پرش به محتوا

ایدئولوژی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۳۸۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
'''ایدئولوژی''' (به انگلیسی: Ideology) از جمله اصطلاحات و واژه‌هایی است که در طول زمان، مفهوم و بار معنایی آن دچار دگرگونی‌های فراوانی شده است.
'''ایدئولوژی''' (به انگلیسی: Ideology) از جمله اصطلاحات و واژه‌هایی است که در طول زمان، مفهوم و بار معنایی آن دچار دگرگونی‌های فراوانی شده است.
هنوز هم توافق قابل‌ملاحظه‌ای روی معنا و مفهوم ایدئولوژی وجود ندارد و متفکران و نویسندگان مختلف، تعاریف متفاوتی را برای این واژه در نظر می‌گیرند.
هنوز هم توافق قابل‌ملاحظه‌ای روی معنا و مفهوم ایدئولوژی وجود ندارد و متفکران و نویسندگان مختلف، تعاریف متفاوتی را برای این واژه در نظر می‌گیرند.
اصطلاح ایدئولوژی (ideologie) نخستین بار در سال ۱۷۹۶ میلادی توسط دوستوت دوتراسی استعمال شد. و از نظر لغوی واژه‌ای است مرکب از دو جزء «ایده» و «لوژی» که ایده به معنی اندیشه و [[عقیده]] آمده است و لوژی به صورت پسوند به معنی دانش و شناسایی بکار می‌رود و معرف علم است. که مرادف با دانش و شناخت عقیده یا بطور خلاصه ایده‌شناسی، علم مطالعه ایده‌ها و عقیده‌شناسی است، اما امروزه ایدیولوژی معمولاً کاربردهای دیگری دارد که در معنی زیر بیشتر بکار می‌روند:
اصطلاح ایدئولوژی (ideologie) نخستین بار در سال ۱۷۹۶ میلادی توسط دوستوت دوتراسی استعمال شد. و از نظر لغوی واژه‌ای است مرکب از دو جزء «ایده» و «لوژی» که ایده به معنی اندیشه و [[عقیده]] آمده است و لوژی به صورت پسوند به معنی دانش و شناسایی بکار می‌رود و معرف علم است. که مرادف با دانش و شناخت عقیده یا بطور خلاصه ایده‌شناسی، علم مطالعه ایده‌ها و عقیده‌شناسی است.
الف: ایدیولوژی به معنای عام که مرادف [[مکتب]] است و مجموعه‌ای از رهنمودهای مکتب را چه در بعد اندیشه و چه در بخش عمل در بر می‌گیرد.
ب: ایدیولوژی به معنای خاص که تنها از بخشی مکتب را که به رفتار انسان و دستورالعمل‌ها (بایدها و نبایدها) مربوط می‌شود در بر می‌گیرد که در این صورت در برابر بخش دیگر یعنی [[جهان‌بینی]](اندیشه‌های بنیادی) مکتب بکار خواهد رفت. بنابر این تعریف، نظام کلی احکام عملی که در اصطلاح مذهبی «[[فروع دین]]» نام دارد، ایدئولوژی خوانده می‌شود. با این توضیح روشن شد که [[ایدیولوژی اسلامی]] مجموعه‌ای رهنمودهای [[اسلام]] یا دستورالعمل‌های آن می‌باشد. یا دسته‌ای از آرای کلی و هماهنگ درباره رفتارهای [[انسان]] است.


=ایدئولوژی چیست=
واژه ایدئولوژی ترکیبی از «ایده» و «لوژی» است و در نخستین کاربرد به معنای دانش «ایده شناسی» یا « علم مطالعه ایده‌ها » بود. اصطلاح ایدئولوژی (ideologie ) نخستین بار در سال 1796 میلادی توسط دوستوت دوتراسی استعمال شد. وی متعلق به کانون متفکران فرانسوی عصر روشنگری بود. متفکرانی که از اندیشمندان [[انقلاب فرانسه]] به شمار می‌آمدند. لامارک زیست شناس، لاپلاس ریاضیدان، لاوازیه شیمیدان از همین جریان بودند. ایشان با پیروی از روش تجربی در شناخت و تاثیر پذیری از فلسفه روشنگری پیرو جنبشی بودند که اندیشه فلسفی را نشان‌گر دوران طفولیت انسان دانسته و سخت به دانش تجربی اعتقاد داشت. این واژه در بستر دانش جدید و برای درک و بیان «ریشه اندیشه ها» وضع شده بود. اما مدلول آن به مجموعه اندیشه‌ها، ارزش‌ها و پندارهایی گفته می‌شد که در رابطه با جامعه و تاریخ بوده و فرد یا گروه خاصی حامل آنند. ایدئولوژی نزد مارکسیستهای اولیه، نخست به مفهوم آگاهی کاذب و مسخ شده طبقه‌ای خاص درباره مسائل اجتماعی بود ولی به مرور زمان بار معنایی منفی آن کم شد. سپس مفهوم جامعه شناختی و بی‌طرفانه‌ای یافت که به مجموعه اندیشه‌ها و پندارهایی گفته می‌شد که توده مردم درباره جامعه دارند...<ref>سبیلا، محمد، مقاله ایدئولوژ ی و مدرنیسم، ترجمه عزیز الله افشار ، ایدئولوزی، ضرورت یا پرهیز و گریز، مجموعه مقالات، رضا علیجانی، تهران، چاپخش، 1380، صص 122-123.</ref>
رنگ علمی ایدئولوژی نخست توسط [[ناپلئون]] بناپارت دگرگون شد سپس [[مارکس]] معنای کاملا جدیدی به آن داد . واضعان این اصطلاح می‌خواستند بر پایه علم نوبنیاد خود، یعنی شناخت اندیشه‌ها، ذهن انسان را از پیش داوری‌ها تهی کنند. اما این امر با سلطنت خودکامه ناپلئون در تعارض بود. از اینرو ناپلئون که با کمک همین روشن اندیشان روی کار آمده بود پس از شکست در [[روسیه]] و سست شدن پایه‌های قدرتش سعی در مخالفت با این‌گروه نمود و ایدئولوژی رادانش افرادی بیکار دانست و علم ایشان را نیز امری بیهوده معرفی نمود<ref>. نجف دریا بندری، بحثی کوتاه در سرگذشت ایدئولوژی، مجله کیان، ش 45، ‌ص 70.</ref>. وی این وصف را در مقام تحقیر برای کسانی به کاربرد که دلبسته مطالعه درباره تصورات هستند و چندان که از عمل غافل می‌مانند، مرد عمل هم نیستند. او این گروه را ایدئولوگ خواند<ref> پارسانیا، حمید، سنت،‌ ایدئولوژیٰ، علم ، قم، بوستان کتاب، 1385، ص41.</ref>.
مارکس ایدئولوژی را به معنای اندیشه ای دانست که در ارتباط با رفتار اجتماعی و سیاسی طبقه حاکم و برای توجیه وضعیت موجود سازمان می یابد. وی ایدئولوژی را اندیشه ای کاذب می دانست<ref>پارسانیا، حمید، سنت،‌ ایدئولوژیٰ، علم ، قم، بوستان کتاب، 1385، ص41.</ref> این اندیشه کاذب شامل مجموعه عقاید، باورها و اعتقاداتی می‌شود که به عمل اجتماعی جهتی خاص می دهد. گرچه در کاربرد مارکس ایدئولوژی معنایی منفور داشت اما بعدها معنایی مثبت نیز یافت. ایدئولوژی از قرن نوزدهم به بعد همچنان به معنای باورها و اندیشه ها و ارزش های ناظر بر رفتار اجتماعی و سیاسی به کار می رود<ref>همان، ص 42.</ref>.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش