۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
«آزادی حقیقتش عبارت از رها بودن از قید تحکمات [[طاغوت]] و نتیجه مقصود از آن، بیمانعی از موجبات تنبه ملت و بازشدن چشم و گوش است و پی بردنشان به مبادی ترقی و شرف و استقلال وطن و قیومیتشنناسی و اهتمامشان در حفظ دین و تحفظ بر ناموس. اگر دانش د اتحادشان در انتزاع حریت موهبه الاهیه استنقاذ حقوق مغصوبه ملیه برخورد نشان به تحصیل معارف و تهذیب اخلاق و استکمالات نوعیه و امثلا ذلک است» <ref>میرزای نائینی، تنبیه الامامة وتنزیه الملة، ص۱۲۱.</ref> | «آزادی حقیقتش عبارت از رها بودن از قید تحکمات [[طاغوت]] و نتیجه مقصود از آن، بیمانعی از موجبات تنبه ملت و بازشدن چشم و گوش است و پی بردنشان به مبادی ترقی و شرف و استقلال وطن و قیومیتشنناسی و اهتمامشان در حفظ دین و تحفظ بر ناموس. اگر دانش د اتحادشان در انتزاع حریت موهبه الاهیه استنقاذ حقوق مغصوبه ملیه برخورد نشان به تحصیل معارف و تهذیب اخلاق و استکمالات نوعیه و امثلا ذلک است» <ref>میرزای نائینی، تنبیه الامامة وتنزیه الملة، ص۱۲۱.</ref> | ||
علامه طباطبایی آزادی را در دو جنبه بیان میکنند: «رها کردن بنده و انسان از قید و هوا و هوس، رها کردن انسان از سرسپردگی دیگر بندگان» | علامه طباطبایی آزادی را در دو جنبه بیان میکنند: «رها کردن بنده و انسان از قید و هوا و هوس، رها کردن انسان از سرسپردگی دیگر بندگان» <ref>آزادی از دیدگاه علامه طباطبایی، ترجمه و تنظیم: علیرضا فراهانیمنش.</ref> | ||
شهید [[سیدمحمدباقر صدر]] در این زمینه مینویسد: «انسان علاوه بر دستگاه عضوی و نفس خود، مجهز به [[اراده]] است و بدین جهت آزادی را دوست داشته و بدان عشق میورزد. آزادی تعبیر عینی و عملی برای نیروی اراده است؛ زیرا آزادی است که برای انسان تضمین میکند که مالک اراده خود باشد و بتواند از اراده خود در کاربرد هدفهای خویش استفاده کند.» <ref>سیدمحمدباقرصدر، آزادی در قرآن، ترجمه هادی انصاری، ص۲۱.</ref> | شهید [[سیدمحمدباقر صدر]] در این زمینه مینویسد: «انسان علاوه بر دستگاه عضوی و نفس خود، مجهز به [[اراده]] است و بدین جهت آزادی را دوست داشته و بدان عشق میورزد. آزادی تعبیر عینی و عملی برای نیروی اراده است؛ زیرا آزادی است که برای انسان تضمین میکند که مالک اراده خود باشد و بتواند از اراده خود در کاربرد هدفهای خویش استفاده کند.» <ref>سیدمحمدباقرصدر، آزادی در قرآن، ترجمه هادی انصاری، ص۲۱.</ref> | ||
شهید مطهری نیز از دیدگاه | شهید مطهری نیز از دیدگاه کلام اسلامی درباره آزادی میگوید: «اختیار و آزادی مورد اعتقاد [[شیعه]] به این معناست که بندگان، مختار و آزاد آفریده شدهاند، اما بندگان مانند دو مخلوق دیگر به تمام هستی و به تمام شئون هستی و از آن جمله شأن فعالیت، قائم به ذات و حق مستمند از مشیت و عنایت اوست» <ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص99.</ref> | ||
همچنین [[شهید بهشتی]] درباره آزادی میفرماید: «آزادی تنها به معنای رهایی از بندهای بیرونی نیست؛ به معنای آزادی از بندهای درونی هم هست» | همچنین [[شهید بهشتی]] درباره آزادی میفرماید: «آزادی تنها به معنای رهایی از بندهای بیرونی نیست؛ به معنای آزادی از بندهای درونی هم هست» <ref>جلالالدین فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ص58.</ref> | ||
این شهید بزرگوار در جای دیگر مینویسد: «آزادی تنها به معنای آزادی از قید و بند و قدرت بر انجام هرآنچه انسان میخواهد نیست، بلکه به این معنا هم هست که انسان خود را از قید خود کلمه آزادی هم که انسان را بیش از هر بند دیگری به بند | این شهید بزرگوار در جای دیگر مینویسد: «آزادی تنها به معنای آزادی از قید و بند و قدرت بر انجام هرآنچه انسان میخواهد نیست، بلکه به این معنا هم هست که انسان خود را از قید خود کلمه آزادی هم که انسان را بیش از هر بند دیگری به بند میکشد، آزاد سازد» <ref>همان، 59.</ref> | ||
علامه محمدتقی جعفری(ره) درباره آزادی اظهار میدارد: «آزادی عبارت است از برداشتن قید یا زنجیر یا هر عاملیکه موجب بسته شدن مسیر جریان اراده در یک یا چند موضوع میشود.» | علامه محمدتقی جعفری(ره) درباره آزادی اظهار میدارد: «آزادی عبارت است از برداشتن قید یا زنجیر یا هر عاملیکه موجب بسته شدن مسیر جریان اراده در یک یا چند موضوع میشود.» <ref>محمدتقی جعفری، [[حکمت]] سیاسی اسلام، ص365.</ref> | ||
ایشان در تعریف دیگری میفرماید: «آزادی آن وضع روانی است که بیان کننده قدرت انتخاب یکی از راههایی است که در پیش پای شخص آزاد گسترده شده است. در حقیقت، آزادی یک پدیده مثبت است که حق انتخاب و قدرت برگزیدن راهی را دارد که شخص آزاد، در پیش میگیرد.» | ایشان در تعریف دیگری میفرماید: «آزادی آن وضع روانی است که بیان کننده قدرت انتخاب یکی از راههایی است که در پیش پای شخص آزاد گسترده شده است. در حقیقت، آزادی یک پدیده مثبت است که حق انتخاب و قدرت برگزیدن راهی را دارد که شخص آزاد، در پیش میگیرد.» <ref>محمدتقی جعفری، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۳۳.</ref> | ||
آیتالله [[جوادی آملی]] با استناد به [[آیات]] و [[روایات]] دراینباره معتقدند: «آزادی از دیدگاه اسام یعنی رها شدن از بردگی و اطاعت غیر [[خدا]]... پس آزادی حقیقی انسان در این است که بار استغفار خود را از بندگان پیش برهاند و با [[ایمان]] و عمل صالح در زمره اصحاب یمین قرار گیرد. این آزادی است که میتواند مقدمه حیات اصیل و رفیع باشد و «فَکُّ رَقَبَةٍ» حقیقی همین است. <ref>فلسفه حقوق، ج۱، ص189.</ref> | آیتالله [[جوادی آملی]] با استناد به [[آیات]] و [[روایات]] دراینباره معتقدند: «آزادی از دیدگاه اسام یعنی رها شدن از بردگی و اطاعت غیر [[خدا]]... پس آزادی حقیقی انسان در این است که بار استغفار خود را از بندگان پیش برهاند و با [[ایمان]] و عمل صالح در زمره اصحاب یمین قرار گیرد. این آزادی است که میتواند مقدمه حیات اصیل و رفیع باشد و «فَکُّ رَقَبَةٍ» حقیقی همین است. <ref>فلسفه حقوق، ج۱، ص189.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
امام خمینی(ره) در این زمینه میفرماید: «آن مقداری که خدای تبارک و تعالی به ما آزادی داده است، در آن مقدار آزاد هستیم... هیچ انسانی آزاد نیست که برادر خویش را اذیت کند.» <ref>صحیفه نور، ج۷، ص202.</ref> | امام خمینی(ره) در این زمینه میفرماید: «آن مقداری که خدای تبارک و تعالی به ما آزادی داده است، در آن مقدار آزاد هستیم... هیچ انسانی آزاد نیست که برادر خویش را اذیت کند.» <ref>صحیفه نور، ج۷، ص202.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |