۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اینگونه' به 'اینگونه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
=سرچشمه و منشأ ملکه و عادت راسخه= | =سرچشمه و منشأ ملکه و عادت راسخه= | ||
عدهای با استدلال به روایت شریفه نبوی: «من آتاه الله وَجهاً حَسَناً و خُلقاً حَسَناً فلیشکر الله» <ref>الذریعه الی مکارم الشریعهر ص۴۰</ref> بر این باورند که این ملکه، خُلق یا سیرت، اعطایی از جانب ذات مقدس حق است و انسان توان تغییر آن را ندارد و اگر دارای خُلق نیکو شده است، باید سپاس گذار آن ذات مقدس باشد <ref>ریاض السالکینر ج۳ر ص۲۶۴</ref> | |||
برخی دیگر به روایت «حَسِّنُوا أخْلاقَکُمْ» <ref>أعیان الشّیعهر ج ۱ر ص ۳۰۱</ref> تمسک جسته، اخلاق را امری اکتسابی معرفی میکنند؛ به این استدلال که دستور موجود در روایت، نشانگر آن است که انسان میتواند به تکامل و تتمیم اخلاق نائل شود. | برخی دیگر به روایت «حَسِّنُوا أخْلاقَکُمْ» <ref>أعیان الشّیعهر ج ۱ر ص ۳۰۱</ref> تمسک جسته، اخلاق را امری اکتسابی معرفی میکنند؛ به این استدلال که دستور موجود در روایت، نشانگر آن است که انسان میتواند به تکامل و تتمیم اخلاق نائل شود. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
بسیاری عالمان اخلاق بر این باورند که اصل اخلاق موهبتی الهی است که تکمیل و تتمیم آن در اختیار آدمیان است، چنان که مرحوم [[سید علی خان کبیر]]، شارح [[صحیفه سجادیه]] نیز بر این موضع است. <ref>ریاض السالکینر ج۳ر ص۲۶۵</ref> | بسیاری عالمان اخلاق بر این باورند که اصل اخلاق موهبتی الهی است که تکمیل و تتمیم آن در اختیار آدمیان است، چنان که مرحوم [[سید علی خان کبیر]]، شارح [[صحیفه سجادیه]] نیز بر این موضع است. <ref>ریاض السالکینر ج۳ر ص۲۶۵</ref> | ||
نکته پایانی این است که «آیا انسان میتواند اخلاقی زندگی کند؟» در پاسخ به این پرسش باید گفت که بنا بر روایت منقول از [[امام صادق(ع)]] که: «النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّهِ» <ref>کافیر ج۸ر ص۱۷۶ر ح۱۹۷</ref>، انسانها از لحاظ وجودی با یکدیگر متفاوت اند؛ به عبارت بهتر فلز وجودی انسانها با یکدیگر فرق دارد. اما این بدین معنا نیست که هرکس فلزِ وجودی نیکو و خوبی دارد، آن را بارور میسازد. چه بسا یک قطعه مس که بر آن صناعت و کار هنری انجام گرفته و نقش و نگار یافته باشد، از | نکته پایانی این است که «آیا انسان میتواند اخلاقی زندگی کند؟» در پاسخ به این پرسش باید گفت که بنا بر روایت منقول از [[امام صادق(ع)]] که: «النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّهِ» <ref>کافیر ج۸ر ص۱۷۶ر ح۱۹۷</ref>، انسانها از لحاظ وجودی با یکدیگر متفاوت اند؛ به عبارت بهتر فلز وجودی انسانها با یکدیگر فرق دارد. اما این بدین معنا نیست که هرکس فلزِ وجودی نیکو و خوبی دارد، آن را بارور میسازد. چه بسا یک قطعه مس که بر آن صناعت و کار هنری انجام گرفته و نقش و نگار یافته باشد، از تکهای نقره که بکر و دست نخورده رها شده، گرانبهاتر باشد. انسانها نیز اینگونهاند؛ هرچند ممکن است به علت لطف، ژنتیک، وراثت، محیط و … فلز وجودی شخصی عالی، متوسط یا عادی باشد، لیکن با ممارست و مواظبت میتوان زنگار از سیرتِ آن گرفت و نقش و نگاری درخور بدان داد یا آنکه با رهاساختن یا تضییع یک ذات نیکو، از رونق و ارزش آن کاست یا به کلی آن را از میان برد. | ||
=روشهای اخلاقی= | =روشهای اخلاقی= | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
</ref> | </ref> | ||
= | =نمونهای از اخلاق پیامبر(ص)= | ||
چنان صفات عالی و مکارم اخلاقی در پیامبر (ص) جمع شده بود، که دشمان سر سخت را تحت تأثیرقرار میداد، و به تسلیم وادار میکرد، و دوستان را مجذوب میساخت. از جمله پیروزیهای پیامبر اسلام هر چند با تائید و امداد الهی بود، ولی عوامل زیادی از نظر ظاهری داشت، که یکی از مهمترین آنها جاذبۀ اخلاقی پیامبر (ص) بود. | چنان صفات عالی و مکارم اخلاقی در پیامبر (ص) جمع شده بود، که دشمان سر سخت را تحت تأثیرقرار میداد، و به تسلیم وادار میکرد، و دوستان را مجذوب میساخت. از جمله پیروزیهای پیامبر اسلام هر چند با تائید و امداد الهی بود، ولی عوامل زیادی از نظر ظاهری داشت، که یکی از مهمترین آنها جاذبۀ اخلاقی پیامبر (ص) بود. | ||
پس میتوانیم برخورد اخلاقی پیامبر (ص) را معجزۀ اخلاقی او بنامیم، چنانچه نمونۀ از این [[معجزه]] | پس میتوانیم برخورد اخلاقی پیامبر (ص) را معجزۀ اخلاقی او بنامیم، چنانچه نمونۀ از این [[معجزه|معجز]]<nowiki/>های اخلاقی در فتح [[مکه مکرمه]] نمایان گردید: هنگامی که مشرکین سختدل و خیانت پیشه سالیان دراز هرچه در توان داشتند برضد اسلام وشخص پیامبر (ص) به کار گرفتند، سر انجام به چنگال [[مسلمین]] گرفتارشدند، پیامبر (ص) برخلاف تمام برداشتها و محاسبات دوستان و دشمنان فرمود: (شخصی که داخل [[بیت الله]] گردید در امان است، و شخصی که سلاح در زمین گذاشت و در خانهاش آرام نشست درامان است، و هر که به خانهای [[ابوسفیان]] داخل گردید در امان است. | ||
در خطبۀ که پیامبر (ص) بعد از فتح مکۀ مکرمه ایراد نمود فرمود: (یَا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ «مَا تَرَوْنَ أَنِّی فَاعِلٌ فیِکُمْ؟» قَالُوا: خَیْرًا، أَخٌ کَرِیمٌ، وَابْنُ أَخٍ کَرِیمٍ قَالَ: «اذْهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاءُ»). <ref>[البدایه و النهایه، ازحافظ ابن کثیر] طبع دار ابن حزم، ج/ 1، تهذیب سیرة ابن هشام، ازعبدالسلام هارون، ص:237، طبع:1990م مؤسسة الرسالة، بیروت]</ref> | در خطبۀ که پیامبر (ص) بعد از فتح مکۀ مکرمه ایراد نمود فرمود: (یَا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ «مَا تَرَوْنَ أَنِّی فَاعِلٌ فیِکُمْ؟» قَالُوا: خَیْرًا، أَخٌ کَرِیمٌ، وَابْنُ أَخٍ کَرِیمٍ قَالَ: «اذْهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاءُ»). <ref>[البدایه و النهایه، ازحافظ ابن کثیر] طبع دار ابن حزم، ج/ 1، تهذیب سیرة ابن هشام، ازعبدالسلام هارون، ص:237، طبع:1990م مؤسسة الرسالة، بیروت]</ref> | ||
ای! جماعۀ [[قریش]]، چه فکر میکنید که من با شما چه معامله خواهیم نمود؟ همه گفتند: خیر، برادر کریم و برادر زادۀ نیک [ما هستی] پیامبر (ص) فرمود: بروید پس شما آزاد کرده | ای! جماعۀ [[قریش]]، چه فکر میکنید که من با شما چه معامله خواهیم نمود؟ همه گفتند: خیر، برادر کریم و برادر زادۀ نیک [ما هستی] پیامبر (ص) فرمود: بروید پس شما آزاد کرده شدگان هستید). سرانجام فرمان عفو عمومی را صادر نموده فرمود: (لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ) یعنی: امروزهیچ گونه سرزنش و توبیخی به شما نیست، [[خداوند]] شما را میبخشد، چرا که او مهربانترین مهربانان است. | ||
با صدوراین فرمان تمام جنایات [[مشرکین]] را بدست فراموشی سپرد، وهمین اخلاق عالی سبب گردید که به مصداق آیۀ: (یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا) فوج فوج قبایل مختلف [[جَزِیرَةُ العرب]] به [[دین اسلام]] داخل شوند. | با صدوراین فرمان تمام جنایات [[مشرکین]] را بدست فراموشی سپرد، وهمین اخلاق عالی سبب گردید که به مصداق آیۀ: (یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا) فوج فوج قبایل مختلف [[جَزِیرَةُ العرب]] به [[دین اسلام]] داخل شوند. | ||
راجع به حُسن خلق پیامبر (ص) وعفو، گذشت، مهربانی، ایثار وفدا کاری او (ص) واقعات وداستانهای زیادی در منابع اسلامی ([[تفسیر]]و[[حدیث]]) وسیرت وتاریخ ذکرگردیده که [[امام ترمذی]] | راجع به حُسن خلق پیامبر (ص) وعفو، گذشت، مهربانی، ایثار وفدا کاری او (ص) واقعات وداستانهای زیادی در منابع اسلامی ([[تفسیر]]و[[حدیث]]) وسیرت وتاریخ ذکرگردیده که [[امام ترمذی]] راجع به شمایل پیامبر (ص) روایات را جمع آوری نموده که معروف به شمایل ترمذی است. | ||
آری! اگراین اخلاق کریمانه، واین رفتارشریفانه نمیبود، آن ملت عقب مانده وجاهل، وآن جمع خشن وانعطاف نا پذیر، درآغوش اسلام قرارنمی گرفتند، وبه مصداق آیۀ: (لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ). <ref>آل عمران: 159</ref> همه پراگنده شده متفرق میگردیدند. | آری! اگراین اخلاق کریمانه، واین رفتارشریفانه نمیبود، آن ملت عقب مانده وجاهل، وآن جمع خشن وانعطاف نا پذیر، درآغوش اسلام قرارنمی گرفتند، وبه مصداق آیۀ: (لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ). <ref>آل عمران: 159</ref> همه پراگنده شده متفرق میگردیدند. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
(“إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیُدْرِکُ بِحُسنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ”). <ref> ابوداود، نمبر(4798) صححه الألبانی فی الجامع الصغیر برقم (1620)</ref> | (“إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیُدْرِکُ بِحُسنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ”). <ref> ابوداود، نمبر(4798) صححه الألبانی فی الجامع الصغیر برقم (1620)</ref> | ||
بی گمان مومن بخاطراخلاق نیک بدرجۀ نمازگزار وروزه | بی گمان مومن بخاطراخلاق نیک بدرجۀ نمازگزار وروزه دار میرسد. راجع به تعلیمات اخلاقی مسلمانها اسلام بحدی اهتمام کرده که پیامبر (ص) در این حدیث مومن ِ را که مُتخلِق به اخلاق اسلامی است دراجروثواب مرادف بدرجۀ صَایمُ الدَّهرو قایمُ اللیل قرار داده است. | ||
(“أکْمَلُ الْمُؤْمِنِینَ إیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً) <ref> ابوداود حدیث نمبر (4682) سنن ترمذی نمبر حدیث (11662)</ref> | (“أکْمَلُ الْمُؤْمِنِینَ إیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً) <ref> ابوداود حدیث نمبر (4682) سنن ترمذی نمبر حدیث (11662)</ref> |