پرش به محتوا

اخوان‌المسلمین و شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'مقاله ای' به 'مقاله‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۶: خط ۱۶:
به گفته یوسف ندا از اصول ثابت در عقاید اخوان المسلمین آن است که «الله» پروردگار پاک و مقدس جهان است که با فرستادن «وحی» در قالب کلامی‌مقدس بر سرورمان حضرت رسول اکرم(ص) از قداست خویش به ایشان بخشید و به جز این دو، هرچه بر روی زمین قرار دارد، از فرزندان آدم و مخلوقات دیگر، همه فاقد این نوع قداست هستند؛ هرچند که جانشینان خدا بر روی زمین باشند. آن گونه که از سخنان و دیدگاه‌های اخوان فهمیده می‌شود، آنان معتقدند که حتی «خلفای راشدین» که از دین خدا محافظت کردند تا به دست ما برسد و بر ما است که از سنت‌های آنان تبعیت کنیم، نظریات و دیدگاههای خلفاء از اشتباه در تفسیر مصون نبوده است، بلکه آنها انسانهایی فاقد قداست نبوی هستند. در مورد خاندان رسول اکرم و اصحاب و همسران ایشان نیز گفته می‌شود که آنان سزاوار احترام هستند و از عملکرد و جهاد و اخلاص آنان و خدماتشان به رسول خدا و بهره‌مندی آنان از علوم وحی دفاع می‌کنیم؛ ولی همگی انسانهایی فاقد قداست نبوی هستند.
به گفته یوسف ندا از اصول ثابت در عقاید اخوان المسلمین آن است که «الله» پروردگار پاک و مقدس جهان است که با فرستادن «وحی» در قالب کلامی‌مقدس بر سرورمان حضرت رسول اکرم(ص) از قداست خویش به ایشان بخشید و به جز این دو، هرچه بر روی زمین قرار دارد، از فرزندان آدم و مخلوقات دیگر، همه فاقد این نوع قداست هستند؛ هرچند که جانشینان خدا بر روی زمین باشند. آن گونه که از سخنان و دیدگاه‌های اخوان فهمیده می‌شود، آنان معتقدند که حتی «خلفای راشدین» که از دین خدا محافظت کردند تا به دست ما برسد و بر ما است که از سنت‌های آنان تبعیت کنیم، نظریات و دیدگاههای خلفاء از اشتباه در تفسیر مصون نبوده است، بلکه آنها انسانهایی فاقد قداست نبوی هستند. در مورد خاندان رسول اکرم و اصحاب و همسران ایشان نیز گفته می‌شود که آنان سزاوار احترام هستند و از عملکرد و جهاد و اخلاص آنان و خدماتشان به رسول خدا و بهره‌مندی آنان از علوم وحی دفاع می‌کنیم؛ ولی همگی انسانهایی فاقد قداست نبوی هستند.


===اندیشه إخوان در باره علی و فاطمه===
===اندیشه إخوان درباره علی و فاطمه===
از دیگر اصول ثابت در‌اندیشه اخوان آن است که حضرت علی(رضی الله عنه) صالح‌ترین و پرهیزکارترین شخص در میان خلفای راشدین بود و این موضوع، یک حقیقت تاریخی ثابتی است که اخوان آن را از خود نقل نمی‌کنند. همچنین در برابر منش فاخر و سخنان و کردار بانو فاطمه زهرا(س) و زینب و اصل و نسب‌شان، واکنشی به جز احترام و تکریم نمی‌توان داشت و سرورمان امام حسن، از نظر اخلاق و دین و علم و نسب، بزرگ و بلندمرتبه بود و امام حسین با شرافت و تقوا زندگی کرد و با شهادت از این دنیا رخت بربست. ایشان والاترین نمونه در دفاع از دین و شهادت در راه خدا بود.
از دیگر اصول ثابت در‌اندیشه اخوان آن است که حضرت علی(رضی الله عنه) صالح‌ترین و پرهیزکارترین شخص در میان خلفای راشدین بود و این موضوع، یک حقیقت تاریخی ثابتی است که اخوان آن را از خود نقل نمی‌کنند. همچنین در برابر منش فاخر و سخنان و کردار بانو فاطمه زهرا(س) و زینب و اصل و نسب‌شان، واکنشی به جز احترام و تکریم نمی‌توان داشت و سرورمان امام حسن، از نظر اخلاق و دین و علم و نسب، بزرگ و بلندمرتبه بود و امام حسین با شرافت و تقوا زندگی کرد و با شهادت از این دنیا رخت بربست. ایشان والاترین نمونه در دفاع از دین و شهادت در راه خدا بود.


===اندیشه إخوان در باره فقه و إجتهاد===
===اندیشه إخوان درباره فقه و إجتهاد===
اخوان المسلمین بر این باور استوارند که «فقه» و آن چه از اختلاف نظریات و آرای فقهی در میان مذاهب اسلامی‌وجود دارد، همگی مسائلی بشری و ساخته و پرداخته ذهن زمینی است که فقیهان بزرگوار، تمام زندگی و تلاشهای فکری خود را با اخلاص و دقت فراوان در راه ایجاد آن فدا کرده‌اند و در تکامل این مسیر، از تمام پژوهش‌های علمی‌در لغت، تاریخ و حدیث بهره برده‌اند. این باور و اصل ثابت در‌اندیشه اخوان، احترام نهادن و بزرگداشت فقیهان و متصدیان این دانش را لازم می‌شمرد؛ چه آن که آنان متون اصلی را از نابودی پاس داشتند، لیکن نتیجه تلاش آنها، تولیدی بشری و نه ربانی است. باز بودن باب اجتهاد و لزوم باز نگه داشتن آن تا روز قیامت نیز از باورها و اصول ثابت اخوان است؛ لیکن تنها کسی حق تصدی این منصب را دارد که ابزارهای لازم را از دانش لغت و تاریخ و درک و شناخت بالا و دقت و‌اندیشه روشن، دارا باشد.
اخوان المسلمین بر این باور استوارند که «فقه» و آن چه از اختلاف نظریات و آرای فقهی در میان مذاهب اسلامی‌وجود دارد، همگی مسائلی بشری و ساخته و پرداخته ذهن زمینی است که فقیهان بزرگوار، تمام زندگی و تلاشهای فکری خود را با اخلاص و دقت فراوان در راه ایجاد آن فدا کرده‌اند و در تکامل این مسیر، از تمام پژوهش‌های علمی‌در لغت، تاریخ و حدیث بهره برده‌اند. این باور و اصل ثابت در‌اندیشه اخوان، احترام نهادن و بزرگداشت فقیهان و متصدیان این دانش را لازم می‌شمرد؛ چه آن که آنان متون اصلی را از نابودی پاس داشتند، لیکن نتیجه تلاش آنها، تولیدی بشری و نه ربانی است. باز بودن باب اجتهاد و لزوم باز نگه داشتن آن تا روز قیامت نیز از باورها و اصول ثابت اخوان است؛ لیکن تنها کسی حق تصدی این منصب را دارد که ابزارهای لازم را از دانش لغت و تاریخ و درک و شناخت بالا و دقت و‌اندیشه روشن، دارا باشد.
از دیگر اصول ثابت اخوان المسلمین آن است که تلاشهای اجتهادی پیشوایانِ دینی و فقیهان درباره تاریخی معین و محدودی صورت گرفته و بخشی از فتواها و تفسیرهایی را که در پی داشته‌اند می‌توان مختص به زمانی خاص دانست و تعمیم و استمرار تمام آنها به زمان حاضر درست نیست. بر این اساس نمی‌توان همچنان به این دلیل که به ظاهر از ضروریات دین هستند در هر زمان و مکان به آن‌ها پای‌بند بود. بهترین مثال بر این گونه فتاوا، آرای ابن تَیمیه و ابن قیم درباره لزوم اطاعت از «ولی امر» است که به ابزاری در دست طاغوتیان و غاصبان حکومت‌ها برای تداوم سلطه خود و فرزندانشان بر مردم، تبدیل شد و به این بهانه که آن‌ها ولی امر مسلمانان هستند و به نام دین امر و نهی می‌کنند، اطاعت از آنان واجب است. در این زمینه نیز به احادیثی استناد کردند که آنها را مطلق دانسته و به قیود آنها یا آن چه درباره ضعف یا قوت آن‌ها گفته شده، توجهی نکردند. همچنین به بخشی از این آیه کریمه استناد کردند: «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نساء/59) در حالی که ادامه آیه، قاعده‌ای اصلی را بیان می‌کند و آن را معیار در زمان اختلاف قرار داده است: «پس هرگاه در امری اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به کتاب خدا و سنت پیامبر عرضه بدارید». بر این اساس خداوند و پیامبرش که از سوی خدا به واسطه وحی قداست خاصی یافته، مرجع اختلافات معرفی شده‌اند. و به همین دلیل خلیفه اول گفت: تا زمانی که در بین شما از خداوند اطاعت کردم، از من فرمان برید.
از دیگر اصول ثابت اخوان المسلمین آن است که تلاشهای اجتهادی پیشوایانِ دینی و فقیهان درباره تاریخی معین و محدودی صورت گرفته و بخشی از فتواها و تفسیرهایی را که در پی داشته‌اند می‌توان مختص به زمانی خاص دانست و تعمیم و استمرار تمام آنها به زمان حاضر درست نیست. بر این اساس نمی‌توان همچنان به این دلیل که به ظاهر از ضروریات دین هستند در هر زمان و مکان به آن‌ها پای‌بند بود. بهترین مثال بر این گونه فتاوا، آرای ابن تَیمیه و ابن قیم درباره لزوم اطاعت از «ولی امر» است که به ابزاری در دست طاغوتیان و غاصبان حکومت‌ها برای تداوم سلطه خود و فرزندانشان بر مردم، تبدیل شد و به این بهانه که آن‌ها ولی امر مسلمانان هستند و به نام دین امر و نهی می‌کنند، اطاعت از آنان واجب است. در این زمینه نیز به احادیثی استناد کردند که آنها را مطلق دانسته و به قیود آنها یا آن چه درباره ضعف یا قوت آن‌ها گفته شده، توجهی نکردند. همچنین به بخشی از این آیه کریمه استناد کردند: «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نساء/59) در حالی که ادامه آیه، قاعده‌ای اصلی را بیان می‌کند و آن را معیار در زمان اختلاف قرار داده است: «پس هرگاه در امری اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به کتاب خدا و سنت پیامبر عرضه بدارید». بر این اساس خداوند و پیامبرش که از سوی خدا به واسطه وحی قداست خاصی یافته، مرجع اختلافات معرفی شده‌اند. و به همین دلیل خلیفه اول گفت: تا زمانی که در بین شما از خداوند اطاعت کردم، از من فرمان برید.


===موضع إخوان المسلمین در باره اتهامات ضد شیعی===
===موضع إخوان المسلمین درباره اتهامات ضد شیعی===
یوسف ندا می‌گوید: از آرا و فتاوای مردود در نزد اخوان، سخنان و دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه و تنش‌زایی است که درباره شیعیان گفته می‌شود و به تفرقه و شکاف می‌انجامد. همان دیدگاه‌هایی که گاه آنان را «رافضی» و گاه «متبدع» و بدعت‌گذار می‌خواند. سیل عظیمی از کتاب‌ها در این زمینه تألیف شده است تا بدانجا که بیشتر اهل‌سنت گمان کردند آن چه در این کتابها از افترا و دروغ و مبالغه در دستکاری و بدعت گذاری، به شیعیان نسبت داده شده، همگی حقایق ثابت و غیرقابل انکاری هستند. اما حقیقت آن است که مؤلفان این گونه کتابها یا کینه توزانی هستند که خون بهای عزیزانشان را نتوانسته‌اند باز بستانند، یا فریب خورده و نادانند و یا فرصت طلبان و سیاستمداران سودجوئی هستند که دین خود را می‌فروشند تا حاکمان را خشنود سازند و بدتر از همه این که از طرف بعضی‌ها، گاه کافران و اهل کتاب، بر شیعیان ترجیح داده می‌شوند.
یوسف ندا می‌گوید: از آرا و فتاوای مردود در نزد اخوان، سخنان و دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه و تنش‌زایی است که درباره شیعیان گفته می‌شود و به تفرقه و شکاف می‌انجامد. همان دیدگاه‌هایی که گاه آنان را «رافضی» و گاه «متبدع» و بدعت‌گذار می‌خواند. سیل عظیمی از کتاب‌ها در این زمینه تألیف شده است تا بدانجا که بیشتر اهل‌سنت گمان کردند آن چه در این کتابها از افترا و دروغ و مبالغه در دستکاری و بدعت گذاری، به شیعیان نسبت داده شده، همگی حقایق ثابت و غیرقابل انکاری هستند. اما حقیقت آن است که مؤلفان این گونه کتابها یا کینه توزانی هستند که خون بهای عزیزانشان را نتوانسته‌اند باز بستانند، یا فریب خورده و نادانند و یا فرصت طلبان و سیاستمداران سودجوئی هستند که دین خود را می‌فروشند تا حاکمان را خشنود سازند و بدتر از همه این که از طرف بعضی‌ها، گاه کافران و اهل کتاب، بر شیعیان ترجیح داده می‌شوند.
یکی از بدترین جنایات تاریخی، انتساب شیعیان به «عبدالله بن سبأ» است که از لحاظ تاریخی وجود خارجی آن اصولاً ثابت نشده و شخصیتی افسانه‌ای بوده است تا بهانه‌ای برای زدن برچسب کفر بر شیعیان باشد. شایسته است در این جا سخنی را از علامه آیت‌الله محمدحسین کاشف الغطا نقل کنیم: «اما عبدالله بن سبأ که او را به شیعه می‌چسبانند و یا شیعیان را به او نسبت می‌دهند، در تمام کتاب‌های شیعه ملعون شمرده و از او بیزاری جسته‌اند و کمترین چیزی که در کتابهای شیعه در حق او گفته شده این است که عبدالله بن سبأ ملعون‌تر از آنی است که نامش برده شود؛ و لعن و نفرینهای دیگری از این قبیل».
یکی از بدترین جنایات تاریخی، انتساب شیعیان به «عبدالله بن سبأ» است که از لحاظ تاریخی وجود خارجی آن اصولاً ثابت نشده و شخصیتی افسانه‌ای بوده است تا بهانه‌ای برای زدن برچسب کفر بر شیعیان باشد. شایسته است در این جا سخنی را از علامه آیت‌الله محمدحسین کاشف الغطا نقل کنیم: «اما عبدالله بن سبأ که او را به شیعه می‌چسبانند و یا شیعیان را به او نسبت می‌دهند، در تمام کتاب‌های شیعه ملعون شمرده و از او بیزاری جسته‌اند و کمترین چیزی که در کتابهای شیعه در حق او گفته شده این است که عبدالله بن سبأ ملعون‌تر از آنی است که نامش برده شود؛ و لعن و نفرینهای دیگری از این قبیل».


===اندیشه إخوان نسبت به بدگویی از همسران پیامبر===
===اندیشه إخوان نسبت به بدگویی از همسران پیامبر===
یوسف ندا می‌گوید:‌اندیشه اخوان المسلمین بدگویی از همسران پیامبر و بزرگان صحابه و یا اتهام ستمکاری یا کفر به آنان را از سوی هیچ کسی برنمی‌تابد. نصوص قرآنی و روایی معتبر بر عدالت آنان و خرسندی و رضایت خداوند از جملگی آنان دلالت دارند و از آن جمله، این آیه قرآن است: «به راستی خدا هنگامی‌که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت می‌کردند از آنان خشنود شد...» (فتح/18) در آن زمان هزار و چهارصد نفر در زیر درخت با پیامبر بیعت کردند. بر همین اساس پس از نام بردن از مهاجران و انصار و تابعانِ آنان گفته می‌شود که خداوند از آنان خشنود می‌شود (رضی الله عنهم). در آیه دیگری آمده است: «و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند، خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند» (توبه/100) ای کاش می‌دانستم چگونه افراد دیندار به خود اجازه می‌دهند در باره صحابه و همسران پیامبر بد بگویند و به آنان نسبت کفر بدهند و حتی لعن آنان را عبادت بخوانند؟
یوسف ندا می‌گوید:‌اندیشه اخوان المسلمین بدگویی از همسران پیامبر و بزرگان صحابه و یا اتهام ستمکاری یا کفر به آنان را از سوی هیچ کسی برنمی‌تابد. نصوص قرآنی و روایی معتبر بر عدالت آنان و خرسندی و رضایت خداوند از جملگی آنان دلالت دارند و از آن جمله، این آیه قرآن است: «به راستی خدا هنگامی‌که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت می‌کردند از آنان خشنود شد...» (فتح/18) در آن زمان هزار و چهارصد نفر در زیر درخت با پیامبر بیعت کردند. بر همین اساس پس از نام بردن از مهاجران و انصار و تابعانِ آنان گفته می‌شود که خداوند از آنان خشنود می‌شود (رضی الله عنهم). در آیه دیگری آمده است: «و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند، خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند» (توبه/100) ای کاش می‌دانستم چگونه افراد دیندار به خود اجازه می‌دهند درباره صحابه و همسران پیامبر بد بگویند و به آنان نسبت کفر بدهند و حتی لعن آنان را عبادت بخوانند؟


===اندیشه إخوان نسبت به اعمال عبادی شیعه===
===اندیشه إخوان نسبت به اعمال عبادی شیعه===
برخی از مناسک و آداب عبادی در میان پیروان مذاهب چهارگانه اهل‌سنت متفاوت است و گاه بین آنها و شیعیان دوازده امامی نیز در این زمینه اختلافاتی وجود دارد. ولی هیچ فرد با انصافی یافت نمی‌شود مگر آن که امکان تعبدبه یکی از روشها و آداب مذاهب پنجگانه را بپذیرد و جایز نیست که با استناد به تفسیرها و قیاسهایی بشری، عبادت کنندگان به روش یکی از مذاهب پنجگانه را خارج از امت اسلامی و کافر بخواهیم، مادامی که در چارچوبی حرکت می‌کند که جبرئیل(ع) آن را به پیامبر نشان داد. در حدیث آمده است که جبرئیل(ع) در هیأت مردی اعرابی بر پیامبر وارد شد و پرسید: ای رسول خدا «اسلام» چیست؟ پیامبر فرمود: اسلام شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری من و برپاداری نماز و پرداخت زکات و روزه داری ماه رمضان و رفتن به حج خانه خدا در صورت استطاعت است. اعرابی گفت: درست گفتی. سپس پرسید: «ایمان» چیست؟ پیامبر پاسخ داد: ایمان آن است که به خداوند و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش و روز رستاخیز باور داشته باشی و به «قَدَر» چه خیر و چه شر، اعتقاد داشته باشی. اعرابی گفت: درست گفتی و پس از آن پرسید: «احسان» چیست؟ پیامبر فرمود: احسان پرستش خداوند به صورتی است که گویا او را می‌بینی و اگر او را ندیدی، بدانی که او تو را می‌بیند. اعرابی گفت: درست گفتی و سپس پرسید: «قیامت» چه زمان به پا خواهد شد؟ پیامبر پاسخ داد: پاسخگو چیزی بیشتر از پرسشگر نمی‌داند.
برخی از مناسک و آداب عبادی در میان پیروان مذاهب چهارگانه اهل‌سنت متفاوت است و گاه بین آنها و شیعیان دوازده امامی نیز در این زمینه اختلافاتی وجود دارد. ولی هیچ فرد با انصافی یافت نمی‌شود مگر آن که امکان تعبدبه یکی از روشها و آداب مذاهب پنجگانه را بپذیرد و جایز نیست که با استناد به تفسیرها و قیاسهایی بشری، عبادت کنندگان به روش یکی از مذاهب پنجگانه را خارج از امت اسلامی و کافر بخواهیم، مادامی که در چارچوبی حرکت می‌کند که جبرئیل(ع) آن را به پیامبر نشان داد. در حدیث آمده است که جبرئیل(ع) در هیأت مردی اعرابی بر پیامبر وارد شد و پرسید: ای رسول خدا «اسلام» چیست؟ پیامبر فرمود: اسلام شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری من و برپاداری نماز و پرداخت زکات و روزه داری ماه رمضان و رفتن به حج خانه خدا در صورت استطاعت است. اعرابی گفت: درست گفتی. سپس پرسید: «ایمان» چیست؟ پیامبر پاسخ داد: ایمان آن است که به خداوند و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش و روز رستاخیز باور داشته باشی و به «قَدَر» چه خیر و چه شر، اعتقاد داشته باشی. اعرابی گفت: درست گفتی و پس از آن پرسید: «احسان» چیست؟ پیامبر فرمود: احسان پرستش خداوند به صورتی است که گویا او را می‌بینی و اگر او را ندیدی، بدانی که او تو را می‌بیند. اعرابی گفت: درست گفتی و سپس پرسید: «قیامت» چه زمان به پا خواهد شد؟ پیامبر پاسخ داد: پاسخگو چیزی بیشتر از پرسشگر نمی‌داند.


===اندیشه إخوان در باره غالیان شیعه===
===اندیشه إخوان درباره غالیان شیعه===
یوسف ندا می‌گوید: اما در مورد غالیان شیعه، استاد سیدهادی خسروشاهی که خود یکی از مهمترین علماء و مراجع معاصر در فقه جعفری و همچنین فقه اهل‌سنت است، در کتاب خود «عبدالله بن سبأ بین الواقع و الخیال» چاپ قاهره می‌گوید: «توجه به این مسأله لازم است که دانشمندان شیعه در رد غالیان و لعن و بیزاری جویی از آنان کوتاهی نکرده‌اند و هیچ فرقی میان عبدالله بن سبأ ـ بر فرض واقعی بودن این شخصیت ـ و دیگران وجود ندارد. حتی در تمام کتابهای کلامی و فقهی شیعه به نجاست غالیان و خروج آنها از دین حکم کرده‌اند؛ به عنوان نمونه شیخ مفید (د413هـ) از بزرگترین دانشمندان شیعه در کتاب «تصحیح الاعتقاد» تحت عنوان «غلوّ» آورده است: غالیانِ به ظاهر مسلمان، افرادی هستند که مقام خداوندی و پیامبری را به امیرمؤمنان و امامان از خاندانِ او نسبت می‌دهند و چنان توصیفاتی از مقام و فضیلت آنان در دین و دنیا می‌کنند که از حد اعتدال خارج است. اینان گمراهانی کافر هستند که امیرمؤمنان حکم قتل آنان را صادر کرد و امامان، آنان را کافر و خارج از اسلام دانستند. البته باید گفت که این، باورهای غلوآمیز و افراط‌گونه فقط مختص برخی از شیعیان جاهل و ناآگاه نیست؛ بلکه افرادی در میان اهل‌سنت نیز باورهایی در مورد بزرگانشان دارند که تداعی‌گر عقاید غالیانه برخی از شیعیان ناآگاه است...».
یوسف ندا می‌گوید: اما در مورد غالیان شیعه، استاد سیدهادی خسروشاهی که خود یکی از مهمترین علماء و مراجع معاصر در فقه جعفری و همچنین فقه اهل‌سنت است، در کتاب خود «عبدالله بن سبأ بین الواقع و الخیال» چاپ قاهره می‌گوید: «توجه به این مسأله لازم است که دانشمندان شیعه در رد غالیان و لعن و بیزاری جویی از آنان کوتاهی نکرده‌اند و هیچ فرقی میان عبدالله بن سبأ ـ بر فرض واقعی بودن این شخصیت ـ و دیگران وجود ندارد. حتی در تمام کتابهای کلامی و فقهی شیعه به نجاست غالیان و خروج آنها از دین حکم کرده‌اند؛ به عنوان نمونه شیخ مفید (د413هـ) از بزرگترین دانشمندان شیعه در کتاب «تصحیح الاعتقاد» تحت عنوان «غلوّ» آورده است: غالیانِ به ظاهر مسلمان، افرادی هستند که مقام خداوندی و پیامبری را به امیرمؤمنان و امامان از خاندانِ او نسبت می‌دهند و چنان توصیفاتی از مقام و فضیلت آنان در دین و دنیا می‌کنند که از حد اعتدال خارج است. اینان گمراهانی کافر هستند که امیرمؤمنان حکم قتل آنان را صادر کرد و امامان، آنان را کافر و خارج از اسلام دانستند. البته باید گفت که این، باورهای غلوآمیز و افراط‌گونه فقط مختص برخی از شیعیان جاهل و ناآگاه نیست؛ بلکه افرادی در میان اهل‌سنت نیز باورهایی در مورد بزرگانشان دارند که تداعی‌گر عقاید غالیانه برخی از شیعیان ناآگاه است...».
با توجه بر این نکات اخوان المسلمین به این مسأله باور قطعی دارند که اختلاف در فروع دین باعث خروج از دین نمی‌شود. معرفت خداوند و پذیرش یگانگی او از اصول دین، و شریعت و فرمانبرداری، از فروع دین هستند و به عبارتی دیگر، اصول دین موضوع «علم کلام» و فروع دین موضوع «علم فقه» است. شهرستانی در کتاب مشهور «الملل و النحل» گفته است: «ماجرای شیعیان تنها به اختلاف در مسأله ولایت و امامت برمی‌گردد و اختلافی در اصول و پایه‌های دین وجود ندارد». به بیانی دیگر، این موضوع اختلافی سیاسی است که سرورمان علی(رضی الله عنه) و خلفای راشدین توانستند آن را مهار کنند و این اختلاف دوباره در زمان امویان و عباسیان در مبارزه آنها با اهل‌بیت پیامبر(ص) سر باز کرد و توسعه یافت و جوانب مختلف دینی و فقهی در جهت تقویت رویکرد آنان، شروع به فعالیت کردند. در نتیجه بر این باوریم اختلافی که آغازی سیاسی داشته است، باید از روش سیاسی نیز حل شود؛ نه با اتهام‌های شرعی و خارج کردن گروهی از جرگه امت اسلام. هر گاه که دو دیدگاه مختلف بر مصادر مورد پذیرش و اصول تاریخی غیرقابل انکار استناد کنند، چاره‌ای از پذیرش هر دوی آنها نیست. از همین جا است که نوآوری و پیشرفت تقویت می‌شود و خیر و برکت سرزمین و مردم را به دنبال دارد.
با توجه بر این نکات اخوان المسلمین به این مسأله باور قطعی دارند که اختلاف در فروع دین باعث خروج از دین نمی‌شود. معرفت خداوند و پذیرش یگانگی او از اصول دین، و شریعت و فرمانبرداری، از فروع دین هستند و به عبارتی دیگر، اصول دین موضوع «علم کلام» و فروع دین موضوع «علم فقه» است. شهرستانی در کتاب مشهور «الملل و النحل» گفته است: «ماجرای شیعیان تنها به اختلاف در مسأله ولایت و امامت برمی‌گردد و اختلافی در اصول و پایه‌های دین وجود ندارد». به بیانی دیگر، این موضوع اختلافی سیاسی است که سرورمان علی(رضی الله عنه) و خلفای راشدین توانستند آن را مهار کنند و این اختلاف دوباره در زمان امویان و عباسیان در مبارزه آنها با اهل‌بیت پیامبر(ص) سر باز کرد و توسعه یافت و جوانب مختلف دینی و فقهی در جهت تقویت رویکرد آنان، شروع به فعالیت کردند. در نتیجه بر این باوریم اختلافی که آغازی سیاسی داشته است، باید از روش سیاسی نیز حل شود؛ نه با اتهام‌های شرعی و خارج کردن گروهی از جرگه امت اسلام. هر گاه که دو دیدگاه مختلف بر مصادر مورد پذیرش و اصول تاریخی غیرقابل انکار استناد کنند، چاره‌ای از پذیرش هر دوی آنها نیست. از همین جا است که نوآوری و پیشرفت تقویت می‌شود و خیر و برکت سرزمین و مردم را به دنبال دارد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش