۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می رسید' به 'میرسید') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
زرتشت چهره ای تاریخی است، مردی است که در محل خاصی و در زمان خاصی زاده شد، گرچه به یقین نمی دانیم کجا و کی. گاثَه ها (= گاهان) یا «سرودها» تألیف خود اوست که طنین روشنی از اصالت دارند.ظهور دین زردشتی بدون قبول موجودیت چنین شخصیتی قابل درک نیست. | زرتشت چهره ای تاریخی است، مردی است که در محل خاصی و در زمان خاصی زاده شد، گرچه به یقین نمی دانیم کجا و کی. گاثَه ها (= گاهان) یا «سرودها» تألیف خود اوست که طنین روشنی از اصالت دارند.ظهور دین زردشتی بدون قبول موجودیت چنین شخصیتی قابل درک نیست. | ||
معتقدان نیاز دارند که تصور ذهنی خود را از بنیانگذار دین قابل رؤیت کنند، و از این رو، ناخودآگاه به روایتهایی که به آنان رسیده است، جزئیاتی را می افزایند تا چنین مقصودی برای آنان حاصل شود. به جاست که خواننده با خود بیندیشد: در این مورد با داستانی سر و کار داریم که میلیونها تن آن را حقیقت پنداشته و حتی با آن زندگی کردهاند، اما تاریخدانان | معتقدان نیاز دارند که تصور ذهنی خود را از بنیانگذار دین قابل رؤیت کنند، و از این رو، ناخودآگاه به روایتهایی که به آنان رسیده است، جزئیاتی را می افزایند تا چنین مقصودی برای آنان حاصل شود. به جاست که خواننده با خود بیندیشد: در این مورد با داستانی سر و کار داریم که میلیونها تن آن را حقیقت پنداشته و حتی با آن زندگی کردهاند، اما تاریخدانان درباره صحت آن سخت در تردیدند. | ||
در راه کوشش برای دریافت این که پیامبر چه اهمیتی برای پیروانش دارد، اسطوره ها و افسانه های شاخ و برگ یافته بیش از تاریخی که صرفا عالمانه بازسازی شده باشد، ما را یاری میدهند. | در راه کوشش برای دریافت این که پیامبر چه اهمیتی برای پیروانش دارد، اسطوره ها و افسانه های شاخ و برگ یافته بیش از تاریخی که صرفا عالمانه بازسازی شده باشد، ما را یاری میدهند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
توطئه ها برای نابودی او با توسل به جادوگری و خدعه و مباحثه همچنان ادامه یافت. اما همگی بیهوده بود، یا با دخالت ایزدان خنثی شد یا با قدرتی که زرتشت، همانند عیسیِ([[ حضرت عیسی]] ) جوان، از آن برخوردار بود و با آن میتوانست تعلیمات بزرگان را دچار شکست کند، بی اثر ماند. سلسله داستان هایی نقل شده است که ملاطفت پیامبر جوان را نسبت به حیوانات نشان میدهد. | توطئه ها برای نابودی او با توسل به جادوگری و خدعه و مباحثه همچنان ادامه یافت. اما همگی بیهوده بود، یا با دخالت ایزدان خنثی شد یا با قدرتی که زرتشت، همانند عیسیِ([[ حضرت عیسی]] ) جوان، از آن برخوردار بود و با آن میتوانست تعلیمات بزرگان را دچار شکست کند، بی اثر ماند. سلسله داستان هایی نقل شده است که ملاطفت پیامبر جوان را نسبت به حیوانات نشان میدهد. | ||
همچنین داستان هایی هست | همچنین داستان هایی هست درباره این که زرتشت از موطن خود بیرون شد و در تنهایی زیست و در بیابان به تفکر پرداخت. نبرد زرتشت با شر حتی پیش از فرا رسیدن روز تولدش آغاز گشته بود. با تولد او هزاره ای که در آن شر نابود خواهد شد، شروع گردید و دیوان به رغم ستیز گریشان محکوم به زوال بودند. | ||
=زرتشت و کشف و شهود= | =زرتشت و کشف و شهود= | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
گشتاسب پس از قبول دین درخواست کرد جایگاه خود را در [[بهشت]] بداند، آنگاه سه فرشته بزرگ در دربار شاه ظاهر شدند. فرّه آنان کاخ را فراگرفت به گونهای که شاه و درباریانش به لرزه افتادند، اما ترسشان از میان رفت، زیرا به آنان قول داده شد که خدا برای پشتیبانی شان در دربار حضور دارد و پیروزیشان بردشمنان تضمین شده است. درخواست شاه را برای دیدن جایگاهش در بهشت در عالم شهود پذیرفتند و به پسرش پشیوتن (پشوتن) جاودانگی بخشیدند. اسفندیار برای دفاع از «دین بهی» رویین تن شد و به وزیر بزرگ خرد جهانی عطا گردید. بدین گونه درباریان به دین تازه گرویدند و پیشروی پیروزمندانه دین زردشتی آغاز شد. به یاری خدا «دین بهی» مورد حمایت شاه زمینی قرار گرفت و تعلیمات آسمانی در دسترس آدمیان نهاده شد و معجزات پیامبر ظاهر گشت. | گشتاسب پس از قبول دین درخواست کرد جایگاه خود را در [[بهشت]] بداند، آنگاه سه فرشته بزرگ در دربار شاه ظاهر شدند. فرّه آنان کاخ را فراگرفت به گونهای که شاه و درباریانش به لرزه افتادند، اما ترسشان از میان رفت، زیرا به آنان قول داده شد که خدا برای پشتیبانی شان در دربار حضور دارد و پیروزیشان بردشمنان تضمین شده است. درخواست شاه را برای دیدن جایگاهش در بهشت در عالم شهود پذیرفتند و به پسرش پشیوتن (پشوتن) جاودانگی بخشیدند. اسفندیار برای دفاع از «دین بهی» رویین تن شد و به وزیر بزرگ خرد جهانی عطا گردید. بدین گونه درباریان به دین تازه گرویدند و پیشروی پیروزمندانه دین زردشتی آغاز شد. به یاری خدا «دین بهی» مورد حمایت شاه زمینی قرار گرفت و تعلیمات آسمانی در دسترس آدمیان نهاده شد و معجزات پیامبر ظاهر گشت. | ||
بدیهی است که به تدریج افسانه هایی | بدیهی است که به تدریج افسانه هایی درباره شاه و دربار و زندگی بعدی زردشت و کارهای تبلیغی او در سرزمین های دوردست پیدا شد، اما البته این ها همه از مقوله افسانه اند و دلالت اندکی بر مقام زردشت در اساطیر دین زردشتی دارند، برخلاف روایات مربوط به تولد و کشف و شهود و به دین در آوردن او که به سبب اهمیت دینی شان میتوان آنها را از زمره اسطوره ها به شمار آورد. | ||
روایات ایرانی همداستانند که زرتشت به دست جنایت کاری به قتل رسیده است. وی در هفتاد و هفت سالگی در آتشکده ای کشته شد. | روایات ایرانی همداستانند که زرتشت به دست جنایت کاری به قتل رسیده است. وی در هفتاد و هفت سالگی در آتشکده ای کشته شد. | ||
منابع ایرانی جزئیات کمی را به دست میدهند و مطلبی که دال بر اسطوره یا افسانه ای | منابع ایرانی جزئیات کمی را به دست میدهند و مطلبی که دال بر اسطوره یا افسانه ای درباره این جزئیات باشد، وجود ندارد. اما نویسندگان [[مسیحی]] گونهای اساطیری از آن اتفاق را آورده اند و آن کوششی عمدی است که زردشت را به بدنامی بکشند و نمونه خوبی به دست میدهد که چگونه اسطوره میتواند برای بدنامی رقیب به کار رود. | ||
چنین می نماید که منبعی که در پس تحریرهای گوناگون موجود این روایت قرار دارد، نوشته های معروف به «معارف کلمنسی» باشد. زرتشت با حام پسر [[حضرت نوح]] یکی دانسته شده و گفته شده که وی برای فریفتن مردم ستارگان را با سحر و افسون حاضر میکرد، تا سرانجام یکی از رؤسای جنیان که از نظارت زرتشت بر خود خشمگین شد، او را که رئیس جادوگران بود، با آتش آسمانی میان برد. ایرانیان که همیشه در نادانی به سر می برند، خاکستر او را چون خدا پرستیدند و ستاره ای را که مدعی بودند زردشت را به حضور خدا برده بود، ستایش کردند. | چنین می نماید که منبعی که در پس تحریرهای گوناگون موجود این روایت قرار دارد، نوشته های معروف به «معارف کلمنسی» باشد. زرتشت با حام پسر [[حضرت نوح]] یکی دانسته شده و گفته شده که وی برای فریفتن مردم ستارگان را با سحر و افسون حاضر میکرد، تا سرانجام یکی از رؤسای جنیان که از نظارت زرتشت بر خود خشمگین شد، او را که رئیس جادوگران بود، با آتش آسمانی میان برد. ایرانیان که همیشه در نادانی به سر می برند، خاکستر او را چون خدا پرستیدند و ستاره ای را که مدعی بودند زردشت را به حضور خدا برده بود، ستایش کردند. |