confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
# جمیل بن درّاج میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به [[بهشت]]! «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکان اند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار [[نبوت]] از بین میرفت<ref>رجال کشى، ص 170.</ref>. | # جمیل بن درّاج میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به [[بهشت]]! «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکان اند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار [[نبوت]] از بین میرفت<ref>رجال کشى، ص 170.</ref>. | ||
# | # | ||
=نکوهش برید= | |||
در کنار این احادیث ـ که در بیان فضیلت برید نقل شده است ـ چند روایت در مذمّت برید از [[معصوم(ع)]] نقل شده است که بدین قرار است: | |||
# ابیالصباح میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: خداوند هلاک کند کسانى را که در دینشان شک میورزند. «زرارة بن اعین و برید بن معاویه و محمد بن مسلم و اسماعیل جعفى» از کسانى هستند که در دینشان شک میورزند<ref>اعیان الشیعه، ج 3، ص 559.</ref>. | |||
# | |||
# یونس نقل میکند از مسمع که از ابن ابیسیّار شنیدم که اباعبداللّهی میفرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را<ref>قاموس الرجال، ج 2، ص 276.</ref>. | |||
در تحلیل این روایات، سه پاسخ داده شده است: | |||
# در سند روایاتى که در مذمّت برید نقل شده است، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه. | |||
# روایات مدح، فراوان است و قطعاً از اهل بیت(ع) رسیده است و از حیث سند معتبر است. پس اعتنایى به روایات شاذ که در مذمّت برید نقل شده است، نمیشود. | |||
# در صحیحه [[عبداللّه بن زرارة]] آمده است که حضرت امام صادقی فرمود: من عیب شما را مى گویم و با این که شما را مذمّت میکنم، از شما دفاع میکنم چون میترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود<ref>معجم الرجال، خویى، ج 4، ص 198.</ref>. | |||
=روایات= | |||
برید بن معاویه 58 حدیث را مستقیم از امام نقل کرده و 32 حدیث را از طریق [[محمدبن مسلم]] از امام نقل کرده است<ref>تنقیح المقال، مامقانى، ص 165.</ref>. | |||
در اینجا به نقل برخى از روایات وى تبرّک میجوییم: | |||
# برید بن معاویه میگوید: شنیدم از امام صادق(ع) که ایشان فرمود: من از پدرم و پدرم از پدرش... و [[امام على(ع)]] از [[رسول خدا(ص)]] و آن حضرت از [[جبرئیل]] و ایشان از خداوند شنید که خداوند فرموده است: زمانى که اراده کنم جمع کنم براى مسلمانى خیردنیا و آخرت را، قرار میدهم براى او قلبى خاشع؛ زبانى ذاکر؛ جسدى بر بلاصا بر و زن مؤمنهاى که وقتى به او نگاه کند، خوشحال شود و وقتى از او دور است، خود را حفظ کند<ref>وسایل الشیعه، ج 20، ص 40.</ref>. همراه حضرت صادق(ع) نشسته و مشغول صحبت بودیم که مردى وارد شد و گفت: من از [[خراسان]] براى دیدن شما آمدهام. (آنگاه پاى خود را به حضرت نمایاند و گفت) به خدا قسم! نیامدم مگر به عشق شما؛ ببین چگونه پایم تاول زده است! | |||
# پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگى ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور میدارد! و آیا «دین» چیزى جز حبّ هست؟ (دین بدون محبّت نیست)<ref>بحارالانوار، ج 27، ح 57.</ref>. | |||
# | |||
# برید میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم، منظور خداوند از «صادقین» در آیه «اتقوا اللّه و کونوا مع الصادقین» چیست؟ فرمود: مقصود خداوند فقط شامل ما میشود<ref> اصول کافى، ج 1، ص 208.</ref>. | |||
# | |||
# برید میگوید: امام صادق(ع) هر وقت اراده سفر میکرد، همه اهل و عیال خود را در خانهاى دعوت میکرد و دست را به دعا میداشت و میفرمود: «اللّهم انّى استودعک الغداة نفسى و مالى و اهلى و ولدى الشاهد منّا و الغائب، اللّهمّ احفظنا و احفظ علینا اجعلنا فیجورارک، اللّهم لاتسلبنا نعمتک و لا تغیّر ما بنا من عافیتک و فضلک<ref>همان، ص 283.</ref>؛ پروردگارا! امروز جان و مال و اهل و فرزندان حاضر و غایبم را به تو میسپارم. خدایا! ما را از شر حفظ کن و اموال ما را براى ما حفظ کن. خدایا! ما را در جوارِ خودت قرار ده. خدایا! نعمتت را از ما نگیر و احسان و فضلى را که به ما مرحمت فرمودهاى، تغییر مده». | |||
# | |||
# برید میگوید: از حضرت صادق(ع) شنید که فرمود: از پدرم و او از پدرش... از [[على(ع)]] و او از [[رسول اللّه(ص)]] شنیدم که رسول اللّه(ص) فرمودند: مرز اسلام و کفر چیزى نیست مگر ترک [[نماز]] واجبى که عمدى ترک شود، یا نماز را سبک بشمارد و اگر چنین کند، مثل آن است که نماز نخوانده باشد<ref>وسایل الشیعه، ج 4، ص 42.</ref>. | |||
# | |||
# برید میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: وقتى فرزندان [[آدم(ع)]] بزرگ شده و به حدّ بلوغ رسیدند، خداوند [[حورى]] از حوریان بهشتى فرستاد و آدم یکى از پسرانش را به عقد او درآورد و همچنین پسر دیگر خود را به عقد زنى از طایفه [[جن]] درآورد. پس، از بنی آدم هرکدام که داراى اخلاق نیکو و صورت زیبا هستند، از اولاد حوریّه میباشند و هرکدام زشت خوى و زشت صورت هستند، از نسل جنیان. و این گونه نیست که پسران آدم با خواهران خودشان ازدواج کرده باشند<ref>علل الشرایع، ج 1، ص 103.</ref>. | |||
# | |||
# برید میگوید: از امام درمورد آیه «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا....»، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبرکنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعى، و بردشمنى دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید<ref> تأویل الآیات، ص 86.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |