۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'میتوان') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''عمر بن عبدالرحمن العطاس''' (992 - 1072 هـ) امام، دانشمند و مصلح اجتماعی و دارای جایگاه ویژه (رطب العطاس) بود. او در سراسر وادی [[حضرموت]] با انتشار علم و خدمت به مردم و تشویق آنان به اعمال نیک با حکمت و پند و اندرز تأثیر بسزایی | '''عمر بن عبدالرحمن العطاس''' (992 - 1072 هـ) امام، دانشمند و مصلح اجتماعی و دارای جایگاه ویژه (رطب العطاس) بود. او در سراسر وادی [[حضرموت]] با انتشار علم و خدمت به مردم و تشویق آنان به اعمال نیک با حکمت و پند و اندرز تأثیر بسزایی بر آنان داشت. او اولین کسی بود که در خاندان باعلوی الحسینی که پیش از آن شیخ، امام یا شریف خوانده میشدند لقب «حبیب» گرفت. او رئیس خاندان العطاس است، بنابراین بیشتر خاندان العطاس نسب خود را به او میرسانند. | ||
شارح العینیه که ترجمه شده است، مؤلف بهجت الفواد، عقد الیواقیت الجوهریه و فیض الاسرار بوده است. | شارح العینیه که ترجمه شده است، مؤلف بهجت الفواد، عقد الیواقیت الجوهریه و فیض الاسرار بوده است. | ||
نوه او علی بن حسن العطاس صاحب کتاب «القرطاس» و عبدالله بن علوی بن حسن العطاس صاحب کتاب «الاعلام النبراس» بوده است<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الأول. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 248</ref>. | نوه او علی بن حسن العطاس صاحب کتاب «القرطاس» و عبدالله بن علوی بن حسن العطاس صاحب کتاب «الاعلام النبراس» بوده است<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الأول. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 248</ref>. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
عیسى بن محمد الحبشی | عیسى بن محمد الحبشی | ||
احمد | احمد بن هاشم الحبشی | ||
حسین بن عمر العطاس | حسین بن عمر العطاس | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
او جایگاه اولیاء الهی و پناه فقرا و امدادرس یتیمان و پناه خلق در هنگام اختلافات بود و با همگان معاشرت داشت بالخصوص فقرا و آنان را دستگیری میکرد. مردم به او اعتقاد زیادی داشتند و بر همگان بسیار دلسوز و مهربان بود. | او جایگاه اولیاء الهی و پناه فقرا و امدادرس یتیمان و پناه خلق در هنگام اختلافات بود و با همگان معاشرت داشت بالخصوص فقرا و آنان را دستگیری میکرد. مردم به او اعتقاد زیادی داشتند و بر همگان بسیار دلسوز و مهربان بود. | ||
اگر به محمد بن عبدالرحمن مدیحج که یکی از بزرگترین افراد خاندان باعلوی بود هرکس از اطراف و اکناف در زمان حیات عمربن عبدالرحمن به | اگر به محمد بن عبدالرحمن مدیحج که یکی از بزرگترین افراد خاندان باعلوی بود هرکس از اطراف و اکناف در زمان حیات عمربن عبدالرحمن به مراجعه میکرد به او میگفت: «به حریضه برو و از عمر بن عبدالرحمن العطاس بهره مند شو که او امروز پدر ما آل باعلوی است. | ||
=گفتارها= | =گفتارها= | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۴: | ||
راتب به مجموعه ذکر و مناجات و دستوراتی گفته میشود که برای ذکر و تذکر و تعویذ از بدی به طلب خیر و کسب علم در حالی که دلها را به هم پیوند میدهد و در مسیر حق است و این مهم فقط به دست صوفیان و صالحان امت واقع شد. رطب العطاس از مجموعه آثار عمر بن عبدالرحمن العطاس است در حالی که اثری را به نام خود ذکر نکرده اما آثاری را به او نسبت دادهاند. علی بن عبدالله باراس مطالبی را با شرحی مناسب و معانی آن به نحوی مناسب بیان کرده است، اما وارد جزئیات نشده است. | راتب به مجموعه ذکر و مناجات و دستوراتی گفته میشود که برای ذکر و تذکر و تعویذ از بدی به طلب خیر و کسب علم در حالی که دلها را به هم پیوند میدهد و در مسیر حق است و این مهم فقط به دست صوفیان و صالحان امت واقع شد. رطب العطاس از مجموعه آثار عمر بن عبدالرحمن العطاس است در حالی که اثری را به نام خود ذکر نکرده اما آثاری را به او نسبت دادهاند. علی بن عبدالله باراس مطالبی را با شرحی مناسب و معانی آن به نحوی مناسب بیان کرده است، اما وارد جزئیات نشده است. | ||
سپس علی بن حسن العطاس در کتاب «القرطاس» آن را با توضیحی مبسوط با جمع آوری کامل توضیح داده است. | سپس علی بن حسن العطاس در کتاب «القرطاس» آن را با توضیحی مبسوط با جمع آوری کامل توضیح داده است. | ||
مملو از فواید و نکات خاص است و حاوی آیات قرآنی و احادیث نبوی و اخبار نقلی و سخنان بزرگان پیشین است که طالب شریعت و طریقت | مملو از فواید و نکات خاص است و حاوی آیات قرآنی و احادیث نبوی و اخبار نقلی و سخنان بزرگان پیشین است که طالب شریعت و طریقت بدون آن نمیتواند راه را بپیماید. | ||
=فرزندان= | =فرزندان= | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
و پنج نفر دیگر فرزندی نداشتند. او چهارده فرزند داشت نه پسر و پنج دختر که پسران عبارتند از: سالم، مشیخ، حسین، عبدالرحمن، علی، شیخ الاکبر، محسن، شیخ و عبدالله. | و پنج نفر دیگر فرزندی نداشتند. او چهارده فرزند داشت نه پسر و پنج دختر که پسران عبارتند از: سالم، مشیخ، حسین، عبدالرحمن، علی، شیخ الاکبر، محسن، شیخ و عبدالله. | ||
و اما دختران عبارتند از: شیخه، علویه، فاطمه، اسماء و سلمی. | و اما دختران عبارتند از: شیخه، علویه، فاطمه، اسماء و سلمی. | ||
گزارش شده است که او بسیاری از فرزندانش در خردسالی از دنیا رفتهاند. او از پنج فرزند ذکورش به | گزارش شده است که او بسیاری از فرزندانش در خردسالی از دنیا رفتهاند. او از پنج فرزند ذکورش به نامهای سالم، حسین، عبدالرحمن، شیخ و عبدالله نسلش ادامه یافت و چهار نفر باقی مانده نسلشان ادامه نیافته است. | ||
=وفات= | =وفات= |