۱٬۷۳۸
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==آیات صفات== | ==آیات صفات== | ||
بحث صفات خداوند یکی از دیرینهترین و پردامنهترین مباحث در میان دانشمندان مسلمان | بحث صفات خداوند یکی از دیرینهترین و پردامنهترین مباحث در میان دانشمندان مسلمان | ||
بهویژه متکلمان بوده و این مبحث به شکلگیری فرقههای متفاوتی انجامیده است که تا حد تکفیر همدیگر پیش رفتهاند. در این میان، مبحث آیات صفات شاید یکی از پراهمیتترین مباحث بهشمار آید از آنرو که از یک سو به متشابهات قرآن | بهویژه متکلمان بوده و این مبحث به شکلگیری فرقههای متفاوتی انجامیده است که تا حد تکفیر همدیگر پیش رفتهاند. در این میان، مبحث آیات صفات شاید یکی از پراهمیتترین مباحث بهشمار آید از آنرو که از یک سو به متشابهات قرآن برمیگردد و از سویی با تأویل و تفویض ارتباط مییابد. (صابری، 1385ش، ص66). | ||
==تعریف آیات صفات از جهت خبری بودن برخی صفات خداوند== | ==تعریف آیات صفات از جهت خبری بودن برخی صفات خداوند== | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
=روش تفسیری المیزان= | =روش تفسیری المیزان= | ||
با توجه به بیانات وی در المیزان میتوان به این نتیجه رسید که روش تفسیر ایشان در تفسیر آیات صفاتی خداوند، همان اثبات مقبول از نوع ظهور تصدیقی یا جملی آیه میباشد. اگر چه علامه به صراحت، به این شیوۀ تفسیری اشاره ننموده است، و بعدها بزرگانی چون آیتالله سبحانی آن را در کنار دیگر روشهای تفسیر آیات صفات، به روشنی بیان نمودند، اما با بررسی گفتار علامه، دربارۀ تفسیر آیات صفات، بیان انواع روشهای تفسیر و بیان نظر خود در این مورد، میتوان این شیوۀ تفسیری را به ایشان نسبت داد. | با توجه به بیانات وی در المیزان میتوان به این نتیجه رسید که روش تفسیر ایشان در تفسیر آیات صفاتی خداوند، همان اثبات مقبول از نوع ظهور تصدیقی یا جملی آیه میباشد. اگر چه علامه به صراحت، به این شیوۀ تفسیری اشاره ننموده است، و بعدها بزرگانی چون آیتالله سبحانی آن را در کنار دیگر روشهای تفسیر آیات صفات، به روشنی بیان نمودند، اما با بررسی گفتار علامه، دربارۀ تفسیر آیات صفات، بیان انواع روشهای تفسیر و بیان نظر خود در این مورد، میتوان این شیوۀ تفسیری را به ایشان نسبت داد. | ||
بنابراین شیوهای كه علامه برای دستیابی به تفسیر آیات صفات در پیش میگیرد شیوۀ به خصوصی است که نه میتوان آن را تفویض نامید چون وی مخالف این روش است و معنای آیه را به خداوند واگذار نمیکند و نه میتوان آن را تأویل نامید، زیرا این روش را نیز رد کرده و برخلاف روش تأویل، به اثبات آیه قایل میباشد، پس روش او در تفسیر این آیات همان ظهور تصدیقی آیه میباشد. | |||
=نتیجهگیری= | =نتیجهگیری= |
ویرایش