پرش به محتوا

نجم الدین رازی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عقب نشینی' به 'عقب‌نشینی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
در سرزمین ایران آن روز خوارزمشاهیان بر قسمت اعظم بلاد تسلط داشتند و پایتخت آنها خوارزم (گرگانج) در ساحل جیحون و در جنوب دریای آرال بود. اما سلسله‌های محلی دیگری از جمله اتابکان در [[آذربایجان]] و سلعزیان در فارس و امرای هزار اسبی در لرستان حکومت می‌کردند. در ممالک مجاور ایران، ایوبیان در شام و سلجوقیان دوم در آسیای صغیر بیش از دیگران قدرت داشتند. این دوره از نظر علوم، فلسفه، ادب و تصوف از ادوار درخشان تاریخ ایران است. لیکن از نظر اجتماعی فساد و تباهی و انحطاط به بالاترین حدّ و تعصبات مذهبی و اختلافات فکری میان ملل و نحل مختلف از مذاهب اهل سنت و جماعت، [[شیعه]]، فلاسفه و متصوفین به اوج خود رسیده بود. از اواخر قرن پنجم تاخت و تاز صلیبیان به مرزهای غربی ممالک اسلامی، درهای فتنه و بلا را به روی مسلمانان گشود، اما در قرن بعد بلایی صعب‌تر فراز آمد و آتشی سوزنده‌تر فرو بارید و هجوم کفار تتار، سرزمین ایران را غرق آشوب، فتنه و پریشانی کرد و امن و آسایش مردم ایران را بر هم زد. شیخ نجم‌الدین رازی پرورده‌ی این روزگار و بلاکشیده‌ی رنج و ادبار آن بود.  
در سرزمین ایران آن روز خوارزمشاهیان بر قسمت اعظم بلاد تسلط داشتند و پایتخت آنها خوارزم (گرگانج) در ساحل جیحون و در جنوب دریای آرال بود. اما سلسله‌های محلی دیگری از جمله اتابکان در [[آذربایجان]] و سلعزیان در فارس و امرای هزار اسبی در لرستان حکومت می‌کردند. در ممالک مجاور ایران، ایوبیان در شام و سلجوقیان دوم در آسیای صغیر بیش از دیگران قدرت داشتند. این دوره از نظر علوم، فلسفه، ادب و تصوف از ادوار درخشان تاریخ ایران است. لیکن از نظر اجتماعی فساد و تباهی و انحطاط به بالاترین حدّ و تعصبات مذهبی و اختلافات فکری میان ملل و نحل مختلف از مذاهب اهل سنت و جماعت، [[شیعه]]، فلاسفه و متصوفین به اوج خود رسیده بود. از اواخر قرن پنجم تاخت و تاز صلیبیان به مرزهای غربی ممالک اسلامی، درهای فتنه و بلا را به روی مسلمانان گشود، اما در قرن بعد بلایی صعب‌تر فراز آمد و آتشی سوزنده‌تر فرو بارید و هجوم کفار تتار، سرزمین ایران را غرق آشوب، فتنه و پریشانی کرد و امن و آسایش مردم ایران را بر هم زد. شیخ نجم‌الدین رازی پرورده‌ی این روزگار و بلاکشیده‌ی رنج و ادبار آن بود.  
شهر ری در ربع آخر قرن ششم فتنه و بلاد را وطن بود. از یک سو میان پیروان سه مذهب شیعی، [[شافعی]] و [[حنفی]] آتش کینه و تعصب زبانه می‌کشید. از سوی دیگر هر روز امیری به آهنگ تصرف آن دیار، لشکر می‌کشید. شاید همین آشفتگی و نابسامانی ری و شاید هم شوق طلب و تحقیق، نجم‌الدین را بر آن داشت که در همین سال‌های پرآشوب، ترک یار و دیار گوید و قریب سی سال در بلاد جهان شرق و غرب بگردد. نجم‌الدین از نواحی [[حجاز]]، [[مصر]]، [[شام]]، [[عراق]]، روم، آذربایجان، اران و [[خراسان]] دیدار کرده است.  
شهر ری در ربع آخر قرن ششم فتنه و بلاد را وطن بود. از یک سو میان پیروان سه مذهب شیعی، [[شافعی]] و [[حنفی]] آتش کینه و تعصب زبانه می‌کشید. از سوی دیگر هر روز امیری به آهنگ تصرف آن دیار، لشکر می‌کشید. شاید همین آشفتگی و نابسامانی ری و شاید هم شوق طلب و تحقیق، نجم‌الدین را بر آن داشت که در همین سال‌های پرآشوب، ترک یار و دیار گوید و قریب سی سال در بلاد جهان شرق و غرب بگردد. نجم‌الدین از نواحی [[حجاز]]، [[مصر]]، [[شام]]، [[عراق]]، روم، آذربایجان، اران و [[خراسان]] دیدار کرده است.  
نجم‌الدین قبل از استیلای مغول، از ظلم ظلمه (ظاهراً اختلافات مذهبی و چیرگی معتزله در خوارزم) در توزع خاطر بوده و بعد از ظهور فاجعه مغول، سالی در ری که وطن مألوف و مسکن مشعوف او بود و بعد در همدان می‌گذرانیده و در قتل عام فجیع همدان مجبور به ترک آن شهر گردیده است. در فرار از مقابل سیل هجوم تاتار، دیار روم مسیر و مقصد طبیعی نجم‌الدین بوده است. از این گذشته، خود وی امن و آسایش آن سامان و دین دوستی و دانش پروری سلجوقیان روم را علت توطن خود در آن دیار ذکر می‌کند. برخی معتقدند نجم‌الدین در برابر حمله‌ی تاتار از خود ضعف نشان داد و زن و فرزندان را رها کرد و عازم سفر شد و نتوانست مانند مرشد خود شیخ نجم‌الدین کبری مقاومت کند، تا کشته شود و یا اینکه پیروزی فرا رسد. عده‌ای دیگر نیز معتقدند او به دستور شیخ خود نجم‌الدین کبری در برابر یورش مغولان به سوی غرب شتافت. اما برخی دیگر نیز از دیدگاه اندیشه سیاسی معتقدند اگر نجم‌الدین به دیار روم عقب‌نشینی می‌کند، به این علت است که می‌خواهد مقدمات حمله‌ای نظامی را فراهم سازد و این مقدمات با تکیه بر قدرت سلطان دیندار ممکن است. او از سقوط یکپارچه دارالاسلام زیر ضربات لشکریان مغول آهنگ فروپاشی می‌شنود و می‌خواهد بقیه دارالاسلام و آل سلجوق را متوجه خطری سازد که در کمین اسلام و مسلمین است.  
نجم‌الدین قبل از استیلای مغول، از ظلم ظلمه (ظاهراً اختلافات مذهبی و چیرگی معتزله در خوارزم) در توزع خاطر بوده و بعد از ظهور فاجعه مغول، سالی در ری که وطن مألوف و مسکن مشعوف او بود و بعد در همدان می‌گذرانیده و در قتل عام فجیع همدان مجبور به ترک آن شهر گردیده است. در فرار از مقابل سیل هجوم تاتار، دیار روم مسیر و مقصد طبیعی نجم‌الدین بوده است. از این گذشته، خود وی امن و آسایش آن سامان و دین دوستی و دانش پروری سلجوقیان روم را علت توطن خود در آن دیار ذکر می‌کند. برخی معتقدند نجم‌الدین در برابر حمله‌ی تاتار از خود ضعف نشان داد و زن و فرزندان را رها کرد و عازم سفر شد و نتوانست مانند مرشد خود شیخ نجم‌الدین کبری مقاومت کند، تا کشته شود و یا اینکه پیروزی فرا رسد. عده‌ای دیگر نیز معتقدند او به دستور شیخ خود نجم‌الدین کبری در برابر یورش مغولان به سوی غرب شتافت. اما برخی دیگر نیز از دیدگاه اندیشه سیاسی معتقدند اگر نجم‌الدین به دیار روم عقب‌نشینی می‌کند، به این علت است که می‌خواهد مقدمات حمله‌ای نظامی را فراهم سازد و این مقدمات با تکیه بر قدرت سلطان دیندار ممکن است. او از سقوط یکپارچه دارالاسلام زیر ضربات لشکریان مغول آهنگ فروپاشی می‌شنود و می‌خواهد بقیه دارالاسلام و آل سلجوق را متوجه خطری سازد که در کمین اسلام و مسلمین است.  
نجم‌الدین رازی، شش ماه پس از فرار از همدان به قیصریه، در رمضان سال 618 نخستین تحریر کتاب مرصادالعباد را ضبط نمود. در همین سال شهاب الدین ابوحفض عمر سهروردی نیز در روم بود. او از جانب خلیفه ناصر الدین الله به سفارت به دربار علاء الدین کیقباد اول به قونیه رفته بود. این دو عارف ایرانی در ملطیه ملاقات کردند که نجم‌الدین قریب 45 سال و سهروردی قریب 78 سال داشت. نجم‌الدین در سال 621 وارد شهر ارزنجان شد. این شهر در 35 فرسنگی غرب ارزروم واقع بود و یک مرکز تجارت و اقتصاد شمرده می‌شد و اکثر ساکنانش از ارمنیان بودند. در هر صورت مردمش روی خوشی به نجم رازی و همراهانش نشان ندادند و او از خست، نامردمی و نخوت مردم و عشق آنان به مال، جاه و نعمت می‌نالد و می‌گوید امید از آنان بریدم. نجم رازی تنها یک امید می‌توانست داشته باشد و آن دانش‌دوستی و هنرپروری فرمانروای ارزنجان بود. علاء الدین داود دوم فرمانروای این ناحیه تحت الحمایه‌ی سلطان سلجوقی روم بود. ملک داود هم عشق به دانش و هنر و ادب را از پدر به ارث برده بود و خود، شعر فارسی می‌گفت. نجم‌الدین رازی به این امیدها در جلب نظر او و کسب تقریرش کوشید، اما اطرافیان ملک مانع از تقرب او شدند، ناچار صلاح در آن دید که رساله‌ای به نام داود بپردازد. خلاصه‌ای از مطالب مرصادالعباد را با طرحی نو به نام این فرمانروا آماده کرد و آن را مرموزات اسدی در مزمورات داودی نامید. در عین حال شاید حکام این شهر به سبب گرفتاری به بی وفایی اطرافیان خود و قهر سلطان روم، فرصت پرداختن به او را نداشت و نجم‌الدین از همان راه به پایتخت ممالک اسلامی، بغداد رفت.  
نجم‌الدین رازی، شش ماه پس از فرار از همدان به قیصریه، در رمضان سال 618 نخستین تحریر کتاب مرصادالعباد را ضبط نمود. در همین سال شهاب الدین ابوحفض عمر سهروردی نیز در روم بود. او از جانب خلیفه ناصر الدین الله به سفارت به دربار علاء الدین کیقباد اول به قونیه رفته بود. این دو عارف ایرانی در ملطیه ملاقات کردند که نجم‌الدین قریب 45 سال و سهروردی قریب 78 سال داشت. نجم‌الدین در سال 621 وارد شهر ارزنجان شد. این شهر در 35 فرسنگی غرب ارزروم واقع بود و یک مرکز تجارت و اقتصاد شمرده می‌شد و اکثر ساکنانش از ارمنیان بودند. در هر صورت مردمش روی خوشی به نجم رازی و همراهانش نشان ندادند و او از خست، نامردمی و نخوت مردم و عشق آنان به مال، جاه و نعمت می‌نالد و می‌گوید امید از آنان بریدم. نجم رازی تنها یک امید می‌توانست داشته باشد و آن دانش‌دوستی و هنرپروری فرمانروای ارزنجان بود. علاء الدین داود دوم فرمانروای این ناحیه تحت الحمایه‌ی سلطان سلجوقی روم بود. ملک داود هم عشق به دانش و هنر و ادب را از پدر به ارث برده بود و خود، شعر فارسی می‌گفت. نجم‌الدین رازی به این امیدها در جلب نظر او و کسب تقریرش کوشید، اما اطرافیان ملک مانع از تقرب او شدند، ناچار صلاح در آن دید که رساله‌ای به نام داود بپردازد. خلاصه‌ای از مطالب مرصادالعباد را با طرحی نو به نام این فرمانروا آماده کرد و آن را مرموزات اسدی در مزمورات داودی نامید. در عین حال شاید حکام این شهر به سبب گرفتاری به بی وفایی اطرافیان خود و قهر سلطان روم، فرصت پرداختن به او را نداشت و نجم‌الدین از همان راه به پایتخت ممالک اسلامی، بغداد رفت.  
=اصول عقاید=
=اصول عقاید=


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش