۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'افراط گرایی' به 'افراطگرایی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''''اندیشه اصلاحی اعتدالی در مصر و ایران''''' از | '''''اندیشه اصلاحی اعتدالی در مصر و ایران''''' از عمدهترین اندیشههای مشترک معاصر این دو کشور بوده است. رهبران اندیشه اصلاحی اعتدالی در جذب عناصری از فرهنگ و اندیشه جدید که میتواند در خارج کردن جامعه از رکود و انحطاط به کارآید و تبدیل آن به عناصری سازگار با فرهنگ و اندیشه دینی تردید نمیکردند و هرگز وامستانی از غرب را پنهان نمیکردند بلکه بر ضرورت استفاده و کسب آگاهانه و گزینشی از فرهنگ و مدنیت غرب تاکید میورزیدند. این جریان در فضای اجتماعی سیاسی از نیمه قرن نوزدهم به بعد یعنی دورانی که خوشبینیهای اولیه نسبت به اروپا رنگ باخته بود و مسلمانان دو کشور، علاوه بر چهره تمدنی و علمی [[اروپا]]، وجه استعماری اروپا و آثار سوء آن را آشکارا و بلاواسطه حس میکردند به وجود آمد. جنبشهای «عرابی پاشا» در [[مصر]] و رژی در [[ایران]] از چنین تجربه مشترکی حکایت دارد. | ||
=اندیشه اصلاحی اعتدالی در مصر= | =اندیشه اصلاحی اعتدالی در مصر= | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
آن گونه که از نام کتاب (رساله تنبیهالامه و تنزیهالمله) پیداست با هدف تنبه دادن جامعه به مبانی و ضرورتهای شریعت و پیراستن عقیده و آیین مردم از زنگار بدعت و انحراف یا به گفته خود او «برای تنبیه امت به ضروریات شریعت و تنزیه ملت (عقاید) از زندقه الحاد و بدعت»<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۲۸</ref> تدوین شده است. استفاده نائینی ازمصطلحات و واژههایی نظیر [[حکومت اعتسافیه، تملیکیه]] و... که ابداعات [[عبدالرحمن کواکبی]] متفکر سوری مقیم مصر در کتاب [[طبائع الاستبداد و مصارع الاستعباد]] است به روشنی بیانگر اطلاع نائینی از کتاب وی و مهمتر از آن مشابهت و همسنخی افکار این دو چهره برجسته جریان اصلاحی اعتدالی اندیشه دینی در ایران و مصر است. پیش از این به سخن رشیدرضا یار و شاگرد عبده در اخذ اندیشه آزادی از اروپا اشاره کردیم. اکنون به عنوان دلیل دیگری بر مشابهت و همسنخی فکری این دو جریان به سخنی مشابه از نائینی در کتاب تنبیهالامه و تنزیهالمله استناد میکنیم. او در این کتاب بر فیلسوفان سیاسی غرب که نظریه نظام سیاسی بر پایه آزادی و برابری را ارائه کرده و برای جلوگیری از گرایش حکومت به استبداد، اصل نظارت عامه و پارلمان را بنیاد نهادهاند، آفرین میگوید و از این که فقهای اسلام با وجود آموزهها و تعالیم مناسب در منابع و متون دینی و با وجود تبحر در استخراج و تاسیس آن همه قواعد، در این زمینه غفلت کردهاند، ابراز تأسف میکند و مخالفان روحانی آزادی و پارلمان را حاملان شعبه استبداد دینی مینامد.<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۸۸</ref> | آن گونه که از نام کتاب (رساله تنبیهالامه و تنزیهالمله) پیداست با هدف تنبه دادن جامعه به مبانی و ضرورتهای شریعت و پیراستن عقیده و آیین مردم از زنگار بدعت و انحراف یا به گفته خود او «برای تنبیه امت به ضروریات شریعت و تنزیه ملت (عقاید) از زندقه الحاد و بدعت»<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۲۸</ref> تدوین شده است. استفاده نائینی ازمصطلحات و واژههایی نظیر [[حکومت اعتسافیه، تملیکیه]] و... که ابداعات [[عبدالرحمن کواکبی]] متفکر سوری مقیم مصر در کتاب [[طبائع الاستبداد و مصارع الاستعباد]] است به روشنی بیانگر اطلاع نائینی از کتاب وی و مهمتر از آن مشابهت و همسنخی افکار این دو چهره برجسته جریان اصلاحی اعتدالی اندیشه دینی در ایران و مصر است. پیش از این به سخن رشیدرضا یار و شاگرد عبده در اخذ اندیشه آزادی از اروپا اشاره کردیم. اکنون به عنوان دلیل دیگری بر مشابهت و همسنخی فکری این دو جریان به سخنی مشابه از نائینی در کتاب تنبیهالامه و تنزیهالمله استناد میکنیم. او در این کتاب بر فیلسوفان سیاسی غرب که نظریه نظام سیاسی بر پایه آزادی و برابری را ارائه کرده و برای جلوگیری از گرایش حکومت به استبداد، اصل نظارت عامه و پارلمان را بنیاد نهادهاند، آفرین میگوید و از این که فقهای اسلام با وجود آموزهها و تعالیم مناسب در منابع و متون دینی و با وجود تبحر در استخراج و تاسیس آن همه قواعد، در این زمینه غفلت کردهاند، ابراز تأسف میکند و مخالفان روحانی آزادی و پارلمان را حاملان شعبه استبداد دینی مینامد.<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۸۸</ref> | ||
نائینی به پیروی از استاد خود [[آخوند خراسانی]] و همچون شیخ محمد عبده نوآوریهای جالب توجهی در حوزه اندیشه سیاسی دینی دارد. او همانند عبده توحید را مغایر و ضد استبداد میداند<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۵۱ و رشید رضا، ۴: ۶۰</ref>، همچون او حکومت استبدادی را بدعتی در دین میداند<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۵۹ و رشید رضا، ۱۹۸۷، ج۴: ۲۰۴</ref>، همچون او نظر دینی خود مبنی بر ضرورت مشارکت مردم در اداره امور خویش و دخالت در حوزه عمومی را مستند به آموزههای دینی نظیر شورا و امر به معروف و نهی از منکر میکند<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۱۰۹و رشید رضا، ۱۹۸۷، ۴: ۳۰- ۶۰و۵: ۱۹۸و۱۹۹</ref> | نائینی به پیروی از استاد خود [[آخوند خراسانی]] و همچون شیخ محمد عبده نوآوریهای جالب توجهی در حوزه اندیشه سیاسی دینی دارد. او همانند عبده توحید را مغایر و ضد استبداد میداند<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۵۱ و رشید رضا، ۴: ۶۰</ref>، همچون او حکومت استبدادی را بدعتی در دین میداند<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۵۹ و رشید رضا، ۱۹۸۷، ج۴: ۲۰۴</ref>، همچون او نظر دینی خود مبنی بر ضرورت مشارکت مردم در اداره امور خویش و دخالت در حوزه عمومی را مستند به آموزههای دینی نظیر شورا و امر به معروف و نهی از منکر میکند<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۱۰۹و رشید رضا، ۱۹۸۷، ۴: ۳۰- ۶۰و۵: ۱۹۸و۱۹۹</ref> و همچون او میکوشد صورتی از حکومت دینی سازگار با دموکراسی و برخوردار از پارلمان و انتخابات و... به دست دهد.<ref>نائینی، ۱۳۷۸: ۸۷؛ رشید رضا، ۱۹۸۷، ۵: ۱۹۸و۱۹۹</ref> | ||
به هر حال همانگونه که عبده در مصر اولین متفکر مسلمانی است که میکوشد با اجتهاد در اندیشه سیاسی سنتی اسلامی در عالم اهل سنت، از نظریه خلافت به روایت سنتی آن فراتر رود و نظریه حکومت دینی سازگار با مشارکت و نظارت مردم در امر حکومت ارائه دهد، نائینی نیزاولین فقیه بنام شیعی است که امر سیاست و حکومت را از احکام غیبت خارج و به امری عمومی تحویل کرد و با اجتهاد در اندیشه سیاسی شیعی دوران خود، مجال مشارکت سیاسی را علاوه بر فقهای عدول برای تمامی مسلمانان فراهم نمود<ref>بلقزیز، ۲۰۰۴: ۷۶</ref> و ایده حق تصرف فقیه عادل در امر عمومی را که باور رایج آن روز بود، با ایده پارلمان و انتخاب درآمیخت و وظایف نواب عام را به نواب ملت در مجلس شورا منتقل کرد. | به هر حال همانگونه که عبده در مصر اولین متفکر مسلمانی است که میکوشد با اجتهاد در اندیشه سیاسی سنتی اسلامی در عالم اهل سنت، از نظریه خلافت به روایت سنتی آن فراتر رود و نظریه حکومت دینی سازگار با مشارکت و نظارت مردم در امر حکومت ارائه دهد، نائینی نیزاولین فقیه بنام شیعی است که امر سیاست و حکومت را از احکام غیبت خارج و به امری عمومی تحویل کرد و با اجتهاد در اندیشه سیاسی شیعی دوران خود، مجال مشارکت سیاسی را علاوه بر فقهای عدول برای تمامی مسلمانان فراهم نمود<ref>بلقزیز، ۲۰۰۴: ۷۶</ref> و ایده حق تصرف فقیه عادل در امر عمومی را که باور رایج آن روز بود، با ایده پارلمان و انتخاب درآمیخت و وظایف نواب عام را به نواب ملت در مجلس شورا منتقل کرد. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
فوت نابهنگام آیتالله آخوندخراسانی ضربه سنگینی بر رهبری روحانی مشروطه و حاملان اندیشه اصلاحی اعتدالی دینی وارد ساخت. | فوت نابهنگام آیتالله آخوندخراسانی ضربه سنگینی بر رهبری روحانی مشروطه و حاملان اندیشه اصلاحی اعتدالی دینی وارد ساخت. | ||
== | ==آزادیهای سیاسی== | ||
از یکسو جریان روشنفکری عرفی با استفاده از آزادیهای سیاسی پدید آمده در نقد و نفی باورهای دینی و سنتی و مخالفت با علما، حریمها را درمینوردیدند. | از یکسو جریان روشنفکری عرفی با استفاده از آزادیهای سیاسی پدید آمده در نقد و نفی باورهای دینی و سنتی و مخالفت با علما، حریمها را درمینوردیدند. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
در عین حال با توجه به زمینه دینی جامعه، تحولات اجتماعی پیشگفته، به نوبه خود به شکلگیری و گسترش جریان روشنفکری دینی به عنوان ادامه جریان احیا مدد میرساند و حضور روحانیون و طلاب جوان در نظام آموزشی جدید برای کسب علم به این فرآیند کمک میکرد. از این رو جریان اسلامی در بخشهای اصلاحگرا و سنتی خود اگر چه به دلایلی که برشمردیم در اوایل این دوره حضور قابل ملاحظهای در عرصه سیاسی - اجتماعی نداشت، اما با شتاب چشمگیری دوران هویتیابی و بازسازی خود را سپری میکرد. تاسیس انجمنها و کانونهای نشراندیشه دینی، حلقات تفسیر و جلسات سخنرانی و انتشار کتب و نشریات مذهبی متنوع بیانگر این شتاب و دغدغه عقبماندگی از تحولات زمانه است. تبلیغ اسلام، مبارزه با خرافه و عادات غلط به نام دین، مبارزه با بهائیت، دفاع از کیان دین در برابر انتقاداتی که عمدتا از سوی روشنفکران سکولار از جمله کسروی متوجه آموزههای دینی بود، ایجاد حساسیت درجامعه نسبت به مسایل جهان اسلام از جمله فلسطین و کشمیر... از جمله اهداف و حوزههای فعالیت این مجموعه به شمار میآمد. | در عین حال با توجه به زمینه دینی جامعه، تحولات اجتماعی پیشگفته، به نوبه خود به شکلگیری و گسترش جریان روشنفکری دینی به عنوان ادامه جریان احیا مدد میرساند و حضور روحانیون و طلاب جوان در نظام آموزشی جدید برای کسب علم به این فرآیند کمک میکرد. از این رو جریان اسلامی در بخشهای اصلاحگرا و سنتی خود اگر چه به دلایلی که برشمردیم در اوایل این دوره حضور قابل ملاحظهای در عرصه سیاسی - اجتماعی نداشت، اما با شتاب چشمگیری دوران هویتیابی و بازسازی خود را سپری میکرد. تاسیس انجمنها و کانونهای نشراندیشه دینی، حلقات تفسیر و جلسات سخنرانی و انتشار کتب و نشریات مذهبی متنوع بیانگر این شتاب و دغدغه عقبماندگی از تحولات زمانه است. تبلیغ اسلام، مبارزه با خرافه و عادات غلط به نام دین، مبارزه با بهائیت، دفاع از کیان دین در برابر انتقاداتی که عمدتا از سوی روشنفکران سکولار از جمله کسروی متوجه آموزههای دینی بود، ایجاد حساسیت درجامعه نسبت به مسایل جهان اسلام از جمله فلسطین و کشمیر... از جمله اهداف و حوزههای فعالیت این مجموعه به شمار میآمد. | ||
== | ==هستههای اولیه روشنفکری دینی== | ||
اگر چه در آغاز، مرزبندی روشنی میان گرایشات مختلف دینی در این فعالیتها به چشم نمیخورد، اما بهتدریج موسسات و کانونهای مذکور به مرکز شکلگیری اولین هستههای جریان روشنفکری دینی تبدیل شد. این جریان با تاسیس انجمنهای اسلامی دانشجویی توسط مهندس بازرگان به عنوان یکی از مهمترین کانونهای روشنفکری دینی و جلب و جذب تحصیل کردگان دانشگاهی رشد و گسترش چشمگیری یافت. در ابتدا فعالیتهای این جریان تحت تاثیر گفتمانهای حاکم عمدتا مبارزه با عقاید خرافی، اثبات سازگاری میان علم و دین، تبیین ابعاد مترقی احکام فردی و اجتماعی دین، توجیه علمی احکام و آموزههای دینی و قرآنی و دفاع از دین در برابر مارکسیسم متمرکز بود و کمتر صبغه سیاسی داشت. به تعبیر برخی پژوهشگران، این دوره برای روشنفکران دینی «دوره هویتجویی و رقابت» تلقی میشود.<ref>کاظمی، ۱۳۸۳: ۹۸</ref> | اگر چه در آغاز، مرزبندی روشنی میان گرایشات مختلف دینی در این فعالیتها به چشم نمیخورد، اما بهتدریج موسسات و کانونهای مذکور به مرکز شکلگیری اولین هستههای جریان روشنفکری دینی تبدیل شد. این جریان با تاسیس انجمنهای اسلامی دانشجویی توسط مهندس بازرگان به عنوان یکی از مهمترین کانونهای روشنفکری دینی و جلب و جذب تحصیل کردگان دانشگاهی رشد و گسترش چشمگیری یافت. در ابتدا فعالیتهای این جریان تحت تاثیر گفتمانهای حاکم عمدتا مبارزه با عقاید خرافی، اثبات سازگاری میان علم و دین، تبیین ابعاد مترقی احکام فردی و اجتماعی دین، توجیه علمی احکام و آموزههای دینی و قرآنی و دفاع از دین در برابر مارکسیسم متمرکز بود و کمتر صبغه سیاسی داشت. به تعبیر برخی پژوهشگران، این دوره برای روشنفکران دینی «دوره هویتجویی و رقابت» تلقی میشود.<ref>کاظمی، ۱۳۸۳: ۹۸</ref> | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
=مسایل مشترک اندیشه ای در مصر و ایران= | =مسایل مشترک اندیشه ای در مصر و ایران= | ||
در این دوره مقولاتی نظیر رابطه علم و دین، دین و دنیا و مبارزه با عقاید خرافی به نام دین مهمترین مسایل مطرح در حوزه اندیشه دینی به شمار میآیند که به نوبه خود تا حدود زیادی متأثر از برخی گفتمانهای موجود در حوزه اندیشه دینی در مصر بود. از جمله سابقه گفتمان علمی درحوزه اندیشه دینی در مصر به دوره شیخ محمد عبده میرسد. مرحوم طنطاوی جوهری به ویژه در تفسیر خود این گفتمان را قوت بخشید. در ایران مرحومان بازرگان،سحابی و تاحدودی طالقانی این گفتمان را در همین دوره نمایندگی میکنند. ارسال نامههای تقدیر و تشکر از مرحوم طنطاوی به خاطر تألیف تفسیری که اصلیترین پیام آن سازگاری میان علم و دین است، از سوی عالمان آذربایجان و نیز مرحوم کاشانی که در نسخههای کنونی تفسیر طنطاوی درج شده، به روشنی از رابطه میان جریانهای اسلامی ایران و مصر در این دوره حکایت دارد. | در این دوره مقولاتی نظیر رابطه علم و دین، دین و دنیا و مبارزه با عقاید خرافی به نام دین مهمترین مسایل مطرح در حوزه اندیشه دینی به شمار میآیند که به نوبه خود تا حدود زیادی متأثر از برخی گفتمانهای موجود در حوزه اندیشه دینی در مصر بود. از جمله سابقه گفتمان علمی درحوزه اندیشه دینی در مصر به دوره شیخ محمد عبده میرسد. مرحوم طنطاوی جوهری به ویژه در تفسیر خود این گفتمان را قوت بخشید. در ایران مرحومان بازرگان،سحابی و تاحدودی طالقانی این گفتمان را در همین دوره نمایندگی میکنند. ارسال نامههای تقدیر و تشکر از مرحوم طنطاوی به خاطر تألیف تفسیری که اصلیترین پیام آن سازگاری میان علم و دین است، از سوی عالمان آذربایجان و نیز مرحوم کاشانی که در نسخههای کنونی تفسیر طنطاوی درج شده، به روشنی از رابطه میان جریانهای اسلامی ایران و مصر در این دوره حکایت دارد. | ||
=پانویس= | =پانویس= |