پرش به محتوا

ماتریدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


'''دیدگاه اول'''
'''دیدگاه اول'''
برخی معتقدند که میان اشعری و ماتریدی تفاوت عمده‌ای وجود‌ ندارد‌ و آن دو در‌ اصول کلی عـلم‌ کـلام‌ اتـفاق‌ نظر‌ دارند. دکتر فتح‌الله خلیف و شمس‌الدین سلفی از طرفداران این نظریه است. دکـتر خـلیف می‌گوید: «دو شیخ اهل‌سنت روش واحدی دارند و در اهمّ مسائل علم کلام که مورد اختلاف فرقه‌های کلامی است، مـتفق هستند.»<ref>ابومنصور ماتریدی، کتاب التوحید، تحقیق و مقدمه دکتر فـتح‌الله خـلیف،‌ دارالجامعات‌ المصریه، ص 18 مقدمه</ref>. در پاسخ این دیدگاه می‌بایستی گفت که این ادعا دقیق نیست، زیرا با مطالعه و بررسی آثار این دو مکتب به تفاوت های بسیاری میان فهم ابوالحسن اشعری و ابو منصور ماتریدی در تبیین اصول کلامی دست می یابیم. مثلا اشعری برای فهم عقلی اعتبار چندانی قایل نمی‌شود بلکه وی تمام توجهش را به طرف نصوص و متون دینی معطوف می کند. مثلا در صفات خبری معتقد است که مطابق با ظواهر آیات قرآن خداوند دارای صورت و دست می‌باشد..<ref>ر ک دائرة‌ المعارف بزرگ اسلامی (مدخل اشعری با ویرایش و اصلاح جملات).</ref>   اما برای ماتریدی مهم فهم عقلی است از این رو تفسیر اشعری را نمی‌پذیرد.
برخی معتقدند که میان اشعری و ماتریدی تفاوت عمده‌ای وجود‌ ندارد‌ و آن دو در‌ اصول کلی عـلم‌ کـلام‌ اتـفاق‌ نظر‌ دارند. دکتر فتح‌الله خلیف و شمس‌الدین سلفی از طرفداران این نظریه است. دکـتر خـلیف می‌گوید: «دو شیخ اهل‌سنت روش واحدی دارند و در اهمّ مسائل علم کلام که مورد اختلاف فرقه‌های کلامی است، مـتفق هستند.»<ref> ماتریدی ابومنصور، کتاب التوحید، تحقیق و مقدمه دکتر فـتح‌الله خـلیف،‌ دارالجامعات‌ المصریه، ص 18 مقدمه</ref>. در پاسخ این دیدگاه می‌بایستی گفت که این ادعا دقیق نیست، زیرا با مطالعه و بررسی آثار این دو مکتب به تفاوت های بسیاری میان فهم ابوالحسن اشعری و ابو منصور ماتریدی در تبیین اصول کلامی دست می یابیم. مثلا اشعری برای فهم عقلی اعتبار چندانی قایل نمی‌شود بلکه وی تمام توجهش را به طرف نصوص و متون دینی معطوف می کند. مثلا در صفات خبری معتقد است که مطابق با ظواهر آیات قرآن خداوند دارای صورت و دست می‌باشد..<ref>ر ک، دائرة‌ المعارف بزرگ اسلامی (مدخل اشعری با ویرایش و اصلاح جملات).</ref> اما برای ماتریدی مهم فهم عقلی است از این رو تفسیر اشعری را نمی‌پذیرد.


'''دیدگاه دوم'''  
'''دیدگاه دوم'''  
خط ۲۱: خط ۲۱:


'''دیدگاه سـوم'''
'''دیدگاه سـوم'''
این دیدگاه که مختار بسیاری از محققان است این مطلب را اثبات می‌کند که آرای ابومنصور ماتریدی در بسیاری از مسایل کلامی با آرای ابوالحسن اشعری اختلاف دارد که نقطه عطف این اختلاف در پر رنگ بودن حضور عقل در آرای ماتریدیه است و از این حیث ماتریدیان نسبت به اشاعره  به معتزله بیشتر نزدیک می شوند. در نتیجه می‌توانیم ادعا کنیم که در واقع مکتب ماتریدی تلفیقی از مکتب اشاعره و معتزله است.**********
این دیدگاه که مختار بسیاری از محققان است این مطلب را اثبات می‌کند که آرای ابومنصور ماتریدی در بسیاری از مسایل کلامی با آرای ابوالحسن اشعری اختلاف دارد که نقطه عطف این اختلاف در پر رنگ بودن حضور عقل در آرای ماتریدیه است و از این حیث ماتریدیان نسبت به اشاعره  به معتزله بیشتر نزدیک می‌شوند. در نتیجه می‌توانیم ادعا کنیم که در واقع مکتب ماتریدی تلفیقی از مکتب اشاعره و معتزله است.
ابو زهره می‌نویسد: «در روش مـاتریدی، عـقل سـلطه عظیمی‌دارد، اما اشاعره به روش نقلی مـقیّدند و آن را بـا عقل تأیید می‌کنند، به نحوی که برای انسان روشن می‌ شود که اشـاعره‌ در بین اعتزال و فقه و حدیث و ماتریدیان در میان اشـاعره و مـعتزله قرار دارند..»<ref>محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، دارالفکر‌ العربی،‌ قاهره، ص 167.</ref> از جمله کسانی که دیدگاه سـوم را پذیـرفته‌اند، می‌توان به استاد‌ جعفر‌ سبحانی،<ref>جعفر سبحانی، بحوث فی الملل و النحل،‌ ج 3، ص 26.</ref> استاد علی ربانی گلپایگانی <ref>علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسـلامی، قـم، 1377، ص 221.</ref> و استاد محمد زاهد کوثری اشاره کـرد. با این تفاوت که شخصیت اخیر، اختلاف میان اشـاعره و مـاتریدیه در عـقاید را چندان جدی تـلقّی نمی‌کند.
ابو زهره می‌نویسد: «در روش مـاتریدی، عـقل سـلطه عظیمی‌دارد، اما اشاعره به روش نقلی مـقیّدند و آن را بـا عقل تأیید می‌کنند، به نحوی که برای انسان روشن می‌ شود که اشـاعره‌ در بین اعتزال و فقه و حدیث و ماتریدیان در میان اشـاعره و مـعتزله قرار دارند.»<ref> ابوزهره محمد، تاریخ المذاهب الاسلامیه، دارالفکر‌ العربی،‌ قاهره، ص 167.</ref> از جمله کسانی که دیدگاه سـوم را پذیـرفته‌اند، می‌توان به استاد‌ جعفر‌ سبحانی،<ref>جعفر سبحانی، بحوث فی الملل و النحل،‌ ج 3، ص 26.</ref> استاد علی ربانی گلپایگانی <ref> ربانی گلپایگانی علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسـلامی، قـم، 1377، ص 221.</ref> و استاد محمد زاهد کوثری اشاره کـرد. با این تفاوت که شخصیت اخیر، اختلاف میان اشـاعره و مـاتریدیه در عـقاید را چندان جدی تـلقّی نمی‌کند.


==خلاصه عقاید ماتریدیه==
==خلاصه عقاید ماتریدیه==
خط ۳۶: خط ۳۶:


=== ماتریدیه و صفات خدا===
=== ماتریدیه و صفات خدا===
تمام متکلمان اسلامی بر مبنای قرآن و روایات، بر این مسئله اتفاق نظر دارند که خداوند دارای اوصافی چون علم، قدرت و حیات است. معتزله و امامیه معتقدند که صفات ذات خداوند، عین ذات اوست، اما اشاعره این صفات را زاید بر ذات می‌دانند و معتقدند صفات مربوط به ذات، قدیم، و صفات مربوط به فعل حادث است، در حالی که ماتریدیه به عینیت ذات و صفات اعتقاد دارند و صفات و صفات فعل را قدیم می‌دانند و در این موضوع با امامیه و معتزله موافق اند..<ref> رک، حسین صابری، تاریخ فرق اسلامی، تهران، انتشارات سمت، جلد ۱، چاپ دوم، ۱۳۸۴، ص ۲۹۹.</ref>  
تمام متکلمان اسلامی بر مبنای قرآن و روایات، بر این مسئله اتفاق نظر دارند که خداوند دارای اوصافی چون علم، قدرت و حیات است. معتزله و امامیه معتقدند که صفات ذات خداوند، عین ذات اوست، اما اشاعره این صفات را زاید بر ذات می‌دانند و معتقدند صفات مربوط به ذات، قدیم، و صفات مربوط به فعل حادث است، در حالی که ماتریدیه به عینیت ذات و صفات اعتقاد دارند و صفات و صفات فعل را قدیم می‌دانند و در این موضوع با امامیه و معتزله موافق اند..<ref> رک، صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، تهران، انتشارات سمت، جلد ۱، چاپ دوم، ۱۳۸۴، ص ۲۹۹.</ref>  


===ماتریدیه و حسن و قبح عقلی===  
===ماتریدیه و حسن و قبح عقلی===  
اشاعره به حسن وقبح عقلی اعتقادی ندارند و آن را شرعی و مطابق با تشخیص شارع می‌دانند و  بر این مبنا می‌گویند که از جهت عقلی امکان دارد که خداوند مطیعان و مومنان را به جهنم ببرد و عاصیان و کافران را به بهشت، اما از نظر شرعی امکان ندارد چون خداوند وعده داده است که هر کسی مستحق عملی است که انجام می‌دهد، ولی ماتریدیه همراه با امامیه و معتزله به حسن وقبح عقلی اعتقاد دارند و درباره موضوع استحقاق مدح و ثواب یا استحقاق نکوهش و عقاب معتقدند که از طریق حکم عقل می‌توان حکم الهی را نیز کشف کرد. زیرا عقل خود کاشف حقیقت است. پس مطابق با حکم عقل، خداوند عادل است و به هر کسی آن را می‌دهد که سزایش باشد..<ref>با اقتباس از فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 4 , جعفر سبحانی  و عقاید ماتریدی، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه</ref> بنا بر این، کیفر بندگان مطیع هم از نظر شرعی وهم عقلی امکان ندارد.
اشاعره به حسن وقبح عقلی اعتقادی ندارند و آن را شرعی و مطابق با تشخیص شارع می‌دانند و  بر این مبنا می‌گویند که از جهت عقلی امکان دارد که خداوند مطیعان و مومنان را به جهنم ببرد و عاصیان و کافران را به بهشت، اما از نظر شرعی امکان ندارد چون خداوند وعده داده است که هر کسی مستحق عملی است که انجام می‌دهد، ولی ماتریدیه همراه با امامیه و معتزله به حسن وقبح عقلی اعتقاد دارند و درباره موضوع استحقاق مدح و ثواب یا استحقاق نکوهش و عقاب معتقدند که از طریق حکم عقل می‌توان حکم الهی را نیز کشف کرد. زیرا عقل خود کاشف حقیقت است. پس مطابق با حکم عقل، خداوند عادل است و به هر کسی آن را می‌دهد که سزایش باشد.<ref>با اقتباس از فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 4 ، جعفر سبحانی  و عقاید ماتریدی، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه</ref> بنا بر این، کیفر بندگان مطیع هم از نظر شرعی وهم عقلی امکان ندارد.


==متکلمان شاخص ماتریدیه==
==متکلمان شاخص ماتریدیه==
confirmed
۵٬۹۱۷

ویرایش