۲۳٬۰۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''طه محمد ابواللیل''' نزله بنی مهدی در سال 1923 میلادی در آنجا فرزند دهیار روستا به دنیا آمد و به مراحل مختلف تحصیل پیوست. با خانم طهیا بشیر ازدواج کرد و او اهل بیت یکی از علمای ازهری بود و پدرش حاج احمد با اینکه اهل اخوان نبود و گاهی از آنها حمایت می کرد، عاشق اخوان بود و با عقاید آنها همدل بود. حتی شیوخ الازهر هم با دیدن یکی از برادران از ترس پلیس سیاسی و ظلم و ستم آنها به جز پدرش فرار می کردند، استاد طه از شجاعت او متحیر شد. شیخ احمد از طرفداران آنان باقی ماند تا این که گروه به مشروعیت خود بازگشت و حقوقش به آن اعاده شد، در این میان استاد طه خطبه سلام دختر شیخ احمد بشیر را ایراد کرد و ازدواج در اوت 1951م انجام شد. و خداوند در 8/10/1952م به آنها حضرت [[فاطمه زهرا(س)|فاطمه الزهرا(س)]] و سپس [[حضرت محمد(ص)]] را در 20/9/1953م و سپس | '''طه محمد ابواللیل''' نزله بنی مهدی در سال 1923 میلادی در آنجا فرزند دهیار روستا به دنیا آمد و به مراحل مختلف تحصیل پیوست. با خانم طهیا بشیر ازدواج کرد و او اهل بیت یکی از علمای ازهری بود و پدرش حاج احمد با اینکه اهل اخوان نبود و گاهی از آنها حمایت می کرد، عاشق [[اخوان المسلمین|اخوان]] بود و با عقاید آنها همدل بود. حتی شیوخ [[الازهر]] هم با دیدن یکی از برادران از ترس پلیس سیاسی و ظلم و ستم آنها به جز پدرش فرار می کردند، استاد طه از شجاعت او متحیر شد. شیخ احمد از طرفداران آنان باقی ماند تا این که گروه به مشروعیت خود بازگشت و حقوقش به آن اعاده شد، در این میان استاد طه خطبه سلام دختر شیخ احمد بشیر را ایراد کرد و ازدواج در اوت 1951م انجام شد. و خداوند در 8/10/1952م به آنها حضرت [[فاطمه زهرا(س)|فاطمه الزهرا(س)]] و سپس [[حضرت محمد(ص)]] را در 20/9/1953م و سپس علا در 4/3/[[1954] هنگامی که در زمان حادثه منشیه حامله بود، بر آنان رحمت فرمود. سپس یاسر در سال 1966 و سپس یومنا در سال 1973.<br> | ||
=همکاری با اخوان= | =همکاری با اخوان= | ||
او از طریق دوستش پروفسور محمد احمد حسن با [[اخوان المسلمین|اخوان]] آشنا شد و در آنجا وضعیت خود را شرح | او از طریق دوستش پروفسور محمد احمد حسن با [[اخوان المسلمین|اخوان]] آشنا شد و در آنجا وضعیت خود را شرح میدهد و می گوید: من جوان مجردی بودم که تازه فارغ التحصیل شده بودم و او جز خواندن رمان جیب چیزی برای خود نمی یافت و هر وقت دوستم حسن را می دیدم سخنانی از او میشنیدم که در من جای می گرفت. روح و بدون تظاهر برخورد می کردند پس پیک به مدیرش می گفت برادر زهدی و مدیر به تخت میگفت برادر محمد و عشق و علاقه بر آنها غالب شد و حسن مرا به پینگ پنگ برد. سالن تا غروب آفتاب حرکت متوقف شد و همه به نماز شتافتند، شعار خدا هدف ماست، رسول الگوی ماست، قرآن قانون اساسی ماست، جهاد راه ماست و مرگ در راه خدا بالاترین آرزوی ماست. | ||
به زودی از همسر و فرزندانش خوشحال نبود تا اینکه انقلاب 23 ژوئیه که شاه و فساد را به کمک اخوان سرنگون کرد. تقریباً کشور را تحت کنترل داشتند تا اینکه دولت آنها را وسوسه کرد و حاضر به بازگشت به جای خود در ارتش نشدند.آنها به قانون پایبند بودند و هرکسی را که در مقابل میلشان ایستاده بود کتک زدند و این چیزی نبود که قبل از انقلاب بر سر آن توافق شده بود. توافق بر این بود که زندگی پارلمانی و حاکمیت غیرنظامی باز خواهد گشت و ارتشیان به جای خود بازگردند. | به زودی از همسر و فرزندانش خوشحال نبود تا اینکه انقلاب 23 ژوئیه که شاه و فساد را به کمک اخوان سرنگون کرد. تقریباً کشور را تحت کنترل داشتند تا اینکه دولت آنها را وسوسه کرد و حاضر به بازگشت به جای خود در ارتش نشدند.آنها به قانون پایبند بودند و هرکسی را که در مقابل میلشان ایستاده بود کتک زدند و این چیزی نبود که قبل از انقلاب بر سر آن توافق شده بود. توافق بر این بود که زندگی پارلمانی و حاکمیت غیرنظامی باز خواهد گشت و ارتشیان به جای خود بازگردند. | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
در عوض، او از راهنمای عمومی بازدید کرد، جایی که عبدالناصر و عبدالحکیم به دیدار او در خانه اش در مانیل رفتند، اما او در حال طراحی نقشه شدیدتری برای سرنگونی نجیب و اخوان بود. حادثه منشیا، که در 26 اکتبر رخ داد، 1954 پس از میلاد، جایی بود که عبدالناصر توانست محمد نجیب را سرنگون کند و او را در ویلای زینب الوکیل دستگیر کند و هزاران برادر را ظرف چند ساعت و در مدتی که سخنرانی به پایان نرسید، دستگیر کرد که نشان میدهد این حادثه برای او بوده است. . | در عوض، او از راهنمای عمومی بازدید کرد، جایی که عبدالناصر و عبدالحکیم به دیدار او در خانه اش در مانیل رفتند، اما او در حال طراحی نقشه شدیدتری برای سرنگونی نجیب و اخوان بود. حادثه منشیا، که در 26 اکتبر رخ داد، 1954 پس از میلاد، جایی بود که عبدالناصر توانست محمد نجیب را سرنگون کند و او را در ویلای زینب الوکیل دستگیر کند و هزاران برادر را ظرف چند ساعت و در مدتی که سخنرانی به پایان نرسید، دستگیر کرد که نشان میدهد این حادثه برای او بوده است. . | ||
در همین حال یکی از برادران حاج | در همین حال یکی از برادران حاج طه (همسرش) در نیل غرق شد و شش روز در آب ماند و در مراسم تشییع جنازه حاج طه پس از حادثه دستگیر و به دادگاه معرفی شد و دادگاه او را به ده سال زندان محکوم کرد. همه آنها را در زندان گذراند. | ||
پدرش به دلیل اینکه از مرگ پسرش مطلع نشده بود از مردم شهر ناراحت شد و تقاضای انتقال او کرد و به حلوان منتقل شد و نخواست دخترش را تنها بگذارد و او را با خود برد. در خانه شماره 42 در خیابان رستم حلوان که جنب منزل شماره 45 شهید سید قطب و برادرانش و به همان اندازه که ابراهیم فهمی برادر عبد فهمی بزرگ در آن سکونت داشتند. که بعدا وزیر کشور شد. | پدرش به دلیل اینکه از مرگ پسرش مطلع نشده بود از مردم شهر ناراحت شد و تقاضای انتقال او کرد و به حلوان منتقل شد و نخواست دخترش را تنها بگذارد و او را با خود برد. در خانه شماره 42 در خیابان رستم حلوان که جنب منزل شماره 45 شهید سید قطب و برادرانش و به همان اندازه که ابراهیم فهمی برادر عبد فهمی بزرگ در آن سکونت داشتند. که بعدا وزیر کشور شد. |