پرش به محتوا

علوم حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۰۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۳: خط ۶۳:


از جمله دانش‌هایی كه زیرمجموعه علم حدیث (به معنای عام) واقع شده، [[علم فقه الحدیث]] است. از آنجا كه این دانش در بسیاری از كتابهای علوم حدیث ـ بویژه آنچه كه مربوط به [[شیعه]] است ـ به طور مستقل مورد بحث واقع نشده، برخی از صاحب نظران متأخّر، این دانش را جدای از درایةالحدیث دانسته اند. از جمله، شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] می نویسد:
از جمله دانش‌هایی كه زیرمجموعه علم حدیث (به معنای عام) واقع شده، [[علم فقه الحدیث]] است. از آنجا كه این دانش در بسیاری از كتابهای علوم حدیث ـ بویژه آنچه كه مربوط به [[شیعه]] است ـ به طور مستقل مورد بحث واقع نشده، برخی از صاحب نظران متأخّر، این دانش را جدای از درایةالحدیث دانسته اند. از جمله، شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] می نویسد:
دانش فقه الحدیث، با دانش رجال و درایت در موضوع مخالف است؛ زیرا موضوع دانش فقه الحدیث، عبارت است از تنها متن حدیث. بنابراین، در آن، از شرح لغات حدیث و بیان حالات آن از جهت بودن نص یا ظاهر عام و یا خاص، مطلق و یا مقید، مجمل و یا مبیّن، معارض و یا غیرمعارض، بحث می كند<ref> الذريعة الي تضانيف الشيعة، ج8، ص54.</ref>.
دانش فقه الحدیث، با دانش رجال و درایت در موضوع مخالف است؛ زیرا موضوع دانش فقه الحدیث، عبارت است از تنها متن حدیث. بنابراین، در آن، از شرح لغات حدیث و بیان حالات آن از جهت بودن نص یا ظاهر عام و یا خاص، مطلق و یا مقید، مجمل و یا مبیّن، معارض و یا غیرمعارض، بحث می كند<ref> الذریعة الی تضانیف الشیعة، ج8، ص54.</ref>.


'''نقد و بررسی'''
'''نقد و بررسی'''
خط ۶۹: خط ۶۹:
این تعریف صاحب ذریعه، در صورتی صحیح است كه ما علم درایه را تنها در مباحث مربوط به سند حدیث منحصر بدانیم؛ مثل بحث از اینكه سند حدیث متّصل است یا منقطع، مسند است یا مرسل، مسلسل است یا معنعن، صحیح است یا موثّق و یا حسن و یا ضعیف ... و مانند اینها.
این تعریف صاحب ذریعه، در صورتی صحیح است كه ما علم درایه را تنها در مباحث مربوط به سند حدیث منحصر بدانیم؛ مثل بحث از اینكه سند حدیث متّصل است یا منقطع، مسند است یا مرسل، مسلسل است یا معنعن، صحیح است یا موثّق و یا حسن و یا ضعیف ... و مانند اینها.
به نظر می رسد این تعریف، نادرست است؛ زیرا علم درایه (افزون بر مباحث و عوارض مربوط به سند)، شامل مباحث و عوارض مربوط به متن حدیث (از قبیل بحث از مجمل و یا مبیّن بودن، محكم و یا متشابه بودن، مضطرب و یا غیرمضطرب بودن، نص و یا ظاهربودن حدیث) نیز می گردد. همانگونه كه در تعریف شیخ بهایی و بسیاری از صاحب نظران این علم، به آن تصریح شده است.
به نظر می رسد این تعریف، نادرست است؛ زیرا علم درایه (افزون بر مباحث و عوارض مربوط به سند)، شامل مباحث و عوارض مربوط به متن حدیث (از قبیل بحث از مجمل و یا مبیّن بودن، محكم و یا متشابه بودن، مضطرب و یا غیرمضطرب بودن، نص و یا ظاهربودن حدیث) نیز می گردد. همانگونه كه در تعریف شیخ بهایی و بسیاری از صاحب نظران این علم، به آن تصریح شده است.
=رجال الحدیث=
گرچه بسیاری از صاحبان تألیف در دانش رجال ـ بی آنكه تعریفی از آن به دست دهند ـ وارد مباحث آن شده اند، ولی برخی از بزرگان این دانش، تعریفهای گوناگونی از آن كرده اند<ref>از باب نمونه، به معجم الرجال، تألیف آیةالله خویی و یا قاموس الرّجال، تألیف علاّمه شوشتری و یا جامع الرّواة، تألیف مرحوم اردبیلی مراجعه شود.</ref>. از باب نمونه به دو مورد اشاره می كنیم.
صاحب بهجةالآمال می نویسد:
علم رجال، وضع شده است برای تشخیص راویان حدیث از نظر شخصی، و یا از نظر صفات پسندیده و ناپسند<ref> بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، ملاّعلی علیاری، بنیاد فرهنگ اسلامی كوشان پور، ج1، ص4.</ref>.
[[علامه تهرانی]] در كتاب شریف [[ذریعه]] می نویسد:
دانش رجال، علمی است كه در آن از حالات راویان حدیث و صفات آنها بحث می شود، از آن جهت كه آن صفات، در قبول و ردّ گفتار آنها تأثیر دارد<ref>الذریعة، علامه شیخ آقابزرگ تهرانی، چاپخانه مجلس، ج10، ص80.</ref>.
'''نقد و بررسی'''
تعاریف علم رجال، تفاوت قابل توجهی با همدیگر ندارند و بیشتر اختلاف آنها به الفاظ برمی گردد و نه به محتوا. از میان دو تعریف پیش گفته، عبارت علامه تهرانی، از آن جهت كه قید «لها دخل فی جواز قبول ...» را دارد، مناسبتر است و با آوردن این جمله، از قید «ذاتا» نیز بی نیاز خواهیم بود.
به نظر می رسد تعریف مناسبتر از این دو، عبارتی باشد كه [[علاّمه مامقانی]]، به عنوان آخرین تعریف، در كتاب رجالی خویش آورده است. ایشان می نویسد:
إنّه علم یبحث فیه عن احوال الراوی من حیث اتّصافه بشرائط قبول الخبر وعدمه<ref>تنقیح المقال فی علم الرجال، المامقانی، ج1، ص173.</ref>.
علم رجال، دانشی است كه در آن از حالات راوی، از نظر برخورداربودن و نبودن او از شرایط قبول خبر، بحث می گردد.
از آنجا كه این تعاریف ـ همانگونه كه علامه مامقانی فرموده است<ref>همان مدرك.</ref>. بیشتر شرح و توضیح اند تا تعریف حقیقی، بحث و تحقیق بیشتر، ضروری به نظر نمی رسد.
* تراجم
* فهرست شناسی
* مشیخه شناسی
در شمار دانش‌های زیرمجموعه علم الحدیث، باید از «فهرست شناسی»، «مشیخه شناسی» و دانش «تراجم» یادكرد. جهت روشن شدن حقیقت این علوم، شایسته است گفته شود: بحث درباره زندگی و حالات و صفات رجال دین، اگر از این جهت باشد كه راوی حدیث اند، موضوع علم رجال خواهدبود؛ و اگر از این نظر باشد كه صاحب كتاب و تألیف و تصنیف اند، موضوع دانش فهرست نگاری را تشكیل می دهد؛ و اگر از آن جهت باشد كه در نقل حدیث استاد و صاحب اجازه اند، موضوع دانش مشیخه را فراهم می كند؛ و اگر از آن جهت باشد كه این رجال دارای كمالات فردی و آثار وجودی در ابعاد گوناگون سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و مانند آن هستند، موضوع علم تراجم خواهدبود.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴

ویرایش