پرش به محتوا

لطفی الهمص: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
|}
|}
</div>
</div>
حاج '''لطفی محمد محمود الهمص''' (ابوعدنان) در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد و یک سال قبل از اشغال [[فلسطین]] در سال 1948 میلادی ازدواج کرد و صاحب هفت پسر و پنج دختر شد. سه تن از پسرانش در زمان حیاتش از دنیا رفتند، چنانکه پسر اولش «زهیر» در هجرت در شهر مجدل درگذشت و پس از سال‌ها «رضوان» بر اثر بیماری درگذشت. فرزند دوم که «زهیر» نام داشت؛ در انتفاضه اول پس از درگیری با ارتش اشغالگر در اردوگاه یبنا به [[شهادت]] رسید. او قبل از هجرت در یبنا در کتابی به نام «کتاب تعلیم قرآن» به دست شیخ محمد رزق و سپس شیخ عبدالکریم ابوهاشم و شیخ محمد تفش معروف بود، شروع کرد و در طی آن یاد گرفت. [[قرآن]] بخواند و بنویسد به دلیل دانش خواندن و نوشتن مستقیماً به کلاس دوم راه یافت و تحصیلات ابتدایی را با ممتاز به پایان رساند. وی پس از هجرت به اداره برق در صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد.<br>
'''لطفی محمد محمود الهمص''' (ابوعدنان) در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد. وی پس از هجرت به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد.<br>  


= زندگی‌نامه =
حاج '''لطفی محمد محمود الهمص''' (ابوعدنان) در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد و یک سال قبل از اشغال [[فلسطین]] در سال 1948 میلادی ازدواج کرد و صاحب هفت پسر و پنج دختر شد. سه تن از پسرانش در زمان حیاتش از دنیا رفتند، چنانکه پسر اولش «زهیر» در هجرت در شهر مجدل درگذشت و پس از سال‌ها «رضوان» بر اثر بیماری درگذشت. فرزند دوم که «زهیر» نام داشت؛ در انتفاضه اول پس از درگیری با ارتش اشغالگر در اردوگاه یبنا به [[شهادت]] رسید.
او قبل از هجرت در یبنا تعلیم کتاب «تعلیم قرآن» را توسط  شیخ ''محمد رزق'' و سپس شیخ ''عبدالکریم ابوهاشم'' و شیخ ''محمد تفش'' فرا گرفت و در طی آن یاد گرفت [[قرآن]] را بخواند و بنویسد به دلیل دانش خواندن و نوشتن مستقیماً به کلاس دوم راه یافت و تحصیلات ابتدایی را با امتیاز بالا به پایان رساند. وی پس از هجرت به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد.[[نوار غزه]] در آن زمان رشته برق نداشت، ایشان دنبال حرفه تعمیر ساعت رفت تا آن را بیاموزد و در عرض 15 روز به آن مسلط شد و مغازه‌ای برای تعمیر آن باز کرد و بعد در آن مشغول به کار شد.<br>


[[نوار غزه]] در آن زمان رشته برق نداشت، حاج لطفی رفت تا حرفه تعمیر ساعت را بیاموزد و در عرض 15 روز به آن مسلط شد و مغازه ای برای تعمیر آن باز کرد و بعد از او در آن مشغول به کار شد.
= نبرد با صهیونیست =
حاج لطفی در نبرد مقابله با تجاوزات صهیونیستی و محاصره شهر باشیت قبل از نکبت [[فلسطین]] شرکت کرد. پسر عمویش در این جنگها به شهادت رسید و او را در یبنا به خاک سپردند. او قصری را از سرزمین خود با هزاران شهروند فلسطینی رها کرد تا اینکه با خانواده‌اش در تل زعرب در شهر رفح در جنوب نوار غزه ساکن شد و به مدت دو سال در چادر زندگی کرد تا اینکه UNRWA خانه‌هایی را برای پناهندگان در منطقه ساخت. مرکز شهر و زائر برای اقامت در کمپ آوارگان یبنا در جنوب رفح حرکت کردند. در آن زمان مسجدی در رفح وجود نداشت که به نماز اختصاص داشته باشد، به همین دلیل مردم در خانه ای در شرق رفح و دیگری در غرب آن نماز می خواندند، پناهندگان به سرپرستی پدر حاج لطفی در سال 1950 میلادی مسجد الهدی را ساختند و ساخت آن را در سال 1950 به پایان رساندند. 1952 م. حاج لطفی به مؤذن مسجد برگزیده شد.او قبل از سحر برای اذان صبح زود از خواب بیدار می شد.نماز فجر روزانه.پدر حاج لطفی و شیخ احمد حمد متناوباً به امامت می رسید. پس از رحلت پدرش و شیخ عبدالله عوض الله، حاج لطفی در سال 1363 خورشیدی به امامت مسجد الهدی منصوب شد.<br>
ایشان در نبرد مقابله با تجاوزات صهیونیستی و محاصره شهر باشیت قبل از نکبت [[فلسطین]] شرکت کرد. پسر عمویش در این جنگها به شهادت رسید و او را در یبنا به خاک سپردند. او قصری را از سرزمین خود با هزاران شهروند فلسطینی رها کرد تا اینکه با خانواده‌اش در تل زعرب در شهر رفح در جنوب نوار غزه ساکن شد و به مدت دو سال در چادر زندگی کرد تا اینکه UNRWA خانه‌هایی را برای پناهندگان در منطقه ساخت. مرکز شهر و زائر برای اقامت در کمپ آوارگان یبنا در جنوب رفح حرکت کردند. در آن زمان مسجدی در رفح وجود نداشت که به نماز اختصاص داشته باشد، به همین دلیل مردم در خانه ای در شرق رفح و دیگری در غرب آن نماز می خواندند، پناهندگان به سرپرستی پدر حاج لطفی در سال 1950 میلادی مسجد الهدی را ساختند و ساخت آن را در سال 1950 به پایان رساندند. 1952 م. حاج لطفی به مؤذن مسجد برگزیده شد.او قبل از سحر برای اذان صبح زود از خواب بیدار می شد.نماز فجر روزانه.پدر حاج لطفی و شیخ احمد حمد متناوباً به امامت می رسید. پس از رحلت پدرش و شیخ عبدالله عوض الله، حاج لطفی در سال 1363 خورشیدی به امامت مسجد الهدی منصوب شد.<br>


=نسل اول اخوان=
=نسل اول اخوان=
آغاز پیوستن او به اخوان المسلمین در سال 1950 پس از میلاد بود، جایی که او تحت تأثیر سخنرانی یکی از شیوخ اخوان قرار گرفت که باعث احترام او به آنها شد. پسر عمویش شیخ سلامه الحمص و به آن پیوست.
آغاز پیوستن او به [[اخوان‌المسلمین]] در سال 1950 پس از میلاد بود، جایی که او تحت تأثیر سخنرانی یکی از شیوخ اخوان قرار گرفت که باعث احترام او به آنها شد. پسر عمویش شیخ سلامه الحمص و به آن پیوست.


حاج لطفی در اخوان ادامه داد و نزد شیوخ خود از جمله شیخ اسماعیل محمد حسین المصری، شیخ محمد غزالی، شیخ العباسیری و شیخ علی جعفر با همراهی برادرانش از شیوخ رفح، تحصیل کرد. برخی از آنان درگذشتند و برخی دیده می‌شوند، مانند شیخ محمد برهوم، احمد حمد، موسی برهوم و عبدالله لافی محمود محسن، محمد النجار، فوزی العطار و دیگران.
حاج لطفی در اخوان ادامه داد و نزد شیوخ خود از جمله شیخ اسماعیل محمد حسین المصری، شیخ محمد غزالی، شیخ العباسیری و شیخ علی جعفر با همراهی برادرانش از شیوخ رفح، تحصیل کرد. برخی از آنان درگذشتند و برخی دیده می‌شوند، مانند شیخ محمد برهوم، احمد حمد، موسی برهوم و عبدالله لافی محمود محسن، محمد النجار، فوزی العطار و دیگران.