد آنها ثابت گشته است و مانند نماز و روزه از ضروریاتى است که منکر آن از جماعت مسلمین خارج مى‌شود.» <ref>همدانى، بی‌تا، ج3، ص1.</ref> به تعبیرى دیگر: «مقدار مخصوصى است که در صورت احراز شرایط خاص، درخواست خروج آن از مال [مالک] مى‌شود». <ref>منتظرى، کتاب الزکاة، 1404 ق، ج 1، ص 9.</ref> در '''معجم‌الاقتصادى الاسلامى''' چنین آمده است: «زکات حقّى است واجب در مالى خاصّ براى گروهى ویژه در یک وقت مخصوص».<ref>الشرباصى، بی‌تا، ص 9.</ref><br>
زکات، یک واجب دینى الزام‌آور و «حقّ الله المعلوم» در مال مسلمانان است، به شرط این که سال قمرى بر آن بگذرد و به حد نصاب تعریف شده رسیده باشد. در اسلام از آن نظر به این پرداخت «زکات» مى‌گویند که وسیله پاک گشتن اموال افراد از حقوق نیازمندان و نیز افزون شدن و رشد یافتن اموال آنان است. قرطبى در این باره مى‌گوید: «زکات از تزکیه اخذ شده و معنایش تطهیر است. گویا خارج کننده زکات از مال، آن مال را از تبعات حقّ مساکین و دیگران که خداوند در آن قرار داده است، پاک مى‌کند.»محمد قرطبى، الجامع لاحکام القرآن، (بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405ق/ 1985م)، ج1، ص343.)


3ـ زکات در قرآن
زکات، یک واجب دینى الزام‌آور و «حقّ الله المعلوم» در مال مسلمانان است، به شرط این که سال قمرى بر آن بگذرد و به حد نصاب تعریف شده رسیده باشد. در اسلام از آن نظر به این پرداخت «زکات» مى‌گویند که وسیله پاک گشتن اموال افراد از حقوق نیازمندان و نیز افزون شدن و رشد یافتن اموال آنان است. قرطبى در این باره مى‌گوید: «زکات از تزکیه اخذ شده و معنایش تطهیر است. گویا خارج کننده زکات از مال، آن مال را از تبعات حقّ مساکین و دیگران که خداوند در آن قرار داده است، پاک مى‌کند.» <ref>قرطبى، 1405ق/ 1985م، ج1، ص343.</ref>
 
=3ـ زکات در قرآن=
در قرآن کلمه زکات 32 بار آمده است: 29 بار به صورت معرفه، 26 بار قرین با نماز در یک آیه و یک بار در سیاق واحد به همراه نماز، البته در آیات جداگانه. هم‌چنین زکات در قرآن مجید به لفظ صدقه و صدقات دوازده بار آورده شده است.محمد فؤاد عبدالباقى، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم (تهران، انتشارات اسلامى، 1374 ش)، ص420ـ515.) اقتران زکات به عنوان یک عبادت مالى با نماز به عنوان یک عبادت بدنى در 26 آیه قرآن، دلیل بر کمال تلازم بین این دو واجب است.
در قرآن کلمه زکات 32 بار آمده است: 29 بار به صورت معرفه، 26 بار قرین با نماز در یک آیه و یک بار در سیاق واحد به همراه نماز، البته در آیات جداگانه. هم‌چنین زکات در قرآن مجید به لفظ صدقه و صدقات دوازده بار آورده شده است.محمد فؤاد عبدالباقى، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم (تهران، انتشارات اسلامى، 1374 ش)، ص420ـ515.) اقتران زکات به عنوان یک عبادت مالى با نماز به عنوان یک عبادت بدنى در 26 آیه قرآن، دلیل بر کمال تلازم بین این دو واجب است.
زکات به همراه نماز (عمود دین)، اساس و بنیان نظمى است که جوامع انسانى بر آن بنانهاده شده‌اند، به طورى که باید آن را جوهره دستورهاى انبیا و رسولان گذشته دانست، همان‌گونه که در قرآن کریم این امر از زبان ابراهیم، اسحاق، یعقوب و اسماعیل این چنین بیان شده است:
زکات به همراه نماز (عمود دین)، اساس و بنیان نظمى است که جوامع انسانى بر آن بنانهاده شده‌اند، به طورى که باید آن را جوهره دستورهاى انبیا و رسولان گذشته دانست، همان‌گونه که در قرآن کریم این امر از زبان ابراهیم، اسحاق، یعقوب و اسماعیل این چنین بیان شده است:
۱٬۷۴۱

ویرایش