۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ویژگی ها' به 'ویژگیها') |
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
در برخی تفسیرها در ذیل این آیه آمده است که از مجموع قرائن موجود در آیه و خارج آن چنین استفاده میشود که پرسش کنندگان از حقیقت روح آدمی سوال کردند، همین روح عظیمی که حیات ما از آن سرچشمه میگیرد و به کمکش زمین و آسمان را جولانگاه خود قرار میدهیم، اسرار علوم را میشکافیم، و به اعماق موجودات راه مییابیم، میخواستند بدانند حقیقت این اعجوبة عالم آفرینش چیست؟ از آن جا که روح ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اصول حاکم بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ مأمور میشود در یک جمله کوتاه و پرمعنی بگوید: روح از عالم امر است یعنی خلقتی اسرارآمیز دارد. | در برخی تفسیرها در ذیل این آیه آمده است که از مجموع قرائن موجود در آیه و خارج آن چنین استفاده میشود که پرسش کنندگان از حقیقت روح آدمی سوال کردند، همین روح عظیمی که حیات ما از آن سرچشمه میگیرد و به کمکش زمین و آسمان را جولانگاه خود قرار میدهیم، اسرار علوم را میشکافیم، و به اعماق موجودات راه مییابیم، میخواستند بدانند حقیقت این اعجوبة عالم آفرینش چیست؟ از آن جا که روح ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اصول حاکم بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ مأمور میشود در یک جمله کوتاه و پرمعنی بگوید: روح از عالم امر است یعنی خلقتی اسرارآمیز دارد. | ||
پس مراد از این که قرآن کریم فرمود: روح از امر الهی است این خواهد بود که روح یک موجود اسرارآمیز است، [[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای کلمه امر گفته است: تعبیر امر در جایی به کار برده | پس مراد از این که قرآن کریم فرمود: روح از امر الهی است این خواهد بود که روح یک موجود اسرارآمیز است، [[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای کلمه امر گفته است: تعبیر امر در جایی به کار برده میشود که تدریج در کار نباشد، یعنی مادی و محکوم به حرکت مادی نباشد، پس روح که از امر [[خداوند]] است بدین معنا است که روح موجودی است که آمیخته با ماده و زمان ومکان نبوده و قابل اشاره نیست، بلکه موجودی مستقل است که دارای حیات، علم و قدرت بوده و از مقوله صفات و احوال نمی باشد. <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، تهران: نشر کانون انتشارات محمدی، 1363 ش، ج 24، ص 38</ref> | ||
آن جا که سخن از ارتباط روح با جسم است و تأثیر متقابل این دو در یکدیگر بیان میشود، نام (روان) بر آن میگذاریم و آن جا که پدیدههای روحی جدای از جسم مورد بحث قرار میگیرند نام روح را به کارمیبریم و دانشمندان الهی و فلاسفه معتقداند روح یک حقیقت ماورای طبیعی و فراطبیعی است. | آن جا که سخن از ارتباط روح با جسم است و تأثیر متقابل این دو در یکدیگر بیان میشود، نام (روان) بر آن میگذاریم و آن جا که پدیدههای روحی جدای از جسم مورد بحث قرار میگیرند نام روح را به کارمیبریم و دانشمندان الهی و فلاسفه معتقداند روح یک حقیقت ماورای طبیعی و فراطبیعی است. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
'''ثالثاً''' | '''ثالثاً''' | ||
گرچه برگشت روح انسان بعد از مرگ به آن معنا که یاد شد امکانپذیر نیست. اما باید توجه داشت اگر در برخی روایات آمد که ارواح عدهای با بستگان خود ارتباط برقرار میکنند، این حرف درست بوده و غیر از آن چیزی است که به نام تناسخ یاد | گرچه برگشت روح انسان بعد از مرگ به آن معنا که یاد شد امکانپذیر نیست. اما باید توجه داشت اگر در برخی روایات آمد که ارواح عدهای با بستگان خود ارتباط برقرار میکنند، این حرف درست بوده و غیر از آن چیزی است که به نام تناسخ یاد میشود که در اینجا به چند نمونه از روایات اشاره میشود: | ||
1. از [[امام صادق (ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> رسیده که فرمود: مؤمن اهل خود را میبیند و آنچه را که موجب محبت او است میبیند، بعضی از [[مؤمنان]] در هر هفته یک بار در روز [[جمعه]] به [[زیارت]] و ملاقات اهل خود میرسند، و بعضی دیگر بر حسب مقدار عمل خود میتوانند آنان را ملاقات کنند. <ref>تهرانی، سید حسین، معادشناسی، نشر حکمت، 1403 ق، ج 3، ص 220</ref> | 1. از [[امام صادق (ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> رسیده که فرمود: مؤمن اهل خود را میبیند و آنچه را که موجب محبت او است میبیند، بعضی از [[مؤمنان]] در هر هفته یک بار در روز [[جمعه]] به [[زیارت]] و ملاقات اهل خود میرسند، و بعضی دیگر بر حسب مقدار عمل خود میتوانند آنان را ملاقات کنند. <ref>تهرانی، سید حسین، معادشناسی، نشر حکمت، 1403 ق، ج 3، ص 220</ref> |