confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ماتریدیه''' از جمله مکاتب مشهور در حوزه [[علم کلام]] است که به پیروی از ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدی شکل گرفته است. این مکتب، یکی از چهار مکتب کلامی [[اهل سنت]] است که از نظر اعتقادی با مکتب [[اشاعره]] همسو بوده و تقریبا همعصر بوده است. | '''ماتریدیه''' از جمله مکاتب مشهور در حوزه [[علم کلام]] است که به پیروی از ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدی شکل گرفته است. این مکتب، یکی از چهار مکتب کلامی [[اهل سنت]] است که از نظر اعتقادی با مکتب [[اشاعره]] همسو بوده و تقریبا همعصر بوده است. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۱: | ||
'''دیدگاه سـوم''' | '''دیدگاه سـوم''' | ||
این دیدگاه که مختار بسیاری از محققان است این مطلب را اثبات میکند که آرای ابومنصور ماتریدی در بسیاری از مسایل کلامی با آرای ابوالحسن اشعری اختلاف دارد که نقطه عطف این اختلاف در پر رنگ بودن حضور عقل در آرای ماتریدیه است و از این حیث ماتریدیان نسبت به اشاعره به معتزله بیشتر نزدیک می شوند. در نتیجه میتوانیم ادعا کنیم که در واقع | این دیدگاه که مختار بسیاری از محققان است این مطلب را اثبات میکند که آرای ابومنصور ماتریدی در بسیاری از مسایل کلامی با آرای ابوالحسن اشعری اختلاف دارد که نقطه عطف این اختلاف در پر رنگ بودن حضور عقل در آرای ماتریدیه است و از این حیث ماتریدیان نسبت به اشاعره به معتزله بیشتر نزدیک می شوند. در نتیجه میتوانیم ادعا کنیم که در واقع مکتب ماتریدی تلفیقی از مکتب اشاعره و معتزله است.********** | ||
ابو زهره مینویسد: «در روش | ابو زهره مینویسد: «در روش مـاتریدی، عـقل سـلطه عظیمیدارد، اما اشاعره به روش نقلی مـقیّدند و آن را بـا عقل تأیید میکنند، به نحوی که برای انسان روشن می شود که اشـاعره در بین اعتزال و فقه و حدیث و ماتریدیان در میان اشـاعره و مـعتزله قرار دارند..»<ref>محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، دارالفکر العربی، قاهره، ص 167.</ref> از جمله کسانی که دیدگاه سـوم را پذیـرفتهاند، میتوان به استاد جعفر سبحانی،<ref>جعفر سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج 3، ص 26.</ref> استاد علی ربانی گلپایگانی <ref>علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسـلامی، قـم، 1377، ص 221.</ref> و استاد محمد زاهد کوثری اشاره کـرد. با این تفاوت که شخصیت اخیر، اختلاف میان اشـاعره و مـاتریدیه در عـقاید را چندان جدی تـلقّی نمیکند. | ||
از جمله کسانی که دیدگاه سـوم را پذیـرفتهاند، میتوان به استاد جعفر سبحانی،<ref>جعفر سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج 3، ص 26.</ref> | |||
استاد علی ربانی گلپایگانی <ref>علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسـلامی، قـم، 1377، ص 221.</ref> | |||
و | |||
==خلاصه عقاید ماتریدیه== | ==خلاصه عقاید ماتریدیه== | ||
نکته ای که لازم است قبل از اشاره به خلاصه آرای ماتریدیه از منظر کلام بیان شود این است که به طور کلی متکلمان اهل سنت و جماعت در مسایل کلامی خصوصا آن جا که به توحید مربوط می شود، تعصب خاصی دارند و در این حوزه تنها خدا را خالق و فاعل منحصر در هستی میدانند و برای انسان هیچ شأنی جز کسب که به معنای نوعی انتساب فعل به فاعل است، قایل نیستند. با این حال نمیتوان از وجود تفاوت میان آرای اشاعره و ماتریدیه و حتی میان آرای اشاعره متقدم و اشاعره متاخر غافل شد. | |||
مثلا ابوالحسن اشعری کسب را بهگونه ای تفسیر میکند که جز سایهای از انتساب فعل به فاعل، چیز دیگری را نمایان نمیکند. و در فرض اثبات قدرت برای انسان، به شرطی آن را می پذیرد که آن قدرت هیچ تاثیری نه در خلق فعل داشته باشد و نه در عنوان آن. و اما اشاعره پس از او خصوصا ماتریدیه برای انسان نسبت به افعالش انتسابی حقیقی قایل اند. | |||
===براهین ماتریدیه برای اثبات خدا=== | |||
ماتریدیه برای اثبات خدا و مباحث توحید، عموماً بر براهینی که دیگر متکلمان نیز به آن اشاره دارند، تکیه میکنند که می توان به برهان حدوث، برهان وجوب و امکان و برهان نظم اشاره کرد. یکی از براهین جالب توجهی که ماتریدی آن را به چالش میکشد، برهان شرّ است. او از این برهان که بهطور معمول برای انکار خداوند به کار میرود برای اثبات وجود صانع بهره میجوید: «اگر عالم خود به خود به وجود آمده باشد، میبایستی برای خود بهترین و نیکوترین صفات و حالات را پدید میآورد و در این صورت شرور و زشتیها وجود نمیداشت و وجود اینها دلیل بر این است که جهان خود به خود به وجود نیامده بلکه موجودی غیر از خودش آن را به وجود آورده است»<ref>.ماتریدی، ابو منصور، التوحید، تحقیق: فتحالله خلیف، ص 17، مصر، اسکندریه، دارالجامعات، بیتا.</ref> | |||
===افعال اختیاری از منظر ماتریدیه=== | |||
ماتریدیان در باب افعال اختیاری به امر بین الامرین گرایش دارند یعنی نه به طرف جبر تمایل دارند و نه به طرف تفویض. از دیدگاه این مکتب، فاعلیت انسان واقعی است، زیرا انسان با اراده و قدرتی که خدا به او میدهد فعل را ایجاد می کند که البته این ایجاد به معنای خلق نیست. آن ها معتقدند که فعل انسان غیر از فعل خداوند است. فعل خدا جنبه خلقی و فعل انسان جنبه توصیفی دارد. مثلا نشستن و برخاستن به ظاهر فعل انسان است، اما اصل آن را خدا خلق می کند، پس ذات نشستن و برخاستن که ناشی از حرکت است، آفریده خداوند، ولی عمل نشستن و برخاستن که ناشی از اراده و اختیار انسان است، مربوط به انسان میباشد و در یک کلام باید گفت که اصل عمل را خدا می آفریند و عنوان عمل را انسان با نیتش ایجاد می کند. پس اگر فاعل انسانی فعلی را نیت نکند، آن فعل از سوی خداوند آفریده نمیشود. با این حساب، معیار جزا( ثواب و عقاب) در نگاه ماتریدیه، قصد و نیت فعل از سوی انسان است. زیرا «اِنّما الاعمالُ بالنیّات».<ref> با اقتباس از دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۷، ص ۶۴۲۶.</ref> | |||
ماتریدیه برخلاف اشاعره معتقدند تکلیف ما لایطاق یعنی تکلیف بر کسی که از طاقتش خارج است، خلاف عدالت و حکمت الهی است. در حالی که اشاعره معتقدند که خداوند میتواند بندگانش را مجبور به تکالیفی بکند که از قدرت شان خارج است..<ref>با استفاده از دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۶، ص ۶۰۵۹.</ref> | |||
ماتریدیه | === ماتریدیه و صفات خدا=== | ||
تمام متکلمان اسلامی بر مبنای قرآن و روایات، بر این مسئله اتفاق نظر دارند که خداوند دارای اوصافی چون علم، قدرت و حیات است. معتزله و امامیه معتقدند که صفات ذات خداوند، عین ذات اوست، اما اشاعره این صفات را زاید بر ذات میدانند و معتقدند صفات مربوط به ذات، قدیم، و صفات مربوط به فعل حادث است، در حالی که ماتریدیه به عینیت ذات و صفات اعتقاد دارند و صفات و صفات فعل را قدیم میدانند و در این موضوع با امامیه و معتزله موافق اند..<ref> رک، حسین صابری، تاریخ فرق اسلامی، تهران، انتشارات سمت، جلد ۱، چاپ دوم، ۱۳۸۴، ص ۲۹۹.</ref> | |||
===ماتریدیه و حسن و قبح عقلی=== | |||
اشاعره به حسن وقبح عقلی اعتقادی ندارند و آن را شرعی و مطابق با تشخیص شارع میدانند و بر این مبنا میگویند که از جهت عقلی امکان دارد که خداوند مطیعان و مومنان را به جهنم ببرد و عاصیان و کافران را به بهشت، اما از نظر شرعی امکان ندارد چون خداوند وعده داده است که هر کسی مستحق عملی است که انجام میدهد، ولی ماتریدیه همراه با امامیه و معتزله به حسن وقبح عقلی اعتقاد دارند و درباره موضوع استحقاق مدح و ثواب یا استحقاق نکوهش و عقاب معتقدند که از طریق حکم عقل میتوان حکم الهی را نیز کشف کرد. زیرا عقل خود کاشف حقیقت است. پس مطابق با حکم عقل، خداوند عادل است و به هر کسی آن را میدهد که سزایش باشد..<ref>با اقتباس از فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 4 , جعفر سبحانی و عقاید ماتریدی، پایگاه اطلاعرسانی حوزه</ref> بنا بر این، کیفر بندگان مطیع هم از نظر شرعی وهم عقلی امکان ندارد. | |||
اشاعره به حسن وقبح عقلی اعتقادی ندارند و آن را شرعی و مطابق با تشخیص شارع میدانند بر این مبنا میگویند که از جهت عقلی امکان دارد که | |||
==متکلمان شاخص ماتریدیه== | ==متکلمان شاخص ماتریدیه== | ||
مکتب ماتریدی چون سایر مکاتب اسلامی از متکلمان مشهوری برخوردار است. آنان بعد از ابومنصور ماتریدی، ادامه دهنده عقاید این مکتب و مروج این مذهب کلامی شدند. اکنون به نام برخی از چهرههای مشهور این مکتب از قرن چهارم تا قرن چهاردهم اشاره می شود. | |||
'''ابو لیث نصربن محمد سمرقندی''' | |||
متکلم مشهور قرن چهارم ابولیث نصربن محمد سمرقندی (م 375 هـ.ق) مـعروف به «امام الهدی» است. وی دارای سه کتاب به نامهای ذیل می باشد: بیان عقیده الاصول فی ایمان، اصول الایـمان و شـرح الفقه الاکبر لابی حنیفه. رساله المعرفه و الایمان | متکلم مشهور قرن چهارم ابولیث نصربن محمد سمرقندی (م 375 هـ.ق) مـعروف به «امام الهدی» است. وی دارای سه کتاب به نامهای ذیل می باشد: بیان عقیده الاصول فی ایمان، اصول الایـمان و شـرح الفقه الاکبر لابی حنیفه. رساله المعرفه و الایمان. | ||
'''ابوالیسر بزدوی''' | |||
متکلم ماتریدی مشهور قرن پنجم صدرالاسلام قاضی ابوالیسر محمدبن محمد بزدوی (494 قـ)، صـاحب کتاب اصول الدین است. وی از مهمترین شخصیتهای ماتریدیه بوده و کـتاب او از منابع اصلی و مهم ماتریدیه به حساب میآید. | متکلم ماتریدی مشهور قرن پنجم صدرالاسلام قاضی ابوالیسر محمدبن محمد بزدوی (494 قـ)، صـاحب کتاب اصول الدین است. وی از مهمترین شخصیتهای ماتریدیه بوده و کـتاب او از منابع اصلی و مهم ماتریدیه به حساب میآید. | ||
'''ابو معین نسفی و نـجمالدین ابـوحفص عمربن محمد النسفی''' | |||
در قرن ششم دو متکلم ماتریدی مشهور حضور داشتند.1: متکلم اول امام ابـومعین مـیمون بن محمد النسفی (508 ق) از مهمترین شخصیت های ماتریدیه و صاحب کتاب تبصرة الادله است که در تـبیین اندیشه ماتریدیان سهم بزرگی داشـته اسـت. کتاب وی دومـین مـنبع مـکتب ماتریدیه پس از کتاب التوحید ابومنصور ماتریدی اسـت کـه به روش کتاب التوحید نوشته شده و البته از آن کامل تر و خوش فهمتر است. 2: شخصیت دوم نـجمالدین ابـوحفص عمربن محمد النسفی (م 537 ق) صاحب العـقائدالنسفیه است. وی متکلّم بزرگی در ماتریدیه به حساب میآید. کتاب او لب اللباب است که شرح های بسیاری بر آن نوشته شده است که از جمله آن شرح تفتازانی می باشد. | در قرن ششم دو متکلم ماتریدی مشهور حضور داشتند.1: متکلم اول امام ابـومعین مـیمون بن محمد النسفی (508 ق) از مهمترین شخصیت های ماتریدیه و صاحب کتاب تبصرة الادله است که در تـبیین اندیشه ماتریدیان سهم بزرگی داشـته اسـت. کتاب وی دومـین مـنبع مـکتب ماتریدیه پس از کتاب التوحید ابومنصور ماتریدی اسـت کـه به روش کتاب التوحید نوشته شده و البته از آن کامل تر و خوش فهمتر است. 2: شخصیت دوم نـجمالدین ابـوحفص عمربن محمد النسفی (م 537 ق) صاحب العـقائدالنسفیه است. وی متکلّم بزرگی در ماتریدیه به حساب میآید. کتاب او لب اللباب است که شرح های بسیاری بر آن نوشته شده است که از جمله آن شرح تفتازانی می باشد. | ||
'''شمس الدین ابو عمر محمدبن ابی بکر رازی''' | |||
متکلم ماتریدی مشهور قرن هفتم شـمسالدین ابـوعمر محمدبن ابیبکر رازی (666 قـ) صـاحب مختارالصحاح است. | متکلم ماتریدی مشهور قرن هفتم شـمسالدین ابـوعمر محمدبن ابیبکر رازی (666 قـ) صـاحب مختارالصحاح است. | ||
'''حافظ الدین ابوالبرکات عبدالله بن احمد نسفی''' | |||
متکلم ماتریدی مشهور قرن هشتم شخصی به نام حـافظالدین ابـوالبرکات عبدالله بن احمد نـسفی (710 قـ) صاحب المدارک و عمده عقائد اهل السنه است. | متکلم ماتریدی مشهور قرن هشتم شخصی به نام حـافظالدین ابـوالبرکات عبدالله بن احمد نـسفی (710 قـ) صاحب المدارک و عمده عقائد اهل السنه است. | ||
'''نور الدین عبدالرحمن بن احمد معروف به جامی''' | |||
متکلم ماتریدی مشهور قرن نهم نورالدین عبدالرحمن بن احمد معروف به «جـامی» (898 قـ) کتاب های نقد النـصوص فـی شـرح نقش الفصوص ابن عـربی، شرح عقیدة الحمریة، فوائدالضیائیة، الدرة الفاخرة از آثار اوست. | متکلم ماتریدی مشهور قرن نهم نورالدین عبدالرحمن بن احمد معروف به «جـامی» (898 قـ) کتاب های نقد النـصوص فـی شـرح نقش الفصوص ابن عـربی، شرح عقیدة الحمریة، فوائدالضیائیة، الدرة الفاخرة از آثار اوست. | ||
متکلم ماتریدی مشهور قرن دهم مصلحالدین مصطفی بن محمد قسطلانی معروف بـه «کـستلی» (م 901 ه.ق) است. حاشیه وی بر شرح تفتازانی بر عقائدالنسفیة از مهمترین منابع ماتریدیه به حساب میآید. | |||
'''مصلح الدین مصطفی بن محمد قسطلانی''' | |||
متکلم ماتریدی مشهور قرن دهم مصلحالدین مصطفی بن محمد قسطلانی معروف بـه «کـستلی» (م 901 ه.ق) است. حاشیه وی بر شرح تفتازانی بر عقائدالنسفیة از مهمترین منابع ماتریدیه به حساب میآید. | |||
'''کمال الدین احمد ... بیاضی''' | |||
متکلم ماتریدی مشهور قـرن یـازدهم عـلامه کمالالدین احمدبن حسن بن سنانالدین رومی بیاضی مـعروف بـه «بـیاضیزاده» (1097قـ) است.از وی کـتابهای اصول المنیفة ابو حنیفة و اشارات المرام منتشر شده است.کتاب اشارات المرام وی از مهمترین کتب ماتریدیه متأخر است که با مقدمه شیخ محمد زاهد کوثری به چاپ رسـیده است. | متکلم ماتریدی مشهور قـرن یـازدهم عـلامه کمالالدین احمدبن حسن بن سنانالدین رومی بیاضی مـعروف بـه «بـیاضیزاده» (1097قـ) است.از وی کـتابهای اصول المنیفة ابو حنیفة و اشارات المرام منتشر شده است.کتاب اشارات المرام وی از مهمترین کتب ماتریدیه متأخر است که با مقدمه شیخ محمد زاهد کوثری به چاپ رسـیده است. | ||
'''محمد بن ابی بکر مرعشی''' | |||
متکلم ماتریدی مشهور قرن دوازدهم محمد بن ابیبکر مرعشی معروف به «ساجقلیزاده» (1150ق) صاحب نشرالطوالع است. | متکلم ماتریدی مشهور قرن دوازدهم محمد بن ابیبکر مرعشی معروف به «ساجقلیزاده» (1150ق) صاحب نشرالطوالع است. | ||
متکلم ماتریدی مشهور قرن سیزدهم محدث و فقیه شاه ولیالله دهلوی ملقب به «سراج الهند» (1239ق) صاحب میزان العقائد می باشد. | متکلم ماتریدی مشهور قرن سیزدهم محدث و فقیه شاه ولیالله دهلوی ملقب به «سراج الهند» (1239ق) صاحب میزان العقائد می باشد. | ||
'''شیخ محمد عبده و محمد زاهد کوثری''' | |||
در قرن چهاردهم دو متکلم ماتریدی مشهور حضور داشتند 1: شیخ محمد عبده مصری(1323ق) صاحب کتاب رساله التوحید است که البته در این که وی واقعا ماتریدی است یا اشعری محل اختلاف شدید است و بسیاری وی را از متلکمان اشعری میدانند.2. متکلم بعدی استاد محمد زاهد کوثری است. | در قرن چهاردهم دو متکلم ماتریدی مشهور حضور داشتند 1: شیخ محمد عبده مصری(1323ق) صاحب کتاب رساله التوحید است که البته در این که وی واقعا ماتریدی است یا اشعری محل اختلاف شدید است و بسیاری وی را از متلکمان اشعری میدانند.2. متکلم بعدی استاد محمد زاهد کوثری است. | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||