پرش به محتوا

توکل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
توکل به معنای تسلیم و واگذاری امور بندگان به [[خداوند]] است. این صفت حسنه به معنای تکیه و اعتماد بر خدا داشتن و نتایج کار را به او سپردن است. کسی اهل توکل است که برای رسیدن به هدفی مقدس از فکر و قدرت خود استفاده می کند و بقیه امور خویش را به خداوند می سپرد. بنابراین، انسان متوکل علاوه بر آن که دست خود را نسبت به انجام وظایفش نمی بندد، اما در واقع خود و آن چه انجام می دهد را تسلیم امر الهی کرده از او می خواهد تا برایش وکیلی امین باشد.
توکل به معنای تسلیم شدن و واگذاردن امور بندگان به خداوند است. این صفت حسنه در واقع به معنای تکیه کردن به خدا و اعتماد داشتن و نیز  نتایج کار را به او سپردن است.کسی اهل توکل است که برای رسیدن به هدفی مقدس از فکر و قدرت خود استفاده می‌کند و بقیه امور خویش را به خداوند می‌سپرد. بنابراین، انسان متوکل علاوه بر آن که دست خود را نسبت به انجام وظایفش نمی بندد، اما در واقع خود و آن چه انجام می‌دهد را تسلیم امر الهی کرده از او می‌خواهد تا برایش وکیلی امین باشد.


==معناشناسی توکل==
==معناشناسی توکل==
توکل کلمه ای عربی است که از واژه  "وکل" به معنای سپردن امر خود به غیر به دست می آید. <ref>فراهیدی خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۵، ص ۴۰۵.</ref> اما توکل در لغت و اصطلاح، اظهار عجز، اعتماد به غیر <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۶.</ref> و سپردن (نیابت دادن - نائب قراردادن) امر خویش (خود) به فردی مطمئن به علت کفایت او یا ناتوانی شخص از قیام به امر خود است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۴ - ۷۳۶</ref>  <ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۸۲.</ref> پس اگر فردی به خدا اعتماد کند و او را وکیل خود قرار دهد، خداوند برایش کفایت می کند ﴿فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است» <ref>سوره طلاق، آیه ۳</ref> و اگر به غیر خداوند توکل کند و به دنیا بپیوندد، خداوند، او را به غیر خودش واگذار می‌کند. <ref>ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۲۹۸؛</ref> <ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۲۰</ref>؛ <ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۶</ref> <ref>ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۲۲.</ref> <ref>محمدزاده، محسن و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۲۴.</ref> برخی از  بزرگان <ref>ملامهدی نراقی نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸-۲۱۹ و۲۲۶</ref> <ref>علامه طباطبایی طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۷۸.</ref> معتقدند که توکل در فرهنگ دینی به این معنا است که انسان فقط خداوند را فاعل موثر در هستی بداند که بدون او هیچ کاری انجام نمی شود. ازاین‌رو تنها به او اعتماد کند و امور خود را به او واگذارد.
توکل کلمه ای عربی است که از واژه  "وکل" به معنای سپردن امر خود به غیر گرفته شده است.<ref>فراهیدی خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۵، ص ۴۰۵.</ref اما توکل در لغت و اصطلاح، اظهار عجز، اعتماد به غیر <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۶.</ref> و سپردن (نیابت دادن - نائب قراردادن) امر خویش (خود) به فردی مطمئن به علت کفایت او یا ناتوانی شخص از قیام به امر خود است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۴ - ۷۳۶</ref>  <ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۸۲.</ref> پس اگر فردی به خدا اعتماد کند و او را وکیل خود قرار دهد، خداوند برایش کفایت می‌کند ﴿فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ و هر کسی به خدا توکل کند همو وی را کفایت می‌کند» <ref>سوره طلاق، آیه ۳</ref> و اگر به غیر خداوند توکل کند و به دنیا بپیوندد، خداوند او را به غیر خودش واگذار می‌کند. <ref>ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۲۹۸؛</ref> <ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۲۰</ref>؛ <ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۶</ref> <ref>ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۲۲.</ref> <ref>محمدزاده، محسن و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگ‌نامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۲۴.</ref> برخی از  بزرگان <ref>ملامهدی نراقی نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸-۲۱۹ و۲۲۶</ref> <ref>علامه طباطبایی طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۷۸.</ref> معتقدند که توکل در فرهنگ دینی به این معنا است که انسان فقط خداوند را فاعل موثر در هستی بداند که بدون او هیچ کاری انجام نمی‌شود. ازاین‌رو تنها به او اعتماد کند و امور خود را به او واگذارد.


==جایگاه توکل در قرآن==
==جایگاه توکل در قرآن==
در قرآن نام توکل و شاخه های مربوط به آن، 70 بار بیان شده است. <ref>ماهروزاده، رابطه توکل و توسل به اسباب، ص۶۴.</ref>
در [[قرآن]] نام توکل و شاخه های مربوط به آن، 70 بار بیان شده است. <ref>ماهروزاده، رابطه توکل و توسل به اسباب، ص۶۴.</ref>
قرآن در موارد فراوانی ایمان و توکل را در کنار هم آورده است. <ref>ر.ک، سوره ملک، آیه۲۹؛ سوره یونس، آیه۸۴؛ سوره مائده، آیه۲۳؛ سوره شوری، آیه۳۶؛ سوره نحل، آیه۹۹؛ سوره انفال، آیه۲.</ref> گویی ملازمه ای بین این دو صفت وجود دارد.
قرآن در موارد فراوانی [[ایمان]] و توکل را در کنار هم آورده است. <ref>ر.ک، سوره ملک، آیه۲۹؛ سوره یونس، آیه۸۴؛ سوره مائده، آیه۲۳؛ سوره شوری، آیه۳۶؛ سوره نحل، آیه۹۹؛ سوره انفال، آیه۲.</ref> گویی ملازمه ای بین این دو صفت وجود دارد. تا آن جا که در برخی از موارد از توکل به عنوان لازمه ایمان نام برده شده است.<ref>ر.ک، سوره آل عمران، آیه۱۲۲؛</ref><ref>ر.ک، سوره مائده، آیه۲۳</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، سال ۱۴۱۷قمری، ج۱۹، ص۱۸۸.</ref> مثلا در آیه ۲ [[سوره انفال]]، [[مؤمنان]] کسانی هستند که تنها بر پروردگارشان توکل می‌کنند. و در آیات متعدد دیگری نیز تعبیر «و عَلی اللّهِ فَلْیتَوَکَلِ المُؤمنون» (مؤمنان به خدا توکل می‌کنند)، به کار رفته است.<ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیات ۱۲۲،۱۶۰؛ سوره مائده، آیه ۱۱؛ سوره توبه، آیه ۵۱؛ سوره ابراهیم، آیه ۱۱؛ سوره تغابن، آیه۱۳؛ سوره مجادله ،آيه۱۰</ref> مطابق با برخی از آیات قرآن، خداوند کسانی را که اهل توکل اند دوست دارد.<ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیه۱۵۹.</ref> وکسی که بر خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت می‌‌کند. <ref>سوره طلاق، آیه۳.</ref>
تا آن جا که در برخی از موارد از توکل به عنوان لازمه ایمان نام برده شده است.<ref>ر.ک، سوره آل عمران، آیه۱۲۲؛</ref><ref>ر.ک، سوره مائده، آیه۲۳</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، سال ۱۴۱۷قمری، ج۱۹، ص۱۸۸.</ref> مثلا در آیه ۲ سوره انفال، مؤمنان کسانی معرفی شده‌اند که تنها بر پروردگارشان توکل دارند. و در آیات متعدد دیگری نیز تعبیر «و عَلی اللّهِ فَلْیتَوَکَلِ المُؤمنون» (مؤمنان به خدا توکل می‌کنند)، به کار رفته است. <ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیات ۱۲۲،۱۶۰؛ سوره مائده، آیه ۱۱؛ سوره توبه، آیه ۵۱؛ سوره ابراهیم، آیه ۱۱؛ سوره تغابن، آیه۱۳؛ سوره مجادله ،آيه۱۰</ref> مطابق با برخی از آیات قرآن، خداوند کسانی را که اهل توکل اند دوست دارد.<ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیه۱۵۹.</ref> وکسی که بر خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت می‌ کند. <ref>سوره طلاق، آیه۳.</ref>


==جایگاه توکل در روایات==
==جایگاه توکل در روایات==
علاوه بر قرآن، در روایات نیز توکل امر مهمی بر شمرده و به آن سفارش و تاکید شده است.<ref>. کلینی محمد بن یعقوب،، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳-۶۵؛</ref> <ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۳۵، ۱۳۸، ۱۴۳، ۱۴۷، ۱۵۳.</ref> براساس حدیثی از امام علی(ع) توکل همراه با تفویض و نیز رضایت به قضای الهی و تسلیم در برابر اوامر خداوند از پایه های چهارگانه ایمان معرفی شده است. <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷.</ref> علاوه، از امام رضا(ع) روایتی نقل شده است که فرمود: توکل بر خدا از اجزای یقین است.   <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref> در حدیث جنود عقل و جهل از امام صادق(ع)، توکل از سپاهیان عقل و ضد حرص معرفی شده است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.</ref>
علاوه بر قرآن، در [[روایات]] نیز توکل امر مهمی بر شمرده و به آن سفارش و تاکید شده است.<ref>. کلینی محمد بن یعقوب،، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳-۶۵؛</ref> <ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۳۵، ۱۳۸، ۱۴۳، ۱۴۷، ۱۵۳.</ref> براساس حدیثی از امام علی(ع) توکل همراه با تفویض و نیز رضایت به [[قضای الهی]] و تسلیم در برابر اوامر خداوند از پایه های چهارگانه ایمان معرفی شده است. <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷.</ref> علاوه، از [[امام رضا(ع)]] روایتی نقل شده است که فرمود: توکل بر خدا از اجزای یقین است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref> در حدیث جنود عقل و جهل از امام صادق(ع)، توکل از سپاهیان عقل و ضد حرص معرفی شده است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.</ref>


==توکل از منظر علمای اخلاق==
==توکل از منظر علمای اخلاق==
خط ۲۰: خط ۱۹:


==درجات توکل==
==درجات توکل==
توکل از امور تشکیکی است به این معنا که  دارای درجات متفاوت از پایین ترین مرحله تا بالاترین آن می باشد.
توکل از امور تشکیکی است به این معنا که  دارای درجات متفاوت از پایین ترین مرحله تا بالاترین آن می‌باشد.
<ref>ر.ک، غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۷۸-۲۸۸</ref> <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>
<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۷۸-۲۸۸</ref> <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>


===درجه اول===
===درجه اول===
در این درجه فرد طوری به خدا اعتماد می کند که گویا به یک وکیل اعتماد کرده است.
در این درجه فرد طوری به خدا اعتماد می کند که گویا به یک وکیل اعتماد کرده است.
<ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله از نازل ترین مراحل توکل بر شمرده شده است. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>
<ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله به عنوان نازل ترین مراحل توکل بر شمرده شده است. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>


===درجه دوم===
===درجه دوم===
در ای مرحله حال شخص متوکل همچون حال کودکی خردسال است که به غیر از مادر هیچ پناهی رو نمی شناسد و فقط به او اعتماد می کند  
در این درجه حال شخص متوکل همچون حال کودکی خردسال است که به غیر از مادر هیچ پناهی رو نمی‌شناسد و فقط به او اعتماد می‌کند.  
تفاوت این مرحله از توکل با مرحله اول این است که اینجا متوکل فقط به کسی که بر او توکل کرده، توجه می‌کند و حتی به خودِ توکل نیز توجه ندارد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳</ref>.این مرحله مخصوص خواص است. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> نراقی <ref>ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>
تفاوت این مرحله از توکل با مرحله اول این است که اینجا متوکل فقط به کسی که بر او توکل کرده، توجه می‌کند و حتی به خودِ توکل نیز توجه ندارد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳</ref>.این مرحله مخصوص خواص است. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> نراقی <ref>ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>


===درجه سوم ===
===درجه سوم ===
در این مرحله شخص متوکل به طوری تسلیم موکل خود می شود که گویی یک مرده است و بدنش در اختیار شخص غسال قرار دارد و با اراده غسال به چپ و راست می غلطد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> فرق این مرحله با مرحله قبل در این است که در مرحله دوم شخص متوکل دعا و استغاثه خود را ترک نمی کند ولی در مرحله سوم که مرحله تسلیم محض است متوکل چون به لطف و عنایت الهی اعتماد دارد از این رو ممکن است که دیگر دعا و استغاثه ای به درگاه الهی نداشته باشد <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله از توکل بالاترین مرحله و درجه آن است که هر کسی نمی تواند به این مرحله از توکل دست یابد مگر شخصی چون حضرت ابراهیم و آن هنگامی بود که به سوی آتش پرتاب می شد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳و۲۲۴.</ref>
در این مرحله شخص متوکل به طوری تسلیم موکل خود می‌شود که گویی یک مرده است و بدنش در اختیار شخص غسال قرار دارد و با اراده غسال به چپ و راست می‌غلطد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> فرق این مرحله با مرحله قبل در این است که در مرحله دوم شخص متوکل دعا و استغاثه خود را ترک نمی‌کند ولی در مرحله سوم که مرحله تسلیم محض است متوکل چون به لطف و عنایت الهی اعتماد دارد از این رو ممکن است که دیگر دعا و استغاثه ای به درگاه الهی نداشته باشد <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله از توکل بالاترین مرحله و درجه آن است که هر کسی نمی‌تواند به این مرحله از توکل دست یابد مگر شخصی چون حضرت ابراهیم و آن هنگامی بود که به سوی آتش پرتاب می‌شد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳و۲۲۴.</ref>
<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۷۳.</ref>   
<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۷۳.</ref>   


==راه دست یابی به توکل==
==راه دست یابی به توکل==
از نگاه برخی از عالمان اخلاق اصلی ترین راه توکل به خدا  توحید گرایی و باور مندی شدید انسان ها نسبت به این مسئله است که تنها خداوند است که مصدر همه امور و افعال است و اوست که در کار خود هیچ شریکی را نمی پذیرد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع‌السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>همچنین اندیشیدن در امور خلقت و نیز تفکر در  آیات مربوط به توکل در قرآن به اضافه مطالعه در زندگی و احوال بزرگانی که با توکل به خداوند به مقاماتی رسیده اند می تواند در تقویت توکل انسان به خداوند موثر باشد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>
از نگاه برخی از عالمان اخلاق اصلی ترین راه توکل به خدا  توحید گرایی و باور مندی شدید انسان ها نسبت به این مسئله است که تنها خداوند است که مصدر همه امور و افعال است و اوست که در کار خود هیچ شریکی را نمی‌پذیرد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع‌السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>همچنین اندیشیدن در امور خلقت و نیز تفکر در  آیات مربوط به توکل در قرآن به اضافه مطالعه در زندگی و احوال بزرگانی که با توکل به خداوند به مقاماتی رسیده اند می تواند در تقویت توکل انسان به خداوند موثر باشد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>


==نشانه توکل==
==نشانه توکل==
خط ۴۲: خط ۴۱:


==آثار مثبت توکل از منظر قرآن و احادیث==
==آثار مثبت توکل از منظر قرآن و احادیث==
در منابع دینی مثل قرآن و احادیث آثار مثبتی برای شخص متوکل بیان شده است. قرآن می فرماید: و من یتوکل علی الله فهو حسبه <ref>سوره طلاق، آیه 3</ref> یعنی هرکسی بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت می‌کند. همچنین در احادیث <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳-۶۵.</ref> نیز به استناد آیه شریفه مذکور چنین اثری برای توکل بیان شده است. امام علی(ع) می فرماید: هرکسی به خدا توکل کند، سختی‌ها برایش آسان می‌شود و اسباب برایش فراهم می‌گردد.<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ۱۳۶۶ش، ص۱۹۷.</ref>
در منابع دینی مثل قرآن و احادیث آثار مثبتی برای شخص متوکل بیان شده است. قرآن می‌فرماید: و من یتوکل علی الله فهو حسبه <ref>سوره طلاق، آیه 3</ref> یعنی هرکسی بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت می‌کند. همچنین در احادیث <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳-۶۵.</ref> نیز به استناد آیه شریفه مذکور چنین اثری برای توکل بیان شده است. امام علی(ع) می فرماید: هرکسی به خدا توکل کند، سختی‌ها برایش آسان می‌شود و اسباب برایش فراهم می‌گردد.<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ۱۳۶۶ش، ص۱۹۷.</ref> در پایان به روایتی از [[امام رضا(ع)]] اشاره می‌کنیم که می‌فرماید:هر کسی که می‌خواهد قوی‌ترین مردم باشد، باید به خداوند توکل کند.<ref>فقه الرضا، ۱۴۰۶ق، ج۱، ۳۵۸.</ref>  
روایتی از امام رضا(ع) نقل شده است هر کس که می‌خواهد قوی‌ترین مردم باشد، باید به خداوند توکل کند. <ref>فقه الرضا، ۱۴۰۶ق، ج۱، ۳۵۸.</ref>  


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس رنگی}}


[[رده: علوم قرآنی]]
[[رده: علوم قرآنی]]
confirmed
۵٬۸۵۶

ویرایش