۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنى عباس' به 'بنىعباس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فدک''' سرزمینی تاریخی در صحرای حجاز و در اطراف [[مدینه]] است که پس از فتح [[خیبر]] و انتشار خبر سقوط آن یهودیان ساکن فدک به خاطر پیشگیری از لشگر کشی سپاه اسلام بدانجا نیمی از حاصل باغات و اراضی آن را به پیامبر مصالحه نمودند.<ref>معجم البلدان، ماده فدک.</ref> پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز آن را به دختر خود [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه زهرا سلام الله علیها]] بخشید اما پس از وفات پیامبر این سرزمین توسط ابوبکر مصادره شد. | '''فدک''' سرزمینی تاریخی در صحرای حجاز و در اطراف [[مدینه]] است که پس از فتح [[خیبر]] و انتشار خبر سقوط آن یهودیان ساکن فدک به خاطر پیشگیری از لشگر کشی سپاه اسلام بدانجا نیمی از حاصل باغات و اراضی آن را به پیامبر مصالحه نمودند.<ref>معجم البلدان، ماده فدک.</ref> پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز آن را به دختر خود [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه زهرا سلام الله علیها]] بخشید اما پس از وفات پیامبر این سرزمین توسط ابوبکر مصادره شد. | ||
گذر بر تاریخ پرماجرای فدک و مناقشات آن همواره مورد توجه عالمان، محدثان، مورخان و پژوهشگران شیعه و سنی بوده است. در حالی که پیروان اهل بیت مصادره فدک به وسیله نظام حاکم، پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ظلم مضاعفی در حق خاندان پیغمبر پس از موضوع خلافت | گذر بر تاریخ پرماجرای فدک و مناقشات آن همواره مورد توجه عالمان، محدثان، مورخان و پژوهشگران شیعه و سنی بوده است. در حالی که پیروان اهل بیت مصادره فدک به وسیله نظام حاکم، پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ظلم مضاعفی در حق خاندان پیغمبر پس از موضوع خلافت میدانند؛ اما نظریهپردازان اهل سنت در آن را اقدامی مشروع دانستهاند! مسأله فدک پیش از آن که بار اقتصادی داشته باشد، بار معنوی و سیاسی داشته که با گذشت زمان به مسائل اعتقادی پیوند خورده است. | ||
=موقعیت جغرافیایی و سابقه تاریخی فدک= | =موقعیت جغرافیایی و سابقه تاریخی فدک= | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
=خطبه حضرت فاطمه در مسجد= | =خطبه حضرت فاطمه در مسجد= | ||
در اقدام دیگری حضرت فاطمه سلام الله علیها با جمعى از زنان بنى هاشم به مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد و در خطبه غرائی به غصب خلافت و غصب فدک توسط ابوبکر اعتراض نمود و با مردم اتمام حجت نمود. در بخشهایی از این خطبه که در خصوص فدک است آن حضرت | در اقدام دیگری حضرت فاطمه سلام الله علیها با جمعى از زنان بنى هاشم به مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد و در خطبه غرائی به غصب خلافت و غصب فدک توسط ابوبکر اعتراض نمود و با مردم اتمام حجت نمود. در بخشهایی از این خطبه که در خصوص فدک است آن حضرت میفرمایند: | ||
«و شما اکنون گمان مى برید که براى ما ارثى نیست، «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ<ref>سوره آل عمران، آیه 50</ref>؛ آیا خواهان حکم جاهلیت هستید، و براى اهل یقین چه حکمى بالاتر از حکم خداوند است»، آیا نمى دانید؟ بله | «و شما اکنون گمان مى برید که براى ما ارثى نیست، «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ<ref>سوره آل عمران، آیه 50</ref>؛ آیا خواهان حکم جاهلیت هستید، و براى اهل یقین چه حکمى بالاتر از حکم خداوند است»، آیا نمى دانید؟ بله میدانید و براى شما همانند آفتاب درخشان روشن است، که من دختر او هستم. اى مسلمانان! آیا سزاوار است که ارث پدرم را از من بگیرند، اى پسر ابى قحافه، آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببرى و از ارث پدرم محروم باشم؟ امر تازه و زشتى آوردى، آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر مى اندازید، آیا قرآن نمى گوید «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ<ref>سوره نمل، آیه 16</ref>؛ سلیمان از داود ارث برد»، و در مورد خبر زکریا آنگاه که گفت: «فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ<ref>سوره مریم، آیه 6</ref> پروردگار مرا فرزندى عنایت فرما تا از من و خاندان یعقوب ارث برد»، و فرمود: «وَ اوُلُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلی بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللَّهِ<ref>سوره احزاب، آیه 6</ref>؛ و خویشاوندان رحمى به یکدیگر سزاوارتر از دیگرانند»، و فرموده: «یُوصیکُمُ اللَّهُ فی اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیَیْنِ<ref>سوره نساء، آیه 11</ref>؛ خداى تعالى به شما درباره فرزندان سفارش مىکند که بهره پسر دو برابر دختر است»، و مى فرماید: «اِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةَ لِلْوالِدَیْنِ وَالْاَقْرَبَیْنِ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقینَ<ref>سوره بقره، آیه 180</ref>؛ هنگامى که مرگ یکى از شما فرارسد بر شما نوشته شده که براى پدران و مادران و نزدیکان وصیت کنید، و این حکم حقّى است براى پرهیزگاران». و شما گمان مى برید که مرا بهره اى نبوده و سهمى از ارث پدرم ندارم، آیا خداوند آیه اى به شما نازل کرده که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا مى گوئید: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمى برند؟ آیا من و پدرم را از اهل یک دین نمى دانید؟ و یا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمویم آگاهترید؟ اینک این تو و این شتر، شترى مهارزده و رحل نهاده شده، برگیر و ببر، با تو در روز رستاخیز ملاقات خواهد کرد. چه نیک داورى است خداوند، و نیکو دادخواهى است پیامبر، و چه نیکو وعده گاهى است قیامت، و در آن ساعت و آن روز اهل باطل زیان مى برند، و پشیمانى به شما سودى نمى رساند، و براى هر خبرى قرارگاهى است، پس خواهید دانست که عذاب خوار کننده بر سر چه کسى فرود خواهد آمد، و عذاب جاودانه که را شامل مى شود».<ref>بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج29، ص226 و 227</ref> | ||
= | =انگیزههای تصرف فدک= | ||
در تحلیل هائی که در مورد واقعه تصرف فدک صورت گرفته، پیرامون | در تحلیل هائی که در مورد واقعه تصرف فدک صورت گرفته، پیرامون انگیزههای تصرف فدک موارد زیر ذکر شده است: | ||
تامین | تامین هزینههای خرید آراء موافق | ||
کمبود بودجه حکومت | کمبود بودجه حکومت | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
کسب قدرت مالى جهت اقدام بر علیه اهل البیت.<ref> محمدتقی رهبر، «فدک، نماد مظلومیت اهل بیت علیهمالسلام»، میقات حج، زمستان 1379، شماره 34</ref> | کسب قدرت مالى جهت اقدام بر علیه اهل البیت.<ref> محمدتقی رهبر، «فدک، نماد مظلومیت اهل بیت علیهمالسلام»، میقات حج، زمستان 1379، شماره 34</ref> | ||
=فدک در زمان | =فدک در زمان بنیامیه و بنیعباس= | ||
ممنوعیت فرزندان فاطمه از فدک، در زمان خلیفه اول پى ریزى گردید، و پس از درگذشت على، معاویه زمام امور را به دست گرفت، و فدک را میان سه نفر (مروان و عمرو بن عثمان و فرزندش یزید) تقسیم نمود. در دوران خلافت مروان، همه سهام در اختیار او قرار گرفت و وى آن را به فرزند خود عبدالعزیز بخشید. او نیز آن را به فرزندش «عمر بن عبدالعزیز» داد. از آن جا که او در میان خلفاء بنىامیه مردى میانه رو بود، نخستین بدعتى را که برداشت این بود که فدک را به فرزندان زهرا بازگردانید. پس از فوت وى، خلفاء بعدى فدک را از دست بنى هاشم گرفتند و تا روزى که طومار زندگى خلفاى بنىامیه در هم پیچیده شد، فدک در اختیار آنان باقى بود. | ممنوعیت فرزندان فاطمه از فدک، در زمان خلیفه اول پى ریزى گردید، و پس از درگذشت على، معاویه زمام امور را به دست گرفت، و فدک را میان سه نفر (مروان و عمرو بن عثمان و فرزندش یزید) تقسیم نمود. در دوران خلافت مروان، همه سهام در اختیار او قرار گرفت و وى آن را به فرزند خود عبدالعزیز بخشید. او نیز آن را به فرزندش «عمر بن عبدالعزیز» داد. از آن جا که او در میان خلفاء بنىامیه مردى میانه رو بود، نخستین بدعتى را که برداشت این بود که فدک را به فرزندان زهرا بازگردانید. پس از فوت وى، خلفاء بعدى فدک را از دست بنى هاشم گرفتند و تا روزى که طومار زندگى خلفاى بنىامیه در هم پیچیده شد، فدک در اختیار آنان باقى بود. | ||
در دوران خلافت بنىعباس، مساله فدک نوسان عجیبى داشت. مثلا سفاح، آن را به عبدالله بن الحسن واگذار نمود، و پس از وى «منصور دوانقى» آن را باز گرفت، ولى فرزند او مهدى آن را به اولاد زهرا بازگردانید، و پس از وى موسى و هارون روى مصالح سیاسى از دست | در دوران خلافت بنىعباس، مساله فدک نوسان عجیبى داشت. مثلا سفاح، آن را به عبدالله بن الحسن واگذار نمود، و پس از وى «منصور دوانقى» آن را باز گرفت، ولى فرزند او مهدى آن را به اولاد زهرا بازگردانید، و پس از وى موسى و هارون روى مصالح سیاسى از دست آنها در آوردند، تا آن که نوبت خلافت به مامون رسید. او رسما طى تشریفاتى حق را به صاحبانش واگذار نمود و پس از فوت وى باز وضع فدک نوسان پیدا کرد و گاهى مردود و گاهى ممنوع گشت. | ||
در عصر خلفاء بنىامیه و بنى العباس، فدک بیش از آن که جنبه انتفاعى داشته باشد، جنبه سیاسى به خود گرفته بود. خلفاء صدر اسلام به درآمد آن نیازمند بودند، ولى در زمان هاى بعدى ثروت و پول در میان امرا و خلفا به قدرى بود، که هرگز به درآمد فدک نیازى نبود. از این جهت، وقتى عمر بن عبدالعزیز، فدک را به اولاد فاطمه واگذار نمود، بنىامیه او را توبیخ کردند و گفتند: تو با این عملت شیخین: ابى بکر و عمر را تخطئه نمودى و او را وادار نمودند که درآمد آن را میان فرزندان فاطمه قسمت کند، و اصل مالکیت آن را در اختیار خود داشته باشد.<ref>فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، بوستان کتاب قم، قم، 1385، ص 758، به نقل از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 16، ص278.</ref> | در عصر خلفاء بنىامیه و بنى العباس، فدک بیش از آن که جنبه انتفاعى داشته باشد، جنبه سیاسى به خود گرفته بود. خلفاء صدر اسلام به درآمد آن نیازمند بودند، ولى در زمان هاى بعدى ثروت و پول در میان امرا و خلفا به قدرى بود، که هرگز به درآمد فدک نیازى نبود. از این جهت، وقتى عمر بن عبدالعزیز، فدک را به اولاد فاطمه واگذار نمود، بنىامیه او را توبیخ کردند و گفتند: تو با این عملت شیخین: ابى بکر و عمر را تخطئه نمودى و او را وادار نمودند که درآمد آن را میان فرزندان فاطمه قسمت کند، و اصل مالکیت آن را در اختیار خود داشته باشد.<ref>فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، بوستان کتاب قم، قم، 1385، ص 758، به نقل از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 16، ص278.</ref> |