۱۷۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
مقدمه | مقدمه | ||
قیامهای گسترده مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا که بعد از خیزش مردم تونس آغاز شد، باعث ورود این منطقه به مرحلۀ نوینی از حیات سیاسی و اجتماعی شده است که مشخصهها و ارکان اصلی آن هنوز به صورت دقیق و کامل مشخص نیست. با آغاز قیامها و اعتراضات مردمی در کشورهای تونس، | قیامهای گسترده مردمی در [[خاورمیانه]] و شمال آفریقا که بعد از خیزش مردم [[تونس]] آغاز شد، باعث ورود این منطقه به مرحلۀ نوینی از حیات سیاسی و اجتماعی شده است که مشخصهها و ارکان اصلی آن هنوز به صورت دقیق و کامل مشخص نیست. با آغاز قیامها و اعتراضات مردمی در کشورهای تونس، [[مصر]]، [[لیبی]]، [[اردن]] و [[یمن]]، سرایت این تحولات و اعتراضات به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به دلیل ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشورها کمتر مورد انتظار بود. اما با اعتراضات گسترده مردمی در بحرین با محوریت [[شیعیان]]، منطقه خلیج فارس نیز به عرصه جدیدی برای تحولات و کشاکشهای اعتراضی و انقلابی تبدیل شد. | ||
وقوع اعتراضات و تداوم آن در سطحی گسترده در بحرین، نشان دهنده وضعیت خاص و متفاوت آن در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است. وضعیتی که بررسی آن میتواند ریشهها و ابعاد تحولات اخیر را به صورتی واضحتر مشخص نماید. اکثریت شیعی جمعیت بحرین و حاکمیت سنی آن، وسعت و جمعیت اندک این کشور که باعث آسیبپذیری بالای آن میشود و همچنین رابطه ویژه و استراتژیک رژیم سیاسی حاکم بر بحرین با عربستان سعودی و آمریکا از جمله ویژگیهای بحرین است که ریشه و نحوه پیشرفت و کنترل تحولات اعتراضی اخیر این کشور از طریق آنها قابل تبیین است. با توجه به اهمیت تحولات بحرین در سطح منطقه و از منظر اهداف و منافع جمهوری اسلامی | وقوع اعتراضات و تداوم آن در سطحی گسترده در بحرین، نشان دهنده وضعیت خاص و متفاوت آن در میان کشورهای عضو [[شورای همکاری خلیج فارس]] است. وضعیتی که بررسی آن میتواند ریشهها و ابعاد تحولات اخیر را به صورتی واضحتر مشخص نماید. اکثریت شیعی جمعیت بحرین و حاکمیت [[سنی]] آن، وسعت و جمعیت اندک این کشور که باعث آسیبپذیری بالای آن میشود و همچنین رابطه ویژه و استراتژیک رژیم سیاسی حاکم بر بحرین با [[عربستان سعودی]] و [[آمریکا]] از جمله ویژگیهای بحرین است که ریشه و نحوه پیشرفت و کنترل تحولات اعتراضی اخیر این کشور از طریق آنها قابل تبیین است. با توجه به اهمیت تحولات بحرین در سطح منطقه و از منظر اهداف و منافع [[جمهوری اسلامی ایران]]، در این گزارش ضمن اشاره به ریشهها و بسترهای تحولات این کشور، به رویکرد بازیگران مختلف آن از جمله معترضین و گروههای مخالف، حکومت بحرین و بازیگران خارجی پرداخته میشود. | ||
١. ریشهها و بسترهای تحولات بحرین | ١. ریشهها و بسترهای تحولات بحرین | ||
هرچند اعتراضات مردمی و موفقیت نسبی آنها در کشورهایی مانند تونس و مصر باعث آغاز مرحله جدید اعتراضات و قیام مردمی در بحرین شد، اما نگاهی به گذشته سیاسی این کشور نشان میدهد که شرایط و ساختار سیاسی و روابط خاص دولت و جامعه در بحرین و به ویژه رویکرد رژیم سیاسی خاندان آل | هرچند اعتراضات مردمی و موفقیت نسبی آنها در کشورهایی مانند [[تونس]] و [[مصر]] باعث آغاز مرحله جدید اعتراضات و قیام مردمی در بحرین شد، اما نگاهی به گذشته سیاسی این کشور نشان میدهد که شرایط و ساختار سیاسی و روابط خاص دولت و جامعه در بحرین و به ویژه رویکرد رژیم سیاسی خاندان [[آل خلیفه]]، زمینهساز هرگونه تحول و اعتراضات مردمی در این کشور است. هرچند در تمامی کشورهای جنوبی خلیج فارس فضای سیاسی لازم برای فعالیت احزاب و گروههای سیاسی مخالف وجود ندارد و خاندانهای حاکم بر اغلب نهادها و امور سیاسی کنترل و حاکمیت دارند، اما شرایط بحرین از بسیاری از ابعاد از کشورهای دیگر مانند [[قطر]] و [[امارات عربی متحده]] متفاوت است. | ||
شکاف فزاینده دولت و جامعه و سیاستهای تبعیضآمیز خاندان آل خلیفه را میتوان اصلیترین عوامل بروز تحولات و اعتراضات سیاسی کنونی مردم بحرین محسوب کرد. این شکاف ریشهای تاریخی دارد و متغیرهای سیاسی ـ امنیتی داخلی و خارجی باعث تقویت آن شده است. اکثر مردم بحرین شیعی و دارای پیوندهای مذهبی و فرهنگی با ایران هستند و حتی در صدههای گذشته این جزیره از سوی حاکمان ایرانی اداره میشد؛ اما در حال حاضر خاندان حاکم بر این کشور سنی مذهب بوده و از شبه جزیره عربستان به بحرین مهاجرت نموده و قدرت را در این کشور به دست گرفتهاند. | شکاف فزاینده دولت و جامعه و سیاستهای تبعیضآمیز خاندان آل خلیفه را میتوان اصلیترین عوامل بروز تحولات و اعتراضات سیاسی کنونی مردم بحرین محسوب کرد. این شکاف ریشهای تاریخی دارد و متغیرهای سیاسی ـ امنیتی داخلی و خارجی باعث تقویت آن شده است. اکثر مردم بحرین شیعی و دارای پیوندهای مذهبی و فرهنگی با ایران هستند و حتی در صدههای گذشته این جزیره از سوی حاکمان ایرانی اداره میشد؛ اما در حال حاضر خاندان حاکم بر این [[کشور سنی مذهب]] بوده و از شبه جزیره عربستان به بحرین مهاجرت نموده و قدرت را در این کشور به دست گرفتهاند. | ||
آل خلیفه در سال ١٨٢٠، با انعقاد پیمانی با انگلستان، اداره گمرکات، تجارت و امنیت داخلی و خارجی خود را به مأموران این کشور سپرد و تحتالحمایگی بحرین در سال ١٨٨٠، با امضای پیمانی با انگلستان مورد تأکید قرار گرفت. انگلستان در سال ١٩١٩، تحتالحمایه بودن بحرین را به صورت رسمی اعلام کرد و از آن پس بحرین تحت سرپرستی یک مستشار انگلیسی اداره میشد. تسلط آل خلیفه بر بحرین و کنترل اقتصاد و امور سیاسی این کشور با حمایت انگلستان، تا زمان استقلال این کشور در سال ١٩٧١، تداوم داشت. تا این زمان حاکمیت آل خلیفه بر بحرین با حمایت انگلستان و بدون مشروعیت مردمی تداوم یافت، اما بعد از استقلال، به تدریج آمریکا نقش اصلی را در ادامۀ بقای رژیم سیاسی آل خلیفه بر عهده گرفته است. | آل خلیفه در سال ١٨٢٠، با انعقاد پیمانی با انگلستان، اداره گمرکات، تجارت و امنیت داخلی و خارجی خود را به مأموران این کشور سپرد و تحتالحمایگی بحرین در سال ١٨٨٠، با امضای پیمانی با انگلستان مورد تأکید قرار گرفت. انگلستان در سال ١٩١٩، تحتالحمایه بودن بحرین را به صورت رسمی اعلام کرد و از آن پس بحرین تحت سرپرستی یک مستشار انگلیسی اداره میشد. تسلط آل خلیفه بر بحرین و کنترل اقتصاد و امور سیاسی این کشور با حمایت انگلستان، تا زمان استقلال این کشور در سال ١٩٧١، تداوم داشت. تا این زمان حاکمیت آل خلیفه بر بحرین با حمایت انگلستان و بدون مشروعیت مردمی تداوم یافت، اما بعد از استقلال، به تدریج آمریکا نقش اصلی را در ادامۀ بقای رژیم سیاسی آل خلیفه بر عهده گرفته است. |
ویرایش