۲۱٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت میکرد، یکی از برجستهترین هستههای گردانهای [[قسام]] در آن منطقه بهشمار میرود و عملیات کیفی آن بحث گستردهای را در صفوف سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. و پازلی برای قدرت عملیات و کیفیت آن از نظر نظامی و امنیتی که طی آن عملیاتهای تیراندازی زیادی انجام داد و در جادههای فرعی منع آمد و شد و بسیاری از عملیاتهای دیگر که دردناکترین آنها بمباران شهر بود. کافه «آبروو» و عملیات آدمربایی متمایز که در آن سلول شارون آردی، سرباز [[صهیونیست]] را ربود. | گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت میکرد، یکی از برجستهترین هستههای گردانهای [[قسام]] در آن منطقه بهشمار میرود و عملیات کیفی آن بحث گستردهای را در صفوف سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. و پازلی برای قدرت عملیات و کیفیت آن از نظر نظامی و امنیتی که طی آن عملیاتهای تیراندازی زیادی انجام داد و در جادههای فرعی منع آمد و شد و بسیاری از عملیاتهای دیگر که دردناکترین آنها بمباران شهر بود. کافه «آبروو» و عملیات آدمربایی متمایز که در آن سلول شارون آردی، سرباز [[صهیونیست]] را ربود. | ||
در جریان دستگیری قهرمان عبدالرحمن در زندانهای اشغالگر به صفوف جنبش مقاومت اسلامی حماس پیوست و در این شش ماه سلول قسام متشکل از چهار نفر تشکیل شد: (عبدالرحمن غنیمات، جمال آل -ساعت، رائد ابوحمدیه، ایمن قفیشا) و پس از آزادی از زندانهای اشغالی، اعضا در تماس بودند. | در جریان دستگیری قهرمان عبدالرحمن در زندانهای اشغالگر به صفوف جنبش [[حماس|مقاومت اسلامی حماس]] پیوست و در این شش ماه سلول قسام متشکل از چهار نفر تشکیل شد: (عبدالرحمن غنیمات، جمال آل -ساعت، رائد ابوحمدیه، ایمن قفیشا) و پس از آزادی از زندانهای اشغالی، اعضا در تماس بودند. | ||
عبدالرحمن در گفتگو با سایت | عبدالرحمن در گفتگو با سایت گردانهای عزالدین قسام در مورد اهداف گروه خود گفت: | ||
انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاهها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که | انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاهها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوریترین و مهمترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.»<br> | ||
=عملیات | =عملیات گردان به رهبری او= | ||
اولین عملیات سلول: در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک "کفر اعتزیون" که سلول در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامهریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرک نشینان افراطی و سلول به سرعت عقبنشینی کرد، همانطور که قهرمان روایت می کند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک "باعسون" سپس در روستای "بیت عامر" و سپس به "صوریف" و آنجا پلاک خودرو بود. عوض شد و اسلحه مخفی شد و خیلی طبیعی رفتار کرد تا شبهه ای ایجاد نشود و نتیجه این عملیات: مجروح شدن یک شهرک نشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت خود تظاهرات کردند. | اولین عملیات سلول: در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک "کفر اعتزیون" که سلول در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامهریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرک نشینان افراطی و سلول به سرعت عقبنشینی کرد، همانطور که قهرمان روایت می کند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک "باعسون" سپس در روستای "بیت عامر" و سپس به "صوریف" و آنجا پلاک خودرو بود. عوض شد و اسلحه مخفی شد و خیلی طبیعی رفتار کرد تا شبهه ای ایجاد نشود و نتیجه این عملیات: مجروح شدن یک شهرک نشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت خود تظاهرات کردند. | ||
دومین عملیات در تاریخ 16/01/1375 بعد از شهادت مهندس یحیی عیاش بود که سلول تصمیم گرفت که هدف یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو صهیونیست به نام های سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل». صهیونیستها منع رفت و آمد را اعلام کردند و صهیونیستها این کار را نکردند. ، و نتیجه عدم اعلام مسئولیت اجرای عملیات. | دومین عملیات در تاریخ 16/01/1375 بعد از شهادت مهندس یحیی عیاش بود که سلول تصمیم گرفت که هدف یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو صهیونیست به نام های سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل». صهیونیستها منع رفت و آمد را اعلام کردند و صهیونیستها این کار را نکردند. ، و نتیجه عدم اعلام مسئولیت اجرای عملیات. |