۸۶٬۳۲۹
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «<div class="wikiInfo"> پرونده:فصلنامه اندیشه تقریب 2.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقری...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|نقد و نظر | |نقد و نظر | ||
|- | |- | ||
|تدوین | |تدوین | ||
|معاونت پژوهشى و آموزشى سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى. | |معاونت پژوهشى و آموزشى سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى. | ||
|- | |- | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=الف ـ نویسنده کتاب= | =الف ـ نویسنده کتاب= | ||
[[توماس سیمونز]] (Thomas W.simons)، استاد مشاور مرکز امنیت و همکارى بین المللى در دانشگاه استنفورد و مدیر پروژه مطالعاتى «اوراسیا در مرحله گذار» در مرکز مطالعات دیویس در | [[توماس سیمونز]] (Thomas W.simons)، استاد مشاور مرکز امنیت و همکارى بین المللى در دانشگاه استنفورد و مدیر پروژه مطالعاتى «اوراسیا در مرحله گذار» در مرکز مطالعات دیویس در دانشگاه هاروارد است. او از سال 1990ـ1993م سفیر آمریکا در لهستان و از سال 1996ـ1998م سفیر این کشور در پاکستان بوده است.<br> | ||
=ب ـ محتویات کلى کتاب = | =ب ـ محتویات کلى کتاب= | ||
کتاب «اسلام در دنیاى در حال جهانى شدن» متشکل از چهار مقاله است: | کتاب «اسلام در دنیاى در حال جهانى شدن» متشکل از چهار مقاله است: | ||
# هزاره اول، اسلام یک دین جهانى ساز؛ | |||
# اسلام و جهانى شدن با خون و شمشیر؛ | #هزاره اول، اسلام یک دین جهانى ساز؛ | ||
# رادیکالیسم تطبیقى از 1870ـ1970م، | #اسلام و جهانى شدن با خون و شمشیر؛ | ||
# اسلام سیاسى و دیگر اسلامها در عصر تکنولوژى اطلاعات به عنوان مقدمه جهانى شدن. | #رادیکالیسم تطبیقى از 1870ـ1970م، | ||
* کتاب هم چنین شامل یک کتابشناسى در موضوع اسلام، یادداشتهاى مرجع و نمایه نامهاست. | #اسلام سیاسى و دیگر اسلامها در عصر تکنولوژى اطلاعات به عنوان مقدمه جهانى شدن. | ||
*کتاب هم چنین شامل یک کتابشناسى در موضوع اسلام، یادداشتهاى مرجع و نمایه نامهاست. | |||
==1ـ هزاره اول، اسلام یک دین جهانىساز== | ==1ـ هزاره اول، اسلام یک دین جهانىساز== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۶: | ||
نویسنده سه قرن اول اسلام را دوره کلاسیک و عصر طلایى محبوب مسلمانان میداند. جامعه کوچک مسلمانان در شهرهاى بازرگانى مکه و مدینه نه تنها پس از مرگ پیامبر به بقا ادامه داد، بلکه توسعه بهت آورى را تحت فرمان روایى چهار خلیفه مسلمان آغاز کرد. | نویسنده سه قرن اول اسلام را دوره کلاسیک و عصر طلایى محبوب مسلمانان میداند. جامعه کوچک مسلمانان در شهرهاى بازرگانى مکه و مدینه نه تنها پس از مرگ پیامبر به بقا ادامه داد، بلکه توسعه بهت آورى را تحت فرمان روایى چهار خلیفه مسلمان آغاز کرد. | ||
نگارنده پیام و رسالت اسلام را جهانى میداند. با این حال، جامعه اسلامى در این دوره فقط شامل افراد و گروههاى با پیوندهاى ویژه بود.<br> | نگارنده پیام و رسالت اسلام را جهانى میداند. با این حال، جامعه اسلامى در این دوره فقط شامل افراد و گروههاى با پیوندهاى ویژه بود.<br> | ||
خلفاى اسلام ظرف مدت کوتاهى | خلفاى اسلام ظرف مدت کوتاهى فرمانروایان سوریه، مصر، شمال آفریقا، عراق و ایران شدند، امپراتورى ساسانى را درهم شکستند و حاکمان روم شرقى (بیزانس) را تا آناتولى عقب راندند. سیمونز جنگهاى داخلى میان اعراب بر سر جانشینى پیامبر اسلام را عامل از بین رفتن اتحاد مسلمانان میداند و معتقد است این مناقشه به تدریج موجب دودستگى مسلمانان شد: اکثریت سنى یا پیروان سنت پیامبر و اقلیت شیعه یا پیروان على. به اعتقاد وى جزئیات این جنگهاى داخلى به شدت در ذهن مسلمانان آشکار و درخشان باقى مانده است و بسیارى از مباحث و مناقشات مسلمانان امروزى همان مباحث و موضوعات قرن هفتم میلادى است. پیامبر، جانشینان بلافصل او و مسلمانانى که گرد او جمع شده بودند تمایزى میان اقتدار و قدرت دنیوى و معنوى قائل نبودند، اما جنگهاى داخلى چهار دهه اول جدایى عملى مذهب و قدرت سیاسى را به وجود آورد.<br> | ||
او در بخش تاریخ امویان مینویسد که خلفاى اموى از روشها و شیوههاى حکومتى ساسانیان و رومیان استفاده کردند و جامعه جدید مسلمانان را متحد و یک پارچه حفظ نمودند. حکومت اسلامى که تا آن روز به عنوان یک دولت عربى شناخته میشد تبدیل به یک امپراتورى عربى گشت؛ امپراتورى اى که بسیارى از افراد تحت پوشش آن هم چنان مسیحى، یهودى و زرتشتى باقى ماندند. نویسنده، تلفیق امپراتورى هلنى ـ ایرانى با سنتهاى عربى و اسلامى کردن آنها را پدیده اى جالب میداند و در مقابل اعتقاد دارد این چندگانگى عامل فشار و دلهره فزاینده براى اتحاد امت اسلامى شد.<br> | او در بخش تاریخ امویان مینویسد که خلفاى اموى از روشها و شیوههاى حکومتى ساسانیان و رومیان استفاده کردند و جامعه جدید مسلمانان را متحد و یک پارچه حفظ نمودند. حکومت اسلامى که تا آن روز به عنوان یک دولت عربى شناخته میشد تبدیل به یک امپراتورى عربى گشت؛ امپراتورى اى که بسیارى از افراد تحت پوشش آن هم چنان مسیحى، یهودى و زرتشتى باقى ماندند. نویسنده، تلفیق امپراتورى هلنى ـ ایرانى با سنتهاى عربى و اسلامى کردن آنها را پدیده اى جالب میداند و در مقابل اعتقاد دارد این چندگانگى عامل فشار و دلهره فزاینده براى اتحاد امت اسلامى شد.<br> | ||
وى در بررسى تاریخ عباسیان میگوید: «مأمون در اوج قدرت تلاش کرد قدرت تصمیم گیرى در امور مذهبى را به خود اختصاص دهد، اما این امر با واکنش روحانیان و حامیان آنها مواجه شد. در نتیجه قدرت سیاسى و مذهبى از یکدیگر تفکیک شد»(ص 7 ـ 8). | وى در بررسى تاریخ عباسیان میگوید: «مأمون در اوج قدرت تلاش کرد قدرت تصمیم گیرى در امور مذهبى را به خود اختصاص دهد، اما این امر با واکنش روحانیان و حامیان آنها مواجه شد. در نتیجه قدرت سیاسى و مذهبى از یکدیگر تفکیک شد»(ص 7 ـ 8). | ||
خط ۵۰: | خط ۵۲: | ||
سیمونز اضافه میکند که نهادهاى مذهبى در جاهایى پایدار ماندند که قدرت سیاسى مرکزى وجود نداشت. این امر آغاز دوره اى بود که توده مردم اسلام آوردند و جهان اسلام براى اولین بار به معناى واقعى مسلمان شد. این امپراتورى تا هند، جنوب شرقى آسیا و شمال آفریقا گسترش یافت. وى اسلام را عاملى براى انتقال و تغییر شیوه زندگى و معیشت از شبانى و شکار به یکجانشینى و کشاورزى یا به عبارت دیگر اولین مراحل جهانى شدن میداند.<br> | سیمونز اضافه میکند که نهادهاى مذهبى در جاهایى پایدار ماندند که قدرت سیاسى مرکزى وجود نداشت. این امر آغاز دوره اى بود که توده مردم اسلام آوردند و جهان اسلام براى اولین بار به معناى واقعى مسلمان شد. این امپراتورى تا هند، جنوب شرقى آسیا و شمال آفریقا گسترش یافت. وى اسلام را عاملى براى انتقال و تغییر شیوه زندگى و معیشت از شبانى و شکار به یکجانشینى و کشاورزى یا به عبارت دیگر اولین مراحل جهانى شدن میداند.<br> | ||
به رغم تهدیدها و خطرهاى پیش گفته، اسلام به بقاى خود ادامه داد. به اعتقاد نویسنده این امر به دو علت بود:<br> | به رغم تهدیدها و خطرهاى پیش گفته، اسلام به بقاى خود ادامه داد. به اعتقاد نویسنده این امر به دو علت بود:<br> | ||
# تجدید حیات و تقویت اهل تسنن؛ | |||
# تشکیل حکومت ترک سلجوقى که آسیاى مرکزى را فتح کرد و حکومت نظامى، علماى سنى و دستورات شیعه را یکجا گرد آورد و با هم ترکیب کرد؛ ترکیبى که حدود چهار قرن دوام یافت و ویژگى جهان اسلام شد. | #تجدید حیات و تقویت اهل تسنن؛ | ||
#تشکیل حکومت ترک سلجوقى که آسیاى مرکزى را فتح کرد و حکومت نظامى، علماى سنى و دستورات شیعه را یکجا گرد آورد و با هم ترکیب کرد؛ ترکیبى که حدود چهار قرن دوام یافت و ویژگى جهان اسلام شد. | |||
وى معتقد است در دورههاى از تاریخ، قوانین مذهبى براى حکام مشکل آفرین تر از دوره عباسیان شد. تا پیش از این فقها درباره فضایل اخلاقى و تقواى حاکم داد سخن میدادند، اما پس از آن درباره لزوم تسلیم مسلمانان و فرمان بردارى آنان حتى از قوانین ناعادلانه سخن میگفتند. بر اساس گفته غزالى: «ضرورت، هر آنچه را که قانونى نیست، قانونى میکند» (ص 12).<br> | وى معتقد است در دورههاى از تاریخ، قوانین مذهبى براى حکام مشکل آفرین تر از دوره عباسیان شد. تا پیش از این فقها درباره فضایل اخلاقى و تقواى حاکم داد سخن میدادند، اما پس از آن درباره لزوم تسلیم مسلمانان و فرمان بردارى آنان حتى از قوانین ناعادلانه سخن میگفتند. بر اساس گفته غزالى: «ضرورت، هر آنچه را که قانونى نیست، قانونى میکند» (ص 12).<br> | ||
طبق این دستور وجود حکام ضرورى بود، زیرا بدون آنها عدالت وجود نداشت. سیمونز این استدلال را غیرسازنده ارزیابى میکند و معتقد است این اعتقاد به رشد محافظه کارى نهادهاى مذهبى منجر شد. طى این قرون نظم و ترتیب به طور مداوم با رادیکالیسم دینى، صوفى گرى و نظام قبیله اى تهدید میشد. با گذشت سالها و افزایش تعداد پیروان اهل تسنن، اجماع به عنوان راه حل برگزیده شد. با این حال، هنوز هم چندگانگى در اعمال دیده میشود.<br> | طبق این دستور وجود حکام ضرورى بود، زیرا بدون آنها عدالت وجود نداشت. سیمونز این استدلال را غیرسازنده ارزیابى میکند و معتقد است این اعتقاد به رشد محافظه کارى نهادهاى مذهبى منجر شد. طى این قرون نظم و ترتیب به طور مداوم با رادیکالیسم دینى، صوفى گرى و نظام قبیله اى تهدید میشد. با گذشت سالها و افزایش تعداد پیروان اهل تسنن، اجماع به عنوان راه حل برگزیده شد. با این حال، هنوز هم چندگانگى در اعمال دیده میشود.<br> |