۲۱٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
برخی از نویسندگان [[اهلسنت]]، جریان غدیر را یا بصورت خبر واحد آورده و سند آن را از حالت تواتر خارج نمودهاند و با این کار، از اعتبار [[خطبه غدیر]] کاسته و دلالت آن را مخدوش ساختهاند، یا با حذف قراین خطبه که دربردارنده آیه:«النبِی اوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ انْفُسِهِمْ»<ref>سوره احزاب:6.</ref> و کلام نبوی:«الَسْتُ اوْلَى بِالمُؤمِنِینَ مِنْ انْفُسِهِم؟» و حدیث ثقلین و دیگر قرینهها بودهاند، و با اکتفا به ذکر حدیث:«مَن کُنتُ مَولاهُ فهَذا عَلی مَولاهُ»، تا حدود زیادی موجب ابهام این سند قطعیِ دال بر ولایت [[علی(ع)]] شدهاند. در نهایت هم علمای اهلسنت، از واژۀ «مولا» فقط معنای «دوست و محب» یا «یاور و ناصر» را برداشت کردهاند.<br> | برخی از نویسندگان [[اهلسنت]]، جریان غدیر را یا بصورت خبر واحد آورده و سند آن را از حالت تواتر خارج نمودهاند و با این کار، از اعتبار [[خطبه غدیر]] کاسته و دلالت آن را مخدوش ساختهاند، یا با حذف قراین خطبه که دربردارنده آیه:«النبِی اوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ انْفُسِهِمْ»<ref>سوره احزاب:6.</ref> و کلام نبوی:«الَسْتُ اوْلَى بِالمُؤمِنِینَ مِنْ انْفُسِهِم؟» و حدیث ثقلین و دیگر قرینهها بودهاند، و با اکتفا به ذکر حدیث:«مَن کُنتُ مَولاهُ فهَذا عَلی مَولاهُ»، تا حدود زیادی موجب ابهام این سند قطعیِ دال بر ولایت [[علی(ع)]] شدهاند. در نهایت هم علمای اهلسنت، از واژۀ «مولا» فقط معنای «دوست و محب» یا «یاور و ناصر» را برداشت کردهاند.<br> | ||
== دیدگاههای متفاوت مشاهیر اهلسنت | == دیدگاههای متفاوت مشاهیر اهلسنت == | ||
=== الف. پذیرش غدیر با برداشتی متفاوت از شیعه === | === الف. پذیرش غدیر با برداشتی متفاوت از شیعه === | ||
برخی از مشاهیر فن تاریخ | برخی از مشاهیر فن تاریخ [[اهلسنت]]، در برخورد با رویداد عظیم غدیر خم، با طرق و اسناد مختلف به بیان آن پرداخته و ابعاد حدیث غدیر را بررسی کردهاند؛ و برخی بزرگان [[اهلسنت]]، دربارۀ معنای واژه «مَولی» در حدیث غدیر، با دیدگاه [[شیعه]] موافقاند. اسامی و کتاب آنها که به این مطلب تصریح دارند، از این قرار است: | ||
# ابن زُولاق لیثی مصری درتاریخ مصر؛ | # ابن زُولاق لیثی مصری درتاریخ مصر؛ | ||
# ابوحامد غزالی در کتاب سر العالمین وکشف ما فی الدارین؛ | # ابوحامد غزالی در کتاب سر العالمین وکشف ما فی الدارین؛ | ||
# | # محمد بن طلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول؛ | ||
# سبط ابن الجوزی در کتاب تذکرة خواص الامة فی معرفة الائمة؛ | # سبط ابن الجوزی در کتاب تذکرة خواص الامة فی معرفة الائمة؛ | ||
# محمد بن یوسف کنجی شافعی در کتاب کفایة الطالب فیمناقب امیرالمؤمنین | # محمد بن یوسف کنجی شافعی در کتاب کفایة الطالب فیمناقب امیرالمؤمنین علیبنابیطالب و دیگر کتابها. | ||
برخی نیز علیرغم نقل حدیث غدیر دیدگاه متفاوتی با نگاه [[شیعه]] دارند، تفاوت این است که از دیدگاه آنان، واقعه غدیر خم و علت بیان حدیث غدیر از زبان وجود نازنین پیامبراکرم(ص) و مواردی از این دست، بر خلافت و امامت بلافصل مولا علی(ع) دلالت نمیکند. این گروه از مورخان اهلسنت، به حدیث غدیر بهعنوان موضوعی برای تثبیت محبت و نصرت صحابه نسبت به امیرمؤمنان علی(ع) نگریستهاند، مثل: | برخی نیز علیرغم نقل حدیث غدیر دیدگاه متفاوتی با نگاه [[شیعه]] دارند، تفاوت این است که از دیدگاه آنان، واقعه غدیر خم و علت بیان حدیث غدیر از زبان وجود نازنین پیامبراکرم(ص) و مواردی از این دست، بر خلافت و امامت بلافصل مولا علی(ع) دلالت نمیکند. این گروه از مورخان اهلسنت، به حدیث غدیر بهعنوان موضوعی برای تثبیت محبت و نصرت صحابه نسبت به امیرمؤمنان علی(ع) نگریستهاند، مثل: | ||
* بِلاذُری در انسابالاشراف، از برخی صحابه (بَراء بن عازِب و ابوهُرَیره و زید بن ارقَم و ابن عباس و بُریدةبن الحُصَیب و ابوسعید خُدْری) جزئیات داستان غدیر را نقل کرده است و به حدیث ولایت (مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا علی مَوْلاهُ) <ref>(بلاذری، 1996م، ج2، ص108-112 و ج5، ص80)</ref> و نفرین حضرت در حق برخی از صحابه که از شهادت دادن نسبت به واقعه غدیرامتناع ورزیدند، اشاره نموده است. <ref>(همان، ج2، ص156و157)</ref> | * بِلاذُری در انسابالاشراف، از برخی صحابه (بَراء بن عازِب و ابوهُرَیره و زید بن ارقَم و ابن عباس و بُریدةبن الحُصَیب و ابوسعید خُدْری) جزئیات داستان غدیر را نقل کرده است و به حدیث ولایت (مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا علی مَوْلاهُ) <ref>(بلاذری، 1996م، ج2، ص108-112 و ج5، ص80)</ref> و نفرین حضرت در حق برخی از صحابه که از شهادت دادن نسبت به واقعه غدیرامتناع ورزیدند، اشاره نموده است. <ref>(همان، ج2، ص156و157)</ref> | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
* - یاقوت حموی (ف626ق) که بر امیرمؤمنان علی(ع) سخت متعصب بوده، در مُعجَم الادَباء، جلد 18، صفحه84 چاپ اخیر، حدیث غدیر خم را آورده است. <ref>(ر.ک: همان، ص6)</ref> | * - یاقوت حموی (ف626ق) که بر امیرمؤمنان علی(ع) سخت متعصب بوده، در مُعجَم الادَباء، جلد 18، صفحه84 چاپ اخیر، حدیث غدیر خم را آورده است. <ref>(ر.ک: همان، ص6)</ref> | ||
* - ابن ابیالحَدید(ف656ق) در بخشهای تاریخی شرح نهجالبلاغه، که حادثه غدیر را از منظر شیعیان بیان کرده است، <ref>(ر.ک: ابن ابی الحدید، 1959م، ج2، ص59 و ج5، ص8)</ref> به نقل از صحابه پیامبر (ص) فقط به ذکر حدیث «مَن کُنتُ مَولاه فهَذا عَلی مَولاهُ» بسنده کرده (ر.ک: همان، ج3، ص208) و درباره داستان احتجاج علی(ع) با طلحه و زبیر و عایشه در جنگ جمل سخن گفته است. <ref>(ر.ک: همان، ج17، ص174)</ref> ابن¬ابی¬الحدید درباره داستان رَحْبه و گواهی دادن تنی چند از صحابه نسبت¬به صدور حدیث غدیر از پیامبر (ص) و امتناع انس¬بن¬¬مالک و زیدبن¬ارقم از اعتراف به آن، مطالبی آورده است. <ref>(ر.ک: همان، ج2، ص288 و 289 و ج4، ص74 و ج19، ص217)</ref> | * - ابن ابیالحَدید(ف656ق) در بخشهای تاریخی شرح نهجالبلاغه، که حادثه غدیر را از منظر شیعیان بیان کرده است، <ref>(ر.ک: ابن ابی الحدید، 1959م، ج2، ص59 و ج5، ص8)</ref> به نقل از صحابه پیامبر (ص) فقط به ذکر حدیث «مَن کُنتُ مَولاه فهَذا عَلی مَولاهُ» بسنده کرده (ر.ک: همان، ج3، ص208) و درباره داستان احتجاج علی(ع) با طلحه و زبیر و عایشه در جنگ جمل سخن گفته است. <ref>(ر.ک: همان، ج17، ص174)</ref> ابن¬ابی¬الحدید درباره داستان رَحْبه و گواهی دادن تنی چند از صحابه نسبت¬به صدور حدیث غدیر از پیامبر (ص) و امتناع انس¬بن¬¬مالک و زیدبن¬ارقم از اعتراف به آن، مطالبی آورده است. <ref>(ر.ک: همان، ج2، ص288 و 289 و ج4، ص74 و ج19، ص217)</ref> | ||
* - یُونِینِی(ف726ق) در ذَیل مِراة الزمان، وقتی از حوادث سال 679 هجری سخن میگوید، به مضمون نوشته سلطان منصور سیف الدین قلاوون صالحی، خطاب به پسرش ولی¬عهد اشاره میکند که بخشی از آن کلام، گریزی به واقعه غدیر دارد. او مینویسد: «هرصاحب علم وعمل باید بداند گفته پیامبر(ص) به همنامش [علی] (ع) را، | * - یُونِینِی(ف726ق) در ذَیل مِراة الزمان، وقتی از حوادث سال 679 هجری سخن میگوید، به مضمون نوشته سلطان منصور سیف الدین قلاوون صالحی، خطاب به پسرش ولی¬عهد اشاره میکند که بخشی از آن کلام، گریزی به واقعه غدیر دارد. او مینویسد: «هرصاحب علم وعمل باید بداند گفته پیامبر(ص) به همنامش [علی] (ع) را، آنگاه که او را تا اوج فخر بالا برد، که فرمود: هر کس من مولای اویم، على مولای اوست. پس هیچ مُلک روی زمین نیست، مگر اینکه این خطاب به آنجا رسیده است؛ و هیچ ¬فرمانده لشکری نیست، مگر اینکه این مطلب شامل او هم میشود؛ و هیچ اقلیمی نیست، مگر اینکه این مطلب را قبول دارد و بدان عمل میکند؛ وهیچ منبری نیست، مگر اینکه خطیب آن منبر، دلیل این تقدم را بیان میکند». <ref>(یونینی، 1992م، ج4، ص50)</ref> | ||
* - ابن الوَرْدی شافعی (ف749ق) در تَتِمة المُختصر فی اخبار البَشَر، معروف به تاریخ ابن الوردی (چاپ مصر)، با اشاره به برخی فضایل حضرت علی(ع)، فقط حدیث «مَن کُنتُ مَوْلَاهُ فعَلی مَوْلَاهُ» را ذکر کرده و درباره رویداد غدیر سخنی نگفته است. <ref>(ر.ک: ابن-الوردی، 1996م، ج1، ص157)</ref> | * - ابن الوَرْدی شافعی (ف749ق) در تَتِمة المُختصر فی اخبار البَشَر، معروف به تاریخ ابن الوردی (چاپ مصر)، با اشاره به برخی فضایل حضرت علی(ع)، فقط حدیث «مَن کُنتُ مَوْلَاهُ فعَلی مَوْلَاهُ» را ذکر کرده و درباره رویداد غدیر سخنی نگفته است. <ref>(ر.ک: ابن-الوردی، 1996م، ج1، ص157)</ref> | ||
* - یافِعی (ف768ق) در کتاب مِراة الجِنان وعَبْرة الیَقْظان فی معرفة ما یُعتَبَر مِن حوادث الزمان، وقتی از سال چهلم هجری سخن میگوید، به وفات حضرت علی(ع) در این سال اشاره می¬کند و ضمن بیان مناقب و فضایل بی¬بدیل آن حضرت، فقط حدیث «مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه، اللهم والِ مَن والاه، وعَادِ مَن عاداه» را ذکر می¬نماید. (ر.ک: یافعی، 1997م، ج1، ص90) | * - یافِعی (ف768ق) در کتاب مِراة الجِنان وعَبْرة الیَقْظان فی معرفة ما یُعتَبَر مِن حوادث الزمان، وقتی از سال چهلم هجری سخن میگوید، به وفات حضرت علی(ع) در این سال اشاره می¬کند و ضمن بیان مناقب و فضایل بی¬بدیل آن حضرت، فقط حدیث «مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه، اللهم والِ مَن والاه، وعَادِ مَن عاداه» را ذکر می¬نماید. (ر.ک: یافعی، 1997م، ج1، ص90) |