۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دانست' به 'مىدانست') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
<div class="wikiInfo"></div> | <div class="wikiInfo"></div> | ||
==مذاهب فقهی اهل سنت== | ==مذاهب فقهی اهل سنت== | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
•محمد بن ادریس شافعی | •محمد بن ادریس شافعی | ||
•احمد بن حنبل | •احمد بن حنبل | ||
==مذهب حنفی== | ==مذهب حنفی== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۱: | ||
مذهب پیروان فقهی مالک بن انس (-۱۷۹ق) است.[۶] مالک در استنباط احکام به کتاب، سنت، عمل اهل مدینه، مصالح مرسله، قول صحابه و استحسان عمل میکرد.[۶] فقه مالکی نماینده فقه حدیثگرای مدینه دانسته میشود که پایبندی بسیاری به ظواهر قرآن دارد.[۷] | مذهب پیروان فقهی مالک بن انس (-۱۷۹ق) است.[۶] مالک در استنباط احکام به کتاب، سنت، عمل اهل مدینه، مصالح مرسله، قول صحابه و استحسان عمل میکرد.[۶] فقه مالکی نماینده فقه حدیثگرای مدینه دانسته میشود که پایبندی بسیاری به ظواهر قرآن دارد.[۷] | ||
==مذهب شافعی== | ==مذهب شافعی== | ||
مذهب پیروان محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق) است. فقه شافعی بر پایه حدیث بنا شده بود، به نحوی که برخی فقه شافعی را فقهی حدیثمدار دانستهاند.[۸] شافعی از برخی روشهای اصحاب رأی نیز استفاده میکرد و توانست در میانه این دو روش قرار گیرد.[۹] شیعیان عموماً پیروان مذهب شافعی را به شیعه امامیه نزدیکتر میدانند.[۱۰] | مذهب پیروان محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق) است. فقه شافعی بر پایه حدیث بنا شده بود، به نحوی که برخی فقه شافعی را فقهی حدیثمدار دانستهاند.[۸] شافعی از برخی روشهای اصحاب رأی نیز استفاده میکرد و توانست در میانه این دو روش قرار گیرد.[۹] شیعیان عموماً پیروان مذهب شافعی را به شیعه امامیه نزدیکتر میدانند.[۱۰] | ||
==مذهب حنبلی== | ==مذهب حنبلی== | ||
خط ۴۲: | خط ۳۸: | ||
اختلافات فقهی صحابه در دوره تابعان بیشتر شد. با دور شدن از دوران پیامبر اسلام، اختلاف در نقل سنت نبوی، مسئله حجیت آراء صحابه به عنوان منبعی قابل اعتماد و در نهایت اختلاف درباره حجیت اجتهاد و محدوده آن، سبب شکلگیری مذاهب مختلف فقهی در میان اهل سنت شد.[۱۵] | اختلافات فقهی صحابه در دوره تابعان بیشتر شد. با دور شدن از دوران پیامبر اسلام، اختلاف در نقل سنت نبوی، مسئله حجیت آراء صحابه به عنوان منبعی قابل اعتماد و در نهایت اختلاف درباره حجیت اجتهاد و محدوده آن، سبب شکلگیری مذاهب مختلف فقهی در میان اهل سنت شد.[۱۵] | ||
در پایان سده نخست هجری تفکر رایجی وجود داشت که معتقد بود اتفاق نظر و موافقت فقیهان مطلوب نیست و مردم را در تنگنا قرار میدهد و از همین رو بر این باور بودند که اختلاف میان فقها منجر به گونهای آزادی برای مکلفان میشود.[۱۶] در همین راستا وقتی از عمر بن عبدالعزیز درخواست شد تا مردم را وادار به پیروی از مذهب واحدی کند، از این کار امتناع کرد.[۱۶] | در پایان سده نخست هجری تفکر رایجی وجود داشت که معتقد بود اتفاق نظر و موافقت فقیهان مطلوب نیست و مردم را در تنگنا قرار میدهد و از همین رو بر این باور بودند که اختلاف میان فقها منجر به گونهای آزادی برای مکلفان میشود.[۱۶] در همین راستا وقتی از عمر بن عبدالعزیز درخواست شد تا مردم را وادار به پیروی از مذهب واحدی کند، از این کار امتناع کرد.[۱۶] | ||
==تثبیت مذاهب چهارگانه== | ==تثبیت مذاهب چهارگانه== | ||
خط ۵۴: | خط ۴۹: | ||
در نتیجه مذاهب چهارگانه حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی که پیروان زیادی نیز داشتند، به صورت رسمی مورد حمایت حکومتها قرار گرفتند[۲۳] و با گذشت زمان در جامعه اهل سنت تثبیت شدند.[۲۴][یادداشت ۱] | در نتیجه مذاهب چهارگانه حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی که پیروان زیادی نیز داشتند، به صورت رسمی مورد حمایت حکومتها قرار گرفتند[۲۳] و با گذشت زمان در جامعه اهل سنت تثبیت شدند.[۲۴][یادداشت ۱] | ||
==فرقههای نابود شده== | ==فرقههای نابود شده== | ||
خط ۶۳: | خط ۵۶: | ||
محمد بن جریر طبری (۲۲۴-۳۱۰ق) از دیگر فقیهانی بود که مذهبش با گذشت زمان از بین رفت.[۲۹] سعید بن مسیب و سالم بن عبدالله بن عمر در مدینه، عطاء بن أبىرباح در مکه، طاووس بن کیسان در یمن،[۳۰] و حسن بصری در بصره از دیگر فقیهانی بود که مذهبش از بین رفت.[۳۱] | محمد بن جریر طبری (۲۲۴-۳۱۰ق) از دیگر فقیهانی بود که مذهبش با گذشت زمان از بین رفت.[۲۹] سعید بن مسیب و سالم بن عبدالله بن عمر در مدینه، عطاء بن أبىرباح در مکه، طاووس بن کیسان در یمن،[۳۰] و حسن بصری در بصره از دیگر فقیهانی بود که مذهبش از بین رفت.[۳۱] | ||
برخی محققان معتقدند از بین رفتن این مذاهب نشان از ضعف آنان در مقابل چهار مذهب رسمی نیست، بلکه حذف آنان ناشی از حمایت نشدن توسط حکومت و طرد آنان از سوی حاکمان بوده است.[۲۱] | برخی محققان معتقدند از بین رفتن این مذاهب نشان از ضعف آنان در مقابل چهار مذهب رسمی نیست، بلکه حذف آنان ناشی از حمایت نشدن توسط حکومت و طرد آنان از سوی حاکمان بوده است.[۲۱] | ||
==عوامل انحصار در مذاهب چهارگانه== | ==عوامل انحصار در مذاهب چهارگانه== | ||
خط ۸۴: | خط ۷۵: | ||
پس از تثبیت مذاهب چهارگانه در میان عموم اهل سنت، باب اجتهاد میان آنان بسته شد.[۳۸] آنان معتقدند تنها باید از مذاهب چهارگانه تقلید کرد[۴۰] و علم به شریعت پیامبر(ص) تنها از طریق مذاهب چهارگانه ممکن است.[۴۰] با این حال این اعتقاد توسط برخی گروهها مورد مناقشه واقع شده است.[۴۱] | پس از تثبیت مذاهب چهارگانه در میان عموم اهل سنت، باب اجتهاد میان آنان بسته شد.[۳۸] آنان معتقدند تنها باید از مذاهب چهارگانه تقلید کرد[۴۰] و علم به شریعت پیامبر(ص) تنها از طریق مذاهب چهارگانه ممکن است.[۴۰] با این حال این اعتقاد توسط برخی گروهها مورد مناقشه واقع شده است.[۴۱] | ||
==فقه سلفی== | ==فقه سلفی== | ||
ابن تیمیه از فقهای قرن هشتم هجری و از مبلغان اصلی سلفیگری بر باز بودن باب اجتهاد تاکید میورزید.[۴۲] احمد پاکتچی، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، معتقد است ابن تیمیه را باید فقیهی در چارچوب مذهب حنبلی انگاشت که در بخشی از مسائل از مواضع مشهور فقه حنبلی عدول کرده است.[۴۲] محمد بن عبدالوهاب، از فقهای قرن ۱۳ هجری و به تبع او مفتیانِ وهابی معتقدند که باید مانند سَلَف به کتاب و سنت مراجعه کرد و با توجه به آیات و روایات اجتهاد نمود.[۴۳] | ابن تیمیه از فقهای قرن هشتم هجری و از مبلغان اصلی سلفیگری بر باز بودن باب اجتهاد تاکید میورزید.[۴۲] احمد پاکتچی، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، معتقد است ابن تیمیه را باید فقیهی در چارچوب مذهب حنبلی انگاشت که در بخشی از مسائل از مواضع مشهور فقه حنبلی عدول کرده است.[۴۲] محمد بن عبدالوهاب، از فقهای قرن ۱۳ هجری و به تبع او مفتیانِ وهابی معتقدند که باید مانند سَلَف به کتاب و سنت مراجعه کرد و با توجه به آیات و روایات اجتهاد نمود.[۴۳] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
1. • المقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۹۰. | 1. • المقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۹۰. |