۲۱٬۸۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=انحلال اخوانالمسلمین= | =انحلال اخوانالمسلمین= | ||
در این دوره، نوسانات سیاسی آغاز شد، در سال 1948، در پی تصمیم انحلال | در این دوره، نوسانات سیاسی آغاز شد، در سال 1948، در پی تصمیم انحلال [[اخوانالمسلمین]]، نیروهای پلیس به مقر لشکر یورش بردند و تمام کتاب ها، اوراق، اسناد و ابزار موجود در آن را ضبط کردند و امنیت وجود نداشت. اقدامات احتیاطی صورت گرفت و جلسات در صورتجلسه ضبط شد. پروفسور سید می گوید: پس از آن همه جلسات ما در محل کار و در اسارت محرمانه شد، فعالیت اخوان تحت هیچ شرایطی متوقف نشد، حتی با تصمیم انحلال، محاکمه، حکم اعدام و غیره، در دریا مقابل بانک ملی فعلی. یادم میآید دستوراتی داده میشد که خانوادهای که یکی دو نفر از آنها دستگیر میشوند یا غیر آن، بقیه خودشان را لشکر میدانند و حرکت میکنند و کار میکنند و فعالیت اخوان اصلاً متوقف نشد و دوران سختی برای مردم بود. که در دوره هدایت در سال 1949 میلادی بود. به خاطر دارم که برادرم عبدالمنعم خادر را دستگیر کردند و برای او ده سال حکم صادر کردند و همچنین برادر علی مرعی رحمه الله علیه آنها صادر شد و پس از مدتی برادر ابراهیم الاشقر را دستگیر کردند. مسئول بخش هر وقت از او در مورد مأموریتی سؤال می کردند، می گفت که مأمور آن، عبدالمنعم خادر یا علی مرعی است. چون هر دو دستگیر شده اند و با شدت شکنجه مجبور شد بگوید سیدخادر نماینده دانشجویان است، موضوع را به پدرم اطلاع دادم و خود را برای دستگیری آماده کردم. اما الحمدلله هیچ اتفاقی نیفتاد، اما بعد از مدتی مرا احضار کردند و چند سوال پرسیدند و از من «ماهی و قیاس» کردند و کار تمام شد. | ||
بعد از انقلاب در آن دوره، ایشان به دانشکده علوم دانشگاه قاهره پیوسته بود و شاهد کار دانشجویی اخوان بود و مواضع تعیین کننده ای برای اخوان با وفدیست ها و کمونیست ها وجود داشت. جایی که حضور اخوان قوی و جوان بود و مرحله حساسی برای تمام مصر بود. جوانان اخوان در خط مقدم بودند و به یاد دارم که اردوگاه های آموزشی در داخل دانشگاه قاهره برای آموزش دانشجویان چریکی برای مقابله با انگلیسی ها در منطقه کانال پس از انقلاب وجود داشت. با آنها هم بودند برادر محمد سلیم جباره، او دانشجوی دانشکده هنر بود و قوی بود و توپ «البرم» را حمل می کرد که توپ سنگینی است که با یک دست روی زمین قرار می گیرد. ، و با گلوله به هوا می زند. | بعد از انقلاب در آن دوره، ایشان به دانشکده علوم دانشگاه قاهره پیوسته بود و شاهد کار دانشجویی اخوان بود و مواضع تعیین کننده ای برای اخوان با وفدیست ها و کمونیست ها وجود داشت. جایی که حضور اخوان قوی و جوان بود و مرحله حساسی برای تمام مصر بود. جوانان اخوان در خط مقدم بودند و به یاد دارم که اردوگاه های آموزشی در داخل دانشگاه قاهره برای آموزش دانشجویان چریکی برای مقابله با انگلیسی ها در منطقه کانال پس از انقلاب وجود داشت. با آنها هم بودند برادر محمد سلیم جباره، او دانشجوی دانشکده هنر بود و قوی بود و توپ «البرم» را حمل می کرد که توپ سنگینی است که با یک دست روی زمین قرار می گیرد. ، و با گلوله به هوا می زند. |