۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنى امیه' به 'بنىامیه') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فرقه قدریه''' با محوریت افعال اختیاری [[انسان]] ایجاد شده است. آنان فکر مىکردند که [[اعتقاد]] به قدر پیشین الهى در افعال اختیارى انسان، با مختار و مرید بودن او در انجام این کارها سازگار نیست، و در این صورت تکلیف و مجازات افراد خطا کار عادلانه نخواهد بود و از طرف دیگر هر گاه افعال انسان متعلق [[قضا و قدر]] الهى باشد، کارهاى نارواى او به [[خدا]] نسبت داده خواهد شد و این امر با تنزه و پیراستگى خداوند از قبایح و | '''فرقه قدریه''' با محوریت افعال اختیاری [[انسان]] ایجاد شده است. آنان فکر مىکردند که [[اعتقاد]] به قدر پیشین الهى در افعال اختیارى انسان، با مختار و مرید بودن او در انجام این کارها سازگار نیست، و در این صورت تکلیف و مجازات افراد خطا کار عادلانه نخواهد بود و از طرف دیگر هر گاه افعال انسان متعلق [[قضا و قدر]] الهى باشد، کارهاى نارواى او به [[خدا]] نسبت داده خواهد شد و این امر با تنزه و پیراستگى خداوند از قبایح و ناروایىها منافات دارد. | ||
=خلاصه باور قدریه= | =خلاصه باور قدریه= | ||
الف: مسئله مورد بحث نزد قدریه، افعال اختیارى انسان، و قدر پیشین خداوند بوده است. | الف: مسئله مورد بحث نزد قدریه، افعال اختیارى انسان، و قدر پیشین خداوند بوده است. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=قدریه و امویان= | =قدریه و امویان= | ||
رابطه قدریه با حاکمان اموى رابطه اى قهرآمیز و خصمانه بود، و این بدان جهت بود که امویان معمولا قضا و قدر الهى را به گونه اى تفسیر مى کردند که مستلزم مجبور بودن انسان در افعال خود بود. آنان با چنین تفسیر جبر آمیزى از قضا و قدر الهى- که متاسفانه عوام پسند نیز بود- | رابطه قدریه با حاکمان اموى رابطه اى قهرآمیز و خصمانه بود، و این بدان جهت بود که امویان معمولا قضا و قدر الهى را به گونه اى تفسیر مى کردند که مستلزم مجبور بودن انسان در افعال خود بود. آنان با چنین تفسیر جبر آمیزى از قضا و قدر الهى- که متاسفانه عوام پسند نیز بود- سیاستهاى استبدادى خود را توجیه مى کردند. به نقل ابن قتیبه (متوفاى 276) هنگامى که معاویه، با تطمیع و تهدید، گروهى از مهاجران و انصار را به بیعت با یزید وادار کرد، و مورد اعتراض عایشه واقع شد، در پاسخ گفت: «ان امر یزید قضاء من القضاء» .<ref> الامامة و السیاسة، ج 1، ص 158، 161.</ref> دیگر حاکمان اموى نیز این روش [[معاویه]] را به کار مى بردند، چنانکه ابو على جبایى گفته است: «اولین کسى (از حکام اموى) که از عقیده جبر طرفدارى کرد معاویه بود. وى همه کارهاى خود را به قضاء و قدر الهى مستند مى کرد و بدین وسیله در برابر مخالفان عذر مى خواست. پس از وى این اندیشه در میان زمامداران اموى رواج یافت.<ref>المغنى، قاضى عبدالجبار، ج 8، ص 4.</ref> | ||
=صواب و خطاى قدریه= | =صواب و خطاى قدریه= |