confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
استاد گروه اخباریان مردى پرهیزگار و روشن بود. او، که به نوشته برخى از تاریخ نگاران به مسلک خبرگرایى انتقادهایى داشت و از ابراز باور خویش در برابر ناآگاهان هراسناک بود، رأى سرور فقیهان [[شیعه]] را پذیرفت و با قلبى مهربان و رویى گشاده به استقبال اندیشه مجتهد تازه وارد کربلا شتافت. آن بزرگان روزها و شبهاى بسیار با یکدیگر بحث کردند. | استاد گروه اخباریان مردى پرهیزگار و روشن بود. او، که به نوشته برخى از تاریخ نگاران به مسلک خبرگرایى انتقادهایى داشت و از ابراز باور خویش در برابر ناآگاهان هراسناک بود، رأى سرور فقیهان [[شیعه]] را پذیرفت و با قلبى مهربان و رویى گشاده به استقبال اندیشه مجتهد تازه وارد کربلا شتافت. آن بزرگان روزها و شبهاى بسیار با یکدیگر بحث کردند. | ||
=حجت خداوند= | |||
منابع موجود چنان مى نماید که دو فقیه بزرگ کربلا به توافقى اصولى دست یافتند شیخ بحرانى که خبرگرایى را مسلکى نادرست مى انگاشت، گفتار گوهر یگانه دریاى دانش را پذیرفت و براى از میان بردن اندیشه خبرگرایى با وى یار شد. | |||
در پى این توافق دانشجویان و زائران حریم پاک سالار شهیدان با پدیده اى شگفت رو به رو شدند. روزى استاد فقیهان شیعه در صحن شریف حسینى ایستاد و با صداى بلند فریاد برآورد: اى مردم، من حجت خدا بر شمایم. | |||
دانشجویان و محققان از هر سو پیرامونش گرد آمده، پرسیدند: چه مى خواهى؟ | |||
آفتاب رخشان آسمان فقاهت فرمود: مى خواهم استاد شیخ یوسف بحرانى منبرش را به من سپرده، شاگردانش را به حضور در درس من فرمان دهد. | |||
شاگردان خبر ظهور دانشور دلاور بهبهان و خواسته اش با شیخ بحرانى در میان نهادند. شیخ، که بر درستى راه فقیه بهبهانى ایمان داشت، [[منبر]] تدریس را به وى سپرد. گوهر یگانه [[حوزه هاى علمیه]] شیعه سه روز بر جایگاه استاد بحرانى تکیه زده، به درس و بحث پرداخت. او در این مدت اکثر دانشجویان را به راه درست باز گرداند و شیخ یوسف را خشنود ساخت<ref>وحید بهبهانى، ص 123 و 124.</ref>. آن بزرگوار در راستاى فروپاشى اندیشه خبرگرایى نماز جماعت شیخ یوسف را تحریم کرد. فقیه بحرانى، که در دل با اهداف بلند وحید بهبهانى موافق بود، در پاسخ گروهى از مردم نماز آن مجتهد گران پایه را درست شمرد و چون با اعتراض جمعى از طرفدارانش رو به رو شد گفت: تکلیف شرعى او همان است که مى گوید و تکلیف شرعى من این است هریک از ما به وظیفه الهى خود عمل مى کنیم<ref>همان.</ref>. | |||
تلاشهاى پیدا و پنهان وحید در کنار همکارى همه جانبه فقیه بحرانى به از میان رفتن کامل اخباریان انجامید. در سال 1186هـ .ق. دانشمند بزرگ بحرینى زندگى را وداع گفت<ref>فوائدالرضویه، ص715.</ref> و وصیتنامه اى از خود بر جاى نهاد که مى تواند از سند روشن دوستى و پیوند آن پاکان شمرده شود او وصیت کرده بود که وحید بهبهانى بر وى نماز گزارد<ref>همان، ص407.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |