۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
جعفریه، نهضت ، سازمان مذهبی ـ سیاسی سراسری شیعیان پاکستان. نهضت جعفریه از آغاز تأسیس (1358 ش/ 1979) تاکنون، تحت تأثیر اوضاع سیاسی پاکستان، چندینبار تغییر نام داده است. نخستین نام رسمی آن، تحریک نفاذ فقه جعفریه پاکستان (نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان) بود که در 1371 ش/ 1992 به تحریک جعفریه پاکستان (نهضت جعفری پاکستان) تغییر یافت. در دی 1380/ ژانویه 2002 دولت پرویز مشرف فعالیت چند گروه مذهبی، از جمله نهضت جعفریه، را ممنوع کرد؛ از اینرو، نام گروه به تحریک اسلامی (نهضت اسلامی) تغییر یافت.در دوران مبارزات استقلالطلبانه مسلمانان شبه قاره هند، که به تأسیس پاکستان در 23 مرداد 1326/ 14 اوت 1947 انجامید، شیعیان نیز بسیار فعال بودند (جوادی، ص 24). شیعیان که انتظار داشتند در کشور جدید، حقوق مذهبی و سیاسی برابر با دیگران داشته باشند، از نخستین سالهای تأسیس پاکستان ــ که برای تعیین ساختار سیاسی و نظام حقوقی آن بحثهایی آغاز شد برای به دست آوردن جایگاه حقوقی و فرهنگی خود، فعالیتهای سازمانیافتهای را آغاز کردند. در 1327 ش/ 1948، «آل شیعه کانفرنس» (همایش سراسری شیعه) با تلاش نواب مظفرعلی قزلباش و علامه کفایت حسین، در لاهور تأسیس شد (وزارت حسین نقوی، مصاحبه مورخ 30 مارس 2004). سال بعد، اداره تحفظ حقوق شیعه، با تلاش علامه کفایت حسین و مظفرعلی شمسی، در شهر لاهور ایجاد شد و در 1339 ش/ 1960، «شیعه مطالبات کمیتی» (کمیته مطالبات شیعه)، با تلاش سید محمد دهلوی و علامه مفتی جعفر حسین، در کراچی پایهگذاری گردید (همانجا). اهداف و خواستهای اساسی این سه مجموعه شیعی عبارت بودند از: حفظ عزاداری ایام محرّم، تبلیغ آزادانه تشیع، و وحدت بینمذاهب و مسلمانان کشور (همانجا).از 1344 ش/ 1965، فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی بیشتری در گروههای شیعه به وجود آمد. سیدمحمد دهلوی از 16 تا 18 دی 1343/ 5 7 ژانویه 1965، ضمن سفرهایی به مناطق شیعهنشین کشور، از علما برای شرکت در گردهمایی بزرگی در کراچی دعوت کرد. در گردهمایی مذکور، این مواد به تصویب رسید: تدوین مواد درسی دینی جداگانه برای دانشآموزان و دانشجویان شیعه؛ واگذاری سرپرستی اوقاف شیعه به هیئتی از شیعیان؛ امکان عزاداریهای مذهبی؛ و حذف مطالب مذهبی اعتراض برانگیز از کتابهای درسی (حسین عارف نقوی، ص 271؛ زندگینامه علامهشهید عارف حسین الحسینی ، ص 37). سیدمحمد دهلوی، به عنوان رئیس مجلس اعلای علمای شیعه ــ که در همان تاریخ، برای پیگیری خواستهای شرکتکنندگان در این گردههایی، ایجاد شد مسئولیت پیگیری خواستهای شیعیان را بر عهده گرفت. دولت ایوبخان در برابر این فشارها، تفکیک متون درسی دینی شیعیان را پذیرفت؛ اما در 1350 ش/ 1971، که دهلوی درگذشت، گروههای شیعه نیز تقریباً از فعالیت بازماندند. این وضع تا آغاز حکومت ضیاءالحق * (1356 ش/ 1977) ادامه یافت. در پی پیروزی حزب مردم، به رهبری ذوالفقار علی بوتو، در انتخابات اسفند 1356/ مارس 1977، احزاب ملیگرا و اسلامگرای پاکستان ــ که با سیاستهای سوسیالیستی بوتو مخالف بودند و اسلامی شدن قوانین پاکستان را در خطر میدیدند تحریک نظام مصطفی (جنبش نظام مصطفی) را، برای سرنگونی دولت بوتو، به وجود آوردند. دولت بوتو در برقراری نظم و امنیت ناکام ماند و سرانجام در تیر 1356/ ژوئیه 1977 ژنرال ضیاءالحق، فرمانده کل نیروهای مسلح پاکستان، با کودتای نظامی علیه ذوالفقار علی بوتو، قدرت را در دست گرفت. ضیاءالحق که گرایشهای مذهبی داشت و به قدرت رسیدن خود را تا حدود زیادی مدیون جنبش نظام مصطفی میدانست، سیاستهایی را برای اسلامی کردن کشور در پیش گرفت. وی در بهمن 1357/ فوریه 1979، با صدور فرمانی، اجرای مجازاتهای اسلامی مربوط به مسکرات (و نیز مواد مخدر)، سرقت، زنا و قَذْف را پی گرفت . وی در خرداد 1359/ ژوئن 1980 قانون دریافت زکات و عُشر را اجباری کرد و سال بعد «دادگاه شریعت فدرال» را برای اجرای احکام اسلامی تأسیس نمود (چراغ، ص 648 649).اقدام ضیاءالحق برای اسلامی کردن قوانین، که بر اساس فقه اهل سنّت بود، نگرانیهای شدیدی را برای شیعیان ــ که خواهان اجرای قوانین فقه جعفری در حوزه حقوق خصوصی و احوال شخصیه برای خود بودند به وجود آورد. این مهمترین عامل در سازماندهی نخبگان شیعه و پایهگذاری نهضت اجرای فقه جعفری گردید (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 2؛ زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 40ـ42). برنامههای اسلامی دولت، که با پشتوانه «اسلامی نظریاتی کونسل» (شورای عقاید اسلامی)، صورت میگرفت، با مخالفت نمایندگان شیعه عضو شورا، مفتی جعفر حسین و محمدرضی مجتهد، روبهرو شد و مفتی جعفر حسین در اعتراض به سیاستهای مذهبی دولت، از عضویت در شورا کنارهگیری کرد (زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 40ـ41).مخالفت مفتی جعفر حسین، به ویژه در باره زکات، با استقبال زمینداران و سرمایهداران بزرگ شیعه مواجه شد. از طرف دیگر، ضیاءالحق پیش از آن، در 10 اردیبهشت 1357/ 30 آوریل 1978، در نشست شورای مشاوران فدرال ــ که برای مشورت در امور کشوری ایجاد شده بود آموزش دینی جداگانه شیعه و سنّی را نیز لغو نمود و آموزشی را جانشین آن کرد که در آن عقاید شیعی نادیده گرفته شده بود. این امر واکنش روحانیان شیعه و گروههای دیگر را برانگیخت (همان، ص 40). رهبران مذهبی و اجتماعی سیاسی شیعه ــ که تمام دستاوردهای مبارزات گذشته خویش را از دست رفته میدیدند و فشار روزافزون سیاسی و مذهبی تازهای را احساس میکردند نشستی عمومی، با شرکت دهها هزار نفر، در شهر بَکَّر * (بْهَکَّر) ایالت پنجاب برگزار کردند. در این نشست دو روزه (23 و 24 فروردین 1358/ 12 و 13 آوریل 1979)، افرادی مانند مفتی جعفر حسین، سید صفدرحسین نجفی، شیخ محسن علی نجفی، سید ساجدعلی نقوی و محمدحسین بَکَّر شرکت داشتند و در آن تحریک نفاذ فقه جعفریه (نهضت اجرای فقه جعفری) بنیانگذاری شد و مفتی جعفر حسین به رهبری عموم شیعیان انتخاب گردید (همان، ص 42؛ عارفی، ص 121؛ وزارت حسین نقوی، همانجا). همچنین برای نهضت، مجلس عامله (شورای مرکزی یا شورای عالی) تشکیل شد و افرادی چون وکیل سید وزارت حسین نقوی، سیدصفدر حسین نجفی، عارف حسین حسینی، و سید ساجد علی نقوی به عضویت آن برگزیده شدند (وزارت حسین نقوی، همانجا).اهداف و خواستهای اساسی نهضت در آغاز، مستثنا شدن شیعیان از پرداخت زکات و عُشر دولتی، حفظ و حراست از عزاداری، نیاز نداشتن به مجوز دولتی برای عزاداری، استفاده از کتابهای ویژه آموزشی شیعه برای دانشآموزان و دانشجویان شیعه، و در نظر گرفتن فقه شیعه در قوانین حکومتی در صورت عملی شدن نظام اسلامی در کشور بود ( زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 45). مفتی جعفر حسین تلاش فراوانی برای قبولاندن این خواستها به دولت نمود که اوج آن در گردهمایی بزرگ 14 تیر 1359/ 5 ژوئیه 1980 در اسلامآباد بود. در این گردهمایی، صدها هزار نفر در برابر ساختمان مجلس پاکستان گرد آمدند و دولت مرکزی ناگزیر شد به تمام خواستهای اعتراض کنندگان، که در چهارده مادّه تنظیم یافته بود، پاسخ مثبت دهد (همان، ص 46؛ عارفی، همانجا).با درگذشت مفتی جعفر حسین در شهریور 1362/ اوت 1983 و روی کار آمدن عارف حسین حسینی، تغییراتی در اهداف نهضت به وجود آمد. نهضت، حزب سیاسی ـ مذهبی تمام عیاری شد و اهداف و برنامههای آن نیز از امور مذهبی به حوزه عمومی تغییر یافت (زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 50 53). در «دستور» (اساسنامه) نهضت ــ که در آن اصلاحات بسیاری صورت گرفته و در مرداد 1381/ اوت 2002 منتشر گردیده اهداف و مقاصد آن چنین اعلام شده است: تقویت و پیشرفت پاکستان، برقراری نظام عادلانه اسلامی در پاکستان، حفاظت از حقوق مردم، تصویب و اجرای قانون برای پیروان هر مذهب بر اساس مذهب آنان، تقویت اتحاد بین مسلمانان، رفع تعصبات زبانی و مذهبی و منطقهای، همکاری با گروههای همسو، امر به معروف و نهی از منکر، ایجاد نهادهای آموزشی و رفاهی، و حفظ حقوق اقلیتها (همانجا؛ اسلامی تحریک پاکستان، ص 1).ساختار نهضت جعفری چند بار تغییر کرده است: در آغاز پس از مقام قیادت (رهبری) که در رأس نهضت قرار داشت، دو مجلس (شورا) به نامهای مجلس عامله و مجلس مرکزی، یک کابینه مرکزی و سپس نمایندگیهای فرعی تعریف شده بود؛ اما، در دوران رهبری عارف حسین حسینی، که ساختار حزب بازسازی شد، دو شورا به نام سپریم کونسل (شورای عالی) و مرکزی کونسل (شورای مرکزی) در تشکیلات حزب گنجانده شد. شورای مرکزی، که بیش از 350 عضو دارد، بالاترین نهاد تصمیمگیری در حزب است. پس از آن کمیته مرکزی قرار دارد که در زمان رهبری ساجدعلی نقوی ایجاد شده است و مسئولیت اجرای سیاستهای حزبی را بر عهده دارد. پس از کمیته مرکزی، کابینهها قرار گرفتهاند که به ترتیب به کابینه مرکزی، ایالتی، شهر، شهرستان و شاخه تقسیم میشوند. فعالیتهای سیاسی از اختیارات ویژه کابینه مرکزی میباشد که در رأس آن رهبر قرار گرفته است. برای اعمال نظارت بر همه این نهادها و بخشها، شورای عالی تعریف شده است که تعداد اعضای آن در زمان عارف حسین به 37 تن رسیده بود (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 5 6).در رأس همه تشکیلات، رهبر و کابینه مرکزی قرار دارد. مقر کابینه مرکزی در شهر راولپندی است. در 1381 ش/ 2002، بار دیگر اصلاحاتی در ساختار نهضت صورت گرفت. بر اساس ساختار جدید، شورای مرکزی و شورای عالی از ساختار حزب حذف گردیدند و به جای آنها، نظام شورایی در همه سطوح برقرار شد که عبارتاند از: جنرل کونسل (شورای عمومی)، شورای ایالتی، شورای منطقهای، شورای شهر و شهرستان و شورای شاخه ( رجوع کنید به اسلامی تحریک پاکستان، ص 3).اقدامات و عملکرد. نهضت از زمان شکلگیری تا شهریور 1384/ سپتامبر 2005، در دفاع از حقوق شیعیان پاکستان، انسجام بخشیدن به آنان و رشد آگاهیهای عمومی اقدامات مهمی کرده است. مجموع فعالیتهای نهضت را به سه دوره میتوان تقسیم کرد:1) از 1358 تا 1363 ش/ 1979ـ1983. این دوره با رهبری مفتی جعفر حسین آغاز شد. در این دوره، نهضت اجرای فقه جعفری توانست دولت ضیاءالحق را در ظاهر به پذیرش خواست شیعیان مبنی بر نپرداختن زکات به دولت وادار سازد. همچنین در معاهدهای که میان رهبران نهضت جعفری و دولت در دی 1358/ ژانویه 1980 در اسلامآباد به امضا رسید، در باره آموزش تعلیمات دینی، حفاظت از عزاداری و اجرای قوانین فقه جعفری در احوالات شخصیه در مورد شیعیان، به توافق رسیدند، اما دولت بعداً از اجرای آن خودداری کرد (زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 44ـ46؛ عارفی، همانجا). در دوره اول، به دلیل محدود بودن اهداف نهضت و خوشبینی مردم در برآورده شدن خواستهایشان و مشروط بودن اجرای فقه شیعی به اسلامی شدن قوانین کشور و همچنین مشکلات ساختاری نهضت، پیشرفت کمی در بهبود وضع شیعیان حاصل شد ( زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 47).2) از 1363 تا 1367 ش/ 1984ـ 1988. این دوره با رهبری عارف حسین حسینی آغاز گردید. در این دوره، ساختار حزب بازسازی شد و دامنه فعالیت آن به سراسر کشور توسعه یافت. در واقع، با ظهور رهبری جدید و جوان در رأس جنبش شیعیان پاکستان، جامعه شیعیان وارد مرحله جدیدی از تاریخ سیاسی ـ اجتماعی خود گردید (عارفی، همانجا). مهمترین فعالیت نهضت در این دوره، ایجاد زیرساختهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و تشکیلاتی، و تغییر در باورهای مذهبی و اجتماعی جامعه سنّتی شیعیان بود. تا پیش از روی کار آمدن عارف حسین، شیعیان سازمانی فراگیر و تشخص سیاسی مستقل و مؤثری در تحولات سیاسی کشور نداشتند. او در چهار سال رهبری سیاسی خود، شیعیان این کشور را تا اندازهای از انزوای اجتماعی ـ سیاسی و فکری بیرون آورد و آن را نه تنها به مردم پاکستان بلکه به جهانیان معرفی کرد؛ ساختار تشکیلاتی حزب را نیرومند، نمایندگیهای آن را در سراسر کشور فعال و ارتباط آن را با مردم تقویت نمود؛ اعتبار نهضت در میان مردم را افزایش داد و مبارزه با استعمار، به ویژه امریکا و صهیونیسم، را تشدید کرد؛ مخالفت و مبارزه با رژیم را صریحتر و تلاش برای وحدت در جامعه پاکستان را بیشتر نمود و ارتباط با احزاب اسلامی کشور را افزایش داد (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 4).یکی از تحولات مهم نهضت در دوران رهبری عارف حسین حسینی، تغییر مشی نهضت به سوی فعالیتهای سیاسی بود، که با تدوین منشور سیاسی جامع و اعلان آن در همایش قرآن و سنّت در تیر 1365/ ژوئیه 1986 در لاهور صورت گرفت ( زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی، ص 137ـ149).نهضت در این دوره، مشکلاتی نیز داشت که دستکم در سه مورد کاملاً محسوس و جدّی بودند: اول، حکومت نظامی ضیاءالحق (1356ـ1367 ش/1977ـ 1988) بود که با اعمال فشارهای سیاسی مستقیم و غیرمستقیم میکوشید از رشد اسلامگرایی شیعی، که به نحوی تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته بود، جلوگیری کند ( رجوع کنید به همان، ص 136ـ137). دولت در مخالفت با سیاستها و فعالیتهای نهضت جعفری، موانعی بر سر راه فعالیت آن ایجاد نمود و حتی با حمله به اجتماع طرفداران آن، گروهی را کشت و عدهای را زخمی کرد و همچنین رهبران محلی نهضت را به زندان انداخت (فهیم عباس، ص 16).مشکل دوم، انشعاب در نهضت بود. از نخستین روز تعیین رهبری جدید حزب در 1363 ش، همزمان با نشست بهکر، نشست دیگری با حضور گروهی از روحانیان، ذاکران، خطبا و افسران بازنشسته شیعه در اسلامآباد تشکیل شد که در آن سید حامدعلی شاه موسوی به رهبری نهضت (شاخه اسلامآباد) انتخاب گردید (زیدی، 2006). عارف حسین حسینی و همکاران او، برای وحدت دو شاخه نهضت، تلاشهای زیادی کردند؛ اما، سرانجام هیئت ده نفره میانجیگری، بدون دستیابی به نتیجه مطلوب، وجود هر دو شاخه نهضت را تأیید کرد و به کار خود پایان داد (حسینی، ص 60ـ63).مشکل سوم، خشونتهای فرقهای سازمان یافته سپاه صحابه بود که از 1364 ش/ 1985 آغاز شده بود. سپاه صحابه مبارزه با نفوذ انقلاب اسلامی ایران را ــ که تصور میکرد بیشتر، از طریق نهضت اجرای فقه جعفری در پاکستان گسترش مییابد هدف اساسی خود قرار داد و با برانگیختن احساسات مذهبی ضد شیعی، راهپیماییهای خیابانی، شعارنویسی بر دیوارها و سوء قصد به جان اشخاص وابسته به نهضت جعفری، به فعالیتهای افراطی خود ادامه میداد (عارفی، ص 125ـ 128). بر اثر حوادث فرقهای، دَهها تن از اعضای نهضت در پنجاب و سند جان خود را از دست دادند. بزرگترین حادثه فرقهای زمانی اتفاق افتاد که هزاران تن از افراطیهای مذهبی از گِلگِت و شهرستانهای اطراف آن در روز عید فطر 1367 ش/ 1988، به مناطق شیعهنشین گلگت، به ویژه جلالآباد، حمله کردند و در نتیجه، سیزده روستا بین 65% تا 100% تخریب شد و 500 ، 1 خانواده بیخانمان گردیدند و دستکم 95 تن جان خود را از دست دادند ( النصره ، ش 12، ص 4ـ 8). عارف حسین حسینی، رهبر نهضت جعفریه، نیز در 14 مرداد 1367/ 5 اوت 1988 در پیشاور کشته شد ( زندگینامه علامه شهید عارف حسین الحسینی ، ص 84).3) از 1367 تا 1384 ش/ 1988ـ2005. این دوره با رهبری سیدساجد علی نقوی (معاون اول و مشاور سیاسی شهید عارف حسین حسینی) در 13 شهریور 1367/ 4 سپتامبر 1988 آغاز شد. تفاوت اساسی دوره سوم با دوره دوم، در رویکرد کلان نهضت جعفریه نسبت به مسائل کشور بود. دوره دوم دوره آرمانگرایی بود که رهبر نهضت به مبارزه انقلابی با نفوذ امریکا و استبداد داخلی میپرداخت و برای برقراری حکومت اسلامی در پاکستان تلاش میکرد (همان، ص 143، 160)؛ اما، در دوره سوم در این رویکرد تجدیدنظر شد و نهضت راهبردی واقعگرایانه و تا حدودی عملگرایانه را در پیش گرفت. ساجدعلی نقوی برای فرونشاندن درگیریهای فرقهای، اقداماتی کرد و کوشید مناسبات سازمانیافتهای با احزاب اسلامی اهل سنّت، مانند جماعت اسلامی، جمعیت العلمای اسلام، جمعیت العلمای پاکستان و جمعیت اهل حدیث و حتی سپاه صحابه، برقرار کند. وزیر مذهبی فدرال، عبدالستار نیازی، برای وحدت گروههای شیعه و اهل سنّتِ دِیوبندی، بَریلَوی و اهلحدیث، کمیته اتحاد بینالمسلمین را، با عضویت سی تن از علمای مذاهب اسلامی، تشکیل داد که آنان در مهر 1370/ سپتامبر 1991، مجموعهای را با عنوان «ضابطه اخلاق» تدوین و تصویب کردند و سران نهضت نیز آن را امضا نمودند (جوادی، ص 24). در ضابطه اخلاق، فرقهگرایی در کشور محکوم و پیروی از شیوههایی برای حل مناقشات به گروهها توصیه شده است.نهضت در اواخر 1373 ش/ اوایل 1995 گام دیگری برای وحدت میان مذاهب اسلامی برداشت که به تشکیل «ملی یکجهتی کونسل» (شورای همبستگی ملی) در 4 فروردین/ 24 مارس همان سال، انجامید. در این شورا، گروههای اسلامی نهضت جعفریه، جماعت اسلامی، جمعیت العلمای اسلام گروه فضلالرحمان و سمیعالحق، جمعیت العلمای پاکستان، گروه نیازی، تحریک منهاجالقرآن و جمعیت اهل حدیث شرکت داشتند (همان، ص 24ـ 25؛ تحریک جعفریه پاکستان، 1995، ص 13ـ15). هدف از تشکیل این اتحاد، پایان دادن به درگیریهای مذهبی و منزوی کردن سپاه صحابه و فشار آوردن به آن گروه برای توقف عملیات خشونتبار آن بود؛ اما، این اتحاد نتوانست به درگیریهای فرقهای پایان دهد. در 6 تیر 1380/ 27 ژوئن 2001، شش حزب اسلامی، با عنوان مجلس متحده عمل، در اسلامآباد متحد شدند. هدف از این اتحاد، برقراری نظام جمهوری واقعی اسلامی اعلام شده بود ( رجوع کنید به متحده مجلس عمل پاکستان، ص 2ـ3).فعالیتهای عمده نهضت جعفری در دهه 1370 ش/1990 عمدتاً در دو بخش متمرکز شده بود:اول، فعالیتهای آموزشی و رفاهی، که در این زمینه سه نهاد فرعی تأسیس شد: 1) اسلامک ایمپلایز (سازمان شاغلان اسلامی)، متشکل از متخصصان و کارشناسان تمام رشتهها و شعبهها مانند شعبه استادان، شعبه نوجوانان، شعبه دانشجویان و شعبه پزشکان. هدف این سازمان آموزش افراد برای کاریابی، ایجاد اشتغال و مبارزه با فقر و بیکاری بود (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 5، 11). 2) جعفریه ترست (بنیاد جعفری)، که در 1369 ش/1990 با اهداف آموزشی، تبلیغی و رفاهی تشکیل شد. این مؤسسه در زمینه آموزش، از دوازده مدرسه جدید حمایت مالی کرد و در زمینه امور رفاهی، 95 طرح کوچک پلسازی، سدسازی، انحراف آب، کانالکشی، حفر چاه، لولهکشی، جادهسازی و مانند آن را به انجام رساند (همان، ص 11؛ جعفریه ترست، ص 1ـ7). 3) پاکستان ایجوکیشنل کونسل (شورای آموزشی پاکستان). این نهاد با هدف توسعه آموزش و رشد مهارتهای جدید در میان شیعیان، به ویژه در مناطق محروم، در 11 خرداد 1375/ اول ژوئن 1996 در اسلامآباد تشکیل شد و 26 باب مدرسه و مرکز آموزشی را در پنجاب، بلتستان، سرحد، گِلگِت و کویته تحت پوشش قرار داد (پاکستان ایجوکیشنل کونسل، ص 2ـ3؛ تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 10ـ11). این نهادهای سهگانه، در اواخر دهه 1370 ش/1990 و اوایل دهه 1380 ش/2000، به دلایل مالی، فنی و سازمانی تعطیل شدند.دوم، فعالیتهای سیاسی ـ حقوقی با هدف فرونشاندن درگیریها و التهابات فرقهای. در دهه 1370 ش/ 1990 و نیمه اول دهه 1380 ش/2000، عملیات خشونتبار و فرقهای سپاه صحابه و «لشکر جَنگوی» افزایش بسیار یافت. در دهه 1360 ش/1980 بسیاری از افراد وابسته به «نهضت اجرای فقه جعفری» مورد حملات فرقهگرایانه قرار میگرفتند، اما از اوایل دهه 1370 ش/1990 به بعد، همه شیعیان به گونهای هدف حملات سپاه صحابه و لشکر جنگوی شدند. بیشترین حملات، در این مقطع، به تجمعات و مراسم عبادی، مانند نمازهای جماعت و جمعه و عزاداریها، میشد که تلفات زیادی نیز به همراه داشت. از سوی دیگر، اعظم طارق، سرکرده سپاه صحابه که در انتخابات 1370 ش/ 1991 به نمایندگی مجلس پاکستان برگزیده شده بود، لایحه «ناموس صحابه» را، با جمعآوری امضای چهل نماینده، در 1372 ش/1993 به مجلس داد که مُفاد آن لزوم حفظ احترام صحابه و مرتد دانستن مخالفان صحابه بود (عارفی، ص 127). همچنین «لایحه شریعت»، که از زمان ضیاءالحق به بعد یکی از موضوعات مهم مباحث مجلس قانونگذاری پاکستان بود، از نظر نهضت جعفریه نیاز به اصلاح داشت. نهضت جعفریه توانست، با رایزنی، از تصویب لوایح ضدشیعی در مجلس و دولت جلوگیری کند (ساجدعلی نقوی، ص 221). با ادامه تنشهای فرقهای قومی و سیاسی در پاکستان، اوضاع اجتماعی و سیاسی در سالهای آخر دهه 1370 ش/ 1990 به شدت بحرانی شده بود که به کودتای ژنرال پرویز مُشرّف در 2 مهر 1378/ 12 اکتبر 1999 و سقوط دولت نواز شریف انجامید. وی مبارزه با فرقهگرایی را یکی از برنامههای اصلی خود میدانست. حادثه 20 شهریور 1380/ 11 سپتامبر 2001 در امریکا و اقدام امریکا و جامعه جهانی برای مبارزه با تروریسم، رئیسجمهور پاکستان را به برخوردهای شدیدتری با احزاب تندرو اسلامی در این کشور واداشت؛ از اینرو، دولت مشرّف سپاه صحابه و جیش محمد را غیرقانونی اعلام کرد و در 22 دی 1380/ 12 ژانویه 2002 نهضت جعفریه را نیز در ردیف آنها قرار داد و فعالیت آن ممنوع شد (تحریک جعفریه پاکستان، 2002، ص 1ـ3).پس از آن، نهضت نام خود را به «اسلامی تحریک» (جنبش اسلامی) تغییر داد و بلافاصله فعالیت خود را تحت نام جدید آغاز کرد؛ اما، دولت در 24 آبان 1382/ 15 نوامبر 2003 «تحریک اسلامی» و هر نوع فعالیت رهبران آن را با هر عنوان دیگری، غیرقانونی خواند. از آن تاریخ تا شهریور 1384/ سپتامبر 2005 دولت دفاتر نهضت را مُهر و موم کرده و از اجتماعات آن جلوگیری نموده است. این تصمیم دولت صدمات شدیدی بر تشکیلات نهضت وارد کرد و بسیاری از فعالان نهضت را عملاً منزوی نمود. ساجد علی نقوی ناگزیر شد فعالیتهای سیاسیاش را از طریق «مجلس متحده عمل»، که «نهضت» یکی از اعضای آن است، تداوم بخشد و ارتباطات مردمی را نیز از طریق برگزاری عزاداریها یا شرکت در آنها و برنامههای مذهبی ادامه دهد و دیدگاهها و مواضع خود را بازگوی نماید (ساجدعلی نقوی، ص 220).همزمان با ممنوع شدن فعالیتهای جنبش اسلامی، ساجدعلی نقوی نیز، به اتهام دخالت در قتل اعظم طارق، سرپرست سپاه صحابه، دستگیر شد. دستگیری وی اعتراضهای جمعی شیعیان را در پی داشت و بزرگان و علمای برجسته شیعه، برای حل مسئله و اقدامهای بعدی، کمیتهای تشکیل دادند. وی سرانجام، پس از چهار ماه، در 23 اسفند 1382/ 14 مارس 2004 آزاد شد.از 1384 ش/ 2005 نهضت از مجاری قانونی میکوشد تا مجوز فعالیت خود را دو باره به دست آورد. در اوضاع کنونی، مهمترین اهداف و خواستهای آن از دولت عبارتاند از: برداشتن ممنوعیت فعالیتهای آن؛ تأمین حقوق اجتماعی و مذهبی شیعیان؛ مشارکت متناسب با جمعیت شیعیان در ادارات و نهادهای دولتی، به ویژه نهادهای دینی، مانند شورای عقاید اسلامی، «وفاقی شریعت کورت»، «دادگاه شرعی کل کشور»، «وزارت امور مذهبی»، «اداره تحقیقات اسلامی»؛ و آزادی در برگزاری مراسم عزاداری (همان، ص 216ـ 218).نهضت جعفریه تقریباً از 1363 ش/1984 به حضور در فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی توجه نشان داده است. سیاست نهضت در آغاز، ائتلاف با احزاب دیگر یا حمایت از نامزدهای احزاب دیگر بود (حسینی، ص 70)؛ اما، در انتخابات 1377 ش/1998، به عنوان حزب مستقل وارد مبارزه انتخاباتی گردید، گرچه نتوانست نمایندهای به مجلس بفرستد (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 7). نهضت تنها در دو انتخابات (1373 ش/ 1994 و 1376 ش/ 1997) موفقیتهای ملموسی به دست آورد. در انتخابات 1373/ اکتبر 1994، در مناطق شمالی توانست هشت کرسی از 24 کرسی «ناردرن ایریاز کونسل» (شورای مناطق شمال) را از آنِ خود کند (حسینآبادی، ص 312). در انتخابات 1376 ش/1997، به ائتلاف مسلم لیگ پیوست و با حمایت از نواز شریف، توانست سیدجواد هادی، از روحانیان پاکستان، را به مجلس سنا و افرادی را نیز به مجلس شورا بفرستد (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 10).مناسبات نهضت جعفری با دولت، بنا بر اوضاع سیاسی، فراز و نشیبهایی داشته است. نهضت تاکنون بیشتر در جبهه مخالفان دولت قرار داشته، چنانکه عضو ائتلاف «مجلس متحده عمل» است که نیرومندترین دستهبندی مخالف دولت را در مجلس تشکیل میدهد. نهضت همچنین روابط خوبی با جمهوری اسلامی ایران، حوزه علمیه قم و مراجع تقلید در قم و نجف اشرف دارد. رابطه دوستانه با جنبشهای اسلامی در کشورهای دیگر و حمایت از انتفاضه فلسطین و برگزاری راهپیمایی در روز قدس (آخرین جمعه ماه رمضان هر سال) از دیگر اقدامات نهضت است. | جعفریه،<ref>https://rch.ac.ir/article/Details/9764</ref> نهضت ، سازمان مذهبی ـ سیاسی سراسری شیعیان پاکستان. نهضت جعفریه از آغاز تأسیس (1358 ش/ 1979) تاکنون، تحت تأثیر اوضاع سیاسی پاکستان، چندینبار تغییر نام داده است. نخستین نام رسمی آن، تحریک نفاذ فقه جعفریه پاکستان (نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان) بود که در 1371 ش/ 1992 به تحریک جعفریه پاکستان (نهضت جعفری پاکستان) تغییر یافت. در دی 1380/ ژانویه 2002 دولت پرویز مشرف فعالیت چند گروه مذهبی، از جمله نهضت جعفریه، را ممنوع کرد؛ از اینرو، نام گروه به تحریک اسلامی (نهضت اسلامی) تغییر یافت.در دوران مبارزات استقلالطلبانه مسلمانان شبه قاره هند، که به تأسیس پاکستان در 23 مرداد 1326/ 14 اوت 1947 انجامید، شیعیان نیز بسیار فعال بودند (جوادی، ص 24). شیعیان که انتظار داشتند در کشور جدید، حقوق مذهبی و سیاسی برابر با دیگران داشته باشند، از نخستین سالهای تأسیس پاکستان ــ که برای تعیین ساختار سیاسی و نظام حقوقی آن بحثهایی آغاز شد برای به دست آوردن جایگاه حقوقی و فرهنگی خود، فعالیتهای سازمانیافتهای را آغاز کردند. در 1327 ش/ 1948، «آل شیعه کانفرنس» (همایش سراسری شیعه) با تلاش نواب مظفرعلی قزلباش و علامه کفایت حسین، در لاهور تأسیس شد (وزارت حسین نقوی، مصاحبه مورخ 30 مارس 2004). سال بعد، اداره تحفظ حقوق شیعه، با تلاش علامه کفایت حسین و مظفرعلی شمسی، در شهر لاهور ایجاد شد و در 1339 ش/ 1960، «شیعه مطالبات کمیتی» (کمیته مطالبات شیعه)، با تلاش سید محمد دهلوی و علامه مفتی جعفر حسین، در کراچی پایهگذاری گردید (همانجا). اهداف و خواستهای اساسی این سه مجموعه شیعی عبارت بودند از: حفظ عزاداری ایام محرّم، تبلیغ آزادانه تشیع، و وحدت بینمذاهب و مسلمانان کشور (همانجا).از 1344 ش/ 1965، فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی بیشتری در گروههای شیعه به وجود آمد. سیدمحمد دهلوی از 16 تا 18 دی 1343/ 5 7 ژانویه 1965، ضمن سفرهایی به مناطق شیعهنشین کشور، از علما برای شرکت در گردهمایی بزرگی در کراچی دعوت کرد. در گردهمایی مذکور، این مواد به تصویب رسید: تدوین مواد درسی دینی جداگانه برای دانشآموزان و دانشجویان شیعه؛ واگذاری سرپرستی اوقاف شیعه به هیئتی از شیعیان؛ امکان عزاداریهای مذهبی؛ و حذف مطالب مذهبی اعتراض برانگیز از کتابهای درسی (حسین عارف نقوی، ص 271؛ زندگینامه علامهشهید عارف حسین الحسینی ، ص 37). سیدمحمد دهلوی، به عنوان رئیس مجلس اعلای علمای شیعه ــ که در همان تاریخ، برای پیگیری خواستهای شرکتکنندگان در این گردههایی، ایجاد شد مسئولیت پیگیری خواستهای شیعیان را بر عهده گرفت. دولت ایوبخان در برابر این فشارها، تفکیک متون درسی دینی شیعیان را پذیرفت؛ اما در 1350 ش/ 1971، که دهلوی درگذشت، گروههای شیعه نیز تقریباً از فعالیت بازماندند. این وضع تا آغاز حکومت ضیاءالحق * (1356 ش/ 1977) ادامه یافت. در پی پیروزی حزب مردم، به رهبری ذوالفقار علی بوتو، در انتخابات اسفند 1356/ مارس 1977، احزاب ملیگرا و اسلامگرای پاکستان ــ که با سیاستهای سوسیالیستی بوتو مخالف بودند و اسلامی شدن قوانین پاکستان را در خطر میدیدند تحریک نظام مصطفی (جنبش نظام مصطفی) را، برای سرنگونی دولت بوتو، به وجود آوردند. دولت بوتو در برقراری نظم و امنیت ناکام ماند و سرانجام در تیر 1356/ ژوئیه 1977 ژنرال ضیاءالحق، فرمانده کل نیروهای مسلح پاکستان، با کودتای نظامی علیه ذوالفقار علی بوتو، قدرت را در دست گرفت. ضیاءالحق که گرایشهای مذهبی داشت و به قدرت رسیدن خود را تا حدود زیادی مدیون جنبش نظام مصطفی میدانست، سیاستهایی را برای اسلامی کردن کشور در پیش گرفت. وی در بهمن 1357/ فوریه 1979، با صدور فرمانی، اجرای مجازاتهای اسلامی مربوط به مسکرات (و نیز مواد مخدر)، سرقت، زنا و قَذْف را پی گرفت . وی در خرداد 1359/ ژوئن 1980 قانون دریافت زکات و عُشر را اجباری کرد و سال بعد «دادگاه شریعت فدرال» را برای اجرای احکام اسلامی تأسیس نمود (چراغ، ص 648 649).اقدام ضیاءالحق برای اسلامی کردن قوانین، که بر اساس فقه اهل سنّت بود، نگرانیهای شدیدی را برای شیعیان ــ که خواهان اجرای قوانین فقه جعفری در حوزه حقوق خصوصی و احوال شخصیه برای خود بودند به وجود آورد. این مهمترین عامل در سازماندهی نخبگان شیعه و پایهگذاری نهضت اجرای فقه جعفری گردید (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 2؛ زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 40ـ42). برنامههای اسلامی دولت، که با پشتوانه «اسلامی نظریاتی کونسل» (شورای عقاید اسلامی)، صورت میگرفت، با مخالفت نمایندگان شیعه عضو شورا، مفتی جعفر حسین و محمدرضی مجتهد، روبهرو شد و مفتی جعفر حسین در اعتراض به سیاستهای مذهبی دولت، از عضویت در شورا کنارهگیری کرد (زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 40ـ41).مخالفت مفتی جعفر حسین، به ویژه در باره زکات، با استقبال زمینداران و سرمایهداران بزرگ شیعه مواجه شد. از طرف دیگر، ضیاءالحق پیش از آن، در 10 اردیبهشت 1357/ 30 آوریل 1978، در نشست شورای مشاوران فدرال ــ که برای مشورت در امور کشوری ایجاد شده بود آموزش دینی جداگانه شیعه و سنّی را نیز لغو نمود و آموزشی را جانشین آن کرد که در آن عقاید شیعی نادیده گرفته شده بود. این امر واکنش روحانیان شیعه و گروههای دیگر را برانگیخت (همان، ص 40). رهبران مذهبی و اجتماعی سیاسی شیعه ــ که تمام دستاوردهای مبارزات گذشته خویش را از دست رفته میدیدند و فشار روزافزون سیاسی و مذهبی تازهای را احساس میکردند نشستی عمومی، با شرکت دهها هزار نفر، در شهر بَکَّر * (بْهَکَّر) ایالت پنجاب برگزار کردند. در این نشست دو روزه (23 و 24 فروردین 1358/ 12 و 13 آوریل 1979)، افرادی مانند مفتی جعفر حسین، سید صفدرحسین نجفی، شیخ محسن علی نجفی، سید ساجدعلی نقوی و محمدحسین بَکَّر شرکت داشتند و در آن تحریک نفاذ فقه جعفریه (نهضت اجرای فقه جعفری) بنیانگذاری شد و مفتی جعفر حسین به رهبری عموم شیعیان انتخاب گردید (همان، ص 42؛ عارفی، ص 121؛ وزارت حسین نقوی، همانجا). همچنین برای نهضت، مجلس عامله (شورای مرکزی یا شورای عالی) تشکیل شد و افرادی چون وکیل سید وزارت حسین نقوی، سیدصفدر حسین نجفی، عارف حسین حسینی، و سید ساجد علی نقوی به عضویت آن برگزیده شدند (وزارت حسین نقوی، همانجا).اهداف و خواستهای اساسی نهضت در آغاز، مستثنا شدن شیعیان از پرداخت زکات و عُشر دولتی، حفظ و حراست از عزاداری، نیاز نداشتن به مجوز دولتی برای عزاداری، استفاده از کتابهای ویژه آموزشی شیعه برای دانشآموزان و دانشجویان شیعه، و در نظر گرفتن فقه شیعه در قوانین حکومتی در صورت عملی شدن نظام اسلامی در کشور بود ( زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 45). مفتی جعفر حسین تلاش فراوانی برای قبولاندن این خواستها به دولت نمود که اوج آن در گردهمایی بزرگ 14 تیر 1359/ 5 ژوئیه 1980 در اسلامآباد بود. در این گردهمایی، صدها هزار نفر در برابر ساختمان مجلس پاکستان گرد آمدند و دولت مرکزی ناگزیر شد به تمام خواستهای اعتراض کنندگان، که در چهارده مادّه تنظیم یافته بود، پاسخ مثبت دهد (همان، ص 46؛ عارفی، همانجا).با درگذشت مفتی جعفر حسین در شهریور 1362/ اوت 1983 و روی کار آمدن عارف حسین حسینی، تغییراتی در اهداف نهضت به وجود آمد. نهضت، حزب سیاسی ـ مذهبی تمام عیاری شد و اهداف و برنامههای آن نیز از امور مذهبی به حوزه عمومی تغییر یافت (زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 50 53). در «دستور» (اساسنامه) نهضت ــ که در آن اصلاحات بسیاری صورت گرفته و در مرداد 1381/ اوت 2002 منتشر گردیده اهداف و مقاصد آن چنین اعلام شده است: تقویت و پیشرفت پاکستان، برقراری نظام عادلانه اسلامی در پاکستان، حفاظت از حقوق مردم، تصویب و اجرای قانون برای پیروان هر مذهب بر اساس مذهب آنان، تقویت اتحاد بین مسلمانان، رفع تعصبات زبانی و مذهبی و منطقهای، همکاری با گروههای همسو، امر به معروف و نهی از منکر، ایجاد نهادهای آموزشی و رفاهی، و حفظ حقوق اقلیتها (همانجا؛ اسلامی تحریک پاکستان، ص 1).ساختار نهضت جعفری چند بار تغییر کرده است: در آغاز پس از مقام قیادت (رهبری) که در رأس نهضت قرار داشت، دو مجلس (شورا) به نامهای مجلس عامله و مجلس مرکزی، یک کابینه مرکزی و سپس نمایندگیهای فرعی تعریف شده بود؛ اما، در دوران رهبری عارف حسین حسینی، که ساختار حزب بازسازی شد، دو شورا به نام سپریم کونسل (شورای عالی) و مرکزی کونسل (شورای مرکزی) در تشکیلات حزب گنجانده شد. شورای مرکزی، که بیش از 350 عضو دارد، بالاترین نهاد تصمیمگیری در حزب است. پس از آن کمیته مرکزی قرار دارد که در زمان رهبری ساجدعلی نقوی ایجاد شده است و مسئولیت اجرای سیاستهای حزبی را بر عهده دارد. پس از کمیته مرکزی، کابینهها قرار گرفتهاند که به ترتیب به کابینه مرکزی، ایالتی، شهر، شهرستان و شاخه تقسیم میشوند. فعالیتهای سیاسی از اختیارات ویژه کابینه مرکزی میباشد که در رأس آن رهبر قرار گرفته است. برای اعمال نظارت بر همه این نهادها و بخشها، شورای عالی تعریف شده است که تعداد اعضای آن در زمان عارف حسین به 37 تن رسیده بود (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 5 6).در رأس همه تشکیلات، رهبر و کابینه مرکزی قرار دارد. مقر کابینه مرکزی در شهر راولپندی است. در 1381 ش/ 2002، بار دیگر اصلاحاتی در ساختار نهضت صورت گرفت. بر اساس ساختار جدید، شورای مرکزی و شورای عالی از ساختار حزب حذف گردیدند و به جای آنها، نظام شورایی در همه سطوح برقرار شد که عبارتاند از: جنرل کونسل (شورای عمومی)، شورای ایالتی، شورای منطقهای، شورای شهر و شهرستان و شورای شاخه ( رجوع کنید به اسلامی تحریک پاکستان، ص 3).اقدامات و عملکرد. نهضت از زمان شکلگیری تا شهریور 1384/ سپتامبر 2005، در دفاع از حقوق شیعیان پاکستان، انسجام بخشیدن به آنان و رشد آگاهیهای عمومی اقدامات مهمی کرده است. مجموع فعالیتهای نهضت را به سه دوره میتوان تقسیم کرد:1) از 1358 تا 1363 ش/ 1979ـ1983. این دوره با رهبری مفتی جعفر حسین آغاز شد. در این دوره، نهضت اجرای فقه جعفری توانست دولت ضیاءالحق را در ظاهر به پذیرش خواست شیعیان مبنی بر نپرداختن زکات به دولت وادار سازد. همچنین در معاهدهای که میان رهبران نهضت جعفری و دولت در دی 1358/ ژانویه 1980 در اسلامآباد به امضا رسید، در باره آموزش تعلیمات دینی، حفاظت از عزاداری و اجرای قوانین فقه جعفری در احوالات شخصیه در مورد شیعیان، به توافق رسیدند، اما دولت بعداً از اجرای آن خودداری کرد (زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 44ـ46؛ عارفی، همانجا). در دوره اول، به دلیل محدود بودن اهداف نهضت و خوشبینی مردم در برآورده شدن خواستهایشان و مشروط بودن اجرای فقه شیعی به اسلامی شدن قوانین کشور و همچنین مشکلات ساختاری نهضت، پیشرفت کمی در بهبود وضع شیعیان حاصل شد ( زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی ، ص 47).2) از 1363 تا 1367 ش/ 1984ـ 1988. این دوره با رهبری عارف حسین حسینی آغاز گردید. در این دوره، ساختار حزب بازسازی شد و دامنه فعالیت آن به سراسر کشور توسعه یافت. در واقع، با ظهور رهبری جدید و جوان در رأس جنبش شیعیان پاکستان، جامعه شیعیان وارد مرحله جدیدی از تاریخ سیاسی ـ اجتماعی خود گردید (عارفی، همانجا). مهمترین فعالیت نهضت در این دوره، ایجاد زیرساختهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و تشکیلاتی، و تغییر در باورهای مذهبی و اجتماعی جامعه سنّتی شیعیان بود. تا پیش از روی کار آمدن عارف حسین، شیعیان سازمانی فراگیر و تشخص سیاسی مستقل و مؤثری در تحولات سیاسی کشور نداشتند. او در چهار سال رهبری سیاسی خود، شیعیان این کشور را تا اندازهای از انزوای اجتماعی ـ سیاسی و فکری بیرون آورد و آن را نه تنها به مردم پاکستان بلکه به جهانیان معرفی کرد؛ ساختار تشکیلاتی حزب را نیرومند، نمایندگیهای آن را در سراسر کشور فعال و ارتباط آن را با مردم تقویت نمود؛ اعتبار نهضت در میان مردم را افزایش داد و مبارزه با استعمار، به ویژه امریکا و صهیونیسم، را تشدید کرد؛ مخالفت و مبارزه با رژیم را صریحتر و تلاش برای وحدت در جامعه پاکستان را بیشتر نمود و ارتباط با احزاب اسلامی کشور را افزایش داد (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 4).یکی از تحولات مهم نهضت در دوران رهبری عارف حسین حسینی، تغییر مشی نهضت به سوی فعالیتهای سیاسی بود، که با تدوین منشور سیاسی جامع و اعلان آن در همایش قرآن و سنّت در تیر 1365/ ژوئیه 1986 در لاهور صورت گرفت ( زندگینامه علامه شهید عارف حسینالحسینی، ص 137ـ149).نهضت در این دوره، مشکلاتی نیز داشت که دستکم در سه مورد کاملاً محسوس و جدّی بودند: اول، حکومت نظامی ضیاءالحق (1356ـ1367 ش/1977ـ 1988) بود که با اعمال فشارهای سیاسی مستقیم و غیرمستقیم میکوشید از رشد اسلامگرایی شیعی، که به نحوی تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته بود، جلوگیری کند ( رجوع کنید به همان، ص 136ـ137). دولت در مخالفت با سیاستها و فعالیتهای نهضت جعفری، موانعی بر سر راه فعالیت آن ایجاد نمود و حتی با حمله به اجتماع طرفداران آن، گروهی را کشت و عدهای را زخمی کرد و همچنین رهبران محلی نهضت را به زندان انداخت (فهیم عباس، ص 16).مشکل دوم، انشعاب در نهضت بود. از نخستین روز تعیین رهبری جدید حزب در 1363 ش، همزمان با نشست بهکر، نشست دیگری با حضور گروهی از روحانیان، ذاکران، خطبا و افسران بازنشسته شیعه در اسلامآباد تشکیل شد که در آن سید حامدعلی شاه موسوی به رهبری نهضت (شاخه اسلامآباد) انتخاب گردید (زیدی، 2006). عارف حسین حسینی و همکاران او، برای وحدت دو شاخه نهضت، تلاشهای زیادی کردند؛ اما، سرانجام هیئت ده نفره میانجیگری، بدون دستیابی به نتیجه مطلوب، وجود هر دو شاخه نهضت را تأیید کرد و به کار خود پایان داد (حسینی، ص 60ـ63).مشکل سوم، خشونتهای فرقهای سازمان یافته سپاه صحابه بود که از 1364 ش/ 1985 آغاز شده بود. سپاه صحابه مبارزه با نفوذ انقلاب اسلامی ایران را ــ که تصور میکرد بیشتر، از طریق نهضت اجرای فقه جعفری در پاکستان گسترش مییابد هدف اساسی خود قرار داد و با برانگیختن احساسات مذهبی ضد شیعی، راهپیماییهای خیابانی، شعارنویسی بر دیوارها و سوء قصد به جان اشخاص وابسته به نهضت جعفری، به فعالیتهای افراطی خود ادامه میداد (عارفی، ص 125ـ 128). بر اثر حوادث فرقهای، دَهها تن از اعضای نهضت در پنجاب و سند جان خود را از دست دادند. بزرگترین حادثه فرقهای زمانی اتفاق افتاد که هزاران تن از افراطیهای مذهبی از گِلگِت و شهرستانهای اطراف آن در روز عید فطر 1367 ش/ 1988، به مناطق شیعهنشین گلگت، به ویژه جلالآباد، حمله کردند و در نتیجه، سیزده روستا بین 65% تا 100% تخریب شد و 500 ، 1 خانواده بیخانمان گردیدند و دستکم 95 تن جان خود را از دست دادند ( النصره ، ش 12، ص 4ـ 8). عارف حسین حسینی، رهبر نهضت جعفریه، نیز در 14 مرداد 1367/ 5 اوت 1988 در پیشاور کشته شد ( زندگینامه علامه شهید عارف حسین الحسینی ، ص 84).3) از 1367 تا 1384 ش/ 1988ـ2005. این دوره با رهبری سیدساجد علی نقوی (معاون اول و مشاور سیاسی شهید عارف حسین حسینی) در 13 شهریور 1367/ 4 سپتامبر 1988 آغاز شد. تفاوت اساسی دوره سوم با دوره دوم، در رویکرد کلان نهضت جعفریه نسبت به مسائل کشور بود. دوره دوم دوره آرمانگرایی بود که رهبر نهضت به مبارزه انقلابی با نفوذ امریکا و استبداد داخلی میپرداخت و برای برقراری حکومت اسلامی در پاکستان تلاش میکرد (همان، ص 143، 160)؛ اما، در دوره سوم در این رویکرد تجدیدنظر شد و نهضت راهبردی واقعگرایانه و تا حدودی عملگرایانه را در پیش گرفت. ساجدعلی نقوی برای فرونشاندن درگیریهای فرقهای، اقداماتی کرد و کوشید مناسبات سازمانیافتهای با احزاب اسلامی اهل سنّت، مانند جماعت اسلامی، جمعیت العلمای اسلام، جمعیت العلمای پاکستان و جمعیت اهل حدیث و حتی سپاه صحابه، برقرار کند. وزیر مذهبی فدرال، عبدالستار نیازی، برای وحدت گروههای شیعه و اهل سنّتِ دِیوبندی، بَریلَوی و اهلحدیث، کمیته اتحاد بینالمسلمین را، با عضویت سی تن از علمای مذاهب اسلامی، تشکیل داد که آنان در مهر 1370/ سپتامبر 1991، مجموعهای را با عنوان «ضابطه اخلاق» تدوین و تصویب کردند و سران نهضت نیز آن را امضا نمودند (جوادی، ص 24). در ضابطه اخلاق، فرقهگرایی در کشور محکوم و پیروی از شیوههایی برای حل مناقشات به گروهها توصیه شده است.نهضت در اواخر 1373 ش/ اوایل 1995 گام دیگری برای وحدت میان مذاهب اسلامی برداشت که به تشکیل «ملی یکجهتی کونسل» (شورای همبستگی ملی) در 4 فروردین/ 24 مارس همان سال، انجامید. در این شورا، گروههای اسلامی نهضت جعفریه، جماعت اسلامی، جمعیت العلمای اسلام گروه فضلالرحمان و سمیعالحق، جمعیت العلمای پاکستان، گروه نیازی، تحریک منهاجالقرآن و جمعیت اهل حدیث شرکت داشتند (همان، ص 24ـ 25؛ تحریک جعفریه پاکستان، 1995، ص 13ـ15). هدف از تشکیل این اتحاد، پایان دادن به درگیریهای مذهبی و منزوی کردن سپاه صحابه و فشار آوردن به آن گروه برای توقف عملیات خشونتبار آن بود؛ اما، این اتحاد نتوانست به درگیریهای فرقهای پایان دهد. در 6 تیر 1380/ 27 ژوئن 2001، شش حزب اسلامی، با عنوان مجلس متحده عمل، در اسلامآباد متحد شدند. هدف از این اتحاد، برقراری نظام جمهوری واقعی اسلامی اعلام شده بود ( رجوع کنید به متحده مجلس عمل پاکستان، ص 2ـ3).فعالیتهای عمده نهضت جعفری در دهه 1370 ش/1990 عمدتاً در دو بخش متمرکز شده بود:اول، فعالیتهای آموزشی و رفاهی، که در این زمینه سه نهاد فرعی تأسیس شد: 1) اسلامک ایمپلایز (سازمان شاغلان اسلامی)، متشکل از متخصصان و کارشناسان تمام رشتهها و شعبهها مانند شعبه استادان، شعبه نوجوانان، شعبه دانشجویان و شعبه پزشکان. هدف این سازمان آموزش افراد برای کاریابی، ایجاد اشتغال و مبارزه با فقر و بیکاری بود (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 5، 11). 2) جعفریه ترست (بنیاد جعفری)، که در 1369 ش/1990 با اهداف آموزشی، تبلیغی و رفاهی تشکیل شد. این مؤسسه در زمینه آموزش، از دوازده مدرسه جدید حمایت مالی کرد و در زمینه امور رفاهی، 95 طرح کوچک پلسازی، سدسازی، انحراف آب، کانالکشی، حفر چاه، لولهکشی، جادهسازی و مانند آن را به انجام رساند (همان، ص 11؛ جعفریه ترست، ص 1ـ7). 3) پاکستان ایجوکیشنل کونسل (شورای آموزشی پاکستان). این نهاد با هدف توسعه آموزش و رشد مهارتهای جدید در میان شیعیان، به ویژه در مناطق محروم، در 11 خرداد 1375/ اول ژوئن 1996 در اسلامآباد تشکیل شد و 26 باب مدرسه و مرکز آموزشی را در پنجاب، بلتستان، سرحد، گِلگِت و کویته تحت پوشش قرار داد (پاکستان ایجوکیشنل کونسل، ص 2ـ3؛ تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 10ـ11). این نهادهای سهگانه، در اواخر دهه 1370 ش/1990 و اوایل دهه 1380 ش/2000، به دلایل مالی، فنی و سازمانی تعطیل شدند.دوم، فعالیتهای سیاسی ـ حقوقی با هدف فرونشاندن درگیریها و التهابات فرقهای. در دهه 1370 ش/ 1990 و نیمه اول دهه 1380 ش/2000، عملیات خشونتبار و فرقهای سپاه صحابه و «لشکر جَنگوی» افزایش بسیار یافت. در دهه 1360 ش/1980 بسیاری از افراد وابسته به «نهضت اجرای فقه جعفری» مورد حملات فرقهگرایانه قرار میگرفتند، اما از اوایل دهه 1370 ش/1990 به بعد، همه شیعیان به گونهای هدف حملات سپاه صحابه و لشکر جنگوی شدند. بیشترین حملات، در این مقطع، به تجمعات و مراسم عبادی، مانند نمازهای جماعت و جمعه و عزاداریها، میشد که تلفات زیادی نیز به همراه داشت. از سوی دیگر، اعظم طارق، سرکرده سپاه صحابه که در انتخابات 1370 ش/ 1991 به نمایندگی مجلس پاکستان برگزیده شده بود، لایحه «ناموس صحابه» را، با جمعآوری امضای چهل نماینده، در 1372 ش/1993 به مجلس داد که مُفاد آن لزوم حفظ احترام صحابه و مرتد دانستن مخالفان صحابه بود (عارفی، ص 127). همچنین «لایحه شریعت»، که از زمان ضیاءالحق به بعد یکی از موضوعات مهم مباحث مجلس قانونگذاری پاکستان بود، از نظر نهضت جعفریه نیاز به اصلاح داشت. نهضت جعفریه توانست، با رایزنی، از تصویب لوایح ضدشیعی در مجلس و دولت جلوگیری کند (ساجدعلی نقوی، ص 221). با ادامه تنشهای فرقهای قومی و سیاسی در پاکستان، اوضاع اجتماعی و سیاسی در سالهای آخر دهه 1370 ش/ 1990 به شدت بحرانی شده بود که به کودتای ژنرال پرویز مُشرّف در 2 مهر 1378/ 12 اکتبر 1999 و سقوط دولت نواز شریف انجامید. وی مبارزه با فرقهگرایی را یکی از برنامههای اصلی خود میدانست. حادثه 20 شهریور 1380/ 11 سپتامبر 2001 در امریکا و اقدام امریکا و جامعه جهانی برای مبارزه با تروریسم، رئیسجمهور پاکستان را به برخوردهای شدیدتری با احزاب تندرو اسلامی در این کشور واداشت؛ از اینرو، دولت مشرّف سپاه صحابه و جیش محمد را غیرقانونی اعلام کرد و در 22 دی 1380/ 12 ژانویه 2002 نهضت جعفریه را نیز در ردیف آنها قرار داد و فعالیت آن ممنوع شد (تحریک جعفریه پاکستان، 2002، ص 1ـ3).پس از آن، نهضت نام خود را به «اسلامی تحریک» (جنبش اسلامی) تغییر داد و بلافاصله فعالیت خود را تحت نام جدید آغاز کرد؛ اما، دولت در 24 آبان 1382/ 15 نوامبر 2003 «تحریک اسلامی» و هر نوع فعالیت رهبران آن را با هر عنوان دیگری، غیرقانونی خواند. از آن تاریخ تا شهریور 1384/ سپتامبر 2005 دولت دفاتر نهضت را مُهر و موم کرده و از اجتماعات آن جلوگیری نموده است. این تصمیم دولت صدمات شدیدی بر تشکیلات نهضت وارد کرد و بسیاری از فعالان نهضت را عملاً منزوی نمود. ساجد علی نقوی ناگزیر شد فعالیتهای سیاسیاش را از طریق «مجلس متحده عمل»، که «نهضت» یکی از اعضای آن است، تداوم بخشد و ارتباطات مردمی را نیز از طریق برگزاری عزاداریها یا شرکت در آنها و برنامههای مذهبی ادامه دهد و دیدگاهها و مواضع خود را بازگوی نماید (ساجدعلی نقوی، ص 220).همزمان با ممنوع شدن فعالیتهای جنبش اسلامی، ساجدعلی نقوی نیز، به اتهام دخالت در قتل اعظم طارق، سرپرست سپاه صحابه، دستگیر شد. دستگیری وی اعتراضهای جمعی شیعیان را در پی داشت و بزرگان و علمای برجسته شیعه، برای حل مسئله و اقدامهای بعدی، کمیتهای تشکیل دادند. وی سرانجام، پس از چهار ماه، در 23 اسفند 1382/ 14 مارس 2004 آزاد شد.از 1384 ش/ 2005 نهضت از مجاری قانونی میکوشد تا مجوز فعالیت خود را دو باره به دست آورد. در اوضاع کنونی، مهمترین اهداف و خواستهای آن از دولت عبارتاند از: برداشتن ممنوعیت فعالیتهای آن؛ تأمین حقوق اجتماعی و مذهبی شیعیان؛ مشارکت متناسب با جمعیت شیعیان در ادارات و نهادهای دولتی، به ویژه نهادهای دینی، مانند شورای عقاید اسلامی، «وفاقی شریعت کورت»، «دادگاه شرعی کل کشور»، «وزارت امور مذهبی»، «اداره تحقیقات اسلامی»؛ و آزادی در برگزاری مراسم عزاداری (همان، ص 216ـ 218).نهضت جعفریه تقریباً از 1363 ش/1984 به حضور در فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی توجه نشان داده است. سیاست نهضت در آغاز، ائتلاف با احزاب دیگر یا حمایت از نامزدهای احزاب دیگر بود (حسینی، ص 70)؛ اما، در انتخابات 1377 ش/1998، به عنوان حزب مستقل وارد مبارزه انتخاباتی گردید، گرچه نتوانست نمایندهای به مجلس بفرستد (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 7). نهضت تنها در دو انتخابات (1373 ش/ 1994 و 1376 ش/ 1997) موفقیتهای ملموسی به دست آورد. در انتخابات 1373/ اکتبر 1994، در مناطق شمالی توانست هشت کرسی از 24 کرسی «ناردرن ایریاز کونسل» (شورای مناطق شمال) را از آنِ خود کند (حسینآبادی، ص 312). در انتخابات 1376 ش/1997، به ائتلاف مسلم لیگ پیوست و با حمایت از نواز شریف، توانست سیدجواد هادی، از روحانیان پاکستان، را به مجلس سنا و افرادی را نیز به مجلس شورا بفرستد (تحریک جعفریه پاکستان، 1999، ص 10).مناسبات نهضت جعفری با دولت، بنا بر اوضاع سیاسی، فراز و نشیبهایی داشته است. نهضت تاکنون بیشتر در جبهه مخالفان دولت قرار داشته، چنانکه عضو ائتلاف «مجلس متحده عمل» است که نیرومندترین دستهبندی مخالف دولت را در مجلس تشکیل میدهد. نهضت همچنین روابط خوبی با جمهوری اسلامی ایران، حوزه علمیه قم و مراجع تقلید در قم و نجف اشرف دارد. رابطه دوستانه با جنبشهای اسلامی در کشورهای دیگر و حمایت از انتفاضه فلسطین و برگزاری راهپیمایی در روز قدس (آخرین جمعه ماه رمضان هر سال) از دیگر اقدامات نهضت است. |