confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
در مورد تاریخ پایان عدهای آن را هم زمان با سقوط دیوار برلین در ۱۱ نوامبر ۱۹۸۹ و عدهای آن را هم زمان با تاریخ تجزیه اتحاد جماهیر شوروی در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ میدانند. | در مورد تاریخ پایان عدهای آن را هم زمان با سقوط دیوار برلین در ۱۱ نوامبر ۱۹۸۹ و عدهای آن را هم زمان با تاریخ تجزیه اتحاد جماهیر شوروی در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ میدانند. | ||
مورخینی که به تاریخ شوروی میپردازند، دو رویکرد دارند: یک رویکرد به اهمیت ایدئولوژی کمونیستی و دیگری بر اهداف تاریخی روسیه به ویژه سلطه بر اروپای شرقی، دسترسی به بنادر متصل به آبهای گرم و دفاع از [[مسیحیان ارتدکس]] و مردم اروپای شرقی و مرکزی تاکید دارد. ریشههای برخوردهای ایدئولوژیکی را میتوان در به قدرت رسیدن [[لنین]] در روسیه (انقلاب روسیه در اکتبر ۱۹۱۷) مشاهده کرد. والترلافبر برعلایق تاریخی روسیه تاکید میکند که به سالهای حکومت تزارها و رقابت ایالات متحده و روسیه باز میگردد. از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۹ ایالات متحده و شوروی با هم اختلاف نداشتند، اما رابطه آنها دوستانه هم نبود. پس از آغاز دشمنی شوروی و [[آلمان]] در سال ۱۹۴۱، [[روزولت]] شخصا متعهد شد که به شوروی کمک کند (کنگره هرگز به هیچ گونه اتحادی رای نداد). همکاری این دو کشور در زمان جنگ هرگز دوستانه نبود. مثلاً استالین از اینکه پایگاههای شوروی سابق را در اختیار نیروهای ایالات متحده قرار دهد، خودداری میکرد. در فوریه ۱۹۴۵ در کنفرانس یالتا این همکاری به شدت با تنش مواجه شد، چرا که معلوم شد که استالین میخواهد کمونیسم را در اروپای شرقی (در گسترش آن موفق بود) و سپس شاید در [[فرانسه]] و ایتالیا گسترش دهد. | مورخینی که به تاریخ شوروی میپردازند، دو رویکرد دارند: یک رویکرد به اهمیت ایدئولوژی کمونیستی و دیگری بر اهداف تاریخی روسیه به ویژه سلطه بر اروپای شرقی، دسترسی به بنادر متصل به آبهای گرم و دفاع از [[مسیحیان ارتدکس]] و مردم اروپای شرقی و مرکزی تاکید دارد. ریشههای برخوردهای ایدئولوژیکی را میتوان در به قدرت رسیدن [[لنین]] در روسیه ([[انقلاب روسیه]] در اکتبر ۱۹۱۷) مشاهده کرد. والترلافبر برعلایق تاریخی روسیه تاکید میکند که به سالهای [[حکومت تزارها]] و رقابت ایالات متحده و روسیه باز میگردد. از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۹ ایالات متحده و شوروی با هم اختلاف نداشتند، اما رابطه آنها دوستانه هم نبود. پس از آغاز دشمنی شوروی و [[آلمان]] در سال ۱۹۴۱، [[روزولت]] شخصا متعهد شد که به شوروی کمک کند (کنگره هرگز به هیچ گونه اتحادی رای نداد). همکاری این دو کشور در زمان جنگ هرگز دوستانه نبود. مثلاً استالین از اینکه پایگاههای شوروی سابق را در اختیار نیروهای ایالات متحده قرار دهد، خودداری میکرد. در فوریه ۱۹۴۵ در کنفرانس یالتا این همکاری به شدت با تنش مواجه شد، چرا که معلوم شد که استالین میخواهد کمونیسم را در اروپای شرقی (در گسترش آن موفق بود) و سپس شاید در [[فرانسه]] و ایتالیا گسترش دهد. | ||
در سال ۱۹۴۵ ایگور گوزنکو که به عنوان یک کارمند رده پایین در سفارت شوروی در [[کانادا]] واقع در شهر اتاوا کار میکرد، با ارائه ۱۰۹ سند که نشان دهنده فعالیت جاسوسی شوروی در کانادا، بریتانیا و ایالات متحده بود، تقاضای پناهندگی نمود. ماجرای گوزنکو چهره شوروی را در نظر غرب تغییر داده و از دوست به دشمن تبدیل کرد. افراد زیادی این حادثه را به عنوان آغاز جنگ سرد میدانند. | در سال ۱۹۴۵ ایگور گوزنکو که به عنوان یک کارمند رده پایین در سفارت شوروی در [[کانادا]] واقع در شهر اتاوا کار میکرد، با ارائه ۱۰۹ سند که نشان دهنده فعالیت جاسوسی شوروی در کانادا، بریتانیا و ایالات متحده بود، تقاضای پناهندگی نمود. ماجرای گوزنکو چهره شوروی را در نظر غرب تغییر داده و از دوست به دشمن تبدیل کرد. افراد زیادی این حادثه را به عنوان آغاز جنگ سرد میدانند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
=بحران چکسلواکی= | =بحران چکسلواکی= | ||
بعد از | بعد از جنگ، [[چکسلواکی]] وضع خاصی داشت اگر چه در آن کشور رژیم کمونیستی برقرار نشده بود . لیکن شوروی مانع از ارتباط آن با جهان غرب می شد. چنانکه در سال 1947 م مانع از استفاده آن کشور از طرح مارشال گردید. فشار خارجی شوروی و اقدامات کمونیستها در داخل چکسلواکی سرانجام در فوریه 1948 باعث سرنگونی دولت ادواردبنش رئیس جمهور سوسیالیست آن کشور و تشکیل رژیم کمونیستی گردید. این واقعه و نیز ترور شخصیتهای طرفدار غرب در چکسلواکی، موجب عکس العمل شدید سیاسی و تبلیغاتی غرب علیه شوروی شد و دولتهای غربی را واداشت تا [[پیمان بروکسل]] را امضاء کنند. | ||
جدایی یوگسلاوی از شوروی | |||
=جدایی یوگسلاوی از شوروی= | |||
در میان کشورهای کمونیست اروپا ، [[یوگسلاوی]] به رهبری [[مارشال تیتو]] بدون کمک شوروی از زیر سلطه آلمان خارج شده بود . در نتیجه تینو می توانست سیاستی مستقل از دولت شوروی در پیش بگیرد . | در میان کشورهای کمونیست اروپا ، [[یوگسلاوی]] به رهبری [[مارشال تیتو]] بدون کمک شوروی از زیر سلطه آلمان خارج شده بود . در نتیجه تینو می توانست سیاستی مستقل از دولت شوروی در پیش بگیرد . | ||
از طرف دیگر او بجای کمونیسم بین الملل به کمونیسم ملی معتقد بود . چون | از طرف دیگر او بجای کمونیسم بین الملل به کمونیسم ملی معتقد بود . چون تلاشهای استالین برای به زیر سلطه کشیدن یوگسلاوی بی اثر ماند وی جنگ تبلیغاتی وسیعی را علیه تیتو براه انداخت. در مقابل ژنرال تیتو روابط خود را با دول غرب توسعه بخشید و مرزهای خود را بروی چریکهای کمونیست یونان بست. این اقدام موجب شد تا جنگهای چریکی [[یونان]] پایان یابد. تیتو در تعقیب سیاست خود از کمکهای مالی آمریکا و انگلیس نیز استفاده کرد . | ||
=پیمان خلع سلاح= | =پیمان خلع سلاح= |