۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابوعبدالله حسین بن علی علیهالسلام'''، ملقب به سید الشهداء، فرزند دوم [[امام علی]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی</ref> (ع) و [[حضرت فاطمه]](س) و امام سوم [[شیعیان]] است. امام حسین(ع) حدود هفت سال از دوران کودکی خود را در زمان حیات | '''ابوعبدالله حسین بن علی علیهالسلام'''، ملقب به سید الشهداء، فرزند دوم [[امام علی]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی</ref> (ع) و [[حضرت فاطمه]](س) و امام سوم [[شیعیان]] است. امام حسین(ع) حدود هفت سال از دوران کودکی خود را در زمان حیات پربرکت [[رسول خدا]] (ص) و مادر بزرگوارش حضرت فاطمه (س) سپری نمود. آنحضرت تحت پرورشهای الهی و آسمانی جدّ بزرگوارش [[پیامبر اکرم]] (ص) با بهترین شیوههای تربیتی پرورش مییافت و با احترام و محبت فوق العاده، روحیه اعتماد به نفس و عزّت در وجود آنحضرت، رشد داده و تقویت می شد. آن حضرت پس از شهادت برادرش [[امام حسن]](ع) در سال ۵۰ هجری قمری به امامت رسید. | ||
ده سال از امامت آن حضرت مقارن با سالهای پایانی حکومت [[معاویه]] اولین حاکم [[بنی امیه]] | ده سال از امامت آن حضرت مقارن با سالهای پایانی حکومت [[معاویه]] اولین حاکم [[بنی امیه]] بود و پس از اینکه یزید فرزند معاویه در سال ۶۰ هجری پس از مرگ پدرش علی رغم مفاد صلحنامه او با امام حسن(ع) بر مسند خلافت تکیه زد، آن حضرت به دعوت مردم [[کوفه]] دست به قیام زد. اما مردم کوفه به آن حضرت خیانت نمودند و در پی آن، ایشان به همراه تعدادی از بستگان و یاران همراهش در دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری در واقعه جانسوز [[عاشورا]] به شهادت رسیدند. شیعیان به همین مناسبت [[ماه محرم]] را به اقامه عزا برای آن حضرت و یارانش میپردازند. | ||
=ولادت امام حسین (ع)= | =ولادت امام حسین (ع)= | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
کنیه امام حسین(ع)، اباعبدالله <ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 27</ref> و کنیه خاصّ او ابوعلى <ref>مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 78</ref> است. | کنیه امام حسین(ع)، اباعبدالله <ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 27</ref> و کنیه خاصّ او ابوعلى <ref>مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 78</ref> است. | ||
اگرچه امام حسین فرزند شیرخواری به نام عبدالله رضیع داشت که در روز عاشورا به شهادت رسید، اما دلیلی وجود ندارد که کنیه حضرت(أباعبدالله) به دلیل وجود چنین فرزندی باشد؛ زیرا اینگونه کنیهها در میان عرب مرسوم است و لازم نیست تا فرزندی باشد و از نامش کنیه درست کنند؛ مانند اباصالح که کنیه مبارک | اگرچه امام حسین فرزند شیرخواری به نام عبدالله رضیع داشت که در روز عاشورا به شهادت رسید، اما دلیلی وجود ندارد که کنیه حضرت(أباعبدالله) به دلیل وجود چنین فرزندی باشد؛ زیرا اینگونه کنیهها در میان عرب مرسوم است و لازم نیست تا فرزندی باشد و از نامش کنیه درست کنند؛ مانند اباصالح که کنیه مبارک امام زمان(عج) است، یا ابوتراب و.... <ref>«کنیه ابا عبدالله»، 6707</ref> | ||
=القاب امام حسین (ع)= | =القاب امام حسین (ع)= | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
امام حسین(ع) حدود هفت سال از دوران کودکی خود را در زمان حیات پر برکت رسول خدا(ص) و مادر بزرگوارش حضرت فاطمه(س) سپری نمود. <ref>مسعودی، على بن حسین، إثبات الوصیة، ص 164، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1426ق</ref> آنحضرت تحت پرورشهای الهی و آسمانی جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم(ص) با بهترین شیوههای تربیتی پرورش مییافت و با احترام و محبت فوق العاده، روحیه اعتماد به نفس و عزّت در وجود آنحضرت، رشد داده و تقویت میشد. | امام حسین(ع) حدود هفت سال از دوران کودکی خود را در زمان حیات پر برکت رسول خدا(ص) و مادر بزرگوارش حضرت فاطمه(س) سپری نمود. <ref>مسعودی، على بن حسین، إثبات الوصیة، ص 164، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1426ق</ref> آنحضرت تحت پرورشهای الهی و آسمانی جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم(ص) با بهترین شیوههای تربیتی پرورش مییافت و با احترام و محبت فوق العاده، روحیه اعتماد به نفس و عزّت در وجود آنحضرت، رشد داده و تقویت میشد. | ||
یکی از ویژگیهای برجسته دوران کودکی امام حسین(ع) این است که ایشان در دوران کودکی مورد توجه خاص پیامبر(ص) بود. و رسول خدا نه تنها به وجود امام حسین(ع) | یکی از ویژگیهای برجسته دوران کودکی امام حسین(ع) این است که ایشان در دوران کودکی مورد توجه خاص پیامبر(ص) بود. و رسول خدا نه تنها به وجود امام حسین(ع) به شدّت عشق میورزید، بلکه به کودکانی هم که با آن حضرت بازی میکردند و مهر و علاقه به امام حسین(ع) نشان میدادند، محبّت میکرد و آنها را نیز گرامی میداشت. | ||
مهمترین رخداد دوران کودکی امام حسین، شرکت در [[مباهله]] و معرفی او و امام حسن(ع) به عنوان مصداق <big>ابناءَنا</big> <ref>آل عمران، 61</ref> است. <ref>«شرایط مباهله»، 6231</ref> | مهمترین رخداد دوران کودکی امام حسین، شرکت در [[مباهله]] و معرفی او و امام حسن(ع) به عنوان مصداق <big>ابناءَنا</big> <ref>آل عمران، 61</ref> است. <ref>«شرایط مباهله»، 6231</ref> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
مدت سى سال از عمر پر برکت امام حسین(ع)، مقارن با دوران امامت علی(ع) پدر بزرگوارش بود. پدرى که جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت. جز به طهارت و بندگى نگذرانید و جز به عدل و انصاف حکم نکرد، پدرى که در زمان حکومتش لحظهاى او را آرام نگذاشتند. آنحضرت، در تمام این مدت، با دل و جان از اوامر پدر اطاعت کرد و در چند سالى که حضرت على(ع) متصدى خلافت ظاهرى شد، در راه پیشبرد اهداف اسلامى، همچون سربازی فداکار؛ مانند برادر بزرگوارش، میکوشید. | مدت سى سال از عمر پر برکت امام حسین(ع)، مقارن با دوران امامت علی(ع) پدر بزرگوارش بود. پدرى که جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت. جز به طهارت و بندگى نگذرانید و جز به عدل و انصاف حکم نکرد، پدرى که در زمان حکومتش لحظهاى او را آرام نگذاشتند. آنحضرت، در تمام این مدت، با دل و جان از اوامر پدر اطاعت کرد و در چند سالى که حضرت على(ع) متصدى خلافت ظاهرى شد، در راه پیشبرد اهداف اسلامى، همچون سربازی فداکار؛ مانند برادر بزرگوارش، میکوشید. | ||
در این دوران، امام حسین همیشه در کنار پدر بود و در | در این دوران، امام حسین همیشه در کنار پدر بود و در جنگها شرکت مىکرد. در [[واقعه حکمیت]] [[جنگ نهروان]] و دیگر جریانهاى پس از [[جنگ صفین]] نیز همه جا در رکاب پدر بود و آن همه بىوفایىها و سست عنصرىهاى مردم را نسبت به پدر بزرگوار خود از نزدیک مىدید و با مرارت و تلخ کامى آن مصایب را تحمل مىکرد. همه او را به عظمت و بزرگى مىشناختند. شجاعت او زبانزد عام و خاص بود. همه براى او احترام قائل بودند و در مقابل او تعظیم و تجلیل مىکردند. <ref>اربلى، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳</ref> | ||
=امام حسین(ع) در دوران امامت امام حسن(ع)= | =امام حسین(ع) در دوران امامت امام حسن(ع)= | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
پس از شهادت امیرمؤمنان علی(ع)، امام حسن(ع) عهدهدار امامت و زعامت [[مسلمانان]] شد و امام حسین(ع) با ایشان [[بیعت]] کرد. امام حسین(ع) در ایام امامت و خلافت امام حسن(ع)، همواره همراه و یار و یاور آنحضرت در امور خلافت و امامت بود. افزون بر این، امام حسین(ع) احترام ویژهاى براى برادر و امام خود قائل بود، به طوری که در یک کلام میتوان گفت ایشان در پیروى و تکریم از امام حسن(ع) کار را به سرانجام رسانده بود. | پس از شهادت امیرمؤمنان علی(ع)، امام حسن(ع) عهدهدار امامت و زعامت [[مسلمانان]] شد و امام حسین(ع) با ایشان [[بیعت]] کرد. امام حسین(ع) در ایام امامت و خلافت امام حسن(ع)، همواره همراه و یار و یاور آنحضرت در امور خلافت و امامت بود. افزون بر این، امام حسین(ع) احترام ویژهاى براى برادر و امام خود قائل بود، به طوری که در یک کلام میتوان گفت ایشان در پیروى و تکریم از امام حسن(ع) کار را به سرانجام رسانده بود. | ||
امام حسین(ع) در همه حال، پیوسته جانب برادر را رعایت میکرد و خود را تابع سیاستهای ایشان و مطیع اوامر او میدانست. هنگامی که آهنگ نبرد و مقابله با دشمنان شامی نواخته شد، آنحضرت در بسیج و اعزام نیروها به اردوگاه <big>نُخَیله</big> و <small>مسکن</small><big>متن بزرگ</big>، نقشی فعال داشت و همراه برادر به [[مدائن]] و ساباط برای جمعآوری لشکر رفت. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج 5، ص 165، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref> زمانی هم که در پی کارشکنیها و خیانتهای مکرر سپاهیان [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref>، امام حسن(ع) با پیشنهاد صلح از سوی معاویه روبرو شد و بنابر مصالح اسلام و جامعه اسلامی مجبور به پذیرش صلح با معاویه شد و آن همه ناراحتیها را متحمل شد، امام شریک رنجهای برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است، هرگز اعتراضی به امام حسن نداشت. | امام حسین(ع) در همه حال، پیوسته جانب برادر را رعایت میکرد و خود را تابع سیاستهای ایشان و مطیع اوامر او میدانست. هنگامی که آهنگ نبرد و مقابله با دشمنان شامی نواخته شد، آنحضرت در بسیج و اعزام نیروها به اردوگاه <big>نُخَیله</big> و <small>مسکن</small> <big>متن بزرگ</big>، نقشی فعال داشت و همراه برادر به [[مدائن]] و ساباط برای جمعآوری لشکر رفت. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج 5، ص 165، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref> زمانی هم که در پی کارشکنیها و خیانتهای مکرر سپاهیان [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref>، امام حسن(ع) با پیشنهاد صلح از سوی معاویه روبرو شد و بنابر مصالح اسلام و جامعه اسلامی مجبور به پذیرش صلح با معاویه شد و آن همه ناراحتیها را متحمل شد، امام شریک رنجهای برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است، هرگز اعتراضی به امام حسن نداشت. | ||
پس از انعقاد صلح، امام حسین(ع) همراه برادر به مدینه بازگشت و در همان جا اقامت گزید.<ref>ابن جوزی، ابوالفرج، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج 5، ص 184، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1412ق؛ ابن کثیر دمشقى، عمادالدین اسماعیل، البدایه و النهایه، ج 8، ص 19، بیروت، دار الفکر، بیتا</ref> ایشان ده سال از عمر شریف خود را در ایام امامت امام حسن(ع) به سر برد و در تمام این مدت، استوار در کنار ایشان ایستاده بود و در همه احوال مطیع ایشان بود و از آن حضرت تبعیت میکرد، و پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه در قید حیات بود، به پیمان صلح با معاویه وفادار ماند. | پس از انعقاد صلح، امام حسین(ع) همراه برادر به مدینه بازگشت و در همان جا اقامت گزید.<ref>ابن جوزی، ابوالفرج، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج 5، ص 184، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1412ق؛ ابن کثیر دمشقى، عمادالدین اسماعیل، البدایه و النهایه، ج 8، ص 19، بیروت، دار الفکر، بیتا</ref> ایشان ده سال از عمر شریف خود را در ایام امامت امام حسن(ع) به سر برد و در تمام این مدت، استوار در کنار ایشان ایستاده بود و در همه احوال مطیع ایشان بود و از آن حضرت تبعیت میکرد، و پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه در قید حیات بود، به پیمان صلح با معاویه وفادار ماند. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
چون امام (ع) از توطئه سوء قصد به جان خویش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست [[بیت الله الحرام]] [[مناسک حج]] را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه از سال ۶۰ هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت. <ref>الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۶۶</ref> | چون امام (ع) از توطئه سوء قصد به جان خویش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست [[بیت الله الحرام]] [[مناسک حج]] را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه از سال ۶۰ هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت. <ref>الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۶۶</ref> | ||
ابن عباس بعد از واقعه کربلا در نامهاش به یزید مینویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا (ص) به حرم خدا طرد کردی و آن گاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی و ترسان و نگران از مکه بیرون شد با این که در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت | ابن عباس بعد از واقعه کربلا در نامهاش به یزید مینویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا (ص) به حرم خدا طرد کردی و آن گاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی و ترسان و نگران از مکه بیرون شد با این که در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت میگزید و خونریزی در آن را روا میشمرد از همه مردم [[مکه]] و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده میشد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله (ص) را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند. <ref>تاریخ یعقوبی ۲۲۱/۱ و ۲۲۲</ref> | ||
عبیدالله با حیله و تزویر [[مسلم بن عقیل]] و پناه دهنده او [[هانی بن عروة]] را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که مىدانست امام حسین (ع) رو به شهر کوفه میآید، سپاهی به سرکردگی حر بن یزید ریاحی برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین (ع) روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت | عبیدالله با حیله و تزویر [[مسلم بن عقیل]] و پناه دهنده او [[هانی بن عروة]] را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که مىدانست امام حسین (ع) رو به شهر کوفه میآید، سپاهی به سرکردگی حر بن یزید ریاحی برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین (ع) روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامههای اهل کوفه را که دو خرجین بود به [[حر بن یزید]] عرضه کرد و دعوت آنان را خاطر نشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به ناحیه نینوا وارد شد. <refتاریخ طبری ۳۱۰/۴><nowiki></ref></nowiki> | ||
در این زمین بود که ابن زیاد نامه ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه این بود: آن گاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب. حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین (ع) را در نقطه ای به نام کربلا متوقف کرد. فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد. | در این زمین بود که ابن زیاد نامه ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه این بود: آن گاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب. حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین (ع) را در نقطه ای به نام کربلا متوقف کرد. فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد. | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
پس از کشته شدن مردان خاندان امام حسین (ع) که در آن واقعه حاضر بودند (بجز علی بن حسین (ع) امام چهارم شیعیان که در آن هنگام در خیمه در بستر بیماری بودند) امام حسین (ع) در این نبرد نابرابر تنها ماند. و خود یک تنه با تمام سپاه عمر سعد کارزار نموده به شهادت رسید. <ref>ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۱۰۱ تا ۱۱۲</ref> | پس از کشته شدن مردان خاندان امام حسین (ع) که در آن واقعه حاضر بودند (بجز علی بن حسین (ع) امام چهارم شیعیان که در آن هنگام در خیمه در بستر بیماری بودند) امام حسین (ع) در این نبرد نابرابر تنها ماند. و خود یک تنه با تمام سپاه عمر سعد کارزار نموده به شهادت رسید. <ref>ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۱۰۱ تا ۱۱۲</ref> | ||
حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود | حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود میگوید: به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و آرام خاطر باشد. به خدا قسم پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم. وقتی حمله میبرد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغالگان از حمله گرگ فراری میشدند. <ref>تاریخ طبری، ۲۴۵/۴</ref> | ||
=امام حسین(ع) در نگاه اهل سنت= | =امام حسین(ع) در نگاه اهل سنت= | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده:امامان | [[رده: امامان شیعه]] | ||
[[رده: اهل البیت]] | |||
[[رده:اهل البیت]] |