confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==تفسیر ابن تیمیه از خلق افعال عباد== | ==تفسیر ابن تیمیه از خلق افعال عباد== | ||
'''ابن تیمیه''' (احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی.641-707)یکی از مشاهیر [[اهل حدیث]] و صاحب آثار متعدد کلامی است. این شخصیت اهل حدیث بر خلاف تصوری که از وی وجود دارد در تفسیر [[جبر و اختیار]] جبر گرا نبوده و ضمن تاکید بر [[توحید در خالقیت]] علاوه بر این که خدا را منشأ تمام افعال هستی | '''ابن تیمیه''' (احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی.641-707)یکی از مشاهیر [[اهل حدیث]] و صاحب آثار متعدد کلامی است. این شخصیت اهل حدیث بر خلاف تصوری که از وی وجود دارد در تفسیر [[جبر و اختیار]] جبر گرا نبوده و ضمن تاکید بر [[توحید در خالقیت]] علاوه بر این که خدا را منشأ تمام افعال هستی میداند، انسان را نیز مسئول افعالش میداند و بر همین اساس تفکر خود را پایه ریزی میکند. این نوع جهت گیری نشان میدهد که ابن تیمیه در این موضوع در مسیر تفکر [[امامیه]] که معتقد به [[امر بین الامرین]] هستند، گام بر میدارد. درستی ادعای ابن تیمیه بر اساس شواهد غیر قابل انکاری که از آثار وی به دست ما رسیده است ثابت شده است. | ||
ابن تیمیه مکررا به این نکته اشاره میکند که [[افعال عباد]] به طور واقعی منسوب به خود آن ها است به این معنا که انسان ها به طور واقعی مسئول افعال خویش هستند. این ادعا را مطابق با مذهب اکثر [[اهل سنت و جماعت]] | ابن تیمیه مکررا به این نکته اشاره میکند که [[افعال عباد]] به طور واقعی منسوب به خود آن ها است به این معنا که انسان ها به طور واقعی مسئول افعال خویش هستند. این ادعا را مطابق با مذهب اکثر [[اهل سنت و جماعت]] میداند و مینویسد: «و اما سایر اهل السنه فیقولون ان افعال العباد فعل لهم حقیقه» <ref> ابن تیمیه احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه، عربستان، نشر جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، سال 1406 هجری قمری، ج 1، ص 459 </ref> واما سایر اهل سنت ( به جز گروهی اندک) معتقدند که افعال عباد، فعل حقیقی آن ها است. این ادعای ابن تیمه کاملا صحیح است که اهل سنت نیز همانند امامیه، انتساب فعل به فاعل را انتسابی حقیقی میدانند. بنا بر این، در اصل مدعا با امامیه اختلافی ندارند. وی در جای دیگر در نحوه ارتباط فعل با فاعل توضیح بیشتری میدهد و مینویسد:«و اما جمهور اهل السنه المتبعون للسلف و الائمه فیقولون ان فعل العبد فعل له حقیقه و لکنه مخلوق لله و مفعول لله لا یقولون هو نفس فعل الله و یفرقون بین الخلق و المخلوق و الفعل و المفعول ...و هو قول الحنفیه و جمهور المالکیه و الشافعیه و الحنبلیه و حکاه البغوی عن اهل السنه قاطبه» <ref>ابن تیمیه. احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه، عربستان، نشر جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، سال 1406 هجری قمری، ج 1، ص 459</ref>یعنی جهمور اهل سنت که تابع سلف و بزرگان هستند، معتقدند که فعل عبد فعل حقیقی اوست لکن( از جهت خلق) مخلوق و مفعول خدا است نه نفس فعل خدا. | ||
همچنین اهل سنت میان خلق و مخلوق و فعل و مفعول فرق قایل اند به این معنا که خلق را به خدا و مخلوق را به عبد منتسب میکنند. ابن تیمیه در ادامه مینویسد این همان اعتقاد [[حنفیه]] و جمهور [[مالکیه]]، [[شافعیه]] و [[حنبلیه]] است و بغوی می گوید تمام اهل سنت دارای چنین اعتقادی هستند.این متکلم اهل حدیث در جای دیگر مینویسد:«فان ائمه اهل السنه یقولون ان الله خالق الاشیاء با الاسباب و انه خلق للعبد قدره یکون بها فعله و ان العبد فاعل لفعله حقیقه فقولهم فی خلق فعل العبد بارادته و قدرته کقولهم فی خلق سایرالحوادث باسبابها و لکن لیس هذا قول من ینکر الاسباب و القوی التی فی الاجسام و ینکر تاثیر القدره التی للعبدالتی بها یکون الفعل و یقول انه لا اثر لقدره العبد اصلا فی فعله کما یقول ذلک جهم و اتباعه و الاشعری و من وافقه و لیس قول هولاء قول ائمه السنه و لا جمهورهم بل اصل هذا القول هو قول [[جهم بن صفوان]] فانه کان یثبت مشیه الله تعالی و ینکر ان یکون له حکمه و رحمه و ینکر ان یکون للعبد فعل او قدره موثره» <ref> ابن تیمیه احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه، عربستان، نشر جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، سال 1406 هجری قمری، ج 3، ص 31</ref> | همچنین اهل سنت میان خلق و مخلوق و فعل و مفعول فرق قایل اند به این معنا که خلق را به خدا و مخلوق را به عبد منتسب میکنند. ابن تیمیه در ادامه مینویسد این همان اعتقاد [[حنفیه]] و جمهور [[مالکیه]]، [[شافعیه]] و [[حنبلیه]] است و بغوی می گوید تمام اهل سنت دارای چنین اعتقادی هستند.این متکلم اهل حدیث در جای دیگر مینویسد:«فان ائمه اهل السنه یقولون ان الله خالق الاشیاء با الاسباب و انه خلق للعبد قدره یکون بها فعله و ان العبد فاعل لفعله حقیقه فقولهم فی خلق فعل العبد بارادته و قدرته کقولهم فی خلق سایرالحوادث باسبابها و لکن لیس هذا قول من ینکر الاسباب و القوی التی فی الاجسام و ینکر تاثیر القدره التی للعبدالتی بها یکون الفعل و یقول انه لا اثر لقدره العبد اصلا فی فعله کما یقول ذلک جهم و اتباعه و الاشعری و من وافقه و لیس قول هولاء قول ائمه السنه و لا جمهورهم بل اصل هذا القول هو قول [[جهم بن صفوان]] فانه کان یثبت مشیه الله تعالی و ینکر ان یکون له حکمه و رحمه و ینکر ان یکون للعبد فعل او قدره موثره» <ref> ابن تیمیه احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه، عربستان، نشر جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، سال 1406 هجری قمری، ج 3، ص 31</ref> | ||
به تحقیق، بزرگان اهل سنت معتقدند که خدا اشیاء را با اسباب و وسایلش خلق میکند. اوست که برای بنده اش قدرتی را خلق میکند تا بتواند فعل خود را انجام دهد. بنا بر این، عبد فاعل حقیقی آن فعل است. پس قول اهل سنت مبنی بر این که عبد فعل خود را با اراده و قدرتش انجام میدهد، مثل این است که سایر حوادث را به کمک اسبابش خلق میکند. ابن تیمیه در این جا به جبریون محض چون جهم بن صفوان و نیز اشعری که منکر اسباب و نیز قدرت و اراده عبد هستند طعنه | به تحقیق، بزرگان اهل سنت معتقدند که خدا اشیاء را با اسباب و وسایلش خلق میکند. اوست که برای بنده اش قدرتی را خلق میکند تا بتواند فعل خود را انجام دهد. بنا بر این، عبد فاعل حقیقی آن فعل است. پس قول اهل سنت مبنی بر این که عبد فعل خود را با اراده و قدرتش انجام میدهد، مثل این است که سایر حوادث را به کمک اسبابش خلق میکند. ابن تیمیه در این جا به جبریون محض چون جهم بن صفوان و نیز اشعری که منکر اسباب و نیز قدرت و اراده عبد هستند طعنه میزند و میگوید عقیده قاطبه اهل سنت با کسانی که برای بنده هیچ اراده و قدرتی را قبول ندارند، موافق نیست آن گونه که جهم و پیروانش و نیز اشعری و موافقانش به آن اعتقاد دارند. زیرا جهم بن صفوان، منکر مشیت، حکمت و رحمت الهی است و نیز هر گونه فعل و قدرت موثر برای عبد را انکار میکند. | ||
با توجه به متن فوق می توان نتیجه گرفت که تمایزی آشکار میان اعتقاد بزرگان اهل سنت با کسانی چون جهم و جالب تر اشعری که قایل به [[نظریه کسب]] و نوعی دفاع از انتساب فعل به انسان است؛ وجود دارد. زیرا بر شمردن شخصی چون اشعری و پیروانش به عنوان مخالف اعتقادات اهل سنت با این که اشعری انسان را نسبت به فعلش کاملا مجبور و دست بسته نمیداند؛ این نکته را ثابت میکند که اهل حدیث و سنت در ادعای خود مبنی بر این که انسان واقعا فاعل افعال خویش است صادق اند. ابن تیمیه در فرازی دیگر مینویسد: «ان العبد فاعل لفعله حقیقه و محدثا لفعله و الله سبحانه فاعلا له محدثا له و هذا قول جماهیر اهل السنه من جمیع الطوائف و هذا قول کثیر من اصحاب الاشعری کابی اسحاق الاسفرایینی و ابی المعالی الجوینی الملقب بامام الحرمین و غیرهما» <ref>ابن تیمیه احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه، عربستان، نشر جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، سال 1406 هجری قمری، ج 3، ص 74</ref>عبد به طور حقیقی فاعل و محدث فعل خویش است و خدای متعال نیز فاعل و محدث فعل عبد است. این عقیده تمام اهل سنت از همه طایفه ها میباشد. وی این اعتقاد را به بخش بزرگی از اشاعره نسبت میدهد و می گوید بسیاری از اصحاب اشعری چون [[ابی اسحاق اسفراینی]] و [[عبدالملک جوینی]]، با اهل سنت همراه هستند. | |||
*********** | |||
به نظر میرسد نکته ای مهم در این بخش از کلمات ابن تیمیه وجود دارد و آن اعتراف به منحصر نبودن یک فاعل برای ایجاد یک فعل به نام خدا و انسان با انتساب حقیقی است، یعنی همان طور که انسان به طور واقعی فاعل و محدث فعل خویش است، هم زمان خدا نیز فاعل و محدث همان فعلی است که به طور حقیقی به انسان منتسب است. ابن تیمیه این قول را به کثیری از اصحاب اشعری منتسب میکند. این ادعا ثابت میکند که [[مکتب اشاعره]] در زمان های پس از او تغییرات وسیعی داشته و به نوعی تکامل یافته و به قرابت اندیشه با دیگر مذاهب چون امامیه و اهل حدیث رسیده است. البته در فصل گذشته و ذیل نظریه کسب، مباحث مربوط به [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] به طور مفصل بیان شده است و هدف در این فصل اشاره به همسویی یا قرابت آرای اهل حدیث در بخش افعال عباد با اشاعره، ماتریدیه، امامیه و همه کسانی است که معتقد به انتساب حقیقی افعال به عباد هستند. | به نظر میرسد نکته ای مهم در این بخش از کلمات ابن تیمیه وجود دارد و آن اعتراف به منحصر نبودن یک فاعل برای ایجاد یک فعل به نام خدا و انسان با انتساب حقیقی است، یعنی همان طور که انسان به طور واقعی فاعل و محدث فعل خویش است، هم زمان خدا نیز فاعل و محدث همان فعلی است که به طور حقیقی به انسان منتسب است. ابن تیمیه این قول را به کثیری از اصحاب اشعری منتسب میکند. این ادعا ثابت میکند که [[مکتب اشاعره]] در زمان های پس از او تغییرات وسیعی داشته و به نوعی تکامل یافته و به قرابت اندیشه با دیگر مذاهب چون امامیه و اهل حدیث رسیده است. البته در فصل گذشته و ذیل نظریه کسب، مباحث مربوط به [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] به طور مفصل بیان شده است و هدف در این فصل اشاره به همسویی یا قرابت آرای اهل حدیث در بخش افعال عباد با اشاعره، ماتریدیه، امامیه و همه کسانی است که معتقد به انتساب حقیقی افعال به عباد هستند. | ||