۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' گیری' به 'گیری') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ارزشها و منافع، پایه روابط میان مسیحیان و مسلمانان''' عنوان مقالهای است به زبان فارسی که توسط [[محمد علی تسخیری|آیتالله محمد علی تسخیری]] در رابطه با رویکرد توسعهای فرهنگ اتحاد به نگارش در آمده است. نویسنده در این مقاله به دنبال تبیین دیدگاههای مرتبط با داشتن رابطه با مسیحیت و یا نداشتن آن و نیز کیفیت آن میان [[مسلمانان]] و مسیحیان است. خواننده از رهگذر مطالعه این مقاله به این نکته رهنمون میگردد که اگر ایجاد همزیستی مسالمت آمیز بر پایه ارزشها و منافع میان مسلمانان و مسیحیان و نیز دولتهای اسلامی و مسیحی ممکن باشد پس به نحو اولویت داری، ایجاد [[اتحاد]] و رابطه میان [[فرق و مذاهب اسلامی]] باید ممکن باشد و نیز باید درجهت فرهنگ سازی و نهادینه کردن آن تلاش کرد. | |||
'''ارزشها و منافع، پایه روابط میان مسیحیان و مسلمانان''' عنوان مقالهای است به زبان فارسی که توسط [[محمد علی تسخیری|آیتالله محمد علی تسخیری]] در رابطه با رویکرد | |||
=مقدمه= | =مقدمه= | ||
تردیدى نیست که در جهان اسلام خیزش اسلامى تمام عیارى وجود دارد که به ویژه در نیمه قرن گذشته، تجلى روشن ترى پیدا کرد که برخى نمودهاى آنرا که در عین حال مى تواند به عنوان عامل گسترش و ریشه دوانى آن هم تلقى شود، شاهد بودیم نمودهایى چون: تأسیس نهادهاى فراگیرى مانند «رابطة العالم الاسلامى» و «سازمان کنفرانس اسلامى» در اواخر دهه شصت (قرن بیستم)، پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، شکست اتحاد شوروى در افغانستان، فراگیر شدن خواست پیاده کردن اسلام در سرتاسر جهان اسلام، بالا گرفتن بدبینىها نسبت به مقاصد غرب در برابر جهان اسلام، گسترش پدیدهها و ظواهر اسلامى به ویژه در میان جوانان و... | تردیدى نیست که در جهان اسلام خیزش اسلامى تمام عیارى وجود دارد که به ویژه در نیمه قرن گذشته، تجلى روشن ترى پیدا کرد که برخى نمودهاى آنرا که در عین حال مى تواند به عنوان عامل گسترش و ریشه دوانى آن هم تلقى شود، شاهد بودیم نمودهایى چون: تأسیس نهادهاى فراگیرى مانند «رابطة العالم الاسلامى» و «سازمان کنفرانس اسلامى» در اواخر دهه شصت (قرن بیستم)، پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، شکست اتحاد شوروى در افغانستان، فراگیر شدن خواست پیاده کردن اسلام در سرتاسر جهان اسلام، بالا گرفتن بدبینىها نسبت به مقاصد غرب در برابر جهان اسلام، گسترش پدیدهها و ظواهر اسلامى به ویژه در میان جوانان و... | ||
خط ۱۰: | خط ۹: | ||
از جمله آثار نوشتارى بسیارى از نویسندگان اسلامى مانند: | از جمله آثار نوشتارى بسیارى از نویسندگان اسلامى مانند: | ||
أ- محمد محمدحسین، عباس محمودالعقاد، محمد حسنین هیکل، شهید مطهرى، شهید صدر، ابوالحسن ندوى و نیز نویسندگان غربى چون: جان اسپیزتیو | أ- محمد محمدحسین، عباس محمودالعقاد، محمد حسنین هیکل، شهید مطهرى، شهید صدر، ابوالحسن ندوى و نیز نویسندگان غربى چون: جان اسپیزتیو و... | ||
ب - پیسکاتورى، فرانسوا بورگا، گیل کیبیل، ر دیکمیجیان، شیرین هانتر، براهام برایان و دیگران کوششهاى به عمل آمده براى تبیین این پدیده، بیشتر روى سه عنصر، انگشت گذارده اند که عبارتند از: | ب - پیسکاتورى، فرانسوا بورگا، گیل کیبیل، ر دیکمیجیان، شیرین هانتر، براهام برایان و دیگران کوششهاى به عمل آمده براى تبیین این پدیده، بیشتر روى سه عنصر، انگشت گذارده اند که عبارتند از: | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
=عرصه روابطى میان اسلام و غرب= | =عرصه روابطى میان اسلام و غرب= | ||
==مخالفان مصالحه میان اسلام و غرب== | ==مخالفان مصالحه میان اسلام و غرب== | ||
کسانى هستند که معتقدند زمینه مصالحه میان اسلام و غرب کاملا تیره و تاریک است زیرا اسلام خود و به لحاظ ارزشى، غرب را نفى مى کند و مطلقاً جایى براى همزیستى یا به اصطلاح هماهنگى با مدرنیسم یا غرب گرایى، نمى بیند; خانم شیرین هانتر این دسته را «خاورشناسان جدید» مى نامد. <ref>شیرین هانتر: «آینده اسلام و غرب: برخورد و تمدنها یا همزیستى مسالمت آمیز»، ص 96.</ref> | کسانى هستند که معتقدند زمینه مصالحه میان اسلام و غرب کاملا تیره و تاریک است زیرا اسلام خود و به لحاظ ارزشى، غرب را نفى مى کند و مطلقاً جایى براى همزیستى یا به اصطلاح هماهنگى با مدرنیسم یا غرب گرایى، نمى بیند; خانم شیرین هانتر این دسته را «خاورشناسان جدید» مى نامد. <ref>شیرین هانتر: «آینده اسلام و غرب: برخورد و تمدنها یا همزیستى مسالمت آمیز»، ص 96.</ref> ولى ما آنانرا فیلسوفان «یأس تمدنى» مى نامیم. | ||
از جمله اینان «مارتین کرامر» است که تساهل و تسامح مخالفانش در موضوع را مورد نکوهش قرار مى دهد و آنانرا، «پوزش خواهان» مى نامد و معتقد است که روند احیاى اسلامى در پایان قرن، موجب نابودى خود خواهد شد، همچنانکه «آموس برلموتر» در زمینه رابطه اسلام و دموکراسى معتقد است: «موضوع، دموکراسى نیست بلکه طبیعت اصلى اسلام است». | از جمله اینان «مارتین کرامر» است که تساهل و تسامح مخالفانش در موضوع را مورد نکوهش قرار مى دهد و آنانرا، «پوزش خواهان» مى نامد و معتقد است که روند احیاى اسلامى در پایان قرن، موجب نابودى خود خواهد شد، همچنانکه «آموس برلموتر» در زمینه رابطه اسلام و دموکراسى معتقد است: «موضوع، دموکراسى نیست بلکه طبیعت اصلى اسلام است». <ref>واشنگتن پست، 19 ژانویه 1992.</ref> در جهان اسلام نیز کسانى هستند که رابطه اسلام و غرب را، رابطه اى که به اندازه اسلام و جاهلیت از هم فاصله دارند، مى پندارند. | ||
==موافقان مصالحه میان اسلام و غرب== | ==موافقان مصالحه میان اسلام و غرب== | ||
بر آن اند که امکان همزیستى (اسلام و غرب)، برخاسته از پویایى اسلام و توان همگامىو هماهنگى آن با تغییرات و دگرگونىهاست همچنانکه معتقد است که ریشه خیزش اسلامى نه در قدرت ذاتى اسلام بلکه در محرومیتهاى اقتصادى، ستمهاى اجتماعى و نابسامانىهاى سیاسى است; از جمله مدعیان این دیدگاه فرانسوا بورگات است که ضمن توجه به بعد فرهنگى این حرکت به مثابه کوششى براى استقلال فرهنگى، مى گوید: | بر آن اند که امکان همزیستى (اسلام و غرب)، برخاسته از پویایى اسلام و توان همگامىو هماهنگى آن با تغییرات و دگرگونىهاست همچنانکه معتقد است که ریشه خیزش اسلامى نه در قدرت ذاتى اسلام بلکه در محرومیتهاى اقتصادى، ستمهاى اجتماعى و نابسامانىهاى سیاسى است; از جمله مدعیان این دیدگاه فرانسوا بورگات است که ضمن توجه به بعد فرهنگى این حرکت به مثابه کوششى براى استقلال فرهنگى، مى گوید: | ||
«اینک ما شاهد سومین مرحله از زدودن آثار استعمار هستیم. مرحله نخست جنبه سیاسى داشت و به صورت جنبشهاى استقلال طلبانه بود، مرحله دوم، اقتصادى بود (ملى کردن کانال سوئز در مصر و ملى کردن نفت در الجزائر) و سرانجام مرحله سوم که جنبه فرهنگى دارد. <ref>Paris: Editions La Decouverte. 1995), P 107.</ref> | «اینک ما شاهد سومین مرحله از زدودن آثار استعمار هستیم. مرحله نخست جنبه سیاسى داشت و به صورت جنبشهاى استقلال طلبانه بود، مرحله دوم، اقتصادى بود (ملى کردن کانال سوئز در مصر و ملى کردن نفت در الجزائر) و سرانجام مرحله سوم که جنبه فرهنگى دارد. <ref>Paris: Editions La Decouverte. 1995), P 107.</ref> این گروه طرفدار سیاست برخورد سازنده هستند و خانم شیرین هانتر، آنان را "جهان سومى" <ref>شیرین هانتر، همان منبع، ص 98، (برگردان عربى)</ref> مى خواند و من نام "اندیشمندان توافق" بر آنان مى نهم; بسیارى از اندیشمندان اسلامى، در این گروه قرار مى گیرند. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۳: | ||
ولى اگر بگوییم که روح ارزشهاى اسلامى، نیروى محرکه جریان کلى در جهان اسلام ـ حتى اگر این جریان لائیک هم فرض شود ـ است، چندان از حقیقت دور نشده ایم، همچنانکه روح مسیحیت نیز بر کل زندگى غربى تأثیر ریشه اى خود را بجاى گذارده و انگ و رنگ خود را بر آن زده است. ولى این هر دو دین (اسلام و مسیحیت) همچنان بدور از هرگونه انحرافى در جهان (اسلام و غرب) باقى مى مانند و چیزى از ارزشهاى آنها کاسته نخواهد شد، از اینجاست که تفاوت در عرصه دیدگاهها یا همزیستى این دو آیین در غرب یا جهان اسلام، کاملا آشکار مى گردد بطوریکه چندان تفاوتى میان یک مسلمان و یک ارمنى ایرانى یا یک قبطى یا مسلمان مصرى، مشاهده نمى شود به همین دلیل است که معتقدیم گفتگوى اسلام و مسیحیّت، تأثیر بسزایى در پیوندهاى میان دو تمدن اسلام و غرب، بجاى مى گذارد. | ولى اگر بگوییم که روح ارزشهاى اسلامى، نیروى محرکه جریان کلى در جهان اسلام ـ حتى اگر این جریان لائیک هم فرض شود ـ است، چندان از حقیقت دور نشده ایم، همچنانکه روح مسیحیت نیز بر کل زندگى غربى تأثیر ریشه اى خود را بجاى گذارده و انگ و رنگ خود را بر آن زده است. ولى این هر دو دین (اسلام و مسیحیت) همچنان بدور از هرگونه انحرافى در جهان (اسلام و غرب) باقى مى مانند و چیزى از ارزشهاى آنها کاسته نخواهد شد، از اینجاست که تفاوت در عرصه دیدگاهها یا همزیستى این دو آیین در غرب یا جهان اسلام، کاملا آشکار مى گردد بطوریکه چندان تفاوتى میان یک مسلمان و یک ارمنى ایرانى یا یک قبطى یا مسلمان مصرى، مشاهده نمى شود به همین دلیل است که معتقدیم گفتگوى اسلام و مسیحیّت، تأثیر بسزایى در پیوندهاى میان دو تمدن اسلام و غرب، بجاى مى گذارد. | ||
===عدم وجود فقط دو انتخاب رد مطلق و یا قبول مطلق=== | ===عدم وجود فقط دو انتخاب رد مطلق و یا قبول مطلق=== | ||
ما خود را در یک زاویه تنگ، آنچنان زندانى نمى بینیم که طى آن یا باید عرصه را به رویارویى ارزشهاى متناقض (اسلام | ما خود را در یک زاویه تنگ، آنچنان زندانى نمى بینیم که طى آن یا باید عرصه را به رویارویى ارزشهاى متناقض (اسلام غرب) و از آن جا نبرد تمدنها، واگذار کنیم و یا مصلحت اندیشى کنیم و همه ارزشها را زیر پا نهیم تا همزیستى، صورت گرفته باشد. و البته کوتاه آمدن نسبت به ارزشها نیز به معناى از خودبیگانگى است. این معادله، در مورد روابط اسلام و غرب، باطل است و در مورد روابط اسلام و مسیحیّت، از بطلان بیشترى برخوردار است. زیرا چه بسیار نقاط مشترکى که میان اسلام و غرب وجود دارد که مى توان بدون کوتاه آمدن از ارزشها، در مورد آنها، به توافق و تفاهم رسید ارزشهاى مشترکى چون: حقوق بشر، دموکراسى، صلح، جنگ علیه تروریسم، مقاومت در برابر نژادپرستى، نازیسم، فاشیسم و...; منافع و مصالح مشترکى نیز وجود دارد که این رابطه را نیروى بیشترى مى بخشند. | ||
=عرصههاى مشترک میان اسلام و مسیحیّت= | =عرصههاى مشترک میان اسلام و مسیحیّت= | ||
میراث ارزشى مشترکى وجود دارد که نمى توان براى آن بهایى در نظر گرفت; در متون اسلامى، مى توان به میزان قابل توجهى که درباره حضرت عیسی (ع) و مادر گرامى اش در راستاى پاکى و صفاى زندگى آنان، سخن رفته اشاره کرد. به عنوان مثال مى توان به شیخ کلینى (ره) (متوفى اوایل قرن دهم میلادى) در کتاب مشهور خود (کافى) اشاره کرد که به متن مناجات حضرت عیسی مسیح (ع) با خداوند عزوجل مى پردازد که به گفته پرفسور محمود ایوب، با بیانى بسیار زیبا، صورت گرفته است: «بنده اى فروتن در برابر خدا و در عین حال از اولیاى مقرّب درگاه الهى» و در توضیح آن مى گوید: «طى این مفهوم تجلى الهى، دو تصویر اسلامى و مسیحى حضرت مسیح (ع) در نقاط متعددى، در هم مى آمیزند: | میراث ارزشى مشترکى وجود دارد که نمى توان براى آن بهایى در نظر گرفت; در متون اسلامى، مى توان به میزان قابل توجهى که درباره حضرت عیسی (ع) و مادر گرامى اش در راستاى پاکى و صفاى زندگى آنان، سخن رفته اشاره کرد. به عنوان مثال مى توان به شیخ کلینى (ره) (متوفى اوایل قرن دهم میلادى) در کتاب مشهور خود (کافى) اشاره کرد که به متن مناجات حضرت عیسی مسیح (ع) با خداوند عزوجل مى پردازد که به گفته پرفسور محمود ایوب، با بیانى بسیار زیبا، صورت گرفته است: «بنده اى فروتن در برابر خدا و در عین حال از اولیاى مقرّب درگاه الهى» و در توضیح آن مى گوید: «طى این مفهوم تجلى الهى، دو تصویر اسلامى و مسیحى حضرت مسیح (ع) در نقاط متعددى، در هم مى آمیزند: |