۲۱٬۸۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
= زندگینامه = | = زندگینامه = | ||
حاج '''لطفی محمد محمود الهمص''' | حاج '''لطفی محمد محمود الهمص''' در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد و یک سال قبل از اشغال [[فلسطین]] در سال 1948 میلادی ازدواج کرد و صاحب هفت پسر و پنج دختر شد. سه تن از پسرانش در زمان حیاتش از دنیا رفتند، چنانکه پسر اولش «زهیر» در هجرت در شهر مجدل درگذشت و پس از سالها «رضوان» بر اثر بیماری درگذشت. فرزند دوم که «زهیر» نام داشت؛ در انتفاضه اول پس از درگیری با ارتش اشغالگر در اردوگاه یبنا به [[شهادت]] رسید. | ||
او قبل از هجرت در یبنا تعلیم کتاب «تعلیم قرآن» را توسط شیخ ''محمد رزق'' و سپس شیخ ''عبدالکریم ابوهاشم'' و شیخ ''محمد تفش'' فرا گرفت و در طی آن یاد گرفت [[قرآن]] را بخواند و بنویسد به دلیل دانش خواندن و نوشتن مستقیماً به کلاس دوم راه یافت و تحصیلات ابتدایی را با امتیاز بالا به پایان رساند. وی پس از هجرت به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی | او قبل از هجرت در یبنا تعلیم کتاب «تعلیم قرآن» را توسط شیخ ''محمد رزق'' و سپس شیخ ''عبدالکریم ابوهاشم'' و شیخ ''محمد تفش'' فرا گرفت و در طی آن یاد گرفت [[قرآن]] را بخواند و بنویسد به دلیل دانش خواندن و نوشتن مستقیماً به کلاس دوم راه یافت و تحصیلات ابتدایی را با امتیاز بالا به پایان رساند. وی پس از هجرت به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغالتحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد.[[نوار غزه]] در آن زمان رشته برق نداشت، ایشان دنبال حرفه تعمیر ساعت رفت تا آن را بیاموزد و در عرض 15 روز به آن مسلط شد و مغازهای برای تعمیر آن باز کرد و بعد در آن مشغول به کار شد.<br> | ||
= نبرد با صهیونیست = | = نبرد با صهیونیست = | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=نسل اول اخوان= | =نسل اول اخوان= | ||
ایشان در سال 1950 میلادی همکاری خود را با [[اخوانالمسلمین]] آغاز کرد تا جایی که او تحت تأثیر سخنرانی یکی از شیوخ [[اخوان المسلمین|اخوان]] قرار گرفت که باعث احترام او به آنها شد. پسر عمویش شیخ سلامه نیز به جمع آنها پیوست. حاج لطفی در اخوان ادامه داد و نزد شیوخ خود از جمله شیخ ''اسماعیل محمد حسین مصری''، شیخ ''محمد غزالی''، شیخ ''عباسیری'' و شیخ ''علی جعفر'' با همراهی برادرانش از شیوخ رفح، تحصیل کرد. برخی از آنان درگذشتند و برخی دیده میشوند، مانند شیخ ''محمد برهوم''، ''احمد حمد''، ''موسی برهوم'' و ''عبدالله لافی'' ''محمود محسن''، ''محمد النجار''، ''فوزی العطار'' و دیگران. | |||
آنها همچنان به شعبه [[اخوان المسلمین|اخوان]] در سینا میرفتند تا اینکه در دوران [[جمال عبدالناصر]] حمله دیوانه وار به [[اخوانالمسلمین]] انجام شد و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند که منجر به توقف آنها از رفتن به اخوان شد.<br> | |||
حاج لطفی در اخوان ادامه داد و نزد شیوخ خود از جمله شیخ اسماعیل محمد حسین | این موانع مانع از راه ایشان نشد؛ بنابراین او به گردان فلسطینی که توسط ''عبدالمنعم عبدالرئوف'' - یکی از اخوان المسلمین - تشکیل شده بود، پیوست که در آغاز شامل 250 جوان از [[نوار غزه]] بود. | ||
پس از اینکه عبدالمنعم فرمانده گردان توسط [[جمال عبدالناصر]] به زندان افتاد، حاج لطفی پس از 21 ماه پیوستن به اخوان المسلمین به دلیل عضویت در اخوان المسلمین اخراج شد. | |||
آنها همچنان به شعبه اخوان در سینا میرفتند تا اینکه در دوران جمال عبدالناصر حمله دیوانه وار به [[اخوانالمسلمین]] انجام شد و مورد | |||
این موانع مانع از راه | |||
پس از اینکه عبدالمنعم فرمانده گردان توسط جمال عبدالناصر به زندان افتاد، حاج لطفی پس از 21 ماه پیوستن به اخوان المسلمین به دلیل عضویت در اخوان المسلمین اخراج شد. | |||
او یکی از آوارگان ارشدی است که به دلیل جنایات صهیونیست ها لحظاتی از فاجعه و آوارگی اجباری را تجربه کرد. | او یکی از آوارگان ارشدی است که به دلیل جنایات صهیونیست ها لحظاتی از فاجعه و آوارگی اجباری را تجربه کرد. |