پرش به محتوا

اخوان المسلمین افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام جریان
!نام جریان
!اخوان المسلمین افغانستان
!اخوان‌المسلمین افغانستان
|-
|-
|سال تاسیس
|سال تاسیس
خط ۲۱: خط ۲۱:
</div>
</div>


'''اخوان المسلمین افغانستان''' به عنوان بخشی از نهضت اسلامی در [[افغانستان]] ظهور کرد. مراحل فکری این جنبش هم زمان با استخدام اساتید مصری در دانشکده ی شرعیات و فارغ‌التحصیل شدن اولین دسته از دانشجویان افغانی از دانشگاه [[الازهر]] در حدود سال‌های ۱۳۳۶ آغاز می‌گردد.
'''اخوان‌المسلمین افغانستان''' به عنوان بخشی از نهضت اسلامی در [[افغانستان]] ظهور کرد. مراحل فکری این جنبش هم زمان با استخدام اساتید مصری در دانشکده ی شرعیات و فارغ‌التحصیل شدن اولین دسته از دانشجویان افغانی از دانشگاه [[الازهر]] در حدود سال‌های ۱۳۳۶ آغاز می‌گردد.


=تاریخچه=
=تاریخچه=


اخوان در افغانستان در دهه 30 حرکت خود را آغاز می‌کند. اما تا سال ۱۳۴۸ هیچگونه سند و مدرکی مبنی بر وجود هسته‌های منظم فکری، فرهنگی و سیاسی به صورت مخفی و علنی و فردی یا جمعی در دست نیست. آن‌چه که بعضی از عناصر و جناح‌های سیاسی به عنوان سابقه ی مبارزاتی شان قبل از سال‌های ۴۷ و ۴۸ مطرح می‌سازند به دلیل اینکه ادعای محض بوده و مدرک قابل قبولی برای اقبات آن ارائه نگردیده است از نظر علمی پذیرفتنی نیست. اما آنچه مسلم است و جناح‌های مختلف هم بعضی به صراحت و بعضی به طور ضمنی به آن اعتراف دارند این است که جنبش اخوان المسلمین تحت عنوان گروه "جوانان مسلمان" با تظاهرات و راهپیمایی‌های خیابانی دانشجویان مسلمان آغاز شد.
اخوان در افغانستان در دهه 30 حرکت خود را آغاز می‌کند. اما تا سال ۱۳۴۸ هیچگونه سند و مدرکی مبنی بر وجود هسته‌های منظم فکری، فرهنگی و سیاسی به صورت مخفی و علنی و فردی یا جمعی در دست نیست. آن‌چه که بعضی از عناصر و جناح‌های سیاسی به عنوان سابقه ی مبارزاتی شان قبل از سال‌های ۴۷ و ۴۸ مطرح می‌سازند به دلیل اینکه ادعای محض بوده و مدرک قابل قبولی برای اقبات آن ارائه نگردیده است از نظر علمی پذیرفتنی نیست. اما آنچه مسلم است و جناح‌های مختلف هم بعضی به صراحت و بعضی به طور ضمنی به آن اعتراف دارند این است که جنبش اخوان‌المسلمین تحت عنوان گروه "جوانان مسلمان" با تظاهرات و راهپیمایی‌های خیابانی دانشجویان مسلمان آغاز شد.
به هر حال جنبش اخوان المسلمین در سال ۱۳۴۸ آغاز شد اما تاریخ دقیق ان خیلی روش نیست. حزب اسلامی افغانستان چهاردهم فروردین ۱۳۴۸ را روز تأسیس گروه "جوانان مسلمان" دانسته و از آن تجلیل به عمل می‌آورد. اولین تظاهرات از سوی هواداران جنبش [[اخوان المسلمین]] که اعلام وجود هم به شمار می‌رود در ۲۱ رمضان المبارک سال ۱۳۴۹ در اعتراض به توهین کمونیست‌ها به قرآن کریم صورت گرفت.
به هر حال جنبش اخوان‌المسلمین در سال ۱۳۴۸ آغاز شد اما تاریخ دقیق ان خیلی روش نیست. حزب اسلامی افغانستان چهاردهم فروردین ۱۳۴۸ را روز تأسیس گروه "جوانان مسلمان" دانسته و از آن تجلیل به عمل می‌آورد. اولین تظاهرات از سوی هواداران جنبش [[اخوان المسلمین|اخوان‌المسلمین]] که اعلام وجود هم به شمار می‌رود در ۲۱ رمضان المبارک سال ۱۳۴۹ در اعتراض به توهین کمونیست‌ها به قرآن کریم صورت گرفت.
از مطالعی و بررسی نظریات مختلف درباره ی چگونگی شکل‌گیری جنبش اخوان المسلمین چنین بر می‌آید که دو حلقه ی دانشجویی، یکی متشکل از دانشجویان دانشکده ی شرعیات و دیگری متشکل از دانشجویان دانشکده ی مهندسی دانشگاه کابل (فاکولته ی انجینری) و دانشجویان پُلی تکنیک (پِل تخنیک) در سال ۱۳۴۷ به وجود آمده بود. حلقه ی دانشکده ی شرعیات ممکن است از لحاظ مرحله ی فکری دارای سابقه ی بیشتر پنداشته شود، چرا که افرادی چون [[غلام محمد نیازی]] و بعداً سایر افراد از جمله [[برهان الدین ربانی]] و [[عبدالرسول سیاف]] از سال‌ها قبل با جنبش جهانی اخوان المسلمین اشنایی پیدا کرده بودند و تحت تأثیر آن قرار گرفته بودند. اما این حلقه عملاً به همت عبدالرحیم نیازی یکی از دانشجویان آگاه و مبارز به وجود آمد و در سال ۱۳۴۸ با حلقه ی دانشجویان دانشکده ی مهندسی به رهبری [[گلبدین حکمتیار]] و [[سیف الدین نصرتیار]] به هم پیوسه و گروه سیاسی اسلامی را به نام "جوانان مسلمان" تأسیس کردند.
از مطالعی و بررسی نظریات مختلف درباره ی چگونگی شکل‌گیری جنبش اخوان‌المسلمین چنین بر می‌آید که دو حلقه ی دانشجویی، یکی متشکل از دانشجویان دانشکده ی شرعیات و دیگری متشکل از دانشجویان دانشکده ی مهندسی دانشگاه کابل (فاکولته ی انجینری) و دانشجویان پُلی تکنیک (پِل تخنیک) در سال ۱۳۴۷ به وجود آمده بود. حلقه ی دانشکده ی شرعیات ممکن است از لحاظ مرحله ی فکری دارای سابقه ی بیشتر پنداشته شود، چرا که افرادی چون [[غلام محمد نیازی]] و بعداً سایر افراد از جمله [[برهان الدین ربانی]] و [[عبدالرسول سیاف]] از سال‌ها قبل با جنبش جهانی اخوان‌المسلمین اشنایی پیدا کرده بودند و تحت تأثیر آن قرار گرفته بودند. اما این حلقه عملاً به همت عبدالرحیم نیازی یکی از دانشجویان آگاه و مبارز به وجود آمد و در سال ۱۳۴۸ با حلقه ی دانشجویان دانشکده ی مهندسی به رهبری [[گلبدین حکمتیار]] و [[سیف الدین نصرتیار]] به هم پیوسه و گروه سیاسی اسلامی را به نام "جوانان مسلمان" تأسیس کردند.


=جریان رهبری اخوان در افغانستان=
=جریان رهبری اخوان در افغانستان=


رهبری جنبش اخوان المسلمین یا گروه سیاسی "جوانان مسلمان" را عبدالرحیم نیازی به عهده داشت و اعضای مؤسس آن را حبیب الرحمن، حبیب الرحمن، سیف الدین نصرتیار، مهندس گلبدین حکمتیار، عبدالقادر توانا، غلام ربانی عطیش، سید عبدالرحمن، عبدالحبیب، استاد گل محمد، محمد عمر و سید منصور تشکیل می‌دادند. از جمله ی افراد فوق الذکر تنها آقای حکمتیار زنده می‌باشد.
رهبری جنبش اخوان‌المسلمین یا گروه سیاسی "جوانان مسلمان" را عبدالرحیم نیازی به عهده داشت و اعضای مؤسس آن را حبیب الرحمن، حبیب الرحمن، سیف الدین نصرتیار، مهندس گلبدین حکمتیار، عبدالقادر توانا، غلام ربانی عطیش، سید عبدالرحمن، عبدالحبیب، استاد گل محمد، محمد عمر و سید منصور تشکیل می‌دادند. از جمله ی افراد فوق الذکر تنها آقای حکمتیار زنده می‌باشد.
سیاف اعضای رهبری جنبش جوانان مسلمان را در سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۱ سیف الدین نصرتیار، حبیب الرحمن، حکمتیار، محمد عمر، [[برهان الدین ربانی]]، ربانی عطیش، گل محمد، حبیب الرحمن، خواجه محفوظ، عبدالقادر توانا و... معرفی می‌کند و در رابطه با رهبری عبدالرحیم نیازی می‌گوید: "... ولی باید گفت به اثر برازنگی خاضی که عبدالرحیم نیازی داشت باعث شد که افتخار سرپرستی تحریک اسلامی نصیبش گرددد و هم باید بگویم که ثقل کارِ پیشبرد تحریک بعد از نیازی به دوش حکمتیار، نصرتیار و دکتر عمر شهید قرار داشت."  
سیاف اعضای رهبری جنبش جوانان مسلمان را در سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۱ سیف الدین نصرتیار، حبیب الرحمن، حکمتیار، محمد عمر، [[برهان الدین ربانی]]، ربانی عطیش، گل محمد، حبیب الرحمن، خواجه محفوظ، عبدالقادر توانا و... معرفی می‌کند و در رابطه با رهبری عبدالرحیم نیازی می‌گوید: "... ولی باید گفت به اثر برازنگی خاضی که عبدالرحیم نیازی داشت باعث شد که افتخار سرپرستی تحریک اسلامی نصیبش گرددد و هم باید بگویم که ثقل کارِ پیشبرد تحریک بعد از نیازی به دوش حکمتیار، نصرتیار و دکتر عمر شهید قرار داشت."  
در جزوه ی معرفی نامه ی فیضانی هم در مورد عبدالرحیم نیازی و شخصیت او چنین امده است: "... (نیازی)کم کم پخته و آماده ی سوختن شد و صاحب راز الهی و را ه سیاسی و رأی انقلابی گردید و کارش به جایی رسید که استاد رسمی، غلام محمد نیازی را به شاگری نمی پذیرفت و استاد خسته را به قول برادری "خستو" کرد..." نویسنده ی جزوه ی مذکور در مورد نقضش رهبری عبدالرحیم نیازی می‌نویسد: "از نظر روابط بین المللی، عبدالرحیم نیازی بنیانگذار سازمان اخوان المسلمین در افغانستان بود و این امتیاز را فقط وی داشت و فرق وی با دیگران نیز بیشتر در همین موضوع است."  
در جزوه ی معرفی نامه ی فیضانی هم در مورد عبدالرحیم نیازی و شخصیت او چنین امده است: "... (نیازی)کم کم پخته و آماده ی سوختن شد و صاحب راز الهی و را ه سیاسی و رأی انقلابی گردید و کارش به جایی رسید که استاد رسمی، غلام محمد نیازی را به شاگری نمی پذیرفت و استاد خسته را به قول برادری "خستو" کرد..." نویسنده ی جزوه ی مذکور در مورد نقضش رهبری عبدالرحیم نیازی می‌نویسد: "از نظر روابط بین المللی، عبدالرحیم نیازی بنیانگذار سازمان اخوان‌المسلمین در افغانستان بود و این امتیاز را فقط وی داشت و فرق وی با دیگران نیز بیشتر در همین موضوع است."  


عبدالرحیم نیازی در اثر بیماری سرطان خون وفات کرد. و بعد از او انتخاباتی در دوازدهم میزان(مهر) سال ۱۳۵۰ در مسجد پل تخنیک با شرکت ۲۶۰ نفر از اعضای گروه جوانان مسلمان برای تعیین شورای رهبری جدید صورت گرفت. در نتیجه شورای رهبری پنج نفری متشکل از حبیب الرحمن، سیف الدین نصرتیار، گلبدین حکمتیار، حبیب الرحمن و [[غلام ربانی عطیش]] به وجود آمد.  
عبدالرحیم نیازی در اثر بیماری سرطان خون وفات کرد. و بعد از او انتخاباتی در دوازدهم میزان(مهر) سال ۱۳۵۰ در مسجد پل تخنیک با شرکت ۲۶۰ نفر از اعضای گروه جوانان مسلمان برای تعیین شورای رهبری جدید صورت گرفت. در نتیجه شورای رهبری پنج نفری متشکل از حبیب الرحمن، سیف الدین نصرتیار، گلبدین حکمتیار، حبیب الرحمن و [[غلام ربانی عطیش]] به وجود آمد.  
خط ۴۷: خط ۴۷:
مسؤول امور فرهنگی، محمد موسی توانا
مسؤول امور فرهنگی، محمد موسی توانا
عنایت ا.. شاداب و محمد جان احمد زی همکار توانا در امور فرهنگی  
عنایت ا.. شاداب و محمد جان احمد زی همکار توانا در امور فرهنگی  
تشکیلات جدید عملاً تطبیق نگردید و به زودی گرفتار اختلافات داخلی شد. یکی از موارد اختلاف این بود که عده‌ای با تغییر نام "جوانان مسلمان" به "جمعیت اسلامی" مخالفت کردند. به هر دلیل یا دلایلی که بود اعضای تشکیلات با هم عملاً کار نکردند و عده‌ای از اعضای شورای اجرائی از جمله نصرتیار دوباره تشکیل جلسه دادند و مهندس حبیب الرحمن را مسؤول جنبش جوانان مسلمان (اخوان المسلمین) تعیین کردند. در حقیقت جنبش اخوان المسلمین (گروه جوانان مسلمان) در همین مرحله دچار تفرقه و انشعاب گردید، اما این جناح بندی پوشیده ماند و فعالیت‌های سازمانی عملاً تحت عنوان "جوانان مسلمان" ادامه یافت. به نام گروه یا جناح "جمعیت اسلامی" تا کودتای هفتم اردیبهشت رسماً شب نامه یا نشریه‌ای منتشر نشد و کار دیگری هم صورت نگرفت.
تشکیلات جدید عملاً تطبیق نگردید و به زودی گرفتار اختلافات داخلی شد. یکی از موارد اختلاف این بود که عده‌ای با تغییر نام "جوانان مسلمان" به "جمعیت اسلامی" مخالفت کردند. به هر دلیل یا دلایلی که بود اعضای تشکیلات با هم عملاً کار نکردند و عده‌ای از اعضای شورای اجرائی از جمله نصرتیار دوباره تشکیل جلسه دادند و مهندس حبیب الرحمن را مسؤول جنبش جوانان مسلمان (اخوان‌المسلمین) تعیین کردند. در حقیقت جنبش اخوان‌المسلمین (گروه جوانان مسلمان) در همین مرحله دچار تفرقه و انشعاب گردید، اما این جناح بندی پوشیده ماند و فعالیت‌های سازمانی عملاً تحت عنوان "جوانان مسلمان" ادامه یافت. به نام گروه یا جناح "جمعیت اسلامی" تا کودتای هفتم اردیبهشت رسماً شب نامه یا نشریه‌ای منتشر نشد و کار دیگری هم صورت نگرفت.


حبیب الرحمن بعد از چند ماه در سال ۱۳۵۲ به اتهام دست داشتن در کودتا علیه رژیم محمد داود خان دستگیر و تیرباران شد. بعد از حبیب الرحمن مسؤولیت امور نظامی و رهبری جناح او به عهده ی گلبدین حکمتیار گذاشته شد و فعالیت‌های جنبش در ارتش و نیروهای مسلح ادامه یافت. این فعالیت‌ها از نظر دولت و کمونیست‌های وابسته به [[مسکو]] پنهان نماند و همان بود که دستگیری وسیعِ افراد سرشناس و شناخته شده ی اخوان المسلمین آغاز شد. در خرداد ۱۳۵۳، سیصد نفر از رهبران و اعضای جنبش از جمله غلام محمد نیازی، سیاف، غلام ربانی عطیش، عبدالقادر توانا، سید عبدالرحمن، سربلند خان، شمس الحق، عبدالشکور، محمد نسیم، سید عمر، شارقی، سید احمد، محمد امان و میرانگل بازداشت شدند. عده ی زیادی به [[پاکستان]] فرار کردند و سلسله ی این فرارها و دستگیری‌ها حدود یک سال طول کشید. با هجرت ربانی، حکمتیار، مولوی خالص، محمد امین و قاد، [[احمد شاه مسعود]]، نصرا... منصور، جلال‌الدین حقانی و عده ی دیگر از اعضای مهم جنبش اسلامی و گروه جوانان مسلمان به پاکستان، نخستین هسته ی مقاومت علیه رژیم محمد داوود با حمایت [[ذوالفقار علی بوتو]] نخست‌وزیر این کشور در پیشاور به وجود آمد.
حبیب الرحمن بعد از چند ماه در سال ۱۳۵۲ به اتهام دست داشتن در کودتا علیه رژیم محمد داود خان دستگیر و تیرباران شد. بعد از حبیب الرحمن مسؤولیت امور نظامی و رهبری جناح او به عهده ی گلبدین حکمتیار گذاشته شد و فعالیت‌های جنبش در ارتش و نیروهای مسلح ادامه یافت. این فعالیت‌ها از نظر دولت و کمونیست‌های وابسته به [[مسکو]] پنهان نماند و همان بود که دستگیری وسیعِ افراد سرشناس و شناخته شده ی اخوان‌المسلمین آغاز شد. در خرداد ۱۳۵۳، سیصد نفر از رهبران و اعضای جنبش از جمله غلام محمد نیازی، سیاف، غلام ربانی عطیش، عبدالقادر توانا، سید عبدالرحمن، سربلند خان، شمس الحق، عبدالشکور، محمد نسیم، سید عمر، شارقی، سید احمد، محمد امان و میرانگل بازداشت شدند. عده ی زیادی به [[پاکستان]] فرار کردند و سلسله ی این فرارها و دستگیری‌ها حدود یک سال طول کشید. با هجرت ربانی، حکمتیار، مولوی خالص، محمد امین و قاد، [[احمد شاه مسعود]]، نصرا... منصور، جلال‌الدین حقانی و عده ی دیگر از اعضای مهم جنبش اسلامی و گروه جوانان مسلمان به پاکستان، نخستین هسته ی مقاومت علیه رژیم محمد داوود با حمایت [[ذوالفقار علی بوتو]] نخست‌وزیر این کشور در پیشاور به وجود آمد.


=انشعاب جنبش و ایجاد احزاب=
=انشعاب جنبش و ایجاد احزاب=


گرچه انشعاب غیر رسمی در جنبش اخوان المسلمین در سال ۱۳۵۲ ایجاد شد اما این جنبش تا سال ۱۳۵۴ عملاً تجزیه نگردید. بعد از شکست قیام مسلحانه‌ای که علیه دولت داوود به سرپرستی گلبدین حکمتیار در سال ۱۳۵۴ صورت گرفت، اختلافات داخلی رهبران جنبش در حدی که یکدیگر را محکوم می‌کردند تشدید یافت. قرار شد که برای رفع اختلافات بار دیگر ساختار تشکیلاتی مورد توافق همه ی اعضای رهبری به وجود اید تا مسؤول تشکیلات و صلاحیت‌های افراد مشخص گردد. بنابراین در اولین مرحله، اقدام به نامگذاری جنبش و تهیه ی آرم آن نمودند.
گرچه انشعاب غیر رسمی در جنبش اخوان‌المسلمین در سال ۱۳۵۲ ایجاد شد اما این جنبش تا سال ۱۳۵۴ عملاً تجزیه نگردید. بعد از شکست قیام مسلحانه‌ای که علیه دولت داوود به سرپرستی گلبدین حکمتیار در سال ۱۳۵۴ صورت گرفت، اختلافات داخلی رهبران جنبش در حدی که یکدیگر را محکوم می‌کردند تشدید یافت. قرار شد که برای رفع اختلافات بار دیگر ساختار تشکیلاتی مورد توافق همه ی اعضای رهبری به وجود اید تا مسؤول تشکیلات و صلاحیت‌های افراد مشخص گردد. بنابراین در اولین مرحله، اقدام به نامگذاری جنبش و تهیه ی آرم آن نمودند.


در جلسه‌ای که اعضای برجسته ی رهبری از جمله ربانی، حکمتیار، محمد یونس خالص، خالد فاروقی، سرفراز، نصرا... منصور، جلال‌الدین حقانی، عنایت ا...، قاری مؤمن، جمیل الرحمن و قاضی محمد امین وقاد شرکت داشتند، پس از بحث و گفتگو توافق به عمل امد که نام رسمی جنبش، "حزب اسلامی افغانستان" باشد. سپس انتخاباتی با شرکت ۱۰۹ نفر از اعضای برجسته ی جنبش برای حل مشکل رهبری و انتخاب دبیر کل که مورد نزاع بود صورت گرفت. در این انتخابات که نُه نفر از جمله ربانی و جمیل الرحمن شرکت نکرده بودند حکمتیار با به دست آوردن ۹۶ درصد آراء دبیرکل حزب اسلامی افغانستان انتخاب شد.ربانی چند ماه بعد به شرط برکناری حکمتیار و انتخاب دبیرکل دیگری حاضر شد با تشکیلات جدید همکاری کند. بالاخره با موافقت حکمتیار و بر اساس پیشنهاد ربانی، قاضی محمد امین وقاد به مقام ریاست حزب اسلامی برگزیده شد. اما بعد از مدت کوتاهی ربانی و محمد امین وقاد با هم اختلاف پیدا کردند و در نتیجه وحدت جنبش اخوان المسلمین تأمین نگردید.  
در جلسه‌ای که اعضای برجسته ی رهبری از جمله ربانی، حکمتیار، محمد یونس خالص، خالد فاروقی، سرفراز، نصرا... منصور، جلال‌الدین حقانی، عنایت ا...، قاری مؤمن، جمیل الرحمن و قاضی محمد امین وقاد شرکت داشتند، پس از بحث و گفتگو توافق به عمل امد که نام رسمی جنبش، "حزب اسلامی افغانستان" باشد. سپس انتخاباتی با شرکت ۱۰۹ نفر از اعضای برجسته ی جنبش برای حل مشکل رهبری و انتخاب دبیر کل که مورد نزاع بود صورت گرفت. در این انتخابات که نُه نفر از جمله ربانی و جمیل الرحمن شرکت نکرده بودند حکمتیار با به دست آوردن ۹۶ درصد آراء دبیرکل حزب اسلامی افغانستان انتخاب شد.ربانی چند ماه بعد به شرط برکناری حکمتیار و انتخاب دبیرکل دیگری حاضر شد با تشکیلات جدید همکاری کند. بالاخره با موافقت حکمتیار و بر اساس پیشنهاد ربانی، قاضی محمد امین وقاد به مقام ریاست حزب اسلامی برگزیده شد. اما بعد از مدت کوتاهی ربانی و محمد امین وقاد با هم اختلاف پیدا کردند و در نتیجه وحدت جنبش اخوان‌المسلمین تأمین نگردید.  


جنبش اخوان المسلمین عملاً به دو جناح ربانی و حکمتیار انشعاب کرد. گروهی از جمله مولوی خالص، قاضی وقاد و مولوی جمیل الرحمن با حکمتیار همکاری نموده و به نام "حزب اسلامی افغانستان" و گروهی به رهبری برهان الدین ربانی به نام "جمعیت اسلامی افغانستان" به مبارزات شان ادامه دادند. اما همان طوری که گفته شد این عناوین تا کودتای کمونیستی سال ۱۳۵۷ رسماً مطرح نگردیده بود و همه به نام اخوانی یاد می‌شدند<ref>[http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/62/%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86 اخوان المسلمین]</ref>.»
جنبش اخوان‌المسلمین عملاً به دو جناح ربانی و حکمتیار انشعاب کرد. گروهی از جمله مولوی خالص، قاضی وقاد و مولوی جمیل الرحمن با حکمتیار همکاری نموده و به نام "حزب اسلامی افغانستان" و گروهی به رهبری برهان الدین ربانی به نام "جمعیت اسلامی افغانستان" به مبارزات شان ادامه دادند. اما همان طوری که گفته شد این عناوین تا کودتای کمونیستی سال ۱۳۵۷ رسماً مطرح نگردیده بود و همه به نام اخوانی یاد می‌شدند<ref>[http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/62/%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86 اخوان المسلمین]</ref>.»


=کودتای کمنیستی و اخوان=
=کودتای کمنیستی و اخوان=
خط ۷۴: خط ۷۴:
=اخوان در دوره کرزی=
=اخوان در دوره کرزی=


اخوان در دوران حکومت [[حامد کرزی|حامد کرزی]] پس از سقوط طالبان، با در نظر گرفتن ایدئولوژی اخوان المسلمین به عنوان جایگزین واقعی برای پروژه جهادی ظهور کرد. در سراسر افغانستان گسترش یافته و طرفداران بیشتری پیدا کرده است. دارای گرایش‌ها و طبقات مختلف از فقیرترین روستاها تا پیشرفته ترین محله‌ها است.
اخوان در دوران حکومت [[حامد کرزی|حامد کرزی]] پس از سقوط طالبان، با در نظر گرفتن ایدئولوژی اخوان‌المسلمین به عنوان جایگزین واقعی برای پروژه جهادی ظهور کرد. در سراسر افغانستان گسترش یافته و طرفداران بیشتری پیدا کرده است. دارای گرایش‌ها و طبقات مختلف از فقیرترین روستاها تا پیشرفته ترین محله‌ها است.


=اهداف=
=اهداف=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش