۲۱٬۶۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
نکته مهم قابل استنباط از روایت خطیب بغدادی آن است که نزول آیه شریفه اکمال، بعد از اتمام خطابه غدیر است و این میتواند خود دلیل متقنی بر ولایت و امامت [[علی(ع)]] باشد؛ چراکه با دقت در محتوای خطابه [[رسول الله(ص)]] درمییابیم که جز ولایت [[حضرت علی(ع)]] چیز دیگری صلاحیت اکمال دین و اتمام نعمت را نخواهد داشت. همچنین در قضیه تبریک [[خلیفه دوم]] نکته آن است که آیا فقط تاکید بر محبت و نصرت [[علی(ع)]] سبب تبریک و تهنیت از جانب [[عمربنخطاب]] شده است؟ چرا که اگر مقصود، صِرف دوست داشتن علی(ع) بود، دیگر چه نیازى به تبریک گفتن بود؟!<br> | نکته مهم قابل استنباط از روایت خطیب بغدادی آن است که نزول آیه شریفه اکمال، بعد از اتمام خطابه غدیر است و این میتواند خود دلیل متقنی بر ولایت و امامت [[علی(ع)]] باشد؛ چراکه با دقت در محتوای خطابه [[رسول الله(ص)]] درمییابیم که جز ولایت [[حضرت علی(ع)]] چیز دیگری صلاحیت اکمال دین و اتمام نعمت را نخواهد داشت. همچنین در قضیه تبریک [[خلیفه دوم]] نکته آن است که آیا فقط تاکید بر محبت و نصرت [[علی(ع)]] سبب تبریک و تهنیت از جانب [[عمربنخطاب]] شده است؟ چرا که اگر مقصود، صِرف دوست داشتن علی(ع) بود، دیگر چه نیازى به تبریک گفتن بود؟!<br> | ||
* '''ابوالفتح شهرستانى''' در ''المِلَل والنحَل''، ضمن توضیح دربارۀ نحلۀ شیعۀ [[امامیه]]، به واقعه غدیر خم و حدیث پیامبر(ص) که فرمود: «مَن کُنتُ مَولاهُ فعَلی مَولاه، اللهم وَالِ مَن والاه، وعَادِ مَن عَاداه، وانصُر مَن نَصَره، واخذُل مَن خَذَله، وادِرِ الحَق معَه حَیثُ دارَ»؛ و آن پس از نزول آیه تبلیغ<ref>سوره مائده:67.</ref> بوده است، اشاره میکند. | * '''ابوالفتح شهرستانى''' در ''المِلَل والنحَل''، ضمن توضیح دربارۀ نحلۀ شیعۀ [[امامیه]]، به واقعه غدیر خم و حدیث پیامبر(ص) که فرمود:«مَن کُنتُ مَولاهُ فعَلی مَولاه، اللهم وَالِ مَن والاه، وعَادِ مَن عَاداه، وانصُر مَن نَصَره، واخذُل مَن خَذَله، وادِرِ الحَق معَه حَیثُ دارَ»؛ و آن پس از نزول آیه تبلیغ<ref>سوره مائده:67.</ref> بوده است، اشاره میکند. | ||
* '''ابن عَساکِر دمشقی شافعی''' در ''تاریخ دمشق''، در مواضع بسیار زیادی به حدیث غدیر اشاره میکند. برای نمونه مینویسد: «روزغدیرخم، پیامبر(ص) ایستاد و خطبهای خواند و فرمود: ای مردم! آیا من اولی از مؤمنان برخودشان نیستم؟ و سه بارتکرارکرد! همه گفتند: آری! فرمود: ای علی! نزدم بیا. پس دست علی را آنقدر بالا برد که سفیدی زیربغل هر دو نمایان شد و فرمود: «هرکس من مولای اویم، على مولای اوست». حتی سه بار این جمله را تکرار نمود». <ref>ابنعساکر، تاریخ دمشق ج42، ص117.</ref>. | * '''ابن عَساکِر دمشقی شافعی''' در ''تاریخ دمشق''، در مواضع بسیار زیادی به حدیث غدیر اشاره میکند. برای نمونه مینویسد: «روزغدیرخم، پیامبر(ص) ایستاد و خطبهای خواند و فرمود: ای مردم! آیا من اولی از مؤمنان برخودشان نیستم؟ و سه بارتکرارکرد! همه گفتند: آری! فرمود: ای علی! نزدم بیا. پس دست علی را آنقدر بالا برد که سفیدی زیربغل هر دو نمایان شد و فرمود: «هرکس من مولای اویم، على مولای اوست». حتی سه بار این جمله را تکرار نمود». <ref>ابنعساکر، تاریخ دمشق ج42، ص117.</ref>. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
=== ج. سکوت مطلق یا انکار صریح === | === ج. سکوت مطلق یا انکار صریح === | ||
در برابر دو گروه نخست، برخی مورخان عامه، حادثه عظیم غدیر را ساخته و پرداخته ذهن شیعه دانسته و با دید تردید و انکار، به آن موضوع حساس تاریخی نگریستهاند. آنان انکار خود را یا صراحتاً بیان کرده اند یا در برابر آن سکوت اختیار نموده و حتی سطری از آن حادثه بزرگ در تاریخهای خود ننگاشتهاند. | در برابر دو گروه نخست، برخی مورخان عامه، حادثه عظیم غدیر را ساخته و پرداخته ذهن شیعه دانسته و با دید تردید و انکار، به آن موضوع حساس تاریخی نگریستهاند. آنان انکار خود را یا صراحتاً بیان کرده اند یا در برابر آن سکوت اختیار نموده و حتی سطری از آن حادثه بزرگ در تاریخهای خود ننگاشتهاند. | ||
عدهای از آنان، علت بیان حدیث «مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه» را از جانب پیامبر(ص) پایان دادن به انتقاد و بدگویی صحابه از علی(ع) در جریان برخوردهای قاطعانه او با همراهانش سختگیرى حضرت در ممانعت از استفاده از مرکبهاى زکات و اقدام او در بازپسگیرى لباسهایى که در غیابش توزیع شده بود و خنثی شدن توطئه تفرقهافکنی میان مسلمانان، ذکر کردهاند که رد گفته آنان، قبلاً بیان شد. | عدهای از آنان، علت بیان حدیث:«مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه» را از جانب پیامبر(ص) پایان دادن به انتقاد و بدگویی صحابه از علی(ع) در جریان برخوردهای قاطعانه او با همراهانش سختگیرى حضرت در ممانعت از استفاده از مرکبهاى زکات و اقدام او در بازپسگیرى لباسهایى که در غیابش توزیع شده بود و خنثی شدن توطئه تفرقهافکنی میان مسلمانان، ذکر کردهاند که رد گفته آنان، قبلاً بیان شد. | ||
عبدالحسین امینی، محقق گرانقدر و نگارنده کتاب شریف الغدیر، در صفحات نخستین این کتاب، بحثی عقلانی و علمی تحت عنوان «اهمیت غدیر در تاریخ» مطرح، و مورخان متعصب را | عبدالحسین امینی، محقق گرانقدر و نگارنده کتاب شریف الغدیر، در صفحات نخستین این کتاب، بحثی عقلانی و علمی تحت عنوان «اهمیت غدیر در تاریخ» مطرح، و مورخان متعصب را به شدت محکوم میکند و میگوید: | ||
اگر مورخی از روی تعصب جاهلانه، از بیان این داستان [غدیر] و حقایق وابسته به آن چشمپوشی کند، به اسلام و نبی مکرم(ص) خیانتی بزرگ کرده و هم در صفحات تاریخِ خود، جنایتی جبران¬ناپذیر مرتکب شده است؛ زیرا حدیث غدیر و آنچه که پیامبر گرامی ما در آن روز فرخنده و باشکوه ابلاغ کرده و آن صحنه تبلیغیای را که برپا نموده، مسئولیتی بوده است که بهفرمان وحی انجام شده و هیچ کس شک ندارد که روز غدیر، در تاریخ اسلام موجی ایجاد کرده است که هیچگاه از ارتعاشات آن کاسته نمیشود. از اینجاست که میبینیم مورخین، نظر به حفظ حقایق تاریخ و ثبت حوادث بزرگ، به بررسی درباره حدیث غدیر و | اگر مورخی از روی تعصب جاهلانه، از بیان این داستان [غدیر] و حقایق وابسته به آن چشمپوشی کند، به اسلام و نبی مکرم(ص) خیانتی بزرگ کرده و هم در صفحات تاریخِ خود، جنایتی جبران¬ناپذیر مرتکب شده است؛ زیرا حدیث غدیر و آنچه که پیامبر گرامی ما در آن روز فرخنده و باشکوه ابلاغ کرده و آن صحنه تبلیغیای را که برپا نموده، مسئولیتی بوده است که بهفرمان وحی انجام شده و هیچ کس شک ندارد که روز غدیر، در تاریخ اسلام موجی ایجاد کرده است که هیچگاه از ارتعاشات آن کاسته نمیشود. از اینجاست که میبینیم مورخین، نظر به حفظ حقایق تاریخ و ثبت حوادث بزرگ، به بررسی درباره حدیث غدیر و جمعآوری مأخذش همت گماشتهاند. <ref>(امینی، 1977م، ج1، ص5 و 6)</ref> | ||
علامه سخن خود را از علم تاریخ، به علم حدیث، تفسیر، عقیدهشناسی و لغت¬نامهنویسی میگستراند و به جایگاه و اهمیت غدیر در این علوم اشاره میکند. <ref>(همان، ص6-8)</ref> | علامه سخن خود را از علم تاریخ، به علم حدیث، تفسیر، عقیدهشناسی و لغت¬نامهنویسی میگستراند و به جایگاه و اهمیت غدیر در این علوم اشاره میکند. <ref>(همان، ص6-8)</ref> | ||
این گروه از تاریخ¬نویسان اهلسنت که در قبال واقعه غدیر خم، رویکرد سکوت مطلق یا انکار صریح را درپیش گرفتهاند، عبارت¬اند از: | این گروه از تاریخ¬نویسان اهلسنت که در قبال واقعه غدیر خم، رویکرد سکوت مطلق یا انکار صریح را درپیش گرفتهاند، عبارت¬اند از: | ||
* '''ابن هِشام مُعافِری''' تاریخ نگار معروف، در کتاب ''السیرة النبویة''، پس از توضیحاتی درباره | * '''ابن هِشام مُعافِری''' تاریخ نگار معروف، در کتاب ''السیرة النبویة''، پس از توضیحاتی درباره حجهَالوداع پیامبر اکرم(ص)، به ماموریت علی(ع) در نجران یمن که جهت جمعآوری زکات و جزیه بدانجا رفته بود و به پیوستن حضرت به رسول خدا (ص) برای ادای فریضه حج، اشاره کرده است؛ سپس از موضوع تصرف همراهان علی(ع) در جزیه اهل یمن (پارچه¬های بیتالمال) در غیاب او و بازپس¬گرفتن آن توسط مولا (ع) که به شکایت آنان از حضرت انجامیده، سخن گفته است. سپس ابن¬هشام، به نقل از ابن¬اسحاق، با ذکر سلسله سندی که به ابوسعید خُدْری می¬رسد، فقط به عبارت «ای مردم! از علی شکایت نکنید که به خدا قسم، اودر ذات خدا، یا در راه خدا، سختتر و شدیدتر از آن است که از او شکایت شود»، که پیامبر (ص) در دفاع از علی(ع) ایراد فرمود، بسنده میکند. پس از آن، به ذکر خطبه رسول(ص) در حجه الوداع میپردازد و کلام خود را بدون هیچ اشارهای به حادثه غدیر و حدیث متواتر «مَن کُنتُ مَولاه فعَلی مَولاه» به¬پایان میبرد. <ref>(ر.ک: ابن¬هشام، 1955م، ج2، ص602 - 604)</ref> | ||
* ابن هشام، ضمن اینکه در خطبه حجةالوداع پیامبر(ص)، به حدیث غدیر اشارهای نداشته است، درباره داستان شکایت مردم و دفاع پیامبر(ص) نیز بیش از آنچه ذکر شد، چیزی ننوشته؛ و اشاره نکرده که این سخن پیامبر(ص) چه هنگام و در چه محلی بیان شده است. <br> | * ابن هشام، ضمن اینکه در خطبه حجةالوداع پیامبر(ص)، به حدیث غدیر اشارهای نداشته است، درباره داستان شکایت مردم و دفاع پیامبر(ص) نیز بیش از آنچه ذکر شد، چیزی ننوشته؛ و اشاره نکرده که این سخن پیامبر(ص) چه هنگام و در چه محلی بیان شده است. <br> | ||