۸۸٬۱۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می رسید' به 'میرسید') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''نهج البلاغه''' مشتمل بر | '''نهج البلاغه''' مشتمل بر خطبهها، نامهها، فرمانها، حکمتها و کلمات قصار [[حضرت علی(ع)]] امیر مومنان(ع) به عربی است . | ||
نام مؤلّف بزرگوارش <big>ابوالحسن محمّد بن حسین بن موسی بن محمّد بن موسی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع)</big> ملقّب به شریف رضی یا [[سید رضی|سیّد رضی]] | نام مؤلّف بزرگوارش <big>ابوالحسن محمّد بن حسین بن موسی بن محمّد بن موسی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع)</big> ملقّب به شریف رضی یا [[سید رضی|سیّد رضی]] میباشد. | ||
=تدوین نهج البلاغه= | =تدوین نهج البلاغه= | ||
این مجموعه گران قدر که گذشت زمان و ظهور | این مجموعه گران قدر که گذشت زمان و ظهور اندیشههای نوتر و روشن تر پیوسته بر ارزش آن افزوده است. گزیدهای از خطابهها، دعاها، وصیتها، نامهها و جملههای کوتاه مولای متقیان، علی(ع) است. | ||
این اثر ماندگار را علامه سید شریف رضی رضوان الله علیه از میان صدها کتاب و منبع، گردآوری و تنظیم کرده است. <ref>حسن منتظری، آشنایی با نهج البلاغه، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه</ref> | این اثر ماندگار را علامه سید شریف رضی رضوان الله علیه از میان صدها کتاب و منبع، گردآوری و تنظیم کرده است. <ref>حسن منتظری، آشنایی با نهج البلاغه، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
مؤلف نهج البلاغه ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به سید رضی و شریف رضی است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم [[امام کاظم|موسی بن جعفر (ع)]] و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم [[امام سجاد|حضرت علی بن الحسین (ع)]] میرسید. <ref>ابو منصور عبدالملك بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مكتبه الحیاه، بیروت، ص 236</ref> از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود. <ref>ابوبكر احمد بن على الخطیب البغدادى، تاریخ بغداد أو مدینه السلام، دارالكتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوك، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن كثیر الدمشقى، البدایه و النهایه، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ كارل بروكلمان، تاریخ الادب العربى، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالكتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62</ref> | مؤلف نهج البلاغه ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به سید رضی و شریف رضی است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم [[امام کاظم|موسی بن جعفر (ع)]] و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم [[امام سجاد|حضرت علی بن الحسین (ع)]] میرسید. <ref>ابو منصور عبدالملك بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مكتبه الحیاه، بیروت، ص 236</ref> از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود. <ref>ابوبكر احمد بن على الخطیب البغدادى، تاریخ بغداد أو مدینه السلام، دارالكتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوك، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن كثیر الدمشقى، البدایه و النهایه، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ كارل بروكلمان، تاریخ الادب العربى، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالكتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62</ref> | ||
سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم نظیر خود را در عرصههای مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان | سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم نظیر خود را در عرصههای مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحهای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام [[معارف]] و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت. | ||
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی <ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آوردهاند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مىورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهابالدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> غیر مسلمان | سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی <ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آوردهاند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مىورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهابالدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> غیر مسلمان رابطهای صمیمیداشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیدهای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. <ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref> برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه میگوید و از فقدان او چنین مینالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. <ref> الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref> | ||
ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری، درباره او چنین مینویسد: | ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری، درباره او چنین مینویسد: | ||
او اینک نابغه دوران، و نجیب ترین بزرگان [[عراق]]، و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و | او اینک نابغه دوران، و نجیب ترین بزرگان [[عراق]]، و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهرهای وافر از تمام خوبیها و نیکوییهاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاستهاند، چه گذشتگان و چه معاصران. و اگر بگویم او سرآمد شاعران [[قریش]] است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را میتوان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت. <ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155</ref> | ||
سید رضی با وجود گرفتاریهای بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علی رغم مشاغل مهم و حساس و وقت گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم، <ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237</ref> در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهج البلاغه مهمترین و برجسته ترین آنهاست که هیچ کتابی پس از [[قرآن کریم]] به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمیرسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است. | سید رضی با وجود گرفتاریهای بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علی رغم مشاغل مهم و حساس و وقت گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم، <ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237</ref> در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهج البلاغه مهمترین و برجسته ترین آنهاست که هیچ کتابی پس از [[قرآن کریم]] به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمیرسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است. | ||
نهج البلاغه عنوانی است که سید رضی برای منتخبی از [[خطبه ها]] و مواعظ، | نهج البلاغه عنوانی است که سید رضی برای منتخبی از [[خطبه ها|خطبهها]] و مواعظ، نامهها و عهدنامهها، کلمات کوتاه و | ||
[[کلمات قصار]] امیر مؤمنان علی (ع) برگزیده است، <ref>السید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، مصادر نهج البلاغه و أسانیده، الطبعه الثانیه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1395 ق. ج 1، ص 87</ref> و این کتاب در فرهنگ اسلامیمانند آفتاب نیمروز | [[کلمات قصار]] امیر مؤمنان علی (ع) برگزیده است، <ref>السید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، مصادر نهج البلاغه و أسانیده، الطبعه الثانیه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1395 ق. ج 1، ص 87</ref> و این کتاب در فرهنگ اسلامیمانند آفتاب نیمروز میدرخشد، و صدفی مشحون به گوهرهایی از حکمتهای عالی است. <ref>سید هبه الدین شهرستانى، در پیرامون نهج البلاغه، ترجمه سید عباس میرزاده اهرى چاپ سوم، بنیاد نهج البلاغه، 1359 ش. ص</ref> | ||
=نام نهج البلاغه= | =نام نهج البلاغه= | ||
سید رضی(ره) این کتاب را نهج البلاغه، یعنی راه و روش [[بلاغت]] نامید؛ زیرا این کتاب، درهای بلاغت را به روی خواننده | سید رضی(ره) این کتاب را نهج البلاغه، یعنی راه و روش [[بلاغت]] نامید؛ زیرا این کتاب، درهای بلاغت را به روی خواننده میگشاید و جویندگان بلاغت را به آن نزدیک میسازد. نیاز دانشمند و دانشجو را برمی آورد و گم شده و خواسته [[بلیغ]] و [[زاهد]] است. از آن روز که این کتاب به دنیای فرهنگ و ادب گام نهاد، در میان دانشمندان و خطیبان و اهل ادب بلندآوازه شد و ستاره آن در [[شام]] و [[عراق]] و [[نجد]] و [[تهامه]] درخشید... . <ref> شرح نهج البلاغه، ص 7</ref> | ||
=اسناد، | =اسناد، شرحها، ترجمهها= | ||
این اثر عظیم از گوینده بزرگش حکایت دارد و به قول [[عباس محمود عقّاد]]، نویسنده و تاریخ نگار معروف مصری: «چون خوب دقت کنی صدای امام را از آن سوی کلمات | این اثر عظیم از گوینده بزرگش حکایت دارد و به قول [[عباس محمود عقّاد]]، نویسنده و تاریخ نگار معروف مصری: «چون خوب دقت کنی صدای امام را از آن سوی کلمات میشنوی، نه صدای دیگری را». <ref>عبقریه الإمام، صص 132 178</ref> | ||
نهج البلاغه در طول حدود هزار سال عمر خود، در اختیار دانشمندان، [[طلاب]] و اهل علم بوده است. آنها به مطالعه و حفظ آن | نهج البلاغه در طول حدود هزار سال عمر خود، در اختیار دانشمندان، [[طلاب]] و اهل علم بوده است. آنها به مطالعه و حفظ آن میپرداختند و در خطبهها و خطابهها بدان استناد و تبرک میجستند. اندیشمندان و محققان بر آن شرح و [[تفسیر]] مینوشتند و به ترجمه آن اقدام میکردند. | ||
همه شارحان و مترجمان نهج البلاغه که بیش از سیصد نفر هستند، معتقدند که این کتاب از | همه شارحان و مترجمان نهج البلاغه که بیش از سیصد نفر هستند، معتقدند که این کتاب از تألیفهای علامه <ref>فهرست های ابی العباس نجاشی و فهرست شیخ منتجب الدین</ref> شریف رضی است و او این توفیق را یافته است که سخنان امیر مؤمنان، علی(ع) را با سبک و شیوهای جالب گردآوری و تنظیم کند. <ref>فهرست های ابی العباس نجاشی و فهرست شیخ منتجب الدین</ref> | ||
=نهج البلاغه در کلام بزرگان و اندیشوران= | =نهج البلاغه در کلام بزرگان و اندیشوران= | ||
نهج البلاغه برخلاف دیگر | نهج البلاغه برخلاف دیگر کتابهای روایی و حدیثی، پای را از دایره اعتقادات تشیع و دین اسلام، فراتر نهاده و بسیاری از دانشمندان [[ادیان]] و مکتبهای دیگر را به خود جذب کرده است. [[دکتر طه حسین مصری]]، فقط وحی و کلام خدا را بالاتر از سخن حضرت قرار میدهد و به قول [[ابن ابی الحدید]] [[معتزلی]]، سزاوار است تمام سخن شناسان عرب در برابر کلمات امام علی(ع) [[سجده]] کنند. <ref>محمد دشتی، شناخت نهج البلاغه و فهرست کلی نهج البلاغه، نشر مؤلف، صص 151 163</ref> | ||
در اینجا چند سخن از بزرگان را درباره این اثر گران سنگ | در اینجا چند سخن از بزرگان را درباره این اثر گران سنگ میآوریم: | ||
حضرت [[امام خمینی(ره)]] فرموده است: کتاب نهج البلاغه بعد از [[قرآن]]، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن، بالاترین راه نجات است. <ref> وصیت نامه الهی سیاسی امام خمینی(ره)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ص 8</ref> | حضرت [[امام خمینی(ره)]] فرموده است: کتاب نهج البلاغه بعد از [[قرآن]]، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن، بالاترین راه نجات است. <ref> وصیت نامه الهی سیاسی امام خمینی(ره)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ص 8</ref> | ||
[[شیخ محمود شکری آلوسی]] | [[شیخ محمود شکری آلوسی]] میگوید: نهج البلاغه مشتمل بر خطبههای امیرالمؤمنین است که فوق سخن مخلوق و دون سخن خالق است، نزدیک به مرتبه [[اعجاز]] دارد و مبتکر طرق حقیقت و مجاز است. <ref> وصیت نامه الهی سیاسی امام خمینی(ره)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی،ج 1، ص 91 </ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |