۸۷٬۱۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
گریس هالسل در کتاب تدارک جنگ بزرگ مینویسد:آخرهاى ماه اوت 1985/ 1364 بود که من از واشنگتن به سوئیس پرواز کردم تا در نخستین کنگره مسیحیان صهیونیست که در شهر بال تشکیل میشد، شرکت کنم. من یکى از 589 نفرى بودم که از 27 کشور در این کنگره که به ابتکار و زیر سرپرستى سفارت بینالمللى مسیحى اورشلیم تشکیل میشد، شرکت میجستم. من با این امید به این کنگره رفتم که بتوانم تعریف و سابقه اى از صهیونیسم سیاسى به دست بیاورم. در مسیر حرکت به سوى شهر بال سوئیس، سابقه مسیحیت صهیونیست را در ذهنم مرور میکردم:در گذشته یهودیانى بودند، و البته امروز هم هستند که عمیقا" مذهبى بوده و هستند، و گاه خود را صهیونیست، معرفى میکردند و میکنند. باز در گذشته، صهیونیستهاى بىمذهبى بودند و امروز هم هستند که به خدا اعتقادى ندارند. تئودور هرتزل، روزنامه نگار اتریشى که در سال 1897/1276 نخستین کنگره یهودیان صهیونیست را در تالار موسیقى شهر بال تشکیل داد، یعنى در همین تالارى که صهیونیستهاى مسیحى در سال 1985/1364 گرد هم جمع شدند، خود از همین یهودیان بىمذهب بود. داوید بن گوریون، نخستین نخست وزیر اسرائیل هم در شمار همین یهودیان بىمذهب بود. اکثر یهودیان اسرائیل امروز میگویند که به خدا اعتقادى ندارند، اینان خودشان را یهودیان بىمذهب معرفى میکنند. هرتزل که به عنوان پدر صهیونیسم یهودى سیاسى شناخته میشود، در نخستین کنگره صهیونیستها در پیامى که به یهودیان فرستاد یادآور شد: همه جهانیان از یهودیان متنفرند و آنها تنها در میان خودشان میتوانند در امان باشند. من 88 سال پس از آن، در شهر بال و در برابر تصویر بزرگ هرتزل، به سخنرانان مسیحى و یهودى اسرائیلى گوش میدادم. هر یک از سخنرانان بر این نکته مرکزى صهیونیسم سیاسى تأکید میکردند: همه جز یهودیان، مبتلا به بیمارى ضدسامى گرایى یا در حقیقت، بیمارى ضد یهودىگرى اند و این بیمارى، بیمارى علاجناپذیرى است. <br> | گریس هالسل در کتاب تدارک جنگ بزرگ مینویسد:آخرهاى ماه اوت 1985/ 1364 بود که من از واشنگتن به سوئیس پرواز کردم تا در نخستین کنگره مسیحیان صهیونیست که در شهر بال تشکیل میشد، شرکت کنم. من یکى از 589 نفرى بودم که از 27 کشور در این کنگره که به ابتکار و زیر سرپرستى سفارت بینالمللى مسیحى اورشلیم تشکیل میشد، شرکت میجستم. من با این امید به این کنگره رفتم که بتوانم تعریف و سابقه اى از صهیونیسم سیاسى به دست بیاورم. در مسیر حرکت به سوى شهر بال سوئیس، سابقه مسیحیت صهیونیست را در ذهنم مرور میکردم:در گذشته یهودیانى بودند، و البته امروز هم هستند که عمیقا" مذهبى بوده و هستند، و گاه خود را صهیونیست، معرفى میکردند و میکنند. باز در گذشته، صهیونیستهاى بىمذهبى بودند و امروز هم هستند که به خدا اعتقادى ندارند. تئودور هرتزل، روزنامه نگار اتریشى که در سال 1897/1276 نخستین کنگره یهودیان صهیونیست را در تالار موسیقى شهر بال تشکیل داد، یعنى در همین تالارى که صهیونیستهاى مسیحى در سال 1985/1364 گرد هم جمع شدند، خود از همین یهودیان بىمذهب بود. داوید بن گوریون، نخستین نخست وزیر اسرائیل هم در شمار همین یهودیان بىمذهب بود. اکثر یهودیان اسرائیل امروز میگویند که به خدا اعتقادى ندارند، اینان خودشان را یهودیان بىمذهب معرفى میکنند. هرتزل که به عنوان پدر صهیونیسم یهودى سیاسى شناخته میشود، در نخستین کنگره صهیونیستها در پیامى که به یهودیان فرستاد یادآور شد: همه جهانیان از یهودیان متنفرند و آنها تنها در میان خودشان میتوانند در امان باشند. من 88 سال پس از آن، در شهر بال و در برابر تصویر بزرگ هرتزل، به سخنرانان مسیحى و یهودى اسرائیلى گوش میدادم. هر یک از سخنرانان بر این نکته مرکزى صهیونیسم سیاسى تأکید میکردند: همه جز یهودیان، مبتلا به بیمارى ضدسامى گرایى یا در حقیقت، بیمارى ضد یهودىگرى اند و این بیمارى، بیمارى علاجناپذیرى است. <br> | ||
من به سخن سخنرانان مسیحى که وحشتها و سوزاندن یهودیان را مرور میکردند، گوش میدادم؛ همان سرکوب و کشتار یهودیان توسط نازىها که همدردى مردم سراسر جهان را نسبت به یهودیان برانگیخت و موجب به وجود آمدن دولت یهود شد. اما هیچ سخنرانى، چه یهودى اسرائیلى و چه مسیحى نگفت که همه ما، همه بشریت، در این عصر هسته اى باید یاد بگیریم که مانند همسایگان خوب در کنار هم زندگى کنیم. و نیز از امید و از گامهایى که عربها و عبرىها و همه باید بردارند تا به آشتى و صلح متقابل برسند، یادى نشد. <br> | من به سخن سخنرانان مسیحى که وحشتها و سوزاندن یهودیان را مرور میکردند، گوش میدادم؛ همان سرکوب و کشتار یهودیان توسط نازىها که همدردى مردم سراسر جهان را نسبت به یهودیان برانگیخت و موجب به وجود آمدن دولت یهود شد. اما هیچ سخنرانى، چه یهودى اسرائیلى و چه مسیحى نگفت که همه ما، همه بشریت، در این عصر هسته اى باید یاد بگیریم که مانند همسایگان خوب در کنار هم زندگى کنیم. و نیز از امید و از گامهایى که عربها و عبرىها و همه باید بردارند تا به آشتى و صلح متقابل برسند، یادى نشد. <br> | ||
پس از سه روز گوش کردن به سخنرانىهاى سیاسى نمایندگان کنگره، قطعنامههایى را به تصویب رساندند. صهیونیستهاى مسیحى در یکى از قطعنامهها، از همه یهودیانى که در بیرون اسرائیل زندگى میکنند خواستند کشورهایى را که هماکنون در آنها سکونت دارند، ترک کنند و به کشور اسرائیل بروند. در این قطعنامهها آمده است: رنجهاى وحشتناکى را که یهودیان از سرگذراندهاند، قابل درک است، و از آنجا که یهودیان هنوز هم با نیروهاى شر و ویرانى روبهرو هستند، همه آنها، یعنى همه یهودیان در آمریکا و هر کشور دیگر جهان، باید به اسرائیل بروند، و باید هر مسیحى این کار آنان را تسریع کند. مسیحیان صهیونیست نیز اصرار ورزیدند اسرائیل بخش اشغال شده فلسطین در سال 1967/1326 را با نزدیک به یک میلیون جمعیت فلسطینى همچنان ضمیمه خاک خود نگاه دارد. آنان | پس از سه روز گوش کردن به سخنرانىهاى سیاسى نمایندگان کنگره، قطعنامههایى را به تصویب رساندند. صهیونیستهاى مسیحى در یکى از قطعنامهها، از همه یهودیانى که در بیرون اسرائیل زندگى میکنند خواستند کشورهایى را که هماکنون در آنها سکونت دارند، ترک کنند و به کشور اسرائیل بروند. در این قطعنامهها آمده است: رنجهاى وحشتناکى را که یهودیان از سرگذراندهاند، قابل درک است، و از آنجا که یهودیان هنوز هم با نیروهاى شر و ویرانى روبهرو هستند، همه آنها، یعنى همه یهودیان در آمریکا و هر کشور دیگر جهان، باید به اسرائیل بروند، و باید هر مسیحى این کار آنان را تسریع کند. مسیحیان صهیونیست نیز اصرار ورزیدند اسرائیل بخش اشغال شده فلسطین در سال 1967/1326 را با نزدیک به یک میلیون جمعیت فلسطینى همچنان ضمیمه خاک خود نگاه دارد. آنان دراینباره به دولت ایالات متحده نیز توصیههایى کردند.<br> | ||
گریس هالسل برآورد میکند در طى 36 ساعتى که جلسهها طول کشید، مسیحیانى که ابتکار تشکیل این کنگره را در دست داشتند، کمتر از یک درصد وقت آن را به پیامهاى مسیح و معنى آن پیامها اختصاص دادند، در حالى که بیش از 99 درصد آن را صرف موضوعات سیاسى کردند؛ و این شگفتانگیز نبود، زیرا برپاکنندگان این کنگره با این که مسیحى بودند، در درجه نخست و پیش از هر چیز دیگر، صهیونیست بودند، پس در درجه اول به هدفهاى سیاسى صهیونیسم توجه و علاقه داشتند، نه به مسیحیت؟!<br> | گریس هالسل برآورد میکند در طى 36 ساعتى که جلسهها طول کشید، مسیحیانى که ابتکار تشکیل این کنگره را در دست داشتند، کمتر از یک درصد وقت آن را به پیامهاى مسیح و معنى آن پیامها اختصاص دادند، در حالى که بیش از 99 درصد آن را صرف موضوعات سیاسى کردند؛ و این شگفتانگیز نبود، زیرا برپاکنندگان این کنگره با این که مسیحى بودند، در درجه نخست و پیش از هر چیز دیگر، صهیونیست بودند، پس در درجه اول به هدفهاى سیاسى صهیونیسم توجه و علاقه داشتند، نه به مسیحیت؟!<br> | ||
هالسل در جاى دیگرى از کتاب خود میآورد: دانشمندان، کمتر به این مسئله پرداخته اند که چرا مسیحیان به گونهاى کم و بیش ناگهانى شروع به پشتیبانى از این اندیشه کردهاند که همه یهودیان باید به فلسطین بروند؟و این اندیشهاى است که در خداشناسى ارتدوکس مسیحى، جلوه اى پیدا نکرده بود. یا اینکه چرا پروتستانها شروع به نگارش کتابهاى پر طول و تفصیلى درباره پیشگویىهاى کتاب مقدس کردند؟و چرا به یهودیان که به طور سنتى دشمنان کلیسا تلقى میشدند، معنى و مفهوم خداشناسى تازهاى داده شد. در واقع، پس از جنبش اصلاح مذهبى بود که مسیحیان اروپایى، نسبت به یهودیان توجه و علاقه بیشترى نشان دادند، و طرز تلقى خودشان را نسبت به آنان عوض کردند. برخى از دانشمندان، اصولا" جنبش اصلاح مذهبى را یک نوزایى عبرى کننده یا یهودى کننده تلقى میکنند، زیرا این پروتستانها بودند که با پذیرش خطوط عمده سنت یهود، مانند اصول مسیحایى یا انتظار ظهور مسیح و اصل هزار ساله یا حکومت هزار ساله صلح و عدل بر روى زمین، جنبهاى جدید به دین مسیح دادند. <br> | هالسل در جاى دیگرى از کتاب خود میآورد: دانشمندان، کمتر به این مسئله پرداخته اند که چرا مسیحیان به گونهاى کم و بیش ناگهانى شروع به پشتیبانى از این اندیشه کردهاند که همه یهودیان باید به فلسطین بروند؟و این اندیشهاى است که در خداشناسى ارتدوکس مسیحى، جلوه اى پیدا نکرده بود. یا اینکه چرا پروتستانها شروع به نگارش کتابهاى پر طول و تفصیلى درباره پیشگویىهاى کتاب مقدس کردند؟و چرا به یهودیان که به طور سنتى دشمنان کلیسا تلقى میشدند، معنى و مفهوم خداشناسى تازهاى داده شد. در واقع، پس از جنبش اصلاح مذهبى بود که مسیحیان اروپایى، نسبت به یهودیان توجه و علاقه بیشترى نشان دادند، و طرز تلقى خودشان را نسبت به آنان عوض کردند. برخى از دانشمندان، اصولا" جنبش اصلاح مذهبى را یک نوزایى عبرى کننده یا یهودى کننده تلقى میکنند، زیرا این پروتستانها بودند که با پذیرش خطوط عمده سنت یهود، مانند اصول مسیحایى یا انتظار ظهور مسیح و اصل هزار ساله یا حکومت هزار ساله صلح و عدل بر روى زمین، جنبهاى جدید به دین مسیح دادند. <br> |